English | فارسی
شنبه 07 اردیبهشت 1392
تعداد بازدید: 1127
تعداد نظرات: 0

گفتگوي صميمانه حضرت آيت الله علوي بروجردي با فيلم ساز مسلمان انگليسي

گفتگوي صميمانه حضرت آيت الله علوي بروجردي با فيلم ساز مسلمان انگليسي

بسم الله الرحمن الرحيم 

  اهل‌بیت(ع) و ارائه معیارهای اصیل اسلامی

به گزارش پايگاه اطلاع رساني دفتر حضرت آيت الله علوي بروجردي (مدظله العالي)، ايشان در ديدار با آقاي رضا (جان) ودادي فرمودند: فعالیت‌های ما و حتي گاهي در جنبش‌هايي كه جوانان يا روشنفكران شيعه، چه در داخل ایران و چه در خاج از ايران دارند، مشکلاتی وجود دارد و آن اينكه همه تكيه ما بر روي وضعيت موجود شیعیان است. برای مثال، هرچند توجه به عزاداری‌ها و ازدحام جمعیت در آنها، خوب است، اما نمی‌تواند شناخت عمیقی از ائمه اطهار و اهل‌بیت ـ علیهم السلام ـ به دست ما دهد.

آنچه شما در مورد سوال برخي جوانان در باره احساس آرامش در كليسا مطرح كرديد. بايد گفت: زيرا در مساجد مسلمانان، سکوت و آرامش کمتر وجود دارد؛ برعکس، در كليسا آرامش بيشتري هست. نقاشي‌هاي زيبا، مبلمان مدرن و مجموعه تزئينات در کلیسا به گونه‌ای است كه هيبت مسيحيت را به رخ می‌كشد. تصاوير حضرت مريم و كودكي كه در آغوشش هست، همراه با نورپردازي، خواسته یا ناخواسته در وجود انسان اثر می‌گذارد. در كليسا سکوت محض است و اگر كسي هم بلند حرف بزند، ديگران اعتراض مي‌كنند؛ اما در مساجد مسلمانان، قبل از نماز همه درباره مسائل مختلف حرف مي‌زنند؛ در وقت نماز سكوتي آرامش‌بخش حاکم می‌شود و پس از نماز، دوباره آرامش به هم مي‌خورد.

خيلي خوب است پيرامون تشيع و ائمه اطهار نیز مستندهایی تهیه شود. فيلم و هنر، زبان گويا و مؤثري است؛ به‌خصوص اگر خوب به كار گرفته شود، تأثيرگذاري آن عميق‌تر خواهد بود.  اما كار اصلي ما اين نيست. شيعه معيارها و اصالت‌هايي دارد که ابتدا بايد آنها را خوب درك كرد، سپس در قالب‌هاي مختلف به كار گرفت.

فاطمه زهرا(س) و ارائه تفسیر صحيح از اولی‌الامر

برای نمونه، در مدت 95 روزی که حضرت فاطمه زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ پس از رحلت پيامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ زنده بودند، اتفاقات عجيبی رخ داد و به همين جهت، برخی از ارزش‌ها و معارف اصيل شيعه به دست ما رسید؛ يكي از اينها اين است كه اساساً اسلام براي مبارزه با ظلم و فساد آمد و يكي از ملاك‌هاي شيعه در مسئله اولي‌الامر و رهبر جامعه اسلامی، این است که فاسد و ظالم نباشد؛ يعني افراد صالح بايد عهده‌دار امت باشند. چنین خصوصیتی، تنها در امامان معصوم وجود دارد.

اما در روايات[1] و تفاسير اهل تسنن در تفسير آيه شريفه « يا أَيّهَا الّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمْ»[2] ، مانند فخر رازي، مي‌گويد: هر فردی که قدرت را به دست گرفته باشد، اولی‌الامر است و اطاعتش واجب است[3]؛ حتی اگر زورگو و کودتاچی باشد. حال آیا با چنین منطقی، می‌توان امید داشت بیداری اسلامی روی دهد؟ اصلاً اسلام براي کنار زدن امثال ابوسفيان و بنی‌امیه آمده بود؛ چون آنها می‌خواستند با اسباب زر و زور بر اجتماع سيطره پيدا كنند. اسلام در مقابل ایشان قرار گرفت. حال با چنین تفسیری از اولی‌الامر، می‌بینیم اطاعت از صاحبان پول و زور واجب می‌شود. اگر قرار بود امثال بنی امیه حاکم باشند، دیگر برای چه اسلام آمد؛ پیش از اسلام همان‌ها حاکم بودند. تنها فایده‌ای که اسلام براي آنها داشت، اين بود كه به حکومت آنها جنبه مشروعيت نیز بخشید.

هم‌اکنون مدتی است که بيداري اسلامي در مصر واقع شده است. امروز مبارك را برکنار می‌کنند؛ روز دیگر كس ديگری مي‌آيد. حال، اگر اين فرد با زور و تقلب در انتخابات يا به گونه‌ای ديگر حاکم شود، در مذهب اهل سنت اطاعت از او واجب است. اما در مکتب تشیع چنین نیست. در روايات ما، درباره حکم اطاعت غيرمعصوم آمده است که خداوند عادل‌تر از آن است كه اطاعت غير‌معصوم را بر كسي واجب كند. البته غيرمعصوم، نه به این معنا که ظالم و فاسق باشند؛ بلکه به این معنا که احتمال خطا در آنها وجود داد؛ بنابراین، اطاعت مطلق از چنین افرادی، واجب نیست. اين يكي از اصول تشيع است که فاطمه زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ آن را به ما رسانده است.

اگر هيچ آیه و روایتی درباره حقانیت جانشینی علي ـ علیه‌السلام ـ وجود نداشته باشد و توطئه‌ای برای غصب خلافت صورت نگرفته باشد، قاعده حكومت اصلح، برای خلافت آن حضرت کفایت می‌کند. تا وقتی اصلح هست، حتی حكومت صالح هم پذیرفته نیست. اعلميتي كه در خصوص مراجع تقلید گفته می‌شود نیز به همین قاعده برمی‌گردد. اين يكي از معيارهاي شيعه است.

امیرالمؤمنین(ع) و حاکمیت اخلاق بر سیاست

شيعه برای عرضه مکتب خود، می‌خواهد حاکمیت داشته باشد؛ اما نه به هر قیمتی. در زمان خلافت اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ درباره عزل یا ابقای معاويه بحث می‌شود. دوستان آن حضرت به ایشان پیشنهاد می‌کنند که معاویه را عزل نکند؛ صبر کند تا وقتی که بر امور مسلط شدند، او را عزل کند؛ اما اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ نپذیرفتند و فرمودند: حتی اگر لحظه‌اي به حكومت اين ظالم ادامه دهم، من هم در ظلم و جور او بر مردم دخيل هستم. نهایتاً معاویه عزل شد و با دسيسه مشکلات زیادی برای جامعه اسلامی فراهم کرد[4].

اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ به دنبال حاكميت خداست؛ اما نه به هر قيمتي. آن حضرت خيلي راحت مي‌توانست قاتلان خودش را دستگیر و زندانی كند؛ اما چنین نکرد. حجربن‌عدي و رشيد حجري گزارشی از توطئه‌ها و نقشه‌های شوم گروهی به حضرت ارائه کردند و بسیار اصرار کردند که حضرت برای از بین بردن توطئه آنان، آنها را دستگیر کند؛ اما اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ نپذیرفتند؛ ایشان فرمودند: «آیا ایشان كار مجرمانه‌اي انجام مي‌دهند كه من آنها را به این عنوان مجازات كنم؟ شايد اينها نتوانند به هدفشان برسند؛ من نمي‌توانم آنها را به خاطر گناه انجام‌نشده مجازات كنم و براي احتياط، آزادي‌شان را سلب نمایم. من هرگز اين كار را نمي‌كنم»[5]. آنها نیز توطئه خود را پيش بردند و امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ كشته شد.

آن حضرت مصلحت را در این می‌دانست كه مكتب و فكر بماند؛ هرچند خود کشته شود و حكومتش از دست برود. اين منطق شيعه است. در اين منطق، اصالت‌هايي هست؛ مانند رعایت ارزش‌هاي اخلاقي در حكومت. اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ در امر حکومت به گونه‌است که حتي اگر معاويه هم از او كاري بخواهد، ابایی از انجام دادن آن ندار؛ چون خودش را ولي‌امر او مي‌داند و هر ولي‌امری باید خواسته‌های مشروع متولي‌عليه (مردم) خود را برآورده سازد؛ بر خلاف خواسته‌های نامشروع. اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ حتی خواسته نامشروع برادرش عقيل را هم نپذیرفت و او را عتاب نمود[6].

در منطق شيعه ارزش‌های فراوانی وجود دارد که امروز به درد مي‌خورند؛ مانند رعایت ارزش‌های اخلاقي در سياست. و امروز تا حدی اخلاقيات در سياست در اروپا و آمریکا رعايت مي­شود؛ مثلاً اگر رئيس‌جمهوري يكي از نزديكان خود را همراه خودش ببرد و به او شغلي بدهد، محاكمه می‌شود. در حکومت اسلامی که اصل بر حاكميت اخلاق است، این امر به‌مراتب اولی وجود دارد. علي ـ علیه‌السلام ـ در این زمینه الگوی بسیار خوبی است.

امام حسین(ع)، کشتی نجات و هدایت

همچنین امام حسین ـ علیه‌السلام ـ هنگامی که شمر روی سینه او قرار گرفته بود و قصد داشت سر آن حضرت را از تن جدا کند، به او فرمود: من که کشته خواهم شد؛ اما لااقل تو مرا نکش؛ بگذار دیگری بکشد. حضرت می‌خواهد حتی در این لحظات هم دست شمر را بگیرد. اميرالمؤمنين، در وصف پیامبر می‌فرمود: «طبيب دوار بطبه[7]»؛ يعني پيامبر حكيم و طبیبی بود که خود به دنبال بیمارانش می‌رفت؛ نه اینکه مانند بیشتر پزشکان در مطب بنشیند تا بیماران به او مراجعه کنند. امام حسين ـ علیه‌السلام ـ هم می‌خواهد شمر را از ارتکاب این گناه بزرگ و شقاوت ابدی بازدارد. با مريض بدحالی که دو ساعت ديگر مي‌ميرد، چه باید کرد؟ آيا باید او را به حال خود رها کرد تا درد بكشد و بميرد يا اینکه با مُسكن درد او را تسکین داد؟ امام حسين ـ علیه‌السلام ـ كار اين طبيب را مي‌كند.

اين رسالت، در دنيای امروز قابل عرضه است و ما باید آن را عرضه كنيم. علمايي كه در لندن و نقاط دیگر دنیا هستند بايد جلوی لعن صريح به خلفای راشیدین را بگیرند. این مسئله جلوي پیشرفت كار ما را مي‌گيرد. وقتي لعن خلفا علني پخش مي‌شود، منطق اصیل شیعه كنار مي‌رود و منطق فحاشی جای آن را می‌گیرد؛ اگر منطق اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ اجرا شود، بيشتر از لعن نصيب دشمنانشان خواهد شد.

ناتوانی مکتب اهل سنت در عرضه معارف اسلام

در مجالس شیعه می‌توان با ارائه منطق اهل‌بیت، جوانان را جذب کرد؛ اما در میان اهل‌سنت، چنین موقعیتی وجود ندارد. در کتاب‌های آنها مانند صحيح بخاري آمده است که خداوند شب‌های جمعه روی پشت بام می‌آید؛ كشتي مي‌گيرد و... در همین کتاب‌ها، به نقل از عایشه، بدترين و زشت‌ترین حركات را به پيامبر نسبت مي‌دهند. به همین دلیل، جوانان جذبشان نمي‌شوند. در نتیجه، آنان فقط مي‌توانند جوانان را بر اساس تعصب دور خودشان جمع كنند.

در زندگي خلفای اهل سنت، چيز قابل عرضه‌ای وجود ندارد. اوج اسلام اهل سنت، اسلام عباسي است؛ که داستان‌های هارون‌الرشید و هزار و يك شب آن معروف است. اين در حالي است كه امروزه دنيا، بسیار بیشتر و فاسدتر از آن را در اروپا و آمريكا دارد. اما شیعه امیرالمؤمنین و امامانی همچون امام صادق و موسي‌بن‌جعفر ـ علیهم‌السلام ـ دارد که ارزش‌هایشان قابل عرضه‌ است.

در اينجا آنچه مهم است اين است كه چگونه لايه‌ها و رسوباتي كه جلوي اين ارزش‌ها را گرفته است، كنار بزنيم تا به آنها برسيم. کار مرجعيت در دنيا همين است. ما كارهای برزمين‌مانده بسیاری داريم كه نمي‌توانيم انجام دهيم. پرسش‌هایی از ما می‌شود که به‌اندازه يك كتاب جواب دارد وقت آن را نداريم تا بنويسيم و يا امكانات خاصي هم نداريم كه اين كتاب‌ها را تهيه و برايشان بفرستند. امروزه امكاناتي فراهم شده است كه می‌توانیم به زبان خودمان صحبت كنیم و ميليون‌ها نفر به زبان خودشان سخنان ما را بشنوند؛ ولی ما از این امکانات بهره‌برداري نمی‌كنيم.

ضرورت بهره‌گیری از ظرفیت عظیم شیعه

تأثیر فيلم بر افکار عمومی نیز فوق‌العاده زیاد است. بايد فيلمهايي ساخته و صحنه‌های جذاب هم داشته باشد ـ البته طبق استاندارهايي كه هست ـ اما در لابه‌لای قصه باید برخی از ارزش‌ها و فضيلت­ها نیز گنجانده شود. فیلم باید برای مخاطب جذابیت داشته باشد و در عین این جذابیت، در خلال گفت‌وگوها یا برخی رفتارها، ارزش‌ها نیز ارائه و نهادینه شود. حتي لزومی ندارد كه این ارزش‌ها را مستقیماً از ائمه نقل کنیم؛ همین که اين ارزش‌ها نهادينه شوند، مردم يك گام به فرهنگ اهل‌بیت نزديك می‌شوند.

شیعه يك فرهنگ غني اما بسیار مظلوم دارد. ما حتي در مجالسمان، آن‌قدر سر و صدا مي‌كنيم كه آن ارزش‌ها پوشيده مي‌شود. ظواهر كار ما، باطن كار ما را پوشانده است. حاکمیت اخلاق در سیاست، پیشینه‌ای 1400 ساله در فرهنگ شیعه دارد. جوانان شيعه در جلسات و تشكلات خود باید سطح مجموعه خودشان را بالا ببرند؛ به گونه‌ای که با تفكر شيعي به طور کامل آشنا شوند. ما بايد تفکر شیعی را از کودکی در ذهن جوانانمان بگنجانيم و بعد روي آن كار كنيم. در دنيای امروز، بيش از هر زمان ديگر امكان عرضه فکر و اندیشه وجود دارد؛ بيش از هر زمان ديگري پول داريم؛ همچنین بيش از هر زمان ديگري زمینه پذيرش در افراد هست.

لزوم ارتباط مبلغان خارجی با مراکز تشیع

امیدوارم شما هم ان‌شاءالله سفرتان سفر مبارك و خيري باشد. در قم ثروت‌هاي معنوی زيادي هست که مي‌توان از آنها بهره‌برداري كرد و در رأس همه، حضرت فاطمه معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ است. ما در خدمت شما هستیم؛ حتي اگر نتوانيم در اجتماعات دانشجویی‌تان بیاییم، مي‌توانيم از طريق اينترنت ارتباط داشته باشیم.

