English | فارسی
یکشنبه 07 اسفند 1390
تعداد بازدید: 1430
تعداد نظرات: 0

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدظله العالی در جمع فرماندهان نیروی انتظامی

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدظله العالی در جمع فرماندهان نیروی انتظامی

 بسم الله الرحمن الرحیم

نیروی انتظامی، در خدمت منافع ملی

در رژیم گذشته، مراکزی که آموزش‌های نظامی ارتش و نیروهای انتظامی را بر عهده داشتند، زیر نظر آمریکایی‌ها بودند. آنان غیر از آموزش‌های تخصصی، از نظر سیاسی و تئوریک هم بر روی افسران ارتش کار می­کردند. مستشاران آمریکایی با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی و استراتژیک ایران، و به منظور  همسوسازی منافع ایران با منافع آمریکا و غرب، به تربیت نیروهای ارتش در این مسیر می‌پرداختند؛ به گونه‌ای که دولت ایران هزینه می‌کرد، اما منافع آمریکا در ایران تأمین می­شد.

اما امروز نیروهای نظامی و انتظامی ما تجربه­های خود را، چه از نظر فنی و چه از نظر تئوری و ایدئولوژیک، در مسیر تأمین منافع مردم و مملکت قرار می‌دهند. ما امروز دیگر به منافع آمریکا و غرب یا روسیه و چین نمی‌اندیشیم؛ بلکه حافظ منافع خودمان هستیم.

نیروهای انتظامی امروز مسئولیت خطیری را بر عهده دارند؛ چون در مسیری فعالیت می‌کنند که هم باید عزت مملکت حفظ شود و هم حاکمیت دین و مکتب اسلام بر این سرزمین گسترانده شود. نیروی انتظامی وظیفه برقراری امنیت و نظم و آرامش را بر عهده دارد و این وظیفه، از مرزها تا داخل شهرها را دربرمی‌گیرد. امام سجاد ـ‌علیه‌السلام‌ـ در دعاهای صحیفه سجادیه، نخست به مرزبانان اسلام دعا می­کند؛ چون آنان هستند که آرامش را در جامعه برقرار می­کنند تا امکان سرمایه­گذاری و ایجاد اشتغال و فعالیت اقتصادی و... فراهم شود. در صورت عدم تأمین امنیت، نمی‌توان هیچ کاری انجام داد.

البته در زمینه حفظ منافع کشور باید به این نکته نیز توجه داشت که جنبه‌های ملی چندان مورد تهاجم نیست؛ چون مردم کمتر به این بُعد حساسیت نشان می‌دهند. آنچه مورد توجه و حساسیت مردم و مسئولان مملکت، و موجب عزت و پایداری ما در برابر  دشمنان است، اسلام و آموزه‌های نجات‌بخش آن است. به همین دلیل است که اسلام از گذشته تا کنون مورد تهاجم و تعرض دشمنان قرار گرفته است.

در این مملکت، هر کسی که خواست برای مردم کار کند، حتی در جهت ملیت، سربه‌نیست شد. برای نمونه، وقتی امیرکبیر به‌عنوان یک اصلاحگر حرکتی را برای اصلاح نظام قاجار آغاز کرد، او را به قتل رساندند؛ چون از سفیران روس و انگلیس تبعیت نمی کرد و آنان که قبلاً به پادشاه ایران دستور می­دادند، برای ملاقات با امیرکبیر باید جلوی دفتر او منتظر می‌ماندند تا اجازه ملاقات به آنها داده شود.

حاکمیت اخلاق و معنویت بر سیاست در نظام اسلامی

در نظام اسلامی تأمین امنیت و منافع ملت و مملکت، با اهدافی همراه شده است که عبارت است از درآمیختن سیاست و جهات انتظامی با اخلاق و معنویت. در دنیای مادی امروز، سیاست از اخلاق و معنویت جداست. در ظاهر، همه چیز در کشورهای غربی خوب و زیباست و امنیت و آرامش حاکم است؛ اما واقعیت چیز دیگری است. برای نمونه، در طول تاریخ سازمان سیا، نمی‌توان هیچ کاری که بر اساس اخلاق صورت گرفته باشد، مشاهده كرد؛ چه در قتل­ها و ترورهایی که در کشور ما و دیگر کشورها انجام داده‌اند،‌ و چه جنایات آشکاری که در گذشته در ویتنام و امروز در عراق و افغانستان انجام می‌دهند. اخلاق بر هیچ یک از کارهای ایشان حاکم نیست؛ چون معنویت در آنجا حاکمیت ندارد.

امروز نیروی انتظامی ما با کسانی که در رژیم گذشته مسئولیت حفظ امنیت و انتظامات را بر عهده داشتند، فرق دارند. آنها هر ­کاری که می‌خواستند می­کردند؛ اما امروز، چون مسئولیت‌های نظامی و انتظامی با اخلاق و معنویت گره خورده است، نمی‌توان هر کاری را انجام داد. بنابراین حفظ نظم و امنیت در چنین جامعه‌ای، بسیار دشوار و پیچیده است.

حقوق بشر و رفتار دوگانه کشورهای غربی

ما امروز در دنیایی زندگی می­کنیم که به‌راحتی حقوق بشر پایمال می‌شود. امیرالمؤمنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ نخستین منشور واقعی حقوق بشر را ارائه فرمود. آن حضرت، هنگامی که مالک اشتر را برای فرمانداری مصر فرستاد، به او فرمود: مردمی که تو بر آنها حکومت می‌کنی، دو دسته‌اند: یا مسلمان و هم‌کیش تو هستند، یا انسان و هم‌نوع تو. آنها نیز حقوقی دارند و باید با آنان به مساوات برخورد کنی.[1] غربی‌ها نیز اعلامیه حقوق بشر نوشته­اند؛ اما وقتی می‌خواهند حقوق بشر را در جایی پیاده کنند، جنگ به راه می­اندازند و حقوق مردم را ضایع می‌کنند.

لشکرکشی به لیبی به بهانه حقوق بشر

برای نمونه، به لیبی لشکرکشی می‌کنند و به‌جای آنکه نیروهای قذافی را هدف قرار دهند، پالایشگاها و منابع نفتی را بمباران می‌کنند. چرا وقتی نیروهای سعودی در بحرین بیش از شصت نفر را می‌کشند، نه‌تنها منادیان حقوق بشر هیچ کاری نمی‌کنند، بلکه ایران را به دست داشتن در آشوب‌های بحرین متهم می‌کنند؟ برای آنکه بحرین، پایگاه نظامی آمریکاست و حاکمان آن، حافظ این پایگاه و منافع آمریکا هستند؛ در نتیجه، حقوق بشر در آنجا هیچ مشکلی ندارد.

تحریم هسته‌ای ایران و سکوت در برابر سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل

نمونه دیگر، تحریم ایران به بهانه احتمال استفاده نظامی ایران از فناوری هسته‌ای است؛ در حالی که اسرائیل دارای سلاح هسته‌ای است و کلاهک­های اتمی متعددی دارد. این در حالی است که ایران در دوران معاصر سابقه تجاوز به هیچ کشوری را نداشته، اما اسرائیل بارها به کشورهای دیگر تجاوز کرده است. با این حال، کشورهای غربی درباره سلاح‌های اتمی اسرائیل هیچ حساسیتی از خود نشان نمی‌دهند. هند و پاکستان نیز به بمب اتم دست یافته‌اند؛ ولی درباره آن نیز سخنی نمی‌گویند. این، دنیای بی­منطق ماست.

غرب و سرکوبی نهضت‌های آزادی‌خواهانه ایران

نمونه دیگر، انحراف نهضت مشروطه است. بیش از صد سال پیش، مردم ایران به رهبری روحانیت و مرجعیت، همچون آخوند خراسانی، قیام کردند؛ اما سفارت‌های غربی، به‌ویژه انگلیس، به انحراف این نهضت پرداختند و مشروطه را  مطرح کردند. مردمی که در طول این نهضت در حسینیه­ها اجتماع می‌کردند و پای سخنرانی روحانیت می‌نشستند، یک مرتبه مشروطه‌خواه شدند و سر از باغ انگلستان و سفره آن درآوردند. غربی‌ها می­خواستند با ایجاد مشروطیت، اختیار مردم و حکومت را در دست خودشان داشته باشند؛ و سرانجام کار مشروطه به جایی رسید که از درون آن، رضاخان  درآمد. در نهضت ملی کردن صنعت نفت نیز با یک کودتای مستقیم همه چیز را دگرگون کردند.

مقابله کشورهای غربی با انقلاب اسلامی ایران

ما از راه ملی‌گرایی و راهای دیگر نتوانستیم حقوق خودمان را به دست بیاوریم. سرانجام با تکیه بر دین و اعتقاد و ایمان، به رهبری یک مرجع تقلید، حرکتی صورت گرفت. به محض شکل‌گیری این حرکت، تمام دنیا بسیج شد تا این حرکت را سرکوب کند. عراق را به حمله به ایران تشویق کردند و جنگی هشت ساله بر ایران تحمیل شد. سازمان ملل بعد از مدت‌ها سکوت، قطعنامه‌ای صادر کرد و به جای محکومیت متجاوز، از طرفین تخاصم خواست که آتش‌بس اعلام کنند. سازمان ملل در موارد متعدد در برابر کوچک‌ترین تجاوزهایی که در گوشه‌ای از دنیا روی می‌داد، موضع‌گیری و محکوم کرده است. اما در برابر تجاوز عراق به ایران، سکوت کرد و حاضر به محکومیت عراق نشد و بدین ترتیب، این تجاوز را تأیید کرد.

تکیه بر اخلاق و معنویت در اداره امور مملکت

ما باید به خودمان تکیه داشته باشیم. این دنیای امروز ما و این سازمان ملل ماست. اگر قدرت­های بزرگ واقعاً می‌خواستند که کشورهای دیگر روی پای خودشان بایستند و به پیشرفت برسند، دنیا بهشت می‌شد؛ اما این مسئله واقعیت ندارد. سازمان ملل و حقوق بشر، همه ظاهرسازی است.

ما در چنین دنیایی می‌خواهیم کار کنیم. در چنین فضایی از نظر اخلاق و معنویت نمی‌توان به هیچ کشوری تکیه کرد؛ چون اخلاق و معنویت هیچ جایگاهی در دنیای امروز ندارد. برای کار کردن در چنین دنیایی، ابتدا باید به حرکت خودمان معتقد باشیم و باور داشته باشیم که دیدگاه ما درست است؛ حتی اگر با معیارهای دنیا تطبیق نکند. دنیای امروز، دنیای غیراخلاقی است؛ ولی معیار ما اسلام و آموزه‌های اخلاقی و معنوی آن است؛ پس ما حق هستیم و درست می‌گویی. باید با این دیدگاه پیش برویم تا اگر ما را متهم کردند و به تمسخر گرفتند، تزلزلی در ما پیدا نشود. به راه خود و حقانیت خود ایمان داشته باشیم و سعی کنیم عملکرد ما در این مسیر، و متناسب با آن باشد.

انتساب به امیرالمؤمنین (ع) و مراقبت در رفتار

ما سرباز امیرالمؤمنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ هستیم و در هر صورت به او انتساب داریم و آبروی ما آبروی آن حضرت است. اگر به کسی تجاوز و تعدی کنیم، به نام علی ـ‌علیه‌السلام‌ـ و مکتب آن حضرت نوشته می‌شود. امام صادق ـ‌علیه‌السلام‌ـ فرموده است: کونوا لنا زیناً ولا تکونوا علینا شیناً؛ «ای شیعیان! آبروی ما باشید و مایه آبروریزی و سرافکندگی ما نباشید[2]» ما باید با این دیدگاه به این مسیر نگاه کنیم.

نجاشی یکی از یاران نزدیک امیرالمؤمنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ بود. روزی در خانه خود مشروب خورد و به بیرون آمد و عربده‌کشی کرد. چنین کاری یکی از مظاهر تظاهر به فسق است که موجب حد می‌شود. حضرت دستور داد او را تازیانه زدند. وقتی اجرای حد تمام شد، دستور فرمود بیست تازیانه دیگر هم بزنند.[3] نجاشی پس از تازیانه خوردن، به خانه رفت و دیگر نزد امیرالمؤمنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ نیامد. علی ـ‌علیه‌السلام‌ـ روزی نجاشی را در مسیری دید و فرمود: «چرا دیگر سراغ ما نمی‌آیی؟ آیا از اینکه حد خدا را بر تو جاری ساختم ناراحتی»؟ نجاشی گفت: «نه؛ من اشتباهی کردم و حد خوردم؛ اما چرا به من بیست تازیانه بیشتر زدی»؟ امیرالمؤمنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ فرمود: «به دلیل دوستی و نسبت تو با ما». دوست علی ـ‌علیه‌السلام‌ـ با دیگران فرق دارد و بیشتر از دیگران باید مراقب رفتار خود باشد؛ او با رفتار خود، سیمای امیرالمؤمنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ را نشان می‌دهد.

ما در این دنیا، به این مکتب وابسته‌ایم و ما را به آن منتسب می‌دانند. بنابراین، با وجود همه مشکلات باید سعی کنیم با رفتار درست خود، سیمای واقعی این مکتب را به دنیا نشان بدهیم. مشکلاتی که ما در این مملکت داریم، اصلاً قابل مقایسه با مشکلات کشورهای دیگر نیست؛ اما رسانه‌ها و سیاستمداران بی­اخلاق غربی می­خواهند چنین منعکس کنند که ما در برقراری نظم و امنیت، و پیشرفت و رفاه اجتماعی موفق نبوده‌ایم. با وجود این، ما باید روش و اخلاق امیرالمؤمنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ را در پیش بگیریم و این حیثیت و ارتباط را باید حفظ کنیم. ان‌شاءالله.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

[1]نهج البلاغه(الشيخ محمد عبده)، ج3، نامه53(نامه اميرالمومنين به مالك اشتر)، ص84

[2]وسائل الشيعة(آل البيت)، ج12، ص193،ح16063/18..

[3]الكافي، ج7، ص216

تصاویر
  • بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدظله العالی در جمع فرماندهان نیروی انتظامی
  • بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدظله العالی در جمع فرماندهان نیروی انتظامی
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان