بسم الله الرحمن الرحیم
آیتالله بروجردی و توجه به جایگاه شیعه در اروپا
حضرت آیتالله العظمی بروجردی ـرحمةاللهعلیهـ نخستین فردی است که در اروپا مسجدی برای شیعیان بنا کرد. از آنجاکه تعداد ایرانیان مقیم هامبورگ به حدود پنجاه هزار نفر میرسید، ایشان از آیتالله بروجردی تقاضا کردند که در آنجا مسجدی بنا کنند. ایشان نیز با خرید زمینی به مساحت هفت هزار متر مربع، نخستین مسجد شیعیان را در اروپا بنا کردند.
چنانکه نقل کردهاند، ایشان ابتدا کسانی را برای خرید زمین به هامبورگ فرستاند. وقتی شرایط زمین را به ایشان گزارش دادند، فرمودند: حال که شیعه میخواهد برای نخستین بار در اروپا مرکزی برپا کند، باید مکانی شایسته شأن و مقام شیعه انتخاب کرد. آقای همدانیان تقریباً بهعنوان تعرض گفتند: بهترین مکان در هامبورگ، کنار دریاچه آلستر است که قیمت آن بسیار گران است؛ به گونهای که حتی کلیسا هم در آن اطراف وجود ندارد. آیتالله بروجردی فرمودند: در کنار همان دریاچه آلستر زمینی خریده شود.
امروز تقریباً شصت سال از بنای این مسجد میگذرد و هنوز بزرگترین مسجد شیعه در سراسر اروپاست. این بدین معناست که هنوز پس از شصت سال، همت آن مرجع بزرگوار تجدید نشده و چنانکه باید، به مسئله شیعه در اروپا بها داده نشده است. یکی دیگر از اقدامات آیتالله بروجردی در خارج از کشور، تأسیس مرکزی در واشنگتن است.
سفارش آیتالله بروجردی به شیعیان اروپا
آیتالله حاج شیخ مهدی حائری یزدی، فرزند مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی، که در آمریکا ماندگار شدند و در دانشگاه مکگین کانادا به تدریس در رشته فلسفه پرداختند، نقل کردهاند که با چند نفر از آمریکا خدمت آیتالله بروجردی رسیده بودیم.
ایشان فرمودند: انسان در داخل خانه آزاد است؛ هر گونه که بخواهد میپوشد، میخورد، مینشیند و میخوابد؛ اما وقتی میخواهد از خانه بیرون برود، هر لباسی را نمیپوشد و هر کاری را انجام نمیدهد. شما هم که از سرزمینهای اسلامی به کشورهای غربی میروید، مثل کسانی هستید که از خانه بیرون رفتهاید. در داخل کشور خودتان هر گونهای که میخواهید، باشید؛ اما وقتی به خارج از کشور رفتید و در میان مسیحیان و اروپائیان[1] واقع شدید، باید به گونهای دیگر باشید. پوشش و جلوة شما در کشورهای غربی باید به گونهای باشد که اسلام را معرفی کند.
گاهی از اوقات، انسان گرفتار بیپولی میشود و با نان خشکی خودش را سیر میکند؛ اما در بیرون خانه مانند افراد ثروتمند رفتار میکند و خودش را سربلند نشان میدهد؛ حاضر نیست فقر درون خانهاش را در بیرون آشکار کند و بهاصطلاح، با سیلی صورت خودش را سرخ نگه میدارد. شیعیانی که در کشورهای غربی هستند، در واقع پوشش و جلوهای دارند که نمایاننده مکتب امیرالمؤمنین ـعلیهالسلامـ است؛ در نتیجه، رفتارشان نیز باید متناسب با این مکتب باشد.
تداوم اسلام اصیل، در قالب شیعه
پس از رحلت رسول اکرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ اسلام دچار انحرافاتی شد. برخی از مغرضان، چنان اسلام نبوی را منحرف کردند که دشمنان و معاندان اسلام که در دوران جاهلیت با پیامبر میجنگیدند و مسلمانان را میکشتند، فرمانروایان کشورهای اسلامی شدند. ابوسفیان تا جایی که میتوانست جنگید و پس از آنکه بهاجبار اسلام آورد، انحرافهای ازپیشطراحیشده را در درون جامعه اسلامی پیگرفت.
اسلام اصیلی که بر دو لب پیامبر ـصلیاللهعلیهوآلهـ جاری شده بود، به وسیله علیبنابیطالب ـعلیهالسلامـ تداوم یافت. امیرالمؤمنین ـعلیهالسلامـ از روز اول رسالت همراه پیامبر ـصلیاللهعلیهوآلهـ بود تا زمانی که پیامبر در حالی که سرش روی پای امیرالمؤمنین بود، از دنیا رفت. پیامبر اسلام ـصلیاللهعلیهوآلهـ مقام ولایت و امامت را پس از خود به علی ـعلیهالسلامـ دادند. شیعه نیز با درک این نکته مهم که مسیر اهلبیت ـعلیهمالسلامـ مسیر اصیل اسلام است، این راه را برگزیده و ادامه داده است.
اسلام منهای علی، اسلام خلیفهزده و ظالمپروری است که ستمگران و دنیاطلبان برای توجیه جنایتها و بیبندباریهایشان آن را ساختند. این، اسلام اصیل نیست؛ راه اصیل اسلام، راه علی ـعلیهالسلامـ است. شیعه نیز فرقهای از اسلام نیست؛ بلکه خودِ اسلام است و اساساً غیر از شیعه، چیزی به نام اسلام وجود ندارد.
وظیفه شیعیان اروپا در معاشرت با غیرمسلمانان
حوادث روزگار و عوامل مختلفی، موجب مهاجرت بسیاری از شیعیان به کشورهای اروپایی شده است. مردم اروپا، دارای سابقه تاریخی و تمدنهای کهن هستند. شیعیان در معاشرت با چنین مردمی باید به گونهای رفتار کنند که نمایانگر اسلام اصیل باشند. امیرالمؤمنین ـعلیهالسلامـ هنگامی که مالک اشتر را به فرمانداری مصر فرستاد، در نامهای به ایشان میفرماید: ای مالک! مردمی که تو بر آنان حکومت میکنی، دو دستهاند: «إمّا اخ لک فی الدین، وإمّا شریک لک فی الخلق»؛ یا برادر دینی تو هستند یا اینکه انسان و هم نوع تواند.
بنیآدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
مهم نیست که همسایه ما مسلمان است یا مسیحی یا...؛ مهم این است که انسان است و همان گونه که با یک مسلمان برخورد میکنیم، با او نیز باید همان گونه برخورد کنیم؛ حتی باید کمی بیشتر رعایت کنیم؛ چون او با اسلام بیگانه است و ما با رفتارمان چهرة اسلام را به او نشان میدهیم. اگر دروغی بگوییم، به نام شخص ما تمام نمیشود؛ بلکه به حساب اسلام و همه مسلمانان گذاشته شده، موجب وهن پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین میشود.
ما دوستداران اهلبیت هستیم؛ اما نباید کاری کنیم که آبروی ایشان را از بین ببریم. امام صادق ـعلیهالسلامـ میفرماید: «کونوا لنا زیناً ولا تکونوا علینا شیناً[2]»؛ زینت ما باشید، نه مایه آبروریزی ما.
عرضه تعالیم اهلبیت(ع)، رسالت شیعیان اروپا
شیعیانی که در اروپا هستند، نمایندة امیرالمؤمنین ـعلیهالسلامـ در میان مسیحیان هستند. ما نمونههایی از شیعیان را داریم که در اروپا به گونهای زندگی کردهاند که هر کسی با آنها تماس داشته، به اسلام علاقهمند شده است.
رسالت امروز شیعه، عرضة تعالیم اهلبیت ـعلیهمالسلامـ به دنیاست. این کار تنها با زبان ممکن نیست؛ بلکه با عمل درست، بسیار بهتر میتوان این معالم را عرضه کرد. هر یک از ما، سفیر اسلام و امیرالمؤمنین ـعلیهالسلامـ هستیم که میتوانیم در مقام عمل، به انجام این رسالت بپردازیم.
امتیاز اسلام و پیامبر اکرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ این است که با دلهای مردم ارتباط دارند. اسلام بر دلهای مردم حاکمیت دارد. کسی که روزه میگیرد، حتی در خانهای که کسی غذا خوردن او را نمیبیند، از خوردن پرهیز میکند؛ این بدان دلیل است که خدا در دل او جای گرفته و آن را تسخیر کرده است. حضرت علی ـعلیهالسلامـ به مدت شصت سال بر روی منابر مورد لعن قرار گرفت؛ اما از بین نرفت؛ چون در دلهای مردم قرار داشت. ما نیز باید دلهای مردم را به اسلام و تشیع جذب کنیم.
شیعیان دارای هویتهای اصیلی هستند و وجود تمدنهای بینظیری همچون تمدن ایرانی، افغانی، ترک و عرب، نشان از سوابق درخشان آنان دارد. ما میتوانیم از این ظرفیتها بهرهبرداری کنیم و به آموزش شیعیان کشورهای مختلف بپردازیم. امروزه بسیاری از شیعیان ـچه ایرانی و افغانی و چه ترک و عربـ در مهمترین مراکز علمی آمریکا، مانند ناسا، حرف اول را میزنند و دانشمندان بنامی هستند. مسلمانان و شیعیان اروپا قابلیت رشد دارند و ما باید ابزار پیشرفتشان را فراهم کنیم. انشاءالله.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
1. اروپا با آمریکا فرق دارد؛ هر گوشهای از اروپا مانند انگلستان، فرانسه، آلمان و هلند سابقة تمدنی درازمدتی دارد و مردمان آنها باادبتر از مردم آمریکا و کانادا هستند.
2. وسائل الشيعه(آل البيت)، ج12، ص193، شماره حديث 16063/18.