ارتباط اين گونه تشكل‌های دانشجویی با ايران و حوزه علمیه قم و نجف بسیار خوب و ضروری است. حوزه علمیه قم مركز ثقل جمهوري اسلامي است. تبلیغات علیه جمهوري اسلامي ایران بسیار شدید است و آن را تهديدي براي كل عالم و بشريت معرفی می‌کنند. با اینکه اسرائیل و پاکستان در منطقه بمب هسته‌ای دارند، ایران را متهم به تولید سلاح هسته‌ای می‌کنند. واقعاً بمباران تبليغاتي عليه جمهوری اسلامی وجود دارد؛ با این حال، تا روزنه‌اي باز مي‌شود، مکتب ما چنان درخشندگي دارد كه همه چيز را از بين مي‌برد.

ماندگاری مکتب اهل‌بیت(ع) و ناپایداری مکاتب دیگر

نقل است که يك كشيش مسيحي گروهی از مسلمانان ایرانی را به دین مسيحيت کشاند. روزی اسقف سطح بالا قرار شد از کلیسای ایشان بازديد كند و برای آنان صحبت کند. اسقف در جمع ایرانیان مسیحی‌شده گفت: خدا را شكر مي‌كنم كه شما با نور خدا آشنا شديد و توفيق پيدا كرديد كه از دين محمد دست بردارید. تا او نام محمد را بر زبان آورد، همه مردم بلند صلوات فرستادند. او گفت: شما كه مسيحي شده‌ايد؛ ديگر نباید صلوات بفرستید. مردم گفتند: بله، ما مسيحي شده‌ايم؛ اما نمی‌توانیم وقتی اسم پيامبر مي‌آيد، صلوات نفرستيم.

منظور اینکه اين جریان‌ها مقطعي و گذرا هستند. مسيحيت چيزي براي عرضه ندارد. در مسئله هم‌جنس‌گرايي گفتند: چون مردم و حكومت‌ها مي‌خواهند، پس قانونی است. گفتيم: مگر خودتان قوانين اصيل الهي نداريد؟ مگر در انجیل و تورات در قصه لوط، نهي خدا در این زمینه ذکر نشده است؟ مگر مي‌توان نظر مردم را اصل قرار داد و بر اساس محبت و صمیمت کار کرد؟ مسيحيت بسیار بی‌محتواست و چیز قابل عرضه‌ای ندارد

فرقه‌های اهل سنت هم نه‌تنها بي‌محتوایند، بلكه محتواي غلط بسیاری دارند؛ يعني چيزهايي ارائه مي‌دهند كه از جاهليت عرب هم بدتر است؛ لااقل در جاهلیت جوانمردي‌هایی وجود داشت. اما فرهنگ شيعه، يك فرهنگ بسيار گران‌سنگ و باارزش است كه در پشت دشمنی‌ها و تبلیغات منفی مخفي مانده است. احمد خليل مي‌گويد: من تعجب مي‌كنم و اين را از معجزات اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ مي‌دانم كه دشمنان او عمداً فضایلش را نشر ندادند و دوستانش هم از روی ترس فضایلش را کتمان کردند؛ با این حال، فضایل علی ـ علیه‌السلام ـ شرق و غرب عالم را گرفته است. تأیید نامه امام به مالك اشتر در سازمان ملل و انتشار آن به‌عنوان سند رسمی، نشان از همین مسئله دارد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



[1]  بخاري، صحيح البخاري، ج8، كتاب الفتن، ص88؛ مسلم النيشابوري، ج6، كتاب الامارة، باب في طاعة الامراء ...، 19-20.

[2] سوره نساء، آيه59.

[3]  فخر رازي، تفسير الكبير، ج10، 144-145.

[4] شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار، ج1، ص405.  ، القاضي النعمان المغربي

[5]  شيخ مفيد، الإرشاد، ج1، ص19-20.

[6]  نهج البلاغه،(شيخ محمد عبده)، خطبه224، ص216؛ ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج11،خطبه219، ص245.

[7] نهج البلاغه (الشيخ محمد عبده)، ج1، خطبه 108، ص206.

تصاویر
  • گفتگوي صميمانه حضرت آيت الله علوي بروجردي با فيلم ساز مسلمان انگليسي
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان