بسم الله الرحمن الرحيم
نیروی انتظامی در ارتباط با همه اقشار مردم
برخی از نهادهای اجتماعی با گروه خاصی از مردم ارتباط دارند؛ مثلاً استاد دانشگاه در محيط دانشگاه فعال است و صرفاً با چند دانشجویی که در كلاس او ميتوانند شركت كنند، سروكار دارد. اساتید حوزه هم همين گونهاند. آنان نیز با گروهی از طلاب همفكر سروکار دارند و بسیار آسان میتوانند روابط خود را با ایشان تعريف كنند و بر طبق آن عمل نمایند. اما برخی از نهادهای اجتماعی هستند، كه با همه مردم به طور مستقیم ارتباط دارند و به همه خدماتی یکسان ارائه میدهند؛ يعني همان خدماتی که به استاد دانشگاه يا محققان بزرگ ارائه میشود، به يك كارگر ساده هم باید ارائه شود. هم افراد باسواد در اين خدمات سهم دارند، هم افراد بیسواد.
نیروی انتظامی از چنین نهادهایی است و با عامه مردم از همه قشر ارتباط دارد. ازاینرو ممکن است در خلال انجام وظیفه، برخوردها و خشونتهایی پیش بیاید؛ چنانکه در همه جای دنیا، حتی در کشورهای پیشرفته هم چنین برخوردهای خشونتآمیزی اتفاق میافتد. مسئلهای که اینجا هست این است که شرایط امروز با گذشته بسیار تفاوت پیدا کرده است.
ارتقای فرهنگ عمومی و لزوم تدبیر در برخورد با مردم
امروز توقعات مردم از نیروی انتظامی بيشتر از گذشته است. در گذشته، چون شهربانی سابق براي ایجاد امنيت، بسیار شدت عمل به خرج داده بود، مردم از پلیس و نيروهاي شهرباني میترسیدند. ازاینرو، اقتدار به معنای ترساندن بود. تمام تلاش مردم این بود كه از شر حكومت و مأموران حکومتی محفوظ بمانند. همين كه حكومت به آنان کاری نداشته باشد و اذيتشان نكند، برایشان کافی بود. در طول تاریخ همیشه این گونه بوده است. حكومتها نمیگفتند ما براي مردم چه كار باید بكنيم؛ میگفتند مردم باید براي ما چه کار كنند.
اما امروز وضعيت فرق كرده است. نه مردم آن مردماند و نه حکومت آن حکومت سابق. سطح فرهنگ مردم بسیار بالا رفته است. اين مردم حق و حقوق خودشان را میدانند و در برخورد با آنها باید قدري بگو مگو کرد. مردم میگویند ما شهروند اين مملكتیم و ماليات ميدهیم؛ شما هم از مالياتي كه ما ميدهم ارتزاق ميكنيد. بنابراین، توقعاتی از نیروی انتظامی و دیگر دستگاههای حکومتی دارند. در گذشته به پلیس بهعنوان آقابالاسر نگاه ميشد؛ اما امروز بهعنوان یک وظيفهمند نگاه ميشود.
انتساب نیروی انتظامی به نظام اسلامی
مطلب دیگر اين است كه در این نظام عنوان اسلام ذکر شده است. نظام ما جمهوري اسلامي، و مجلس ما، مجلس شوراي اسلامي است، نه شورای ملی. تمام شئون این نظام، نام و رنگوبوي مذهب و مكتب گرفته است. نیروی انتظامی نیز از اين امر مستثنا نیست. مردم به نیروی انتظامی، بهعنوان مأمور نظام جمهوري اسلامي نگاه ميكنند. اين مسئله از يك جهت خوب است و آن اینکه موجب اعتماد مردم به نیروی انتظامی میشود؛ اما از جهات دیگر، وظيفه این نهاد را سنگينتر ميكند و توقعات مردم را افزایش میدهد.
وقتی از سیره رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و عدالت اميرالمؤمنين ـ علیهالسلام ـ سخن میگوییم، باید سیره نبوی و عدالت علوی را در همه شئون حکومتی متجلي کنیم. در دستگاه قضا، در دستگاههای اجرایی، در نيروهاي نظامی و انتظامي و در همه نهادهای دیگر باید بعد اسلامی ظاهر باشد. مردم به اين چشم به نیروی انتظامی نگاه ميكنند. نیروی انتظامی، معرف مكتب است و عملكرد آن، عملكرد مكتب تلقي ميشود، نه عملكرد شخص. مردم بین عملکرد نیروی انتظامی و نظام مبتنی بر اسلام و مکتب علوی تفکیک نمیکنند. جمهوري اسلامي به نام علي ـ علیهالسلام ـ شكل گرفته و مشروعيتش را از عاشورا، و اعتبارش را از مبارزات فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ میگیرد. نیروی انتظامی هم يكي از نهادهاي اين نظام است. وقتي با اين دید به این نهاد نگاه شود، مسئوليتها بیشتر میشود و انتظارات بالاتر میرود.
حفظ آبروی اسلام و نظام با عملکرد درست
مردم عملكرد نیروی انتظامی را عملكرد نظام اسلامی میبینند. حرمت جمهوري اسلامي ریشه در حرمت صاحبان دین و مکتب دارد. پیروی مردم از حضرت امام خمینی ـ رحمةاللهعلیه ـ بعد از گذشت 1400 سال از دوران رسول اكرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نه به خاطر شخص ایشان، بلکه به دلیل اعتبار مرجعيت و روحانيتی بود كه در طول 1400 سال به دست آمده است. اعتباری که از فاطمیه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ و عاشورا مايه گرفته است؛ اعتباری که از ائمه اطهار نشأت گرفته است؛ از آن كساني كه در طول اين زمان براي اين مكتب جهاد كردند و شهيد شدند. همه اين آبروها جمع شدند و حضرت امام حامل اين آبروها بود. آنگاه بود که مردم به اين مكتب اعتماد كردند. حضرت امام ميفرمودند شخص ما موضوعيت ندارد اين آبرويي است که اسلام به ما داده است.
من خاضعانه عرض میكنم؛ ما (روحانیت) و شما (نیروی انتظامی) در حفظ اين آبرو مثل هم هستیم. همه نهادهايي كه وابسته به چنين نظامي هستند، عملكردشان عملكرد دين تلقي ميشود. اگر مهذب نباشیم و مرتکب كار خلاف شویم، به اسلام و نظام اسلامی ضربه زدهایم.
آیتالله بروجردي ـ رحمةاللهعلیه ـ در ایام محرم، هنگامی که طلاب آماده اعزام به تبلیغ بودند، بهعنوان نصیحت به ایشان میفرمودند: «خيال نكنيد که مردمی عقایدشان را از روي دليل و برهان ياد گرفتهاند. نه؛ بلکه در منطقه ایشان عالم مهذب و پاكيزهای بوده است و مردم با نگاه به زندگي او و عمل و رفتار او، اين عقاید را در جان خودشان جاي دادند». به همین دلیل، در منطقهاي كه يك روحاني مهذبی بوده است، مردم بیشتر متديناند و جرايم كمتر و مظاهر ديني بيشتر است. آیتالله بروجردي میفرمودند: «اعتقاد مردم از راه چشم است. عمل علمایشان را ديدند و به مذهب معتقد شدند. خواهش من از شما این است، اکنون كه شما ميخواهيد به اين مناطق برويد، اعتقاد اين مردم را خراب نكنيد؛ يعني رفتارتان جوري نباشد كه آن ذهنيتي كه مردم از گذشته دارند، از بين برود».
حفظ اقتدار، در عین رعایت حقوق مردم
مشكل نیروی انتظامی، از روحانیت هم بیشتر است؛ به این دلیل که شما ميخواهيد نظم برقرار كنيد. برقراری نظم و امنیت، تدبير ميخواهد. همیشه و در همه جا، افرادي هستند كه ميل به قانونشكني و جنايت دارند. وظيفه مهم نیروی انتظامی اين است كه بهدرستی با این معضل برخورد کند. باید توجه داشته باشيد، در عين حال كه قدرت و اقتدار خود را حفظ ميكنيد، كاري نکنيد كه مورد سوء استفاده واقع شود يا با استناد به آن، اعتقاد مردم و آبروی مکتب لطمه بخورد. معيارهاي شرعي را در برخورد با مردم، باید در حد توانمان رعایت کنیم.
گاهی یک تروریست، جليقه به خودش ميبندد و ميخواهد صد نفر را بكشد. جان و امنیت این صد نفر دست شماست؛ ولی در عین حال، حقوق آن يك نفر را هم بايد حفظ كنيد؛ همان گونه كه حقوق اين صد نفر را حفظ ميكنيد. فرد متهم و حتی مجرم، انسان است و شریعت اسلام حقوقی برای او قائل شده است.
نیروی انتظامی و برخورد طبیبانه با مجرمان
اميرالمؤمنين ـ علیهالسلام ـ در نهج البلاغه در توصیف پيامبر اكرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرمایند: «طبيبٌ دوّار بطبّه»؛ پيامبر طبيبي بود كه خودش به دنبال مريض ميرفت. پیوسته ميگشت تا مريضی را پيدا كند و او را درمان کند. شخصیتهای مذهبي و افراد یا نهادهایی كه بار مذهبي بر دوش دارند نیز طبيباند و مجرمانی که جنايت ميكنند و عربده ميكشند، مريضان بدحالی هستند که باید درمان شوند.
برای درمان بیماریهای سختی که سلامت انسان را به خطر میاندازد، گاهي لازم میشود اندامهایی مثل دست یا پا را قطع کنند. در زمینه سلامت و امنیت اجتماعی نیز گاهي ممکن است وجود فردی در اجتماع، زاید و برای سلامت جامعه خطرناک باشد؛ در نتیجه بايد حذف شود. اين هم نوعی جراحي است. اما اين طبيب، هرگز مريض بدحالش را هر چقدر هم که بدحال باشد، حتی اگر در حال مرگ باشد، را رها نميكند. مسكّن قوي به او تزریق میکند؛ دارو ميدهد؛ غذايش را مرتب ميدهد. افراد متهم یا مجرم نیز هر چقدر كه بد و پست باشند، باز يك انساناند و از نظر شرعي حقوقی دارند؛ حتی اگر کافر هم باشد، در اسلام برايش حقوقي تعريف شده است.
لزوم تقید به آداب و اعمال اسلامی
بنابراین، باید بهوش باشيم و توجه داشته باشيم كه نهتنها عملكردمان بايد زير ذرهبين باشد، بلكه باید براي ديگران هم الگو باشيم. ما چنین الگوهایی داشتهایم. مدرسه و مسجدی در تهران هست، به نام مدرسه و مسجد مروی. بانی آن یک خان مروی، از فرماندهان سرحدات كشور پهناور ايران در دوران قاجار و از مشاوران و نزديكان فتحعليشاه بود. نقل شده است که محمد حسين خان مروی برای مراسم کلنگزنی، همه شخصیتهای کشوری و لشکری و علما، بهویژه حاج ملاعلي كني ـ رضواناللهعليه ـ عالم طراز اول آن دوره را دعوت کرد. وی نزد حاج ملاعلي و علمای دیگر آمد و گفت: «دلم ميخواهد اين مسجد و مدرسه را كسي كلنگ بزند كه نماز شب او از اول بلوغ تا کنون ترك نشده باشد». بزرگان و علما همه به هم نگاه كردند. چنین تقيدی كه کسی از اول بلوغ نماز شب او ترك نشده باشد، كار بسیار سختی است. هيچ كس جلو نيامد. خان رو كرد به حاج ملاعلي و گفت: «پس اجازه بدهيد من خودم كلنگ بزنم. من نماز شبم از اول بلوغ تا الآن ترك نشده است». خلاصه اين مدرسه و مسجد ساخته شد و معنویت و رونق خاصی هم دارد.
اگر كسي بتواند در آن شرايطي كه حاكميت ظلم و جور بوده است، اين گونه خودش را حفظ كند، طبعاًً در شرايط کنونی كه خداوند اين نظام اسلامی را به ما عنايت كرده و همه چيز رنگ و لعاب اسلامي گرفته است، بهتر میتوان عمل کرد.
برقراری امنیت، رسالت سنگین نیروی انتظامی
نیروی انتظامی كار بسیار مشكلي بر عهده دارد. بهویژه در جهانی که از سوی قدرتهای بزرگ و عوامل آنها در منطقه، از جنبههای مختلف تحت فشار هستیم. قاچاق مواد مخدر یک نمونه آن است. متأسفانه در مناطقي برای رضاي خدا مواد مخدر توزیع میکنند تا جوانان ما را بيهويت كنند. برخی نیز در ورزشگاهها سيديهای مستهجن پخش میکنند. هزینه اینها از كجا ميآيد؟ جز اين است كه میخواهند امید را در جوانهاي ما و نسل جدید ما از بين ببرند؟ این کارها ریشه در بيرون مرزها دارد. نمونه دیگر، ترور دانشمندان و مغزهاي متفكر ماست.
کشور ما از همه جهت تحت فشارهای امنیتی است و اينها مسئولیت و وظیفه نیروی انتظامی را بسیار سنگین میکند. این مشکلات را بايد بهخوبی مديريت و تدبير کرد. از یک سو باید اقتدار نیروی انتظامی حفظ شود؛ از سوی دیگر، بايد اصول اسلامي و حقوق همه افراد، حتی متهمان و مجرمان رعایت شود. يك عملكرد نادرست به اعتبار و آبروی 1400 ساله ما لطمه میزند. مردم به اهلبیت و عاشورا و کربلا اعتقاد راسخ دارند. اين آبرو و اعتباری که 1400 سال محفوظ مانده است را خراب نكنیم.
نیروی انتظامی، فقط یک شغل نیست؛ بلکه یک رسالت است و باید برای انجام این رسالت قصد قربت کرد. اميدوارم كه شما عزيزان با تدبير و با خلوص، رسالتي را که بر دوشتان است، انجام دهید.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته