معیار شیعیان حقیقی در کلام امام صادق(ع)
قال الصادق ـ علیهالسلام ـ : «لیس من شیعتنا من قال بلسانه وخالفنا فی اعمالنا وآثارنا؛ ولکن شیعتنا من وافقنا بلسانه وقلبه واتّبع آثارنا وعمل باعمالنا. اولئک شیعتنا».[1]
امام صادق ـ علیهالسلام ـ میفرمایند: «کسی که به زبان میگوید شیعه است، ولی با اعمال و آثارش با ما مخالفت میکند، از شیعیان ما نیست. شیعه ما کسی است که با زبان و قلبش با ما همراه باشد؛ از آثار ما پیروی کند و اعