English | فارسی
شنبه 23 اسفند 1393
تعداد بازدید: 1026
تعداد نظرات: 0

سلسله بيانات اخلاقي حضرت آيت الله علوي بروجردي در شرح دعاي مكارم الاخلاق

سلسله بيانات اخلاقي حضرت آيت الله علوي بروجردي در شرح دعاي مكارم الاخلاق






وجود مقدس امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق می‌فرمایند:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ، اللّهُمّ وَفّرْ بِلُطْفِكَ نِيّتِي، وَ صَحّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ مَا فَسَدَ مِنِّی ...[1]

نیت بلند، فراتر از ظرفیت محدود انسان

اللهم وفّر بلطفك نيتي؛ خداوندا با لطف و كرم خودت، نيت مرا وفور ده. وفور، يعني بلندي؛ پس «وفّر نیتی»، يعني نيت مرا بلند كن. انسان ظرف محدودي است. اگر خودش بخواهد برای کاری تصميم بگيرد و نيت كند، به اندازه خودش تصميم مي‌گيرد. بنابراین، باید از خداوند بخواهیم که نيت ما را به اندازه لطف و كرم خودش و نه متناسب با ظرف وجودی ما بزرگ كند؛ و دیدمان را وسیع کند تا تنها خود را نبينيم. اين امر در قالب وفور در نیت مجسم مي‌شود.

تصحیح یقین از خطا و اشتباه

و صحّح بما عندك يقيني؛ خداوندا، با آنچه نزد تو هست، یقین مرا تصحیح فرما. يقين براي انسان حاصل مي‌شود. البته یقین برای انسان‌هايي كه بساطت بيشتری داشته باشند، بيشتر حاصل مي‌شود و برای کسانی كه عمق بيشتري داشته باشند، ديرتر آشكار مي‌گردد؛ اما گاهي اين يقينی كه حاصل مي‌شود، صحيح نيست. يقين پيدا مي‌شود؛ اما كج و نادرست است. يقين و علم، عبارت است از آن اذعاني كه نفس انسان پيدا مي‌كند. گاهی نفس به این دیدگاه می‌رسد كه اين مطلب صددرصد واقع است و تمام اهتمام او این مي‌شود كه اين امر هست. این، همان یقین است. اما خيلي از اوقات، انسان‌ها در اين يقين به‌خطا مي‌روند. مثلاً يقين مي‌كند كه اين فرد شخص بدي است؛ در حالي كه بد نيست.

خوارج و تکفیری‌ها، نمونه‌هایی از یقین غلط

نمونه این افراد، خوارج‌اند. اميرالمؤمنين – علیه السلام – درباره آنها فرمودند: اینان به كفر من ايمان دارند و يقين به كفر من پيدا كرده‌اند. به همین دلیل، حضرت بين آنها و اصحاب معاويه فرق مي‌گذارند؛ چون آنها بر اساس يقين و جزم خودشان عمل مي‌كنند، نه برای كيسه‌هاي پول و هداياي معاويه. از این رو، خوارج بر آنها ترجيح دارند. آن حضرت به همین دلیل به پیروان خود سفارش فرمودند: لا تقتلوا خوارج من بعدي؛ بعد از من اينها را نكشيد.

داعشي‌ها هم كه امروز بلاي جان مسلمين شده‌اند، همين گونه‌اند. اينها هم يقين پيدا كرده‌اند. البته رؤساي آنها نه؛ آنها به پول يقين پيدا كرده‌اند؛ اما افراد پايين‌تر، كه از میان مسلمانان اروپا و آمريكا جذب مي‌شوند، يقين پيدا مي‌كنند. اينها افراد بسيط و ساده‌اي هستند و واقعاً يقين دارند که با بستن کمربند انفجاری به خود و انفجار آن در اجتماع مردم، به بهشت مي‌روند. این مطالب را به آنها القا كرده‌اند و آنان هم یقین پیدا کرده‌اند. از این رو، امام سجاد – علیه السلام – می‌فرمایند: و صحّح بما عندك يقيني.

عنایات ویژه الهی، عامل تصحیح یقین

نزد خدا همه چيز به نحو مطلق و نامتناهي هست؛ اما آنچه نزد خداوند هست كه در تصحيح يقين انسان دخالت دارد، چیست؟ آن، عنايات ویژه الهی است كه اگر نباشد، انسان كج مي‌رود. عناياتي كه حتي يوسف پیامبر – علیه السلام – هم به آن محتاج است. (لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ)[2]. او هم اگر برهان رب را نمی‌دید، ساقط می‌شد. این برهان بود که به داد يوسف پيامبر رسيد. پيامبران دارای مقام عصمت‌اند؛ با این حال، ممکن است شرايطي پيدا شود كه که برای ایشان هم مسئله‌ای پيش بيايد. پس باید عنايت خاصي از ناحیه خداوند شامل حال انسان شود؛ هرچند عصمت هم خودش از عنايت خاص الهی است. حال، ما كه مقام عصمت نداریم، بیشتر نیازمند این عنایت خداوندیم. خدا باید ياري كند مقدماتي كه برای ما فراهم می‌شود، مقدماتي نباشد كه ما را به كجي رهنمون كند. در طول زمان، علمای بسیاری در رشته‌ها و فرقه‌های مختلف آمده‌اند و کتاب‌های زیادی نوشته‌اند. همه آنان در اعتقاد خود جزم و يقين داشتند. بنابراین، فراهم شدن مقدماتي که ما را در جايگاه درست قرار می‌دهد و مسيرمان را هموار می‌سازد، عنايات ویژه‌ای از ناحیه خدا مي‌خواهد.

پس ابتدا از خدا می‌خواهیم که نيت و نظر ما را بلند كند تا فقط خود و اطراف خود را نبينیم. آن گاه درخواست می‌کنیم که با عنایات خودش، یقین ما را تصحیح کند. اين مسئله، نه‌ تنها در زندگي خود انسان، بلکه در زندگي ديگران هم مؤثر است؛ چون تمام كجي‌ها و ناراستی‌ها، از فكر كج و يقين نادرست ناشي مي‌شود.

آرای ابن‌تیمیه، منشأ تکفیری‌های امروز

تكفيري‌ها خود را منتسب به ابن‌تيميه مي‌دانند. او يكي از علمای نجد است که به مصر می‌رود. مصري‌ها او را تكفير مي‌كنند و در رد عقاید او كتاب‌ها مي‌نويسند. آن گاه او را از مصر بيرون مي‌كنند. ابن‌بطوطه در سفرنامه خودش كه به فارسي هم چاپ شده، نوشته است: وقتی در دمشق بودم، به مسجد اموي رفتم. ديدم شخصی بر روی منبر است و درس مي‌گويد. پاي درسش نشستم. ديدم درباره اوصاف خداوند بحث مي‌كند و خيلي صريح مي‌گويد: خداوند جسميت دارد و همين طور كه من بالاي اين منبر نشسته‌ام، خداوند هم بالاي عرش و سرير خود نشسته است. بعد ديدم از منبر پايين آمد و گفت: همين طور كه من پايين مي‌آيم، خداوند هم از سريرش پايين مي‌آيد و دوباره بر آن مي‌نشيند. ابن‌بطوطه مي‌گويد: ديدم اين شخص خیلی پرت است و اصلاً اطلاعات درستی در این زمینه ندارد. جلو رفتم و قدري با او بحث كردم. این تعبير ابن‌بطوطه است كه مي‌گويد: ديدم او عقل درستي ندارد؛ يعني در بحث علمی، قوه عاقله درستي ندارد و حرف‌هاي ياوه مي‌گويد. بعد درباره نام و نشان او تحقيق كردم، گفتند: نامش ابن‌تيميه است؛ از مصر بيرونش كرده‌اند و آمده است در دمشق درس مي‌گويد.

ابن‌بطوطه كه از بزرگان علما هم نيست و فرد متوسطي است، درباره ابن‌تیمیه چنين تشخيص داده است. حال، چنین فردی قطب فكري شيوخ عرب شده است؛ به گونه‌ای که در كنفرانس‌ها و سخنرانی‌هایشان، بارها از ابن‌تیمیه به‌عنوان شيخ‌الاسلام یاد می‌کنند. او مرشد اصلي تکفیری‌های امروز است و تمام جريان تكفير از او سرچشمه گرفته است. البته مذهب حنبلي و اشعريونی همچون غزالي و فخر رازي هم در اين وضعیتی كه امروز تجلي پيدا كرده است، دخيل‌اند. همه اینها در اعتقاد خود به جزم و یقین رسیده‌اند. بنابراین باید از خدا بخواهیم عنایت کند تا يقيني كه پيدا می‌كنیم، كج نباشد و به تعبير امام سجاد – علیه السلام – یقین ما را تصحیح فرماید.

طلب اصلاح الهی برای مفاسد انسانی

وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ مَا فَسَدَ مِنِّی؛ خدايا به قدرت خودت، آنچه را كه از من صحيح نيست، اصلاح فرما. فساد در مقابل صلاح است. امام می‌فرماید: خداوندا، اگر آنچه از من تراوش مي‌كند، درست است، مرا كمك كن؛ اما اگر درست نيست، خودت با قدرت خالقيت و قادریتی كه داري اصلاحش كن. آنچه از من علي نحو الفساد تراوش مي‌كند، تصميم غلط، فكر غلط یا عمل غلط باشد، اصلاح فرما. البته همه اينها تا زماني است كه به وادي فعل خارجي نرسيده باشد. وقتي انسان فعل خارجي را انجام دهد، دیگر قابل تصحيح نيست. البته از نظر امام سجاد – علیه السلام – فعل خارجي هم قابل تصحيح است؛ به این معنا که عمل خارجي آثار سوئي دارد كه خداوند مي‌تواند جلوي سرايت آن را بگيرد. پس خدايا اگر فسادي هم از ما صادر شد، كاري كن كه سرايت آثار سوء آن محدود شود و گسترش نیابد.

گاهي از اوقات، انسان نه‌تنها راه خودش كج است، جمع زيادي را هم با القای فکری به كج­راهه می‌برد. در روایت آمده است: در زمان یکی از پیامبران، شخصی مردم را از خدا رویگردان می‌کرد و به آیین دیگری می‌خواند. بعد پشيمان شد و توبه كرد و نزد آن پیامبر آمد و از او خواست از خدا برایش آمرزش بطلبد. آن پیامبر هم با خدا در ميان گذاشت. به ایشان وحي شد که به او بگو تا وقتی تمام كساني را كه گمراه کردی و فكرشان را تغيير دادي، به راه راست برنگرداني و اصلاح نكني، من از تو نمي‌گذرم و بخشايش من نصيب تو نخواهد شد

فقر وجودی انسان، عامل نیازمندی او به عنایات الهی

بنابراین، خدايا من را از همه جهات در پناه خودت قرار بده و در همه خصوصیات حامي من باش. هنگام تصميم‌گیری و نیت انجام کاری، نيتم را بلند كن و آن را به اندازه ظرف وجودي خودم قرار نده. آن گاه توفیق بده آنچه از من صادر می‌شود، به غير صلاح تراوش نكند و خودت اصلاحش كن و اگر به عمل خارجي رسيد، آثار سوء آن را كم كن و هميشه پشت و پناه من باش. به قول حکما، انسان به معناي واقعي کلمه، وجود آويخته و غيري است و تمام حيثيتش فقير و محتاج به خداوند متعال است. وقتي خودمان باور داشته باشیم که تمام حيثيتمان محتاج به غير است و وجود آويخته‌ایم، باید هميشه متوجه اصل و منبع لا يزال باشیم و بدانیم اگر آن اصل نباشد، ما چيزي نيستیم و جز شر و عدم و فساد از ما صادر نمي‌شود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



[1] . الصحيفة السجادية، دعاء 20، ص 92.

[2] . سوره يوسف، آيه 24.

تصاویر
  • سلسله بيانات اخلاقي حضرت آيت الله علوي بروجردي در شرح دعاي مكارم الاخلاق
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان