بسم الله الرحمن الرحيم
هشتم ربيعالاول سالروز شهادت امام حسن عسکري ـعليهالسلامـ است. آن حضرت هنگام شهادت، 28 سال داشتند؛ يعني بعد از امام جواد ـعليهالسلامـ جوانترين امام بودند که به شهادت رسيدند. آن حضرت همه عمر خود را در سامرا در مکاني به نام «عسکر» ـپادگان نظاميـ محصور بودهاند.
سير تاريخي امامت، از نهضت فرهنگي تا حصر نظامي
بعد از نهضت بسيار گسترده و فوقالعاده امام باقر و امام صادق ـعليهماالسلامـ در زمينه عرضه اسلام اصيل و فرهنگ تشيع، و پرورش شاگرداني توانمند که در تمام نقاط سرزمين اسلامي پخش شدند و صداي اهلبيت ـعليهمالسلامـ را به همه جا رساندند، قدرتهاي حاکم و زورگو تحت فشار قرار گرفتند. ازاينرو به جريانسازيهاي علمي و فرهنگي در برابر نهضت آن بزرگواران پرداختند. وقتي نتيجه نگرفتند، درب خانه امام صادق ـعليهالسلامـ را بستند.
بيشتر عمر امام موسي کاظم ـعليهالسلامـ نيز در زندان گذشت. بعد از آن حضرت، امام رضا ـعليهالسلامـ مورد اقبال و توجه بسيار زياد مردم بود؛ اما به دليل حکومت خفقانآميز هارونالرشيد، با ملاحظه حرکت مي¬کردند. پس از مرگ هارون، شيعيان قدري جرئت پيدا کردند. در نتيجه، مأمون امام را به طوس فراخواند؛ اما در راه مدينه تا طوس، با هر رويدادي که پيش ميآمد، جلوه امام بيشتر ميشد؛ تا جايي که مأمون مجبور شد براي حفظ قدرت و حاکميت خويش، امام را مسموم کند. وي با چنان زيرکي اين کار را کرد که حتي برخي از بزرگان ما، مثل سيدبنطاووس را به اشتباه انداخت.
مأمون پس از به شهادت رساندن امام رضا، امام جواد ـعليهالسلامـ را به دامادي خود برگزيد و در اصل بدين بهانه، ايشان را زير نظر گرفت و سرانجام آن حضرت در 25 سالگي به دست همسرش مسموم شدند. در زمان امام هادي ـعليهالسلامـ با توجه جابهجايي در رأس حکومت، اندکي فضا باز شد و فرصتي به دست آمد؛ اما بلافاصله پس از آنکه دستگاه حکومت قوام خودش را بازيافت، امام را به سامرا منتقل کردند و در عسکر (پادگان نظامي) تحت نظر قرار دادند. مدت زيادي از عمر امام هادي ـعليهالسلامـ ، در همان پادگان گذشت.
امام حسن عسکري ـعليهالسلامـ در همان مکان متولد شدند و در همانجا نيز به شهادت رسيدند. آن حضرت تمام عمر خود را در پادگان نظامي سامرا گذراندند و حتي به مدينه نرفتند و به حج نيز مشرف نشدند؛ با اين حال، ميبينيم افرادي همچون احمدبناسحاق، از جانب آن حضرت وکالت داشتند و امام به واسطة ايشان با شيعيان در ارتباط بودند. اين افراد، جزو شاگردان امام بودند و در همين وضعيت محدود، وقتي خدمت امام مي¬رسيدند، از ايشان درسهايي فرا مي¬گرفتند.
امام عسکري(ع)، پاسدار گوهر امامت
امام حسن عسکري ـعليهالسلامـ بسيار مراقب بودند که فرزند مبارک و گرانقدر خود را به کسي نشان ندهند؛ حتي کنيزان و خدمتکاران منزل نيز از وجود چنين فرزندي خبر نداشتند. بارداري جناب نرجس خاتون کاملاً پنهان بود و کسي متوجه اين امر نشده بود؛ چنانکه وقتي امام عسکري ـعليهالسلامـ به جناب حکيمه خاتون (دختر امام جواد و خواهر امام هادي) فرمودند: «نزد ما بمان؛ امشب نرجس وضع حمل دارد»، جناب حکيمه خاتون گفتند که نرجس اصلاً باردار نيست. ايشان که بسيار به نرجس خاتون نزديک بود نيز متوجه بارداري او نشده بود.
اين همه پنهانکاري براي اين بود که اطرافيان امام ـ غير از حکيمه خاتونـ از جاسوسان حکومت بودند که تمام اتفاقات منزل امام را گزارش ميکردند. حکومت درصدد از بين بردن دستگاه امامت بود؛ در نتيجه، امام براي حفظ ناموس امامت، وجود مبارک فرزندش را از ديگران پنهان ميداشت. البته امام فرزند خردسال خود را به برخي از کساني که مورد اعتماد ايشان بودند، همچون احمدبناسحاق، نشان ميداد و به آنها ميفرمودند که امام بعد از من، اوست. اين اصحاب، وکيلان امام و مناديان مکتب تشيع در گوشه و کنار سرزمين اسلامي بودند.
سازمان وکالت، زمينه بقاي اسلام و استمرار امامت
پس از شهادت امام حسن عسکري ـعليهالسلامـ غيبت صغري روي ميدهد. در اين دوران، نوابي که متصدي امر شدند، از ياران مورد اعتماد امام عسکري بودند. اين رشته، در دوران غيبت کبري به فقها اتصال مي¬يابد. آنچه در دوران امام عسکري ـعليهالسلامـ بسيار جالب توجه است، سازماندهي و تشکلبخشي به شيعيان از طريق ارتباط با وکلا است. سازماندهي در زمينه ارتباط امام و امت در اين مدت کم، چنان بوده است که بعد از غيبت امام زمان، شيعه را از آسيب نگاه داشت.
در نتيجه چنين سازماندهي، اسلام اصيل، يعني اسلامي که بر دو لب پيامبر ـصلياللهعليهوآلهـ جاري شده بود، همان اسلامي که در محراب مسجد کوفه شمشير خورد، همان اسلام اصيلي که پشت در و ديوار ماند و کمرش شکست، همان اسلام اصيلي که در کربلا به خون غلتيد، بعد از شهادت امام عسکري ـعليهالسلامـ به دست شيعيان رسيد و چنان در ميان آنان جاري شد که دوران مصيبتبار غيبت هم نتوانست اين رشته را بگسلد. اين رشته نگسست تا به امروز که به دست ما رسيده است. امروز ما نگاهبان اين مجموعه شديم تا چه کنيم با ميراثي که با اين خون¬ها و مصيبتها به دست ما رسيده است.
وظيفه شيعان در دوران غيبت
قدرتي که شيعه در دوران امام عسکري داشت، با قدرت شيعه در روزگار امام صادق ـعليهالسلامـ قابل مقايسه نبود. اما شيعيان در اين زمان کجا بودند؟ وقتي جعفر، عموي امام زمان به نماز ايستاد، چند نفر به او اعتراض کردند؟ هيچ کس؛ همان گونه که در مدينه، وقتي درب خانه علي ـعليهالسلامـ را بستند، هيچ کس به اعتراض برنخاست.
امروز روزگار غيبت است و وظيفه ما اين است که از خدا ظهور آن حضرت را بطلبيم و بگوييم: «يا ابن الحسن عجل علي ظهورک»؛ اما به ياد داشته باشيم که مردم کوفه، چند گام از ما جلوتر نيز بودند. آنان حتي به امام زمان خود نامه نوشتند؛ به ياري فرستاده آن حضرت برخاستند و با او بيعت کردند؛ از مال خود نيز در اختيارش قرار دادند؛ اما سرانجام با امام زمان خود و فرستادهاش آن کردند که ميدانيم. ما بايد اين دوران را بگذرانيم و آمادگي لازم را پيدا کنيم و به آگاهي و شعوري دست پيدا کنيم که توابين در روز عاشورا بدان نرسيدند و پس از کشتن امام خود، تازه آگاه شدند؛ لذا بايد به شعوري برسيم که در جاي خود به کار بيايد. تا به اين شعور و آگاهي نرسيم، اين غيبت همچنان ادامه خواهد داشت. «وجوده لطف و تصرفه لطف آخر؛ و عدمه منا»
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته