بسم الله الرحمن الرحيم
امام سجاد علیه السلام در ادامه دعای خویش میفرمایند:
«اللَّهُمَّ ... وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ»؛[1]
ضعف انسان، و لزوم دستگیری از طرف خدا
انسان موجودی ضعيف است؛ و اگر عنايت خدا و تفضل و توجه او نباشد، در مسير زندگي خودش و به خصوص، در مسير تكاملي خودش دچار مشكل میشود؛ لذا، امام سجاد علیه السلام در اين دعا از خداوند متعال درخواست ميكند: تو به من عنايت كن و توفيق بده، در آن راهي كه خود تو براي من مقرر كردي و اغراض و اهدافي كه به خاطر آنها مرا را آفریدی، بتوانم در آن راه حركت كنم، و به مقصد اصلی برسم و این امر هم بايد به عنايت خدا باشد وگرنه من خودم به تنهايي و بدون توفيق و عنايت خدا در همه اين مسيرها دچار مشکل خواهم شد.
رفع موانع کمال به توفیق الهی است
اصولا، خيلي چيزها در زندگي انسان مانع و حجاب ميشود و جلو پيش روي را میگیرد. اینجاست که خداوند باید عنايت كند و موانع را بردارد تا من در مسيري قرار بگیرم كه فردا نسبت به اختیارات و امکاناتم مورد سوال و بازخواست و بازجویی خواهم بود؛ چرا که اصولا، خداوند انسان را مسئول خلق كرده است و اين انسان مسئول، وظيفه دارد بر اساس مسئوليت خودش حركت كند.
نعیم به معنای عطایای الهی است
اگر در قرآن كريم گفته شده از نعيم سوال خواهد شد[2]، نعيم به معنای عطایا و نعمتهايي است كه خدا در اختيار هر كسي قرار داده است. وقتي به فردی مقام يا رتبهاي داده میشود، از او مسئوليت ميخواهند؛ و باید در مقابل خدا و مقام مافوق و حتی در مقابل مردم جوابگو باشد.
اين واقعيت در مورد انسان نیز وجود دارد، لذا نكتهاي كه امام علیه السلام در اين دعا از خداوند درخواست ميكنند؛ اشاره به همان هدف و جهتی است كه انسان براي آن خلق شده است. یعنی او راه كمال را طي كند و آن سير نزوليش در جریان خلقت، تبديل به سير صعودي ارزشی گردد.
سیر صعودی انسان
انسان در سیر صعودي لازم است، سيئات اخلاقي را دور بياندازد و ملكات و فضائل را كسب كند و روح خودش را مصفا كند؛ زیرا اصل این سیر، خواه ناخواه تحقق مییابد و همه انسانها، به ناچار به سوی خدا در حرکت هستند؛ اما نحوه رجوع ما به سوی خدا با هم متفاوت خواهد بود؛ گاه، برخی در اين رجوع و در زندگي خود، سبب حجاب و دوری معنوی را فراهم كردهاند و مبتلا به عذاب شدهاند؛ و گاه برخی دیگر، متخلق به اخلاق الهی شده و به خدا نزديك شدهاند. بنابراین، ما ميتوانيم از خصوصيات اين رجعت ـ انا لله و انا اليه راجعون ـ استفاده كنيم؛ به هر حال سير تكاملي براي انسان وجود دارد. گاه، در این رجعت، آنقدر فاصلهها زياد ميشود كه در آنجا اميد نجاتي وجود نخواهد داشت.
رضوان الهی بالاترین مقام قرب است
در سوره توبه تفسیر جالبی از این حقایق وجود دارد؛ زمانی که خداوند نعمتها را بر می شمارد برخی آن را به همین میوه و حوری تفسیر می کنند؛ ولی در همان سوره، خداوند اشاره به یک نکته بسیار مهم دارد: « وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ »؛[3] رضوان خداوند به چه معناست؟ اشاره به همين حيثيتی است كه مقام قرب به خدا چنین نعمتی را برای انسان ايجاد ميكند. قرب خداوند به معنای رحمت اوست. رحمت واسعه خدا نیز در ادعيه ما در سايه اعتقاد و اعتماد بيشتر به وحدانيت از خدا خواسته شده است.
بنابراین، هر اندازه که عقيده انسان نسبت به وحدانيت او بیشتر باشد، رحمت واسعه الهی نسبت به او بیشتر خواهد بود؛ زیرا خداوند اصل علم، اقتدار، کمال و جمال است و جز او هيچ جمال مطلقی نیست.
جلوه و تجلي اصلي اين رحمت واسعه در رضوان خدا است. پس به فرمايش امام سجاد اگر اين عنايت الهی نباشد، انسان در سيري كه طي ميكند، متوقف ميشود و حجاب برايش پيدا ميشود.
دنیا گذرگاه است
امير المؤمنين علیه السلام در یکی از خطبهها ميفرمايد: دنيا قرارگاه نيست بلکه گذرگاه و جاي عبور است و باید از اين محل عبور و گذر استفاده كرد و براي آن جايي كه بايد قرار گرفت، بهره برد. «أيّها النّاس، إنّما الدّنيا دار مجاز، و الاخرة دار قرار، فخذوا من ممرّکم لمقرّکم» دنيا گذرگاه و معبر و آخرت قرارگاه و مقرّ است پس از گذرگاهتان توشه اي براي قرارگاهتان برداريد [4]
بايد توجه داشت، هر چیزی که در دنيا به انسان داده میشود، چيز دیگری از او گرفته خواهد شد. پس اگر ما توانستيم در زندگی دنیا، روح خود را مصفا كنيم و رذائل را برطرف کنیم، در لحظه مرگ هیچ حسد و طمع در دلمان نباشد، اين مرحله اوج انسانیت ما خواهد بود؛ همانند امير المؤمنين علیه السلام كه نسبت به مرگ اظهار اشتياق داشتند و در لحظه ضربت خوردن فرمودند: فزت ورب الكعبه.
ایشان در حدیثی ميفرمايند: علاقه من نسبت به مرگ از طفل به سینه مادرش بيشتر است؛ همه وابستگی طفل به سينه مادرش است و از آن شير ميخورد و تغذيه مي كند؛ ولی ایشان قسم ميخورد، انس پسر ابوطالب به مرگ از علاقهای كه بچه به سينه مادرش دارد، بيشتر است. زیرا او به این دنیا وابسته نبوده است، بلکه آنچه به دست آورده همه ذخيره برای دار البقا بوده است و از روز اول، هر قدمی که برداشته براي خدا بوده است و مسائل نفس در آن دخالت نداشته است.
وقتی عمر بن عبدود جسارت كرد و به صورت علي بن ابي طالب اهانت کرد، ایشان بلند شد و ناراحتی خودش را حفظ كرد، تا حالت غضب و ناراحتي شخصي او برطرف شد و بعد برگشت و او را به درک واصل و روانه جهنم ساخت.
وقتي رسول اكرم ص از او سوال فرمودند: چرا اینگونه عمل کردی؟ ایشان فرمود: نمی خواستم در حال غضب و برای خنک شدن دلم او را به درك واصل كنم و به حهنم بفرستم؛ لذا صبر کردم و خودم را آرام كردم تا این کار من تنها براي رضای خدا باشد.
لذا، اگر انسان متوجه باشد که همه اعمال او در آن طرف ذخيره ميشود و انسان در اين عالم از خود چيزي ندارد که آن را از دست بدهد و به آن وابستگي و دلبستگي داشته باشد؛ مرگ برای او گذر كردن و پریدن از يك قفس است:
چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم اي خوش آن روز كه پرواز كنم
بنابراین، هر مقدار که تعلق انسان به دنيا كمتر باشد، احساس آزادي انسان بيشتر است و اين همان چيزي است كه امام سجاد علیه السلام توفيقش را از خداوند درخواست ميكند که اين ايام و اين فرصتها را به گونهای براي من فراهم كن، تا آن اهدافي كه در خلقت براي من مشخص كرده اي بتوانم آنها را انجام بدهم.
والسلام عليكم والرحمة الله وبركاته
[1]. الصحيفة السجادية؛ ص: 92.
[2] اشاره به آيه شريفه (ثُمّ لَتُسْئَلُنّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيمِ) است؛ سوره تكاثر آيه 8.
[3] سوره توبه، آيه 72.
[4] نهج البلاغه، خطبة 203.