بسم الله الرحمن الرحيم
هجوم اعراب و مغول، و نابودی آثار فرهنگی ایران
ایران از نظر فرهنگی دارای پیشینه تاریخی بسیار غنیای است و پیش از ورود اسلام نیز عرصه فرهنگ بوده و آیینهايي مانند زرتشتی، فرهنگی غنی داشتهاند. اسلام نیز یک دين فرهنگي است كه با كتاب و قلم آغاز شده است[1] و به همین دلیل، مورد استقبال ایرانیان قرار گرفت.
متأسفانه در آغاز ورود اعراب به ایران، مسئله كتابسوزي در ایران و همچنین در مصر اتفاق میافتد. وقتی به خلیفه خبر داده شد، کتابخانههایی در ایران و مصر وجود دارد و درباره آنها کسب تکلیف شد، وی دستور داد اگر آن کتابها موافق قرآن هستند، با وجود قرآن به آنها نیازی نداریم و اگر مخالف قرآن هستند، باید از بین بروند. در نتیجه دستور داده شد همه کتابها و کتابخانهها سوزانده شوند. وقوع کتابسوزی در ایران و مصر، امری مسلم است؛ اما آنچه مهم است این است که این رویداد ارتباط به اسلام ندارد. این دستور را کسانی صادر کردند که به نام اسلام حكومت ميكردند. اساساً سپاهیانی که به فتوحات پرداختند، سپاه اسلام نبود؛ بلکه لشکر مدعیان اسلام بود. اما در دوران خلافت اميرالمؤمنين ـ علیهالسلام ـ حتی یک مورد وجود ندارد که در جایی كتاب یا کتابخانهای سوزانده شده باشد.
متأسفانه در طول تاريخ، كتابخانههاي ایران در معرض تاخت و تاز بوده است. در زمان چنگيز و تيمور نیز کتابخانهها و میراث فرهنگی ایران نابود شدند. در دورههای متعددی نیز، درگیریهای بین ايالتها و طوایف مختلف، اثرات زیانباری بر کتابها و کتابخانهها بر جای گذاشت.
استعمار غرب و غارت آثار فرهنگی ایران
در دوره معاصر نیز روسها در شمال و انگليسیها در جنوب حاکمیت یافتند و منطقه تحت نفوذ خود را از کتابها و آثار فرهنگی ایران خالي كردند و هرچه ميتوانستند بردند. امروزه بسیاری از آثار اسلامي و شیعی، در كتابخانههای جمهوریهای شوروی سابق، مثل آذربایجان و کشورهای آسیای میانه، بهویژه در کتابخانه مسكو قرار دارند. انگليسيها، فراتر از روسها عمل کردند و فقط به كتاب اكتفا نكردند؛ بلکه هرچه از آثار فرهنگی ایران توانستند بردند؛ به گونهای که اکنون مالك منشور كوروش، موزه بريتانياست.
غارت میراث فرهنگی ما در دوره معاصر، يكي از مصيبتهایی است که بر فرهنگ این مرز و بوم وارد شده است. آنچه امروزه از كتابها و كتابخانهها در دست ما مانده، نسبت به آنچه داشتيم، متأسفانه بسیار كم است. غنايي كه اکنون در كتابخانه فرانسه، كتابخانه مسكو و كتابخانههاي انگليس، بهویژه کتابخانه لندن هست، بسیار بیشتر از کتابخانههای سرزمینهای شرقی است. آنچه از اين تاخت و تازها در دست ما مانده، بسیار محدود است.
بسیاری از این آثار، متعلق به علما و بزرگان علم و فرهنگ بوده است که پس از درگذشت آنها، وارثان آنان كتابخانههاي ایشان را میفروختند و برای آنها فرقی نمیکرد که دلال يهودي این کتابها را میخرید یا کس دیگری. آنان نیز کتابهای خریداری شده را از کشور خارج میکردند. این مصیبت فرهنگی از دوره قاجار شروع شد و متأسفانه هنوز هم وجود دارد. این مسئله، رسالت ما را در صیانت از آثار فرهنگی برجایمانده دوچندان میکند.
ضرورت حفظ و صیانت از کتابهای خطی
مرحوم ارموي، كتابخانه بزرگی داشت که ظاهراً بعد از فوت ایشان، به آستان قدس منتقل شد. خوشبختانه در میان بسیاری از علما، سنت وقف کتاب وجود داشته است؛ اما برخی نیز وقف نمیکردند و ورثه آنها کتابهایشان را میفروختند. بايد برای این کتابخانههای شخصی فكري کرد و بودجه خاصي برای آنها در نظر گرفت. بهویژه، وجود آثار خطی در اين كتابخانهها، مسئله بسیار مهمی است. كتابخانه شخصي آیتالله العظمي بروجردي 620 کتاب خطي و 3000 کتاب چاپي داشت و آثار چاپي نیز اكثراً سنگي بودند كه ايشان همه آنها را فهرستبندي كرده و بر آنها حاشيه نوشته بودند که اکنون در كتابخانه آیتالله العظمي بروجردي قرار دارند.
نگهداری کتابهای خطی در کتابخانههای شخصی معضل جدی است. این آثار از آفاتی مثل موریانه یا دزدی در امان نیستند. بنابراین، در کتابخانههای معتبر باید مراکزی تأسیس شود تا کتابهای خطی افراد در آنجا به امانت گذاشته شود تا طبق استانداردهای موجود از آنها حفاظت شود؛ در عین حال، این کتابها ملک شخصی صاحبانشان است و هر وقت که خواستند میتوانند کتابهایشان را پس بگیرند. این کار در کتابخانه مسجد آیتالله العظمي بروجردي انجام شده است و مجهزترین امکانات، برای نگهداری از کتب خطی اختصاص یافته است.
همچنین هنگام دریافت این کتابها و انتقال آن به مخزن امانتداری، باید از آنها عکسبرداری کرد و از طریق رایانه در اختیار محققان قرار داد و نسخه خطی را در دسترس قرار نداد. کتابخانهها باید بودجه خوبی داشته باشند تا اگر روزی مالک آثار خطی قصد فروش کتابهایش را داشت، همان کتابخانهها آنها را با قیمت بالا خریداری کنند.
اهتمام آیتالله بروجردی به جمعآوری آثار علمی
آیتالله العظمي بروجردي روي اين مسئله عنايت ویژهای داشتند. ايشان بعضي از فضلا را به شهرستانها ميفرستادند تا در صورت فوت یکی از علما، میراث او را بررسی کنند و كتابهای ارزشمندشان را خریداری کنند. آیتالله بروجردی بر اساس مبناي فقهيای كه داشتند، آثار قدما برايشان موضوعيت داشت؛ بهویژه فقه حديثي كه متن فقه است و تا بعد از شيخ طوسي هم ادامه پيدا ميكند و بعد، فقه استدلالي ميشود. ايشان بسیار تمایل داشتند که این آثار را به دست بياورند؛ لذا این آثار را از كتابخانه آستان قدس، كتابخانه ملي و کتابخانه آقاي ارموي، جمعآوری میکردند. برای مثال، كتاب رجال «جامع الرواة» اردبيلي را ظاهراً از كتابخانه ملي گرفتند و چاپ كردند. رجال شيخ طوسي را نیز همین گونه به دست آوردند. آیتالله بروجردي دوست داشتند يك كتابخانه مركزي در قم تاسيس كنند و همه اين آثار را جمع كنند تا در آنجا از آنها محافظت شود. ايشان عنايت داشتند كه اين كتابخانه معظم در يك محيط علمي باشد.
امکانات، کمبودها و مشکلات کتابخانهها
خوشبختانه در ایران استقبال از کتابخانهها بسیار خوب است. کتابخانه آیتالله العظمي بروجردي نیز با استقبال بسیار خوبی مواجه است؛ اما شرایط برای 24 ساعته کردن آن فراهم نیست. در همه جاي دنيا كتابخانههاي بزرگ 24 ساعته است و امکانات بسیار خوبی براي مراجعهکنندگان فراهم میکنند. حتی در بعضی از آنها برای استراحت افراد، كاناپههايي در داخل كتابخانه تعبیه شده است؛ با این حال، آن گونه که باید استقبال نمیشود؛ اما در كتابخانه آیتالله العظمي بروجردي از صبح تا شب، تمام صندلیها پر است و کتابخانه دیگر گنجايش ندارد. ما حتی بین صندلیها فرش انداختهايم و محققان روي فرش مينشينند و مطالعه ميكنند. قسمت بانوان را هم فعال کردهایم و آنجا نیز با استقبال فوقالعادهای مواجه شده است. به دلیل استقبال گسترده و کمبود فضا، مجبور شدهایم شرایط عضویت را به سطح کارشناسی ارشد ارتقا دهیم.
كمبودهای ما زياد است؛ اما مهمترین مشكل ما اين است كه در مسجد فضای کافی برای توسعه کتابخانه نداريم. ما بیرون از مسجد ساختمانی بسازیم و بخشی از تشكيلات کتابخانه را به آنجا منتقل كنيم و در اختیار مراجعهکنندگان قرار دهیم. کتابخانه ملی،[2] الحمدلله در زمینه گسترش امکانات و فضای کتابخانه موفق بوده و تلاشهای فوقالعادهای در زمینه صيانت از اسناد تاريخي انجام داده است.
دقت در حفظ و طبقهبندی اسناد تاریخی
در خصوص اسناد، هر نوع سندی که باشد، از بين بردن آنها به هیچ وجه موضوعيت ندارد. برای حفظ اسناد، باید آنها را طبقهبندی کرد. اين طبقهبندي را باید بالا برد تا دست هر كسي نيافتند.
اکنون در مجموعه کتابخانه مسجد اعظم، خبرنامههايي هست كه براي همه شخصیتها و علما ميآيد؛ خبرنامههايي هم هست كه فقط برای سران قوا ميرود و خبرنامهاي هست كه براي مقام معظم رهبري ميرود و كسي ديگر نبايد متوجه شود. طبقهبندی اسناد ممكن است فرق كند؛ اما هرگز نباید محو شوند. در صورت امحای اسناد، آيندگان ما را هرگز نخواهند بخشيد. اسناد، از هر نوع و سطحی که باشند، هويت مملكت ما در يك دوره مشخصی هستند.
در حفظ اسناد، نباید حب و بغضهای شخصی را دخالت دهیم. ما در مجموعه خودمان، اسناد زیادی مربوط به آیتالله بروجردي داریم. ایشان پانزده سال مرجعيت عام شيعه را عهدهدار بودند و فصلي از تاريخ شيعه و تاريخ ايران را تشکیل میدهند. بهویژه در زمینه مسائل سیاسی که مصادف بود با جریانهای ملی شدن صنعت نفت و وجود گروهها و شخصیتهای سیاسی، همچون دکتر مصدق، آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام، اسناد مهمی از ایشان وجود دارد.
از سوی دیگر، آیتالله بروجردي داراي مقام عصمت نبودند و ممكن است خطایی هم داشته باشند. ازاینرو، ممكن است در این اسناد، جهات مثبت یا منفي وجود داشته باشد. ما حق نداریم اسنادی را كه به نظرمان منفی هستند كنار بگذاریم و جنبههای مثبت را نشان دهیم؛ چرا که این کار، شخصیت ایشان را بهدرستی نشان نميدهد. از سوی دیگر، فقط ما نیستیم که خوب و بد بودن این مسائل را تشخیص میدهیم؛ ممکن است آيندگان قضاوت ديگري داشته باشند. بنابراین، ما بايد همه اسناد را حفظ كنيم و در اختیار پژوهشگران قرار دهیم. ما حتی از برخی خوانین محلی هم سندهایی داریم؛ مثلاً يك رعيت بيپناه براي روحاني يا مرجع آن زمان، از خان ناحیه خود شکایتی نوشته است.
گردآوری کتابهای خطی در سطح منطقه
جغرافیای ايران در گذشتهای نه چندان دور، بسیار پهناور بوده و مناطق گستردهای را شامل میشده است. افغانستان، آسياي ميانه، قفقاز و... در محدوده ایران بودند و پس از نادرشاه، مرحله به مرحله، بخشهایی از ایران جدا شدند. بنابراین، گستره فرهنگی ایران، بسیار فراتر از مرزهای کنونی است و آثار فرهنگی ایران در كل منطقه پراکنده است.
بر این اساس، امكانات بالقوه و گستردهای برای ایجاد کتابخانههای بسیار بزرگی که همه این آثار در آن گردآوری شود، وجود دارد. كتابخانه دهميليوني واشنگتن باید در اینجا باشد. تاریخ آمریکا حدود چهارصد سال است؛ در حالی که ایران تاریخی چند هزار ساله دارد. ما حتی پیش از اسلام هم مركز فرهنگ بوديم. طب ایرانی بسیار گسترده بوده است و طب اسلامی آن را متكامل كرده است. طبق نقلهای تاریخی، طب ایرانی و اسلام، بهویژه کتاب قانون ابنسینا قرنها در دانشگاههاي اروپايي تدريس ميشد. در کشوری با این سابقه فرهنگی، كتابها و اسناد فراوانی موجود است. آنچه تا کنون به دست آوردهايم، هرچقدر هم زياد باشد، باز كم است.
يكي از مسائلي كه باید در زمینه فرهنگ اسلامي و شيعی و نیز درباره فرهنگ ايراني بايد به آن توجه داشته باشيم، كتابها و آثاری است که خارج از ایران قرار دارند. بايد تلاش کنیم کتابها و آثار فرهنگی خود را كه بیرون از کشور هستند، جمعآوري کرده، به کتابخانههای داخلی منتقل کنیم.
اينجانب در زمان مرحوم امام(ره)، سفری به هند داشتم. در شهر بمبئي به كتابخانه مرحوم ميرحامد حسين هندي، صاحب عبقات الانوار رفتم. کتابخانه بسیار بزرگی بود. حدود 37 هزار جلد كتاب خطي در آنجا قرار داشت که شايد دو نفر مراجعهكننده هم نداشت. همه کتابها را جلد كرده و در قفسه چيده بودند. رطوبت و دمای هوا در آنجا بسیار بالا بود و موریانه و کرم کتاب، کتابها تهدید میکرد.
من همان زمان، خدمت مرحوم امام(ره) رسيدم و مطلب را به ایشان عرض کردم. به مرحوم آیتالله خویي(ره) در نجف هم در نامهای نوشتم كه اين كتابخانه ميراث شيعه است و دهها هزار كتاب خطي در آن هست. آیتالله خویي تشكيلاتي فرستادند تا از آنها عكسبرداری کنند. هرحوم امام(ره) هم دستورهایی در این زمینه دادند؛ اما به دلیل موانعی که وجود داشت، نه دستور مرحوم امام عملي شد، نه دستور آیتالله خویي. اخيراً شنيدم كه از طرف مقام معظم رهبري گروهی رفتهاند و عكسبرداري كردهاند و حتی مقداری از کتابهای خطی را هم توانستهاند بياورند. از اين قبيل كتابها در كتابخانههاي دنيا بسیار هست.
ایجاد ارتباط و هماهنگی بین کتابخانههای بزرگ
باید يك هماهنگي و ارتباط بين كتابخانههای بزرگ کشور ايجاد کرد. در قم كتابخانههاي متعددی وجود دارد که خيلي هم خوب هستند. در این میان، كتابخانه آیتالله العظمي بروجردي و كتابخانه مدرسه فيضيه، در رده كتابخانه ملي قرار گرفتهاند. كتابخانه آیتالله مرعشي نیز كتابخانه غني است. کتابخانههای خوب دیگری مانند كتابخانه مدرسه رضويه هستند که بسيار غني هستند، ولي مورد توجه نیستند و تنها طلبههاي همان مدرسه از آن استفاده ميكنند. باید بین این کتابخانههای بزرگ ارتباط برقرار کرد. تمام كتابها و مجلاتی که چاپ میشوند و هر نوع سند و اعلاميهاي، هرچند بهظاهر بیاهمیت باشند، را بايد به دست آورد و در كتابخانه نگهداري کرد.
یکی از مشکلات ما این است که وقتی پژوهشگری به كتابخانه ما مراجعه میکند و کتاب خاصی را درخواست میکند، ما امكان اين را نداريم كه آن كتاب خاص را تشخيص بدهيم و در اختيارش قرار دهيم. از کتابخانه ملی، بهعنوان حافظ كتابها و اسناد ملي كشور، انتظار میرود در این خصوص اقدامات مناسبی داشته باشد؛ اگر اصل كتاب در اختیارتان نیست، سعي كنيد نسخههاي ديجيتالي از آثار اسلامي داشته باشيد و فهرست كنيد تا ما هم متوجه شويم چه کتابهایی وجود دارد و در كجا هستند.
هماهنگي بين كتابخانههای بزرگ کشور، بهویژه کتابخانههایی که منابع ارزشمند و مراجعهکنندگان زیادی دارد، بسيار مهم است. کتابخانههای مهم کشور باید فهرستی از منابع یکدیگر داشته باشند و در صورت نیاز بتوانند از منابع یکدیگر استفاده کنند و آن را در اختیار پژوهشگرانشان قرار دهند. پایه و اساس توليد علم، داشتن منابع و استفاده از آثار پژوهشی دیگران است. با نشستن و مطالعه کردن در خانه، علم توليد نمیشود. باید با استفاده از منابع و اسناد موجود در کتابخانهها، خلأهای پژوهشی را شناسایی کرد و آثار علمی معتبری تدوین نمود. برای این کار لازم است در حفظ و صیانت از منابع و اسناد تاریخی تمام تلاش خود را به کار بریم.
نکته دیگر اینکه گاهي از اوقات، برخی از مديريتهاي کتابخانهها همکاری نمیکنند و در زمینه هماهنگی بین کتابخانهها مانعتراشي ميكنند. همچنين برخي از مسولين و مديران همكاري مالي لازم را نميكنند، وقتي ميخواهند وضع عالي و چهره مناسب را نشان بدهند به امور فرهنگي مثال ميزنند، اما در وقت تقسيم بودجه همه جا پول و بودجه ميدهند به اينجا كه ميرسد بودجه كم ميآيد. در این موارد، شما و همكاران عزيزتان كه اين رسالت عظيم را داريد، بايد همت و پشتكار بالايی داشته باشيد كه در صورت مانعتراشيها، دلسرد و ناامید نشويد و کار متوقف نشود و پيگيريهاي لازم ادامه پيدا كند. انشاء الله عنايات ناحيه خداوند متعال و نيز از ناحيه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف شامل حال شما و همكاران عزيزتان ميشود تا بتوانيد از فرصت به دست آمده در جمهوري اسلامي اسلام اصيل و فرهنگ غني آن را عرضه كنيد.
در ابتدا این دیدار دكتر صلاحي رئيس سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران با ابراز خرسندی از دیدار با مرجع عالیقدر گزارشي از فعالیت های انجام شده در سازمان اسناد و كتابخانه ملي ارائه و به تشریح پروژه ها و اقدامات در دست اجرا حوزه كاري خود پرداخت.
ايشان گفت: الحمدالله سازمان اسناد و كتابخانه ملي در كشور ايران سابقه ديرينه اي دارد، از سال 1316 و در زمان خواجه نصير الدين طوسي به شكل سيستميك در ايران تاسيس شد، سپس آرشيو ملي شكل گرفت[3] . سازمان اسناد و كتابخانه ملي حافظه ملي ملت ايران. نسخ خطي فوق العادي اي موجود است، 35 هزار جلد نسخه خطي در سازمان موجود است.
از اقدامات خوبي كه سازمان در اين دو سال انجام داد بايد بگوييم خيلي از محتواي ملت ايران را بردند و به نام خودشان دوباره به ما برگرداندند مصداق بارز آن طب اسلامي ما است كه به نام طب يونان مشهور شده، همينطور فيزيك، شيمي، رياضي و نجوم ما، يك تلاش مضاعفي در كميته شوراي عالي فرهنگي توسط جناب آقاي دكتر ولايتي پيگيري ميشود كه به نحويي اثبات هويت گذشته ملت است، در عين حال سعي كرديم محتوايش را در دسترس عموم بگذاريم، به اين كه آنها را اسكن كرديم و اين نسخ خطي روي سيستم در اختيار عموم قرار گرفته است.
از اقدامات خوب ديگر بحث ارائه خدمات است، كتابخانه ملي ايران از سال قبل به شكل شبانه روزي اداره ميشود، از صبح ساعت 8 تا 9 شب در اختيار عموم مردم است و از ساعت 10 شب هم تا 7 صبح در اختيار پژوهشگران و محققين و دانشجويان مقطع دوره دكترا است.
ايشان در ادامه گفتند: يكي ديگر از خدمات كتابخانه ملي اين است كه 3 روز در سال تعطيل هستيم، اول فروردين، 10 محرم و 21 ماه مبارك رمضان. و جالب اينكه در تعطيلات مشتريان ما بيشتر ميشوند. مثلا پنج شنبه و جمعه مراجعه كننده بيشتر داريم كه اكثرا جوان هستند كه خوشبختانه اين امر نشان دهنده فضاي توليد علم در كشور است. يا برخي روزها كه ساعت 8 ميخواهيم در را باز كنيم از ساعت هفت و نيم پشت در صف ميايستند و تا ساعت 9 و نيم شب يك صندلي خالي گير نداريم. اين امر از طرفي جاي خوشحالي دارد كه اين همه استقبال بالا است و از طرفي افسوس ميخوريم چرا فضاي بيشتر در شهر تهران نيست تا اين همه فشار به كتابخانه ملي نباشد.
سپس دكتر صلاحي گفت: در اين سازمان بيش از 2 ميليون و نيم جلد كتاب داريم 2 ميليون نشريه داريم اولين نشريه زمان قاجار موجود است و اينها اسكن ميشوند و بخشي از اينها روي سايت قرار گرفته، 2 ميليون هم منابع غير كتابي داريم و مهمترين اينها پايانامه ها هستند كه الان هشتاد هزار پايان نامه در اختيار داريم و هشت هزار آماده و اسكن شده داريم كه پژوهشگران ميتوانند استفاده كنند. و پيش بيني ميشود با همكاري وزارت علوم تا 4 ماه آينده بيش از 200 هزار پايان نامه ديگر به اينجا منتقل شد. ساختمان امنيه بسيار خوبي در تهران بنا شد 100 هزار متر مربع فوق العاده مدرن كه كتابخانه است 37 هزار متر مربع آرشيو ملي ما است .
رئيس سازمان اسناد و كتابخانه ملي گفت: در حوزه سند تمام تلاش و كوشش خود را نسبت به جمع آوري، نگهداري و صيانت اسناد گذشته كشور كرديم، تا پژوهش و تحقيقي در اين عرصه بخواهد انجام شود، منابع كاملي در اختيار باشد؛ چون تاريخ ما است، چه خوب و چه بدش درس عبرت ما است. منتهي رويكرد سازمان به دنبال احياي ارزشهاي اسلامي و ديني هستيم و نيز سعي كرديم بحث انقلاب اسلامي كه عرصه تاريخ معاصر است كه اساتيد تاريخ ما به دليل نگراني هايي كه دارند سعي ميكنند كمتر در آن ورود پيدا كنند، با همكاري 13 تشكل اسنادي و تاريخي آن را مديريت ميكنيم.
رئيس سازمان اسناد و كتابخانه ملي گفت: در حوزه بين الملل با يونسكو ارتباط داريم كه مسئوليت كمتيه ملي حافظيت جهاني را بر عهده داريم، در آنجا هرچه كه از ميراث مكتوب و مستند ثبت ملي و يا ثبت جهاني ميخواهد شود با مسئوليت سازمان اسناد و كتابخانه ملي است. يك مجموعه بين المللي به نام ايفلا داريم كه در حوزه كتاب است كه ارتباط خوبي با اين مجموعه داريم و نيز مجموعه بين المللي به نام ايكا كه در حوزه سند فعاليت دارد در اين مجموعه فعاليت ارزشمندي داريم. هريك از اين مجموعهها زيرمجموعهاي در منطقه آسيا، اقيانوسيه، آسياي غربي و شرقي دارد و تعاملات مفيد و خوبي با آنها داريم
سعي و تلاش ما اين است كه ضمن حفاظت و صيانت از داشته هاي اين ملت در حوزه سند با داشتن 700 ميليون برگ سند، كتاب و ميراث مكتوب و مستند كه انشاالله ميراث خوار نباشيم و ميراث داري كنيم، انشاالله بتوانيم براي توليد دانش و فرهنگ بومي با تكيه بر ارزشهاي مقدس اسلام ميراث ساز هم باشيم.
[1] . اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ... الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (سورة علق، آیات 1 و 4).
[2]. سابقة آشنایی اینجانب با كتابخانه ملي به دوران دبيرستان برمیگردد. بنده ایام دبیرستان و مقداری از دوران طلبگی را در تهران گذراندم و بعد به قم آمدم. در آن دوران، ساعات زيادي را در كتابخانه ملي، در همان ساختمان قديمي با طاق آجري به مطالعه پرداختهام؛ لذا از قدیم با این کتابخانه انس داشتهام. چند سال پيش هم به مناسبتی بازديدي از ساختمان جديد كتابخانه داشتم.
[3] . آرشيو ملي در تمام كشورها براي صيانت از اسناد حاكميت و اسناد دولتي است و نيز اسنادي كه در بين مردم داراي قدمت تاريخي است، نگهداري ميكند. اين دو مجموعه در بعضي از كشورها با هم تركيب و متشكل از يك سازمان شدند؛ يا از هم جدا هستند، ولي در ايران هر دو مجموعه يك سازمان هستند. البته اوايل انقلاب تشكيلات ديگري به نام سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي كه خدمات كتابداري در زمان پهلوي ميداد به كتابخانه ملي ملحق شد.