حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در آستانه شهادت حضرت صديقه كبريسلام الله علیها و تقارن آن با عید نوروز فرمودند:
تعظیم شعائر فاطمی در نوروز
مصادف شدن ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و عید نوروز مایه نگراني ما نیست؛ زیرا شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، بهتر از ما تشخيص ميدهند که چه وظیفهای دارند و به آن عمل میکنند؛ همانطور که تا کنون نیز تعظیم شعائر در زندگي مردم آشکار بوده است و در آینده نیز ملاحظه خواهيد فرمود كه همان پرچمهاي مشكي كه سال گذشته بر سر در خانهها بالا ميرفت، امسال نیز در ايام نوروز اینگونه خواهد بود. كما اينكه اهل منابر مي گويند: امسال نیز مثل سالیان گذشته، مجالس بسیار پر رونق است.
لزوم پیامداری فاطمه زهرا
بنابراین، مهم آن است كه ما، پيامدار فاطمه زهرا سلام الله علیها باشيم و اين پيام را به همه مردم برسانیم و قبل از آن نیز خودمان، فهم صحيحی از اين پيام داشته باشيم.
من امروز فقط یک نكته تقدیم حضور عزیران دارم و آن اینکه ما درباره شأن و مقام حضرت زهرا، به سراغ منابع شيعه نمیرویم كه در آن احاديث مسندي همانند «لولاك لما خلقتك الافلاك ولو لا علي لما خلقتك ولولا فاطمه لما خلقتكما»، داریم.
عظمت جایگاه حضرت زهرا در منابع اهل سنت
در مسند احمد و ديگر منابع اهل تسنن آمده است که «فاطمة بضعة منّي، يوذیني ما آذاها».[1] و در صحيح بخاري و خصائص نسائي آمده است که «فاطمة بضعة مني، من أغضبها فقد أغضبني».[2] و در کتاب كنز العمال آمده است که » على خير البشر ، فمن أبي فقد كفر »؛[3] یا در کتاب جامع صغير سيوطي و كنزالعمال آمده است که « من لم يقل ، علىٌ خير الناس ، فقد كفر»؛[4] حاكم در مستدرك از عايشه نقل ميكند که «أحب الناس الي رسول الله من النساء فاطمة و من الرجال علي»؛[5] راوی در جامع ترمزي نقل ميكند که با عمهام بر عاشيه وارد شديم «فسئلت عنها من احب النساء الي رسول الله؟ قالت: فاطمه، فقلت مِن رجال؟ قال زوجها»؛[6] اينها مطالبی نيست كه مخفي باشد.
در مستدرك الصحيحين از حاكم آمده است که «اذا كان يوم القيامة نادی منادي من وراء الحجاب يا ایها الناس غضّوا ابصاركم عن فاطمة بنت محمد صلي الله علیه و آله حتي تمرّ»؛[7] ابن اثير ذهبي و گنجي شافعي نیز این حديث مستدرك را نقل كردهاند و اضافهای دارند که در آنجا فاطمه زهراسلام الله علیها با پيراهن خونين حسينش كه در دست دارد از آنجا عبور میكند.
يكي از خصوصياتي فاطمه زهرا سلام الله علیها كه بسيار حائز توجه است، خطبه فدكيه ايشان در مسجد مدينه است.
ما صرفا از منابع شیعه نقل نمیکنیم بلکه اين خطبه در مصادر سنی نیز به وفور آمده است. ابن ابي الحديد معتزلی مذهب از منابع ديگر عامه با در جلد 16 کتابش با سند نقل ميكند که محمد بن زكريا از جعفر بن محمد بن عماره نقل میکند که ابوبکر هم در پایین آن منبر بود که بعد از خطبه آن حضرت گفت که ای مردم شما را چه شده است که به هر صدایی گوش میدهید:
فلما سمع أبو بكر خطبتها شق عليه مقالتها فصعد المنبر و قال: أيها الناس ما هذه الرعة الى كل قالة، أين كانت هذه الأماني فى عهد رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم، ألا من سمع فليقل، و من شهد فليتكلم، إنما هو ثعالة شهيده ذنبه، مربّ لكل فتنة، هو الذي يقول: كروها جذعة بعد ما هرمت، يستعينون بالضعفة، و يستنصرون بالنساء، كأم طحال أحب أهلها اليها البغي؛ ألا اني لو اشاء أن أقول لقلت، و لو قلت لبحت، إني ساكت ما تركت، ثم التفت الى الأنصار فقال: قد بلغني يا معشر الأنصار مقالة سفهائكم، و أحق من لزم عهد رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم، أنتم، فقد جاءكم فآويتم و نصرتم، ألا إني لست باسطا يدا و لا لسانا على من لم يستحق ذلك منا. ثم نزل، فانصرفت فاطمة عليها السلام إلى منزلها.[8]
ثعاله يعني روباه، شهيدة ذنبه؛ يعني شاهدش همان دمش است که اين کلام را عرب در جايی استعمال ميكند كه ريشهاش اين است كه به روباه گفتند که شاهدت چه كسی است؟ گفت دم من است. آن وقت ابوبکر این مثل را میزند که اينها هدفشان اين است که اجتماع را به هرج و مرج و جاهليت برگردانند.
ابن ابي الحديد نقل ميكند که خطاب ابوبکر در این کلمات به صديقه كبري سلام الله علیها یا علي بن ابي طالب علیه السلاماست؛ چون کلام ذوجهتين است و به هر دو قابل توجیه است. وقتی ام سلمه شنيد که او جلوي مهاجر و انصار اين صحبت را كرده، در بين آن جمعيت داد زد که لمِثل فاطمة بنت رسول الله يقال هذا القول، هي والله الحوراء بين الانس؛ چرا نسبت به فاطمه زهرا سلام الله علیها اين گونه ميگوييد؟ اما آنها در مقابل، كاري كه كردند، حقوق ام سلمه را حتی به عنوان همسر پيغمبر صلي الله علیه و آله تا آخر قطع کردند و كسي هم به سراغش نيامد.
مسئله اين است كه فاطمه زهرا سلام الله علیها آن شأني كه داشت یعنی « من آذاها فقد آذاني» را به اعتقاد آنها داشت و حتي مثل عايشه نقل ميكند كه نزديكترين افراد به پيغمبر صلي الله علیه و آله این بزرگوار بود.
تاثیر خطبه فدکیه بر مردم
به هر حال، ایشان در آن جمعيت مهاجر و انصار در مسجد خطبهای خواند كه از نظر ادبي شاهكار به حساب ميآيد و جز شاهكارهاي سخنان زنان عرب نقل شده است. آن خطبه و استدلالات آن به آيات قرآن در مقابل مهاجر و انصاری به قدری مهم بود كه همه تحت تاثیر این فرمایشات گريه ميكردند.
اما ابوبکر برای اینکه جلو این تاثیرات را بگیرد جواب بسیار نامناسبی میدهد، مانند اینکه همه اينها شاهدشان در مدعایشان، دمشان است یا اینها اهل فتنه و فتنهگر هستند یا در بدي و پستي به ام طحال كه مثل اعلاي پستي در جاهليت عرب بوده مثال میزند؛ در حالی که آنها خودشان احياگر جاهليت هستند.
تقصیر مردم در ظلم به اهل بیت
آری، متاسفانه در ميان امت اسلامي مسئله ظالم و ستمگر در هر عصري، یک آدم بيچاره و بدبختي است كه آنقدر ضعيف و بيظرفيت است كه در اثر تملق افراد و تعريفهاي مردم باور میکند كه انسان متشخصی شده است، ولی مقصرين اصلي، همان كساني هستند كه دور این افراد جمع ميشوند و اين باور را به اينها تزریق ميکنند.
به منابع شيعه و اهل تسنن مراجعه کنید، میبینید که در تاریخ آمده است که بعد از سقيفه عدهای از يكي از قبايل اطراف مدينه ـ كه معروف به درنده خويي و خشونت بودند و در اين اواخر نیز مسلمان شده بودند ـ در ايام بيمار بودن و رحلت پيغمبر خدا براي تهيه ما يحتاج خود به شهر مدينه آمده بودند، بنا بر پيشنهاد و توصيه خليفه دوم در مدينه ماندن و با دستور خليفه بعد از رحلت پيغمبر به هر كسي که ميرسيدند ميگفتند که با خليفه رسول الله بيعت كن و اگربيعت نميكرد او را كتك ميزدند؛[9] اما آن كساني كه شاهد بودند و اين وضعيت را ديدند ولی اقدامی نكردند، و فقط تماشا كردند، در این ماجرا سهیم هستند.
مصائب حضرت زهرا
اگر انسان صرفا آنچه بر فاطمه گذشته و ريشه اصلي آن را دريابد لازم نيست که در تاریخ جستجو کند. شما در همین نکته دقت کنید که فاطمه زهرا به همراه اميرالمومنين و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) چهل شب، درب خانه مهاجر و انصار رفتند[10] و چه گفتگوهايي و مكاتباتي بين فاطمه زهرا سلام الله علیها و آنها بود و آنها نیز چه جوابهايي به فاطمه زهراسلام الله علیها دادند؟ آنها میگفتند: ما زندگي داريم و مشکلات خودمان را داريم و از اين بهانهها؛ جمعي از مردم هم به خاطر پول و مقام یا به هر دليلي که بود، كسانی را از بين خودشان پرورش دادند و به دنياي اسلام مسلط كردند كه تاثيرات آن به زمان خودشان محدود نشد، بلکه ادامه پيدا كرد و حتي به زمان ما هم رسیده است.
بنابراین، اين مردم همان زمان هستند كه ظالم را در كارهاي خودش تشويق كردند و مقابل ظالم نايستادند و لذا، اینان نیز مقصر هستند.
امروز هم اثر تعليمات آنها در عصر ما وجود دارد؛ همان سخنرانيها و مغلطهها و حتی همين تعبيراتي كه به صديقه كبريسلام الله علیها در خطبه گفته شد، همين الان هم در كتابهای آنها چاپ ميشود و در مصر و عربستان آن مطالب بیان میشود؛ در حالی که این مطالب با همان احاديث مسلم خودشان که در منابع خودشان آمده نقض ميشود.
قبر مخفی فاطمه زهرا نشان از ظلم مردم زمانه
لذا وقتي فاطمه زهرا سلام الله علیها از دنيا ميرود نشانهاي گذاشت که هنوز هم باقی است و آن، قبر مخفي ایشان از همه آن مردم است. درب به پهلو زدن هم كار يك نفر و دو نفر نيست، بلکه جمعيت مدينه اين درب را به پهلوي فاطمه ميزنند.
در هنگام دفن بدن مطهره ایشان نیز دو دست شبيه دستان پيغمبر ظاهر شد؛ زیرا باید محرم دیگری جز علي نیز در كنار فاطمه زهرا باشد که او را داخل قبر بگذارد و بدن را بگيرد.
لذا، زمانی که اميرالمومنين علي علیه السلام در قضیه دفن حيران شده بود، دید که دو دست شبيه دستان پيغمبر ظاهر شد كه در نهج البلاغه از اميرالمومنين آمده است:
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِي.[11]
آری، آن كسي كه صبرش در جنگ احد با آن همه زخم هم كم نشد و آن كسي كه شجاعتش در ميدانهاي جنگ روشن بود كه نتوانستند تاريخ اسلام را از علي علیه السلام تهي كنند، چه مصيبتي بر سر او آمده بود که دیگر صبرش را تحت شعاع قرار داده بود. در اينجا، خود حضرت اشاره ميفرمايد که «سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا».یعنی خود صديقه كبري مقصر را نشان ميدهد. هزم به معنای له كردن است در حدي كه قابليت جذب به وسيله رگهاي بدن را داشته باشد. اميرالمومنين علیه السلام اين تعبيير را دارد كه امت شما، فاطمه را هزم كردند، همانطور که در کربلا با فرزند پیامبر چنان رفتار کردند و لذا، این مردم سزوارار لعنت بودند.
در مقاتل نقل شده که در روز يازدهم، زينب كبري بالاي بدن پاره پاره برادر آمد و نيزه شكستهها را كنار زد. حال سوال این است که اين نيزه شكستهها از كجا آمده بود؟ آیا اينها را بار كرده بودند تا به ميدان بیاورند و بر روي حسين بن علي علیهما السلام بریزند؟ اينها مردمي بودند كه نيزه نداشتند پس نيزه شكستهها را آورده بودند که به بدن امامشان بزنند و به نحوي در آن جنایت مشاركت كنند؟ متاسفانه اين واقعيت است، و لذا در زيارت عاشورا لعنت متوجه مردم است به عنوان فكر جاهلانه و ناآگاه آنها؛ همانهایی كه بعد از 1400 سال، هنوز هم جاهليت عرب را سرپا نگه داشته و برای مناطق اسلام خليفه ساختهاند تا اسلام جاهلي، امروز سرپا نگه داشته شود. امروز دولت اسلامي داعش به نام اسلام چه ميكند؟
بنابراین، امروز منشا اين تنبه و آگاهيها فاطمه زهرا سلام الله علیها است که به هوش باشيد که آنها همه چيز را تغيير ميدهند.
حفظ اسلام رهین زحمات ائمه اطهار
اين ندا بعد از 1400 سال، به وسيله فرزندان او، به وسيله عاشوراي حسين او، به وسيله امام صادق و حركت فرهنگي او، به دست ما رسيده و ما بايد اين پيام را حفظ كنيم و پيامدار فاطمه زهرا باشيم و عمده رسالتي هم كه در اين پيامداري داريم اين است كه مردم را از ظلمت جهل نجات بدهيم. آیا اگر اين مردم آگاه بودند، محاسن علي بن ابي طالب را به خون سرش خضاب میكردند كه آن مردك حجاج يوسف ثقفي را حاكم كوفه كنند؟ پس، مادام كه نا آگاهي هست اين آثار هم وجود دارد و فاطمه زهرا در اين بيداري نقش عمدهاي دارد.
اگر بيداري اسلامي رنگ و بوي علي بن ابي طالب و فاطمه زهرا را نداشته باشد به جايي نميرسد و اين بيداري، بیداری جاهلي و ناآگاهي است.
امسال، ایام فاطميه با نوروز تقارن دارد که آن هم، يك عيد طبيعي است و خلاف شرعي در آن نيست، و ديد و بازديد هم هيچ منافاتي با فاطميه ندارد، اما مردم نشان می دهند که در عاشورا و در فاطميه از ما جلوتر حركت ميكنند. پس ما هم باید خودمان را با مردم هماهنگ كنيم و فاطمه زهرا سلام الله علیها در بين ما زنده است آنگونه كه حسين بن علي علیهما السلامزنده است و لذا، ما سعي كنيم كه پيام اين بزرگواران را زنده نگه داریم. والسلام عليكم.
[1] . احمد بن حنبل، مسند احمد، ج4، ص5؛ و مسلم نيشابوري، صحيح مسلم، ج7، ص141؛ النسائي، خصائص امير المومنين، ص121. و ...
[2] . البخاري، صحيح البخاري، ج4، ص210 و 219؛ و النسائي، فضائل الصحابة، ص78 ؛ النسائي، خصائص امير المومنين، ص121.
[3] . متقي هندي، كنز العمال، ج11، ص625، شماره 33045.
[4] . متقي هندي، كنز العمال، ج11، ص625، شماره 33046.
[5] . النسائي، خصائص امير المومنين، ص109 – 110؛ و السنن الكبري، ج5، ص139- 140.
[6] . الترمذي، سنن الترمذي، ج5، ص359، شماره 3960؛ حاكم نيشابوري، المستدرك على الصحيحين، ج3، ص155؛ المباركفوري، تحفة الاحوذي، ج10، ص251.
[7] . حاكم نيشابوري، المستدرك على الصحيحين، ج3، ص153؛ جلال الدين سيوطي، جامع الصغير، ج1، ص127، شماره 822؛ متقي هندي، كنز العمال، ج12، ص108، شماره 34219.
[8] . ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص214 – 215.
[9] . شيخ مفيد، الجمل، ص 59.
[10] . ابن قتيبه دينوري، الامامة والسياسة(الزيني)، ج1، ص19.
[11] . نهج البلاغة (الصبحي صالح)، ص 320.