English | فارسی
شنبه 27 خرداد 1391
تعداد بازدید: 1509
تعداد نظرات: 0

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون دوران امامت امام كاظم عليه السلام در روز شهادت آن امام همام

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون دوران امامت امام كاظم عليه السلام در روز شهادت آن امام همام

بسم الله الرحمن الرحيم 

تلاش‌های ناکام دشمن در مقابله با امام کاظم(ع)

دوران امامت امام موسی كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ يكي از دوران­هاي بسيار مؤثر در تاريخ شيعه است.  در آن زمان، امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ با توجه به نهضت عظیم فرهنگی که ایجاد کرده بودند، نفوذ و شخصیتی فوق‌العاده در جامعه اسلامي داشتند و در فقه و علم و كمال، بي‌نظير بودند. به همین دلیل، دستگاه خلافت منصور درصدد بود كه شخصيت امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ را تحت تأثير قرار دهد و به حاشیه براند. از‌این‌رو، به حاكم مدينه دستور داد وقتي امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ از دنيا رفت، هر كسي را که به‌عنوان وصي خود تعيين كرده است، گردن بزند.

امام صادق نیز با علم به چنین توطئه‌ای، وصیت خویش را چنان تنظیم فرمود که این توطئه را خنثی کرد. ایشان در وصیتنامه خویش، چند نفر را وصی خویش قرار داد: منصور؛ حاکم مدینه؛ ام‌حبیبه همسر امام؛ عبدالله افطح و امام موسی کاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ فرزندان امام. پس از رحلت آن حضرت، حاكم مدينه برای منصور پيغام فرستاد كه من چه كسي را گردن بزنم؟ در وصيتنامه اولين نفر به عنوان وصي بعد از امام موسی کاظم، خود خليفه معرفي شده است و بعد من. البته اين وصيت امام چنان رسا بود كه اصحاب آن حضرت به‌راحتی تشخیص دادند که نظر امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌  بعد از خودشان، به امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ بوده است.

اسماعیلیه، حرکتی ناموفق برای انحراف مسیر امامت

حكومت برای آنکه از ادامه راه امام صادق جلوگيري كند و آن را كاملاً از اثر و نفوذ بياندازد، حركت اسماعيليه را شكل داد. اسماعيليه گروهی از یاران امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌  بودند که  فرزند بزرگ ايشان، اسماعيل را جانشین آن حضرت و امام هفتم می‌دانستند. با اینکه اسماعیل در زمان حیات امام صادق از دنيا رفته بود، آنان او را امام غایب می‌دانستند که در آخرالزمان ظهور مي‌كند. اين حرکت براي آن بود كه جلوي امامت را بگيرند و نقش امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ ناديده گرفته شود.

هرچند این حرکت توسط برخی از پیروان امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ آغاز شده بود، ولی دستگاه خلافت نیز برای جلوگیری از امامت امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ‌  و نقش‌آفرینی آن حضرت، به این حرکت دامن می‌زد؛ ولی اين توطئه هم به جايي نرسيد؛ چون اساساً اسماعيل در زمان امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ از دنيا رفته بود. نکته جالب آنکه وقتی امام صادق فرزندش اسماعيل را دفن مي‌كردند، خطاب به اصحابشان فرمودند: «شاهد باشيد که اسماعيل از دنيا رفته است و ما در حال دفن او هستيم». به هر حال، حركت اسماعيليه و نقشه‌های حكومت در این زمینه نیز نتوانست مانع از ادامه حركت امامت شود و وجود مقدس امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ در جامعه اسلامي و در ميان شيعيان درخشش یافت.

امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ‌  در زماني به امامت رسيد كه نهضت فرهنگي امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ به اوج خود رسیده و علوم مختلف اسلامي توسط شاگردان آن حضرت در همه جا پراكنده شده بود و قال الصادق و قال الباقر در همه جا به گوش می‌رسید. شاگردان برجسته امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ منتظر بودند ببینند که پس از آن حضرت، امامت به چه كسي منتقل مي‌شود. آنان با تشخيص درست امامت امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ حركت امامت را ادامه دادند و در نتيجه، منصور نه توانست با شناسایی وصي امام صادق و گردن زدن او رشته امامت را قطع کند و نه از شكل دادن به حركت اسماعيليه توانست بهره كافي را ببرد و امامت را در غير شيعه جابیاندازد.

نظارت و کنترل شدید امام(ع) توسط حکومت

دوران امامت امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ مظهري است از تقابل حركت اصيل اسلام و امامت در برابر حكومت‌هايي كه از اسلام فقط نام آن را داشتند و تفکرات جاهلی خود را در لباس اسلام و به نام آن پياده می‌کردند. ازاین‌رو، هم منصور عباسی و هم هارون‌الرشيد درصدد بودند كه به هر صورت ممكن، درب خانه امام كاظم را ببندند و پيروان آن حضرت را از گرد ایشان دور سازند و به اين ترتيب، از توجه دنياي اسلام به خانه اهل بيت ـ علیهم‌السلام ـ‌ جلوگیری کنند. ازاین‌رو، شدت عمل زيادی به خرج دادند.

برای نمونه، رفت‌وآمدهای خانه آن حضرت را به بهانه‌هاي مختلف تحت کنترل داشتند و نمی‌گذاشتند امكانات مالي در اختيار ایشان قرار گيرد. دوران امامت آن حضرت، از نظر مشكلات مالي، سخت‌ترین دوران در تاريخ امامت است.

 

همچنین بسياري از بستگان حضرت، از طرف حکومت مأمور شده بودند كه اگر كسي به خانه آن حضرت آمد و با ایشان  ارتباط پولي برقرار كرد، گزارش دهند. مأموران حکومت، بارها به بهانه جمع‌آوري اسلحه به خانه امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ مي‌ريختند. آنها مي‌دانستند كه نهضت امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ نهضت اسلحه نيست، اما به این بهانه می‌خواستند در خانه ايشان به نامه‌های مردم دست پيدا كنند. در اين دوران، بر راویان حديث و اصحاب امام فشارهای زیادی وارد می‌شد تا كساني را كه با امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ مرتبط بودند، معرفي كنند. این مسائل، به‌خوبي نشان‌دهنده وضعیت سخت آن دوران است.

امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ حرکت امامت را به‌خوبي ادامه دادند. از نامه‌ها و پرسش و پاسخ‌های حضرت و نیز اخباری که درباره ارتباطات شيعه نقل شده است، مي‌توان اين مطلب را به‌خوبی تشخيص داد كه دستگاه حكومتی هارون از آزادي نسبی امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ با همه محدودیت‌هايي كه براي ايشان ايجاد كرده بود، باز هم احساس خطر داشت.

حبس امام(ع)، لکه ننگی در کارنامه خلافت عباسی

افزایش نگرانی‌های حکومت و ترس آنان از نفوذ امام در جامعه اسلامی، موجب شد که دستگاه خلافت ننگ زنداني كردن امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ را بپذیرد. هارون براي اينكه كار خودش را موجه جلوه دهد، به مدينه و نزد قبر رسول اكرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ رفت و در حضور جمعيت خطاب به پیامبر گفت: «من از شما عذر می‌خواهم؛ براي اينكه ناچاریم فرزند شما را زندانی کنیم؛ چون با اهداف حكومتي ما سازگاري ندارد». آن‌گاه دستور زنداني كردن امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ را صادر کرد و امام ساليان متمادي در زندان به سر برد.

 نکته مهم و جالب توجه اينكه همه كساني كه مأمور زنداني كردن امام بودند، مانند فضل‌بن‌يحيي برمكي، پس از مدتي که امام را در زندان تحت نظارت داشتند، نزد خليفه از ادامه این کار عذر می‌خواستند. اين مسئله اولاً ناشي از تأثيرگذاري امام بر آنها بود و ثانیاً شخصيت آن حضرت در جامعه اسلامي چنان باعظمت بود كه حتی مأموران یهودی نیز زندان­بانی آن حضرت را ننگی براي خود و خاندان‌شان می‌دانستند.

بنی‌عباس و ظلم و خفقان شدید برای اهل‌بیت(ع)

با اینکه حکومت در دوران امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ در اختیار بني‌عباس بود که از نظر نسبی، از خاندان بنی‌هاشم و خويشان اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ‌ بودند، خفقان شدیدی بر خاندان پیامبر حاکم بود و کشتار گسترده سادات در همين دوران رخ داده است. ظلم و جور بنی‌عباس در این دوران به‌حدی بود که شاعر می‌گوید:

 يا ليت جور بني مروان عاد لنا          ولَيْتَ عَدْل َبني العباس ِ في النار

شاعر آرزو می‌کند كه اي كاش ظلم و جنايات بني‌اميه برمي‌گشت و ما را از دست جنايات بني‌عباس مي‌رهاند؛ يعني بني‌عباس در جرم و جنايت، مخصوصاً به اهل‌بيت ـ علیه‌السلام ـ‌ روي بني‌اميه را سفيد كردند.

برای بیان شدت خفقان دوران امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ می‌توان به داستان کشف قبر امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ‌ در نجف اشاره کرد.[1] روزي هارون‌الرشید به شكار رفته بود و آهويي را در صحرا ديد. سگ‌هاي شكاري را به دنبال آن فرستاد. آهو در حال فرار، به تپه‌اي رسيد و در آنجا پناه گرفت. سگ‌های شكاري وقتي به آنجا رسيدند، ایستادند. هارون بازِ شكاري را براي گرفتن آهو فرستاد؛ اما باز هم وقتی به آن تپه رسيد، كنار آن نشست و به آهو حمله نکرد. نقل شده است كه هارون چند بار سگ‌ها و باز شکاری را برای شکار آهو فرستاد و همین قصه تكرار شد.

هارون از این قضیه متعجب شد. دستور داد از میان قبایل اطراف، کسانی را که درباره این مکان اطلاعاتی دارند، نزد او بیاورند. افرادی را حاضر کردند و از آنها حقیقت ماجرا را جویا شدند. آنها به خلیفه گفتند: «ما را در امان خود قرار بده و جانمان را حفظ كن تا بگوييم». هارون امان داد. آنان گفتند: «اينجا قبر علي‌بن‌ابي‌طالب ـ علیه‌السلام ـ‌ است. خداوند اين مکان را حرم امن قرار داده است و نه‌تنها مردم، بلكه حيوانات هم در اينجا پناه مي‌گيرند». نقل شده است كه هارون با شنیدن این سخن، گريه كرد.

اين داستان نشان مي‌دهد چنان جو خفقانی حاکم بوده است كه مردم از بردن نام علي ـ علیه‌السلام ـ‌ و نشان دادن قبر آن حضرت مي‌ترسیدند. اگر نام علي ـ علیه‌السلام ـ‌ و آشکار کردن قبر او جرم بود، پس اظهار محبت به او و ترويج مكتب و سخنان آن حضرت، به مراتب اولی جرم به شمار می‌رفت.

فضای رعب و وحشت چنان حاکم شده بود که برخی از فرزندان امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ بعد از ايشان، اصل و نسب خود را مخفي كردند و به گوشه و كنار پناه بردند. وصلت با خانواده امام و نزديكي با ایشان، به هر صورتی جرم تلقي مي‌شد و افراد تحت تعقيب واقع مي‌شدند. در نتیجه مردم و حتي دوستان و نزديكان امام جرئت نمي‌كردند به امام نزديك شوند. به همین دلیل است که برخی از دختران امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ ازدواج نكردند؛ چون مردم می‌ترسیدند با خانواده امام وصلت کنند؛ در حالی که وصلت با این خاندان، برای هر کس افتخار به شمار می‌آمد. با این حال و با وجود چنین شرايط سختی، امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ‌ رسالت خود را چه در زندان‌های طولانی‌مدت و چه در بیرون آن، انجام دادند و حركت امامت را تداوم بخشیدند.

سلام و صلوات الهی و درود و سلام ما به آن امام همام که بسیار غریبانه و مظلومانه به شهادت رسیدند. از خداوند می‌خواهیم که به بركت نام آن امام و به آبرو و شخصيت ايشان، به جامعه شيعه توجی و عنایتی ویژه مبذول فرمايد.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته



[1] . البته گفتنی است که قبر امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلامـ در نجف، كاملاً مخفي نبوده است. در تاريخ آمده است که امام صادق ـ علیه‌السلام ـ‌ فرموده‌اند که من همراه پدرم چندين بار به زيارت قبر اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ‌ رفته‌ام. همچنین نقل شده است كه سفاح، اولين خليفة عباسي، بر روی قبر آن حضرت بنايي ساخته بود كه بعدها خراب شد.

تصاویر
  • بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون دوران امامت امام كاظم عليه السلام در روز شهادت آن امام همام
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان