بسم الله الرحمن الرحيم
پایه های ایمان در کلام امیرالمؤمنین(ع)
«قال الباقر – علیه السلام – : سئل أميرالمؤمنين – عليه السلام – عن الايمان، فقال: إن الله عزوجل جعل الايمان على أربع دعائم: على الصبر واليقين والعدل والجهاد. فالصبر من ذلك على أربع شعب: على الشوق والاشفاق والزهد والترقب. فمن اشتاق إلى الجنة سلا عن الشهوات؛ ومن أشفق من النار رجع عن المحرمات؛ ومن زهد في الدنيا هانت عليه المصيبات؛ ومن راقب الموت سارع إلى الخيرات...». [1]
امام باقر – علیه السلام – فرمودند: از امیرالمؤمنین – علیه السلام – پرسیده شد که ایمان چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: خدای عزوجل ایمان را بر چهار ستون نهاده است: صبر؛ یقین؛ عدالت و جهاد. از این میان، صبر بر چهار شعبه است: شوق؛ نگرانی؛ زهد و مراقبت. هر کس شوق بهشت دارد، از هوسرانیها خودداری کند؛ هر کس از دوزخ نگران است، از هر آنچه حرام است روی برگرداند؛ هر کس در دنیا زاهد و بیرغبت است، گرفتاریها بر او آسان است؛ و هر کس مراقب مرگ است، به کارهای خوب بشتابد.
پرهیز از شهوات، لازمه رسیدن به بهشت
یکی از اقسام صبر، شوق به بهشت است. کم هستند کسانی همچون اميرالمؤمنين – علیه السلام – که خدا را نه از شوق بهشت یا ترس از جهنم، بلکه فقط به خاطر خودش عبادت کنند؛ چنانکه امیرالمؤمنین – علیه السلام – میفرمایند: «وجدتك اهل للعبادۀ». بیشتر انسانها به هدف رسیدن به بهشت و وعدههایی چون حورالعین و قصرهای بهشتی، خدا را عبادت میکنند. حال، كسي که هدفش بهشت و نعمتهای الهی باشد، ناگزیر بايد خواستههای دنیوی خود را با این هدف تطبیق دهد؛ مانند كسي كه ميخواهد در آزمونی مثل كنكور شرکت کند. چنین شخص باید برای رسیدن به هدف خود برنامهريزي كند و از بسیاری از خواستههای خود چشم بپوشد. خوابیدن و تفریحات بیحساب با این برنامه و هدف ناسازگار است و برای قبولی در آزمون، باید با گذشتن از این خواستههای نفسانی، به کار و تلاش و مطالعه بیشتر پرداخت.
برای رسیدن به بهشت نیز باید خواستههاي جسمی يا روحی را که با این هدف ناسازگارند، کنار گذاشت و به کارها و برنامههای خود جهت داد. بدین منظور باید نفس اماره را کنترل کرد. این نفس، انسان را به بدیها امر میکند و همچون زنجيري است که بر اراده انسان بسته شده است و اگر کنترل نشود، دستیابی به سعادت اخروی ممکن نخواهد بود.
لزوم سنخیت اعمال انسان با بهشت برین
انسان برای رسیدن به هر مرتبهای، باید با آن مرتبه تناسب و سنخيت داشته باشد، در غیر این صورت، نمیتوان به آن مرتبه نائل شد. برای مثال، فرد بیسواد، در جمع اهل علم احساس راحتی ندارد و خود را از آن جمع کنار میکشد. یکی از بزرگان شهر ما که شخص بسیار محتشمی بود، اما عالم نبود، فرزند عالمی داشت که بسیاری از طلبهها در محضر او تلمذ ميكردند. اين شخص هر از گاهي ميآمد و در مجلس درس فرزندش مينشست و بحث و درس آنها را تماشا ميكرد. برخی از او نقل کرده بودند که گفته بود من حاضرم هرچه دارم بدهم، ولي بفهمم که اينها چه ميگويند. اين همان بحث سنخيت است. بهشت نیز سنخيت خاصي را ميطلبد که افراد گنهکار و آلوده دامن، فاقد آن هستند و نمیتوانند به این مقام برسند.
سنخیت با بهشت، در گرو اعمال نیک انسان در دنیا
برای به دست آوردن اين سنخیت، بايد در این دنیا تلاش کرد و با انجام اعمال صالحه و ترک گناهان کوچک و بزرگ، به این مقام دست یافت. هر عملی، یک اثر وضعی خاصی دارد و در آیات و روايات زيادي به صورتهاي واقعي اعمال اشاره شده است. برای مثال، خداوند در آیه «وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ»[2] صورت واقعی غیبت را خوردن گوشت برادر مرده انسان ذکر میکند .
همه گناهان و شهوات، آثار وضعی واقعی در این دنیا دارند که در آخرت تجسم مییابند. درست است که انسان میتواند از گناهان خود توبه کند و خدا نیز توبهپذیر است و او را میآمرزد، اما اثر وضعي گناه میماند و آن آلودگي كه ایجاد شده است، با توبه از بين نميرود؛ چنانکه يك لقمه حرام، تا چهل روز مانع استجابت دعاست. بنده حتی اگر توبه هم کند و حق الناسي هم در گناهش نبوده باشد، باز اثر آن باقي ميماند. اين آثار وقتي كنار هم جمع شوند، سنخيت براي بهشت را از بين ميبرند. بنابراین، كسي كه واقعاً آرزوی بهشت دارد، باید اين سنخيت را داشته باشد. کسی که این سنخيت را کسب نکرده باشد، حتی اگر او را به بهشت هم ببرند، نمیتواند از آن بهرهبرداري کند؛ چون تمام زمینههای بهرهمندی از نعمات بهشتی را در این دنیا به دست خودش از بین برده است. مانند کسی که بر سر سفرهای رنگين نشسته باشد، اما به دلیل بیماری قند یا زخم معده، نمیتواند از آن سفره بهرهمند شود.
بنابراین، طبق فرمایش امیرالمؤمنین – علیه السلام – کسی که مشتاق بهشت است، به نفس امارهاش قيد ميزند؛ به خواستههای نفسانی خود توجهی نمیکند و آنها را با هدفي كه دارد تطبيق میدهد.
ترس از جهنم، عامل دوری از گناهان
«و من اشفق من النار رجع عن المحرمات». همچنین كسي كه از آتش جهنم بیم دارد، به دنبال محرمات نميرود. محرمات الهي زمینهساز آتش جهنماند و اعمال نیک را هم از بین میبرند. روزی رسول اكرم – صلی الله علیه و آله – در جمع اصحاب خود فرمودند: هر كسي ذکری همچون سبحان الله و لا اله الا الله بگويد، درختي در بهشت براي او کاشته ميشود. یکی از اصحاب گفت: ما دائم در مسجد نشستهايم و ذكر ميگوييم؛ پس باغات فراوانی در بهشت داریم. پیامبر فرمودند: بله؛ اما مراقب باشید آتشي از گناهان نفرستيد که همه اين درختان را بسوزاند.
آتش جهنم، محصول اعمال بد انسان در دنیا
انسانها با اعمال خودشان در همین دنیا جهنم را درست ميكنند. بنابراين، عذاب جهنم به دست خود انسانها در دنیا فراهم شده است؛ چنانکه تاجری که به دلیل ندانم کاری و بیبرنامگی، ورشکسته و بدهکار شده، پیوسته در ناراحتی و عذاب است؛ هرچند غذاهای رنگین دارد، اما نمیتواند بخورد و با اینکه جایش راحت است، اما خوابش نميبرد. او چوب اشتباهات خودش را میخورد. عذاب آخرت نیز معلول اعمال بد انسانهاست. خداوند مهربانتر از پدر و مادر است؛ اما او نیست که بندهاش را عذاب میکند؛ در اصل اعمال خود انسان عامل عذاب اوست. تاجری که به دلیل اشتباهات خودش ورشكسته و مفلس شده است، پدر و مادرش نميتوانند براي او کاری بكنند.
مهربانی خدا محفوظ است؛ اما او به انسانی که آفریده، قابليتي داده است كه ميتواند او را به اوج برساند یا به زمين بزند؛ و موجبات این امر در دست خود انسان است. اگر انسان موجبات زمين خوردن خود را فراهم كرده باشد، قهراً زمين خواهد خورد؛ اما اگر موجبات علو و ارتقا را فراهم کند، هیچ كس نميتواند آن را از او بگيرد.
قابلیت انسان برای صعود و سقوط
بر اساس همین قابلیت است که انسان میتواند حتی از ملائکه هم بالاتر برود؛ چنانکه پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – هنگام معراج، به مقامی رسیدند که جبرئيل از همراهی آن حضرت بازماند و عرض کرد: ماهيت وجودي من بیش از این اقتضاي صعود ندارد و اگر قدمی جلوتر بیایم، میسوزم.
ازاینرو، پيامبر که ماهيت وجودياش انسان است، به صعود خود ادامه داد تا به مقام «قاب قوسین او ادنی» رسید. خداوند انسان را به گونهای خلق كرده است که هم قابلیت اوج گرفتن و صعود به مقامی را دارد که حتی ملائکه از رسیدن به آن مقام عاجزند و هم اقتضای سقوط به جایی دارد که حتی از حیوانات هم پستتر شود: «أُوْلَـئِكَ كَالانْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ».[3 ]
بنابراین، يكي از پايههاي ايمان، صبر است و اين صبر، چهار شعبه دارد که يكي از آنها لجام زدن به شهوات و خواهشهای نفسانی است تا انسان سنخيت لازم را با بهشت پيدا كند. همچنین كسي كه ايمان دارد، با پرهیز از گناهان، زمینههای عذاب و آتش جهنم را از بین میبرد.
[1] . شيخ كليني، الكافي، ج2، كتاب الايمان والكفر، باب صفة الايمان، ص50، ح1.
[2] . سوره حجرات، آیه 49.
[3] . سوره اعراف، آیه 179.
كابران گرامي براي مشاهده جلسه گذشته روي همين لينك كليك نماييد