English | فارسی
شنبه 18 آذر 1396
تعداد بازدید: 812
تعداد نظرات: 0

چرا ما در ایران کتابخانۀ 24ساعته نداشته باشیم؟ شما دانشگاه­ها و کتابخانه­ های بزرگ دنیا را ببینید، یک عده شب می­روند آنجا مطالعه و کار تحقیقی انجام می­دهند.

چرا ما در ایران کتابخانۀ 24ساعته نداشته باشیم؟ شما دانشگاه­ها و کتابخانه­ های بزرگ دنیا را ببینید، یک عده شب می­روند آنجا مطالعه و کار تحقیقی انجام می­دهند.
فرمایشات حضرت آیت الله علوی بروجردی در دیدار رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و مدیران کتابخانه های تخصصی استان قم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله معصومین و المکرمین و المنتجبین

برای بنده توفیق بسیار بزرگی است که امروز در خدمت عزیزان هستم و بهتر این بود که من از محضر عزیزان و بزرگان و اساتید استفاده می­کردم. همچنین خدمت سرکار خانم دکتر بروجردی خیر مقدم عرض می­کنم که اکنون در رأس یکی از بزرگ­ترین کتابخانه­های کشور فعالیت می­کنند و در آنجا نقش بسیار فعالی دارند و می‌توانند در ادارۀ آن مجموعه و توسعۀ کتاب و کتابخانه در سراسر کشور نقش بسزایی داشته باشند.

جای بسی خوشبختی است که سرکار خانم بروجردی از بیت مرجعیت هستند. پدر بزرگوار ایشان مرحوم آیت‌‌‌‌‌الله آقای حاج شیخ محمدابراهیم بروجردی هستند که من به ایشان خیلی ارادت داشتم و بسیار خدمتشان می­رفتم و جدّ ایشان مرحوم آیت­الله العظمی آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی بودند که از مراجع شیعه در غرب کشور بودند و بنده هم توفیق داشتم و زیاد خدمت ایشان می­رسیدم و از محضرشان استفاده می­کردم؛ لذا عرایض بنده برای ایشان آشناست؛ کما اینکه این کتابخانه هم که مرحوم آیت الله بروجردی به عنوان مرجع شیعه، بنیان گذاشتند؛ کتابخانۀ نام­آشنایی است و طبیعی است که همیشه مراجع شیعه و حوزه­های علمیه نقش بسیار بزرگی در تأسیس کتابخانه­ها و تشویق به کتابخوانی و مطالعه و تحقیق داشتند و دارند.

خود مرحوم آیت الله بروجردی نخست بر این عقیده بودند که کتابخانه مستقلی در حوزه تأسیس کنند، اما حوادث در گذر ایام این توفیق را برای ایشان فراهم نکرد تا اینکه مسجد ساخته شد. به نقل از مرحوم آقای لرزاده، ایشان فرمودند: «ما که نتوانستیم کتابخانۀ خود را سر پا کنیم؛ بنابراین یک گوشه از مسجد را به کتابخانه اختصاص بدهیم.» آن زمان کتابخانه و امورات مربوط به آن محدودیت داشت؛ اما امروز بحمدالله کتابخانه از امکانات بیشتری برخوردار شده و مدیریت آقای رهنورد هم نقش اساسی و کلیدی در این کار داشته است. ایشان چهرۀ آشنای همۀ عزیزان و اساتید معظم هستند؛ لذا عرض بنده این است که ما در موضوع کتابخانه در ایران کمبود داریم؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران بنا بر صحبت­هایی که می­کنیم، بیش از این­ها ظرفیت دارد.

قدمت توجه به کتاب و کتاب‌خوانی در اسلام

مسئلۀ کتاب و کتابخانه منحصر به زمانۀ ما نیست، بلکه در اسلام 1400 سال پیش، آن زمان که هنوز بحث علم با جدیت مطرح نبود، رسول اکرمصلی الله علیه وآله می­فرمودند: «اطلبوا العلم ولو بالصین». باید توجه داشت که در چین آن زمان نه علم تفسیر بود، نه علم فقه و نه احکام، بلکه فقط در آنجا صنعت یافت می­شد، اما بااین‌حال اسلام برای فراگیری علم تشویق می­کرد، همچنان­که شیعه به‌خصوص بنایش بر روی علم، تعقل و شعور و ادراک است. ائمه علیهم السلام شاگردانی داشتند که در جهان مطرح هستند و منشأ بسیاری از علوم به شمار می­روند؛ مانند جابربن‌حیان، که پدر علم شیمی است و از شاگردان امام‌صادق علیه السلام است. بااین‌حال ما ارج و ارزش کافی و بایسته را برای کتاب و کتابخانه در نظر نمی­گیریم.

 امروزه کتابخانه­های دنیا بالای ده میلیون جلد کتاب دارند و پردازشی که بر روی اسناد انجام می­دهند چشمگیر است. در بیرون از ایران، مثلاً در آمریکا و حتی در روسیه و شوروی سابق میراثی از کتابخانه­های عظیم به چشم می­خورد. حتی در اروپا و شهرهایی مثل لندن و امثالهم کتابخانه­هایی وجود دارند که متأسفانه هیچ­گونه رقابتی با آن­ها نداریم. امروزه ما با این مشکل مواجه هستیم که نسل جوان ما با کتاب و کتاب­خوانی فاصله دارد. البته این مشکل در تمام دنیا وجود دارد و گاهی هم مطرح می­شود که صورت عوض شده است؛ یعنی دنیای دیجیتال، امور کتاب و کتابخانه را هم در بر گرفته است. البته عیبی هم ندارد و این پدیدۀ مبارکی است که دسترسی بیشتر شده است، اما مراد ما از کتاب و کتاب­خوانی، به صورت اعم است و فقط مراجعه به خود کتاب نیست؛ اینکه کتاب در گوشی تلفن همراه باشد یا کامپیوتر و...، از نظر ما فرقی نمی­کند.

دلایل بی‌رغبتی مردم ایران به کتاب و کتاب‌خوانی

اینکه توجه به کتاب و مطالعه در کشور ما توجه چندانی نمی‌شود، مقداری هم به ما بازمی­گردد که کتاب و کتاب‌خوانی را تشویق نکرده­ایم. مشکل عمده هم از مدارس ریشه می­گیرد، چنان­که در مدارس اصلاً برای کودکان انگیزۀ مطالعه ایجاد نمی­کنیم، درحالی­که از پیش­دبستانی باید این کار را انجام بدهیم و کودک را با کتاب آشنا کنیم تا خودش به دنبال کتاب برود. پیشینیان ما خیلی قوی­تر از جوانان امروز در پی مطالعه و کتاب بودند، علی ای حال، ما الان کتابخانه­هایی داریم و در قم بیشتر با آن آشنا هستیم، اما در کتابخانه‌هایی که در سراسر ایران هستند، گاهی اصلاً برای محققان تسهیلاتِ مراجعۀ به کتاب فراهم نیست؛ یعنی تسهیلاتی که همه جای دنیا برای محققان فراهم است، اینجا فراهم نیست.

اهمیت دسترسی آسان به نُسخ خطی

مشکلات زیاد است و من نمی­خواهم از برخی کتابخانه­ها اسم ببرم، ولی واقعاً محقق همه‌جا به نُسَخ خطی دسترسی ندارد. الان یکی از بحث­هایی که در همین کتابخانه خدمت دوستان داشتیم، راجع به همین موضوع بوده است که این کتاب خطی که ما در اختیار داریم، گنجینه­ای محسوب می­شود، اما گنجینه­بودن به این معنا نیست که داخل گاوصندوق باشد و ما حفظش کنیم و هیچ کس آن را نبیند که قیمتش محفوظ باشد! ما باید این نسخ خطی را عرضه کنیم؛ ازاین­رو قرار این شد که با کتابخانه­ها قرارداد ببندیم که تمام کتب خطی خود را در اختیار می­گذاریم. برای این کار عکس­برداری کردیم، به­گونه­ای که به‌صورت دیجیتالی قابل عرضه هستند؛ هم در داخل کتابخانه، هم بیرون از کتابخانه. آن­ها نیز به همین ترتیب کتاب­های خطی خود را در اختیار بگذارند. ما نباید از این معنا بخل کنیم. کتب خطی ارزش خودش را دارد، اما باید در اختیار قرار گیرد، چنان­که هرکس می­خواهد می­تواند مراجعه کند.

برقراری ارتباط با سایر کشورها به‌منظور دسترسی به نسخ خطی

ما باید با کشورهای دیگر هم ارتباط داشته باشیم، چراکه بسیاری از کتاب­های خطی ما امروزه در موزۀ لندن نگهداری می­شوند. آن­ها بسیاری از کتاب­های ما را بردند. آن زمان ما قدر نمی­دانستیم. گاهی قدرندانستن ما به این بوده که از علما و بزرگان کتاب‌هایی داشتند و بازماندگانشان بلد نبودند این کتاب­ها را نگه دارند و حاضر به فروش هم نبودند و در اختیار کسی نیز نمی­گذاشتند و به همین دلیل کتاب­ها از بین رفت یا اگر می­خواستند معامله کنند، به آن دلالان یهودی­ که اینجا زیاد بودند می­فروختند. دلال یهودی در بروجرد خودمان هم داشتیم که فقط کتاب می­خریدند. آن­ها کتاب­ها را بیرون از ایران بردند. حالا که بردند، مهم نیست. اگر بیگانگان آثار خطی و میراث مکتوب ما را هم حفظ بکنند، قدر می­دانیم و ارزش می­گذاریم، چراکه ما نتوانستیم آن­ها را حفظ کنیم، اما الان بر این باوریم که این کتب باید در اختیار ما هم قرار بگیرد.

بسیاری از میراث کشورهای اسلامی به انگلستان رفته است و بعضی از آن­ها الان در کتابخانۀ مرکزی مسکو یا کتابخانه­های دیگر در روسیه است. در زمان شوروی سابق، تمام جمهوری­های مسلمان­نشین نسخه­های بسیار بدیع کتابخانه­های خود را به کتابخانه­های مرکزی منتقل می­کردند که الان موجود است. این ثروت و غنایی برای ما به شمار می­آید؛ ازاین­رو باید برنامه­ای داشته باشیم. ما در قم به‌تنهایی نمی­توانیم چنین کاری کنیم؛ بزرگانی در تهران مثل سرکار خانم دکتر بروجردی و دیگر عزیزان از دولت و غیر دولت باید همت بکنند که ما بتوانیم با آن کتابخانه­ها ارتباط برقرار کنیم تا آنچه داریم در اختیار بگذاریم و آنچه آن‌ها دارند در اختیار ما بگذارند، چنان­که محقق هنگامی که به هر کتابخانه­ای در قم مراجعه می­کند، تمکن داشته باشد به تمام نسخی که نیاز دارد در مقام تحقیق دسترسی داشته باشد.

نیاز به کتابخانه‌های شبانه‌روزی

افزون بر این، باید امکانات رفاهی هم برای کتابخانه درست کنیم و برای این کار خیلی در کتابخانه تلاش کردیم. خوشبختانه دوستان و همکاران بسیار عزیز و گرانقدر ما از ساعت هفت صبح تا نه شب یکسره در کتابخانه کار می­کنند، اما ما راضی نیستیم. بنده همیشه اصرار دارم که کتابخانه 24ساعته باز باشد، اما آقایان هم مشکلاتی مانند هزینۀ کارکنان دارند. چرا ما در ایران کتابخانۀ 24ساعته نداشته باشیم؟ شما دانشگاه­ها و کتابخانه­های بزرگ دنیا را ببینید، یک عده شب می­روند آنجا مطالعه و کار تحقیقی انجام می­دهند. حتی در کتابخانه­ها مبل و کاناپه­های مخصوصی هست که بتوانند استراحت بکنند، اما ما به زحمت یک بوفه اینجا درست کردیم! در آنجا همه چیز را برای اهل تحقیق فراهم می­کنند، درحالی‌که شایسته بود که ما در این کارها آغازگر می­بودیم و آن­ها از ما می­آموختند. الان هم دیر نشده است و ما باید از آن‌ها بیاموزیم و از این قافله عقب نمانیم.

لزوم افزایش مکان‌های مطالعه برای بانوان شهر قم

البته در امور دیجیتال مربوط به کتابخانه مشکلات زیادی است که امیدوار هستیم با این ارتباطات کتابخانه­ای و حمایت­هایی که بزرگان از این کتابخانه­ها می­کنند، این مشکلات به‌تدریج رفع شوند. در اینجا باید روی حوزۀ قم تاکید کنم. حوزۀ قم و شهر قم بعد از تهران، بالاترین آمار را در نشر کتاب دارد؛ یعنی بعد از تهران، قم در مقام دوم نشر کتاب قرار دارد. قم به توجه بیشتر نیاز دارد. ما اینجا، در همین بخش خواهران، سالن خاص درست کرده­ایم. من برای این کار اصرار کردم، چراکه بیش از 25هزار طلبۀ خانم در قم داریم و همچنین دانشجویان زیادی داریم که به کتابخانه مراجعه می­کنند و اهل مطالعه و تحقیق  هستند. ما برای بانوان مکان خاصی برای مطالعه نداشتیم و به همین دلیل یک سالن درست کردیم که بسیار هم محل مراجعۀ خانم­ها قرار گرفت، چنان­که بیشتر از ظرفیت کتابخانه بود. در شهر قم شاید یکی یا دو محل دیگر برای کتاب­خوانی بانوان باشد و لاغیر.  به همین دلیل باید به کتابخانه­های قم اهمیت بیشتری داده بشود؛ از حیث تعداد کتاب و امکاناتی که باید در اختیار باشد.

نیاز قم به تخصیص بودجۀ بیشتر

 من خدمت مدیر کل ارشاد قم عرض کردم و خدمت وزیر ارشاد هم مکرراً عرض کردم که قم توجهی ویژه می­طلبد. اینجا مرکز دنیای شیعه است. حوزۀ قم الان با این عظمتی که دارد و این مؤسسه­ها و مجموعه­هایی که در آن فعالیت می­کنند، در کل دنیای اسلام بی­نظیر است. حتی الازهر به این عظمت نیست. قم قابل قیاس با واتیکان است. بنده آنجا را از نزدیک دیده­ام و حتی شاید واتیکان، از لحاظ تنوع مؤسسات تحقیقی، تنوع اینجا را نداشته باشد. قم ارزش بسیار بالایی دارد، چراکه شهری بین­المللی است و از تمام دنیا در قم طلبه درس می‌خواند و تربیت می­شود، طلبه­های محقق و بسیار باانگیزه و کاری. ما از کشور میانمار طلبه در قم داریم و می­دانیم که الان معارضه­ای میان دولت و به‌خصوص نظامیان دولت با مسلمان‌ها در جریان است. ما در آنجا جمعیت شیعه داریم و طلبه­هایی از آنجا در قم ساکن هستند. ما کسانی داریم که الان در میانمار طلبگی می­کنند و کار و خدمت به مردم ارائه می­دهند. این­ها در حوزۀ قم تربیت شده­اند. بنابراین از همه جای دنیا نماینده داریم. تخصیص امکانات برای قم با دیگر شهرها تفاوت دارد. حتی هنگامی که برای مراکز استان، در ترتیبات دولتی محاسبه می­کنند، مراکز استان درجه یک و درجه دو و درجه سه را لحاظ می­کنند؛ اما به لحاظ فرهنگی، قم بر بسیاری از شهرهای دیگر تقدم دارد که باید بدان توجه کرد.

اهمیت اسناد موجود در کتابخانۀ ملی

مسئلۀ دیگر دربارۀ کتابخانۀ ملی است. کتابخانۀ ملی، کتابخانۀ مادر و کتابخانۀ مرکزی کشور است. ما در خصوص نگهداری و توجه اسناد خیلی مشکل داریم. البته اشکال فقط از جانب شما نیست، خودمان نیز در حوزه به اسناد خیلی بی­توجهی کرده­ایم. اصلاً در حوزه، اسناد در کتابخانه­ها مطرح نبوده و به کار نیامده است و همچنین عکس برای ما موضوعیت نداشته است، درحالی­که در خصوص بزرگان ما گاهی یک عکس، یک سند مهم به شمار می­آید؛ یک ورقه، یک سند بسیار قوی است و ما بسیاری از این اسناد را در اختیار نداریم.

 جمهوری اسلامی و نظام اسلامی مرهون خدمات 1400سالۀ ائمه و نواب دوران غیبت صغری و پس از آن علما در طول دوران غیبت کبری است، و از این علما و بزرگواران اسناد و نامه­های فراوانی وجود دارد. از خود مرحوم آیت الله بروجردی، اسنادی وجود دارد که هنوز به دست ما نرسیده است. در زمان آیت الله بروجردی، ساواک به دست تیمور بختیار تأسیس شد و پیش از آن گزارش­ها به وزارت کشور می­رفت. ما گزارش داریم که مرحوم آیت الله بروجردی در آن زمان بروجرد بوده­اند و بعداً به عراق رفته­اند. در آن سفری که به مکه رفتند، در مرز ایشان را دستگیر کردند و تحت­الحفظ به قم آوردند. گزارش سفر ایشان به عراق و گزارشی که شهربانی بروجرد به نظمیۀ بروجرد داده و به وزارت کشور رسیده وجود دارد، اما بقیه­اش را نداریم، چراکه ایشان در تهران صد روز در حبس بودند، بعد به مشهد فرستاده شدند، حال اینکه خود ایشان تقاضا کردند یا خیر ما خبری نداریم. فقط می­دانیم که به ایشان گفتند که  قم نروید و تهران هم نباشید. احتمالاً ایشان مشهد را اختیار کردند و یازده ماه در مشهد بودند. ایشان درس را شروع می­کنند و بزرگانی از مشهد در درس ایشان شرکت کردند.

مهم­ترین سندی که داریم این است که از یگان کجا، پادگان کجا، به ایشان دستور می­دهند که شما مشهد را ترک کنید. زمانی بوده که مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی و مرحوم آقازاده کفایی در مشهد بودند و جلساتی بر ضد رضاخان برگزار می­کردند که آیت الله بروجردی نیز در آن شرکت می­کردند. سند این اتفاق هم وجود دارد. سپس ایشان به قم می­آیند و بروجرد نمی‌روند. پس از شش ماه اقامت در قم، درس را شروع می­کنند. اصلاً آشنایی بزرگان قم از جمله امام راحل با ایشان از آن سفر بوده است که عمدتاً در درس ایشان شرکت می­کردند. مرحوم بروجردی پس از شش ماه بالاجبار دوباره راهی بروجرد می­شوند و نزدیک دوازده سال در بروجرد می­مانند تا مریضی و کسالت پیش می­آید که ایشان دوباره به قم می­آید. این­ها سندهایی است که گوشه­هایی از تاریخ مملکت را روشن می­کند، ولی ما الان در کتابخانه­ای که مربوط به آیت الله بروجردی است، این اسناد را در اختیار نداریم؛ لذا تقاضا کردیم که این­ها باید در کتابخانه نگهداری شوند، یعنی مسئولان در کتابخانۀ ملی و کتابخانۀ مرکزی، اسناد را داشته باشند که برای ما قابل دسترس باشد، هرچند به صورت دیجیتالی و سایر اسناد.

طرح بحث آیت الله بروجردی از این لحاظ بود که دورۀ پانزده‌سالۀ زعامت عامۀ آیت الله بروجردی فصلی از تاریخ شیعه و فصلی از تاریخ ایران است و ما نمی­توانیم قضایای ملی‌شدن نفت، قضایای مربوط به آیت الله کاشانی و مسائل فدائیان اسلام را بدون توجه به آیت الله بروجردی بررسی کنیم. از نظر سیاسی هم ممکن است موانعی باشد، چنان­که امروز تحلیل و بررسی این حوادث موانعی دارد، اما باید اسنادی در دسترس باشد تا کسانی که واقعاً می­خواهند به حق تحقیق کنند، بدان­ها استناد کنند؛ هرچند ممکن است ثمرۀ تحقیق آن­ها خوشایند نباشد. به‌هرحال اهل تاریخ و محققان باید واقعیات تاریخ را دربیاورند. بسیاری از محققان از نقاط دیگر دنیا اینجا می‌آیند و در پی این اسناد هستند؛ لذا من تقاضای توجه جدی به مسئلۀ اسناد را در کتابخانه‌ها دارم و این در توان شما هست که هم خودتان و هم کتابخانه­های ما در سرتاسر کشور را تشویق کنید که دریابند که اهمیت اسنادشان کمتر از کتاب نیست؛ ازاین­رو در هر شهری و در هر مکانی باید به این­ها توجه کرد.

لزوم تأسیس شعبه‌ای از کتابخانۀ ملی در قم

نکتۀ دیگر این است که کتابخانۀ ملی در بعضی از شهرها شعبه دارد و در قم ندارد، حال‌‌آنکه قم به این شعبه نیاز دارد، زیرا چنانکه گفتم، اینجا مرکز فرهنگی و مرکز حوزه است و از همۀ دنیا محققانی حضور دارند و مراجعه می­کنند و ثمره­اش نیز ظاهر می­شود. مسئلۀ دیگر که ما از کتابخانۀ شما توقع داریم، این است که شخصیت­هایی مثل آیت الله بروجردی را برای مثال ذکر می­کنیم، در دنیا مطرح هستند و راجع به ایشان کتاب و مقاله نوشته شده است؛ مثلاً در کتابخانه عزیزانی مشغول به کار هستند و تمام آنچه در مجلات و کتاب­ها دربارۀ ایشان بوده، جمع­آوری می­کنند که تبدیل به حجم عظیمی از مطالب شده است. در این مطالعات ما دریافتیم که بعضی از بزرگان که مصر رفته بودند، گفتند که در آنجا کتاب­های زیادی دربارۀ آیت الله بروجردی در باب  مسئلۀ تقریب و حتی رسالت اسلام نوشته شده است. این متون را جمع­آوری کردیم و در دوازده جلد به چاپ رساندیم، بااین‌حال مقاله­های دیگری نیز وجود دارند که حتی یکی از رؤسای جمهور سابق، که بعدها به  مصر رفته بود، به من گفتند که آیت الله بروجردی در آنجا شناخته­شده‌تر از ایران هستند، چراکه در سخنرانی من در آنجا که اسم ایشان را بردم، با ابراز احساساتی مواجه شدم که برای من فوق­العاده بود.

 این اتفاق فقط در مصر نیفتاده است، بلکه در کشورهای دیگری مثل آمریکا نیز در خصوص نظام اسلامی افراد زیادی هستند که کتاب می­نویسند، تحلیل می­کنند، حرف می­زنند و نیاز است تا ما جایی را در نظر بگیریم که  این کتاب‌ها و مکتوبات را جمع­آوری کند و در اختیار محققان ما بگذارد. در واقع محقق ما توان ندارد که دور دنیا را بگردد و نوشته­ها را جمع­آوری کند، بلکه باید مرکزی متکفل این کار باشد و متون را در اختیار آن­ها بگذارد. تاریخ ما شخصیت­های بسیار بااهمیتی دارد و گاهی مایۀ تعجب بنده می­شوند، البته ممکن است ذکر نام آن­ها برای دست­اندکاران اجرایی، سیاسی جلوه کند یا بگویند که این شخصیت­ها غرض دارند یا جاسوس هستند، اما چیزی که بنده به چشم خود در دانشگاه برکلی دیدم، این بود که از من سخنرانی خواستند (این قصه برای بیست سال پیش است). بدین‌سان من به آنجا رفتم و گفتم که نمی­توانم انگلیسی صحبت کنم. آن‌ها گفتند کسانی که به آنجا می­آیند، عربی یا فارسی را آموخته­اند و شما با مشکل مواجه نمی­شوید.

در دانشگاه برکلی قسمتی تحت عنوان «اسلام­شناسی» دایر کرده بودند که بخشی به نام «شیعه‌شناسی» داشت. در آنجا با دختران و پسران و اساتید آمریکایی مواجه شدم که مکاسب شیخ انصاری و حواشی مکاسب را بررسی می­کردند. بعضی از حواشی که در آنجا بررسی می­شد، من در قم نیز ندیده بودم و این نشان می­داد که با چه عمقی وارد تحقیقات شده بودند. برای من مایۀ تعجب بود که حالا این‌ها اینجا به چه مناسبت وارد این مباحث شده­اند. آن­ها می­گفتند که شیخ انصاری کسی بود که در شیعه صاحب مکتب است و شاگردانش مرجع تقلید شده­اند و تأثیرگذار بوده­اند.

من پرسیدم که دانشجویانی که اینجا درس می­خوانند و فارغ­التحصیل می­شوند، چگونه امرار معاش می­کنند، چراکه اسلام و مکاسب در قم و در ایران به درد می­خورد، نه در آمریکا و دانشگاه برکلی! آن­ها گفتند که اینجا مراکزی در وزارت خارجه وجود دارد که ممکن است سیا هم جزئی از آن باشد. این مراکز دانشجویان ممتاز در رشته­های شرق­شناسی را از هنگامی که مشغول تحصیل هستند، استخدام می­کنند و کار را به دلیل گرفتن پی اچ دی و اتمام تحصیلات به تعویق نمی­اندازند. بدین ترتیب وقتی چنین توجهی به کارهای ما وجود دارد، چرا خودمان به این کار اهتمام نکنیم؟

باید توجه داشته باشیم و ببینیم و دست‌کم خبر داشته باشیم که برای ما چه نقشه­ای می­کشند؛ چگونه دربارۀ کارهای ما نظر می­دهند و یاد بگیریم و بیاموزیم. انسان برای آموختن نباید از هیچ کس ابا داشته باشد؛ خواه آن شخص کافر باشد یا مسلمان. من می­توانم از او بیاموزم و این آموزه­هاست که برای ما به عبرت تبدیل می­شود تا آینده خود را بی­نقص­تر و با مشکلات کمتری بسازیم، با چالش­های کمتری در مسائل مختلف روبه‌رو باشیم، حرف همدیگر را بیشتر تحمل کنیم و بی­حوصله نباشیم، چنان­که تا کسی مطلبی گفت، زود از کوره در برویم. باید بدانیم که هرکسی حق دارد حرف بزند و نظرش را بگوید. همه‌جای دنیا این مطلب به‌رسمیت شناخته شده است که کار ما اصالت قوی­تر و بیشتری از آن­ها دارد؛ ازاین­رو نباید واهمه‌‌‌ای داشته باشیم.

در پایان اگر مطالبی ناقص ماند و از قلم افتاد و کلام طولانی شد، عذر می­خواهم. همچنین از اینکه در محضر اساتید و بزرگان صحبت کردم، عذر می­خواهم، چراکه بنده فقط باید از محضر عزیزان استفاده کنم. باز هم از حضور همۀ عزیزان در این مجمع مبارک، خاصه سرکار خانم دکتر بروجردی، تشکر می­کنم.

والسلام علیکم و الرحمة الله و برکاته

تصاویر
  • چرا ما در ایران کتابخانۀ 24ساعته نداشته باشیم؟ شما دانشگاه­ها و کتابخانه­ های بزرگ دنیا را ببینید، یک عده شب می­روند آنجا مطالعه و کار تحقیقی انجام می­دهند.
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان