English | فارسی
پنجشنبه 08 مرداد 1394
تعداد بازدید: 1301
تعداد نظرات: 0

گفت و گوي حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته) به مناسبت سالگرد آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله با اصحاب رسانه

گفت و گوي حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته) به مناسبت سالگرد آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله با اصحاب رسانه

 مرحوم آيت الله العظمي آقاي بروجردي رضوان الله تعالی علیه در سال 1323 شمسي كه مرحوم آيت الله العظمي آقا سید ابوالحسن اصفهاني زعامت شیعه را بر عهده داشتند، به قم تشريف آوردند و دو سال بعد، یعنی در سال  1325هـ ش که آيت الله العظمي آقا سید ابوالحسن اصفهاني به رحمت الهی رفتند، تا سال 1340 هـ ش، يعني مدت 15 سال، زعامت عامه شيعه را برعهده داشتند.

آثار و برکات آیت الله بروجردی در زمان زعامت شیعه

   در اين دوران 15 ساله زعامت ایشان، بركات و ثمراتي فراوانی در حوزه قم بلکه در همه حوزه‌هاي علميه و حتی در جهان شيعه و بلكه در دنياي اسلام پدید آمد كه مي‌توان دوران مرجعيت ايشان را فصلي نو در تاريخ شيعه قلمداد كرد، همانطور که فصلي از تاريخ ايران را رغم زد. در سطور ذیل، مهم ترین آثار و برکات ایشان به اختصار بیان می‌شود.

ثمره اول: تحول کمی و کیفی در حوزه

  در حوزه علميه قم تحولي بزرگي به وجود آمد و تعداد كساني كه در ابتدای ورود ایشان در حوزه از حدود 1000 نفر هم تجاوز نمي‌كردند در سال رحلت ایشان یعنی در سال 1340 از مرز 7000  نفر نیز گذشت که اين اعداد و ارقام در آن زمان خيلي عدد بزرگی بود.

   از نظر مبانی فكري و مباحث فقهی نیز ايشان در حوزه قم تحولي را ايجاد كردند؛ چرا که ایشان در علوم مختلف فقه، اصول، حدیث و رجال صاحب مكتب بودند و طرح اين مطالب، فضلا و اساتيد حوزه را به دور ایشان جمع كرد تا كار و تحقيق بیشتری را در این خصوص شروع كنند. ايشان ميراث علمی گذشتگان را احيا كردند؛ چرا که در درس خود، عنایت ویژه‌ای به فقهای صدر اول و بزرگاني داشتند كه زمان معصوم را درک کرده یا قریب العهد بودند و كلام آنان را در خور تأمل بيشتري می‌دانست و از این رو، كتاب‌هاي زيادي در این زمينه نشر پيدا كرد.

  تاثیر گذاري آیت الله بروجردی در نهضت نگارش و تبلیغ در حوزه

   در همین موضوع، دو نكته اساسی وجود دارد كه من مي‌خواهم به آنها اشاره كنم: يكي تاثيري است كه زعامت ايشان در قلم و نگارش در حوزه بر جای گذاشت و ديگر تاثيري كه در تبليغ و سخن داشت.

   در آن زمان، احزاب چپ فعال بودند و تفكر ماترياليستي در دانشگاه‌ها بسيار فعال بود و شايد از نظر فكري در بين دانشجويان غلبه داشت؛ ولی در این زمان، حوزه علميه قم در اين مسير تلاش فروانی را انجام داد و قدم‌های زیادی را برداشت و لذا كتاب‌های خوبی در اين زمينه به زبان روز نوشته شد كه شايد قبلا در اين حد سابقه نداشت؛ با تشويق و ترغیب ايشان، مجلات خوبی نیز در حوزه پدید آمد و حوزه توانست آثار علمی خود را به جامعه شيعه و به همه مردم عرضه كند.

    بنابراین، ايشان از نظر بيان و تبليغ، نهضتي را در حوزه قم به وجود آوردند و همه را به رفتن به تبلیغ تشویق می‌کردند و لذا، هر طلبه‌اي كه توضيح المسائل را مي‌فهمید و مي‌توانست مسائل را بيان كند، وظيفه داشت که در ماه رمضان و محرم و صفر به اقصي نقاط كشور برای تبليغ برود؛ به طوری که حتی سالها پس از رحلت ایشان نیز این سنت ماندگار شده بود؛ به گونه‌ای که ماندن يك طلبه در قم در آن ماه‌ها از نظر مردم، امر عجيبی بود كه چرا وی به تبلیغ نرفته است؛ حتي بزرگاني مانند آيت الله محقق داماد و آقاي سيد محمد باقر ابطحي و ... نیز به تبلیغ می‌رفتند.

   اين کار ارتباطي بین افراد جامعه و حوزه بر قرار کرد و همه مردم چه شهرها و حتی كوچكترين قصوات را از اين طريق با حوزه ارتباط داد. و لذا همین روش در حوادث و رخدادهای تاریخی بعد از رحلت ایشان مانند نهضت ايالتي و ولايتي در سال 41 و 42  و نهضت حضرت امام (ره) در 15 خرداد نیز وسيله‌ای شد كه پيام امام راحل (ره) به اقصي نقاط این مملكت رسانده شود؛ و اينها زيرساخت‌هایی بود که در زمان آيت الله العظمی بروجردي تحكيم گردید.

   سکونت بزرگان در نقاط مختلف ایران به درخواست ایشان

   نكته ديگر اين است كه ايشان از برخی از شخصيت‌ها و بزرگان در خواست کردند كه در شهرها و بلاد مختلف ایران اقامت كنند، و لذا بنا به سفارش ایشان، بزرگاني مثل مرحوم آيت الله العظمي حاج سيد احمد خوانساري به تهران رفتند، مرحوم آقاي صدوقي در يزد، مرحوم آقاي يثربي در كاشان و حتي مرحوم آقاي مجد در دماوند مستقر شدند. ايشان روي اين مسئله بسیار اهتمام داشتند و حتی خود  ايشان در كرمانشاه مدرسه‌اي ساختند و مرحوم آقاي اشرفي و مرحوم آقاي امام صديقي و مرحوم آقای شيخ جواد اصفهاني را كه همه از بزرگان قم بودند به آنجا فرستادند و حتي از قم به آنجا طلبه فرستادند؛ زیرا مردم در آن منطقه هنوز علم و آشنايي كافي نداشتند و منطقه غرب نیز جای حساسی بود.

به هر حال، با كمك ایشان حوزه‌هاي محلي شكل گرفت و اين حوزه‌ها و آن شخصيت‌ها تبدیل به یک قطب علمی براي جذب انديشه‌هاي مذهبي و ديني شد كه این کار نیز بعدها در نهضت اسلامي امام راحل (ره) خيلي كارگشا و راه گشا بود.

ثمره دوم: ایجاد حرکت تقریب بين مذاهب در جهان اسلام

   مسئله بعدی، جهان بيني خاصی بود كه ايشان نسبت به جامعه شيعه داشتند؛ به طوری که ایشان برای حفظ شیعه، همه دنیاي اسلام را مطمح نظر قرار دادند و لذا، ایشان حركت تقريب را پدید آوردند که واقعا، حركت مهمي است تا آنجا که شصت سال پيش، شيخ محمد شلتوت صریحا فتوا داد كه شيعه، مذهب پنجم اسلامی است و از نظر اسلام، بين شيعه و غير شيعه فرقي نيست.

   مرحوم آیت الله بروجردی تلاش فراوانی در این زمینه انجام داد تا ثمره آن، به صدور اين فتوا از شيخ محمد شلتوت عالم بزرگ اهل سنت در آن زمان منتهی شود. ایشان ارتباطات فراوانی را در این خصوص برقرار کرد و نامه نگاري‌ها و سفرهاي زیادی توسط نماینده ایشان یعنی مرحوم آقاي شيخ محمد تقي قمي انجام شد تا تفکر شیعی نیز در بين مشايخ مصر بلکه در همه سطوح و حتي سياسون مصر مانند شيخ حسن البنا كه رهبر اخوان المسلمين و عضو مجلس تقريبي بود، راسخ شد.

     اهميت این مسئله به قدری است كه قطعا اگر حرکت تقريب از آن زمان ادامه پيدا می‌كرد و اگر جایگاه الازهر مصر نیز منطقه‌ای نمی‌شود و جمال عبدالناصر نفوذ آن را در کل دنیای اسلام كم نمی‌کرد و آن را به یک مركز منطقه‌اي تبدیل نمي‌ساخت و  نیز اگر حمایتی که مرحوم آیت الله بروجردی از این حرکت داشتند، از جانب مراجع شيعه ادامه پيدا می‌كرد، ما امروز گرفتار وهابيت نبوديم و همه مقدرات جهان اسلام در مجلس تقریب تعيين مي‌شد؛ اما به هر حال، اين غفلت صورت گرفت و امروز سعودي‌ها سعي دارند که مرجعيت اهل تسنن را از الازهر به عربستان و مدينه منتقل كنند و طبعا آن را در چهار چوب فکر وهابي و سلفي به پیش ببرند که ما اکنون آثار زیان­بار آن را در منطقه کاملا می‌بینیم.

آثار و برکات آیت الله بروجردی در خارج از ايران

    از آثار دیگر ايشان، توجه به جهان خارج بود و ايشان معتقد بودند که شیعه باید در مراكز علمي عمده و مطرح دنيا حضور داشته باشد و لذا، نمايندگاني به کشورهای غربی فرستادند. ایشان مرحوم آقاي حاج آقا مهدي حائري يزدي فرزند مرحوم آيت الله العظمي حائري را به واشنگتن در آمريكا فرستادند و مرحوم آقاي صدر بلاغي را به لندن فرستادند و مرحوم آقاي محمدي گلپايگاني پدر حاج آقاي محمدي گلپايگاني و بعد آقاي محققي را به هامبورگ آلمان فرستادند و ایشان نیز مسجد هامبورگ را در آنجا بنا كردند و حتی اين اواخر، من شنيدم كه آيت الله سيد رضي شيرازي مي‌فرمودند که آقاي بروجردي از من خواستند که به وين اتريش بروم ولی با فوت ایشان، این قضیه منحل شد.

ثمره سوم: ساخت آثار و بناهای مذهبی در داخل و خارج از ايران

   ایشان نسبت به ساخت بناهای مذهبی، مساجد و مدارس زیادی را در ایران و در عراق مانند نجف و کربلا و سامرا بنا کردند که نمونه آن مسجد اعظم در قم است. در آنجا زميني حدود 13 هزار متر مربع تهیه شد كه همه آن، خانه و مسافرخانه بود ولی اين زمين بدون اينكه كسي ناراضي باشد آماده و بعد اين مسجد با اين عظمت ساخته شد.

  مرحوم لرزاده که معمار بناهای سلطنتی بود و معمار این مسجد نیز شده بود، تعریف می‌کرد که روزی آقای بروجردي من را خواستند و طراحي اوليه آن را برای من بیان کردند که ايوان آن مقصوره باشد و شبستان‌ها اينگونه باشد. من بي‌اختيار به ایشان گفتم كه آقا شما فكر هزينه اين كار را كرديد كه چقدر خواهد شد؟ ايشان جواب فرموده بودند انشاء الله خدا مي رساند. بعد مرحوم لرزاده خاطره اي نقل كردند كه خودشان در تلويزيون آن را نقل كردند،[1] ولی  همت ايشان بلند بود و به لطف الهی آن کار نیز به اتمام رسید.

  به عنوان نمونه دیگر از این همت بلند، ساخت مسجد هامبورگ است که حدود 7 هزار متر مربع است و آن زمان 900 هزار تومان هزينه زمين آن شد. مرحوم آقاي حاج قاسم همدانيان براي من نقل كرده بودند كه آقاي بروجردي من را فرستادند كه آنجا زميني را تهيه كنم و من در ابتدا زمين500 متری خريدم و به ايشان خبر دادم كه اين زمين در پايين شهر هامبورگ است و محله‌اش محله خوبي نيست. مرحوم آقاي بروجردي به من فرمودند كه وقتي شيعه مي‌خواهد يك مركز در اروپا عرضه كند بايد جاي مناسبي باشد. من به طعنه به آقاي بروجردي گفتم که اگر در هامبورگ جاي مناسبي مي‌خواهيد، بايد در كنار درياچه الستر كه گران هم هست، آن بنا را بسازید. ايشان فرمودند که اشكالی ندارد و مبلغ آن را نیز تهيه كردند. امروزه، کسانی که به آنجا رفته‌اند می‌دانند که در اطراف اين مركز اسلامي، كبيسه و كليسا وجود ندارد و اين مركز اسلامي در آنجا از آن روزگار تا کنون چشم و چراغ شيعه در اروپا شده است.  

   از زمان آقاي بروجردي تا کنون، افراد زيادي مسجد ساختند اما هنوز بعد از گذشت شصت سال بزرگترين مسجد شيعه در اروپا، همین مسجد هامبورگ است و این معنایش آن است که هنوز اين همت عالی تجديد نشده است. به هر حال، اينها گوشه‌اي بود از آنچه در دوران زعامت ایشان رخ داد.

 ثمره چهارم: تسهیل رساله علمیه برای مخاطب عام

  در رابطه با بحث توضيح المسائل، باید گفت که از زمان مرحوم آقاي اصفهاني رساله‌هاي زيادي نوشته شده بود، ولی خصوصيتي كه در آن رساله‌ها وجود داشت صعوبت و غموض آن فتاوا بود که مردم عادي آنها را نمي‌فهميدند و لذا، افراد روحاني آن کتاب‌ها را براي مردم توضيح مي‌دادند و معنا مي‌كردند و حتي گاه عباراتي در آن کتاب‌ها بود كه خود مسئله‌گو نیز متوجه آنها نمي‌شدند و لذا، در زمان ایشان نهضت ساده نویسی به همت ایشان توسط مرحوم علامه علي اصغر كرباسچيان، مرحوم آقاي روزبه و ... شكل گرفت که هم توضيح المسائل و هم مناسك ايشان به زبان روز و ساده تدوین گردید و بعد مرحوم آقاي بروجردي افراد دیگری، را مامور كردند كه اين مسائل را با فتواي ايشان منطبق كنند؛ تا اینکه  رساله توضيح المسائل ایشان چاپ شد و خصوصيتش آن بود كه همه مي‌توانستند آن را بگيرند و بخوانند و بفهمند.

   بعد از رحلت مرحوم آقاي بروجردي، آقايان مراجع بعد در ابتدا رساله مستقلی نمي‌نوشتند، بلکه بر توضيح المسائل ایشان حاشيه داشتند كه الان هم این حواشی موجود است؛ حتي حاشيه امام بر توضيح المسائل ایشان اخيرا چاپ شده است؛ اما بعدها این حواشي وارد متن گردید و دوباره با عبارت بندي جدید تنظیم و تدوین شد.  بنابراین، شروع اين کار نیز زحمتي بود كه در آن زمان كشيده شد و مرحوم آقاي بروجردي مشوق این کار بودند و پذيرفتند كه اين کار انجام شود.

ثمره پنجم: تربیت شاگردان طراز اول

  از دیگر آثار و برکات ایشان شاگردان ايشان بودند که برخی از علماي فعلي و قديم قم هستند. من به اين مناسبت يادي كنم از آقاي حاج آقا مرتضي حائري که هم آقا بودند و هم آقا زاده بودند. ايشان مي‌فرمودند وقتی که آقاي بروجردي به قم آمدند، من چند صباحي بود كه به عراق سفر کرده بودم و مدتی نیز در نجف ماندم تا اینکه امام به من نامه نوشتند که چرا به قم نمي‌آييي ؟ آقاي بروجردي درس خود را شروع كرده است.

   من به ایشان نامه نوشتم که درست است كه آقاي بروجردي به قم آمده، ولی من در نجف و در حوزه شيخ طوسي هستم و تصميم دارم که مدتی در اینجا بمانم. امام در جواب نامه به من نوشتند كه شما در حوزه شيخ طوسي ماندي در حالی که خود شيخ طوسي به قم آمده است. ايشان فرمودند من برگشتم و وقتي به اينجا آمدم، ديدم که واقعا همينجور است و از ايشان و ديگر بزرگواران نقل شده که وقتي ايشان درس مي‌گفتند گویا شيخ طوسي روي منبر نشسته و درس مي‌گويد؛ به ویژه آنکه ايشان كلمات بزرگان و قدما را احيا كردند تا آنجا که در دوران مرجعيت ايشان براي اولين بار در تاريخ شيعه، حوزه نجف زير نظر حوزه قم قرار گرفت.

   شاگردان ايشان از مرحوم امام و مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني و مرحوم آيت الله داماد شروع مي‌شود تا كساني كه عمرشان در آن زمان كمتر بود و بسیاری از مراجع و بزرگان فعلي حوزه مقدسه علميه قم، و حتي بزرگاني مثل آيت الله سيستاني كه در نجف هستند و خودشان مي‌فرمودند كه من چند سال از درس آقاي بروجردي بهره گرفتم.

    نكته اي كه در این خصوص مي‌توان گفت آن است که شاگردان ايشان چه در داخل و چه در خارج ايران، هركجا كه رفتند و هركجا كه بودند منشا آثار فراواني در دنياي اسلام شدند.

   البته، سيطره علمي ايشان به وسيله اين شاگردان وسيع شد ولی نكته‌اي كه در پایان من مي‌خواهم بیان كنم آن است كه متاسفانه، هنوز تفكر علمي مرحوم آیت الله العظمی بروجردي در فقه، اصول، رجال و حديث در حوزه محجور است و با وجود اين همه شاگردان و اين همه سابقه درسي ايشان، این تفکر در حوزه قم شناخت نشده است.

   البته، مقداری از این نقص نیز به سبب آن است که تقريرات درس ايشان آنگونه كه شايسته است به صورت منظم عرضه نشده است، ولی به هر حال اگر انظار علمي ايشان امروز بعد از گذشت 56 سال باز هم عرضه شود، هنوز تازگي دارد و قابل استفاده است.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] . اشاره حضرت استاد به خاطره اي است كه آقاي لرزاده در تلويزيون آن را نقل كرده است: من در كار مسجد و مدرسه و بناهای مذهبی نبودم و در وادی كاخ‌ها و آثار باستانی قرار داشتم؛ تا اینکه آیت‌الله بروجردی پیغامی به ما دادند و از ما خواستند به حضورشان برویم. ما نیز به قم آمدیم و در اتاق اندرونی خدمت ایشان رسیدیم. ایشان برنامه خود را توضیح دادند و از ما خواستند که کار ساخت مسجد را متقبل شویم. به ایشان عرض کردم: «شما از شرایط مالی آگاهی دارید و می‌دانید كه این كار مبلغ بسیار زیادی می‌خواهد».

كنار دیوار یك تورفتگی بود كه كتابخانه‌ای چوبی در آن جای گرفته بود و پارچه سفیدی جلوی آن قرار داشت. آقا این پارچه را بلند كردند؛ دیدم تمام قفسه كتابخانه پر از اسکناس‌های درشت است. آقا فرمودند: «این مقدار كافی است»؟ گفتم: «بله؛ زیاد هم هست». هنگام ظهر شد و آقا برای تجدید وضو بیرون رفتند. شیطان به جلد من رفت و كنجكاو شدم. با خود گفتم: «کسی این همه پول را که در خانه، آن هم پشت پرده و در قفسه کتابخانه نگهداری نمی‌كند». رفتم و پرده را كنار زدم؛ دیدم همه قفسه پر از كتاب است.

ايشان در ادامه ‌گفت: «از همان هنگام که چنین کرامتی را از آیت‌الله بروجردی دیدم، زندگی‌ام عوض شد. كاخ و آثار باستانی را به ‌طور کامل کنار گذاشتم و به بناهای مذهبی، مساجد و زیارتگاه‌های امامان و امامزادگان پرداختم. به‌گونه‌ای که حدود 1700 نقشه را طراحی و نظارت كردم و برای بیشتر آنها پول نگرفتم».

 

تصاویر
  • گفت و گوي حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته) به مناسبت سالگرد آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله با اصحاب رسانه
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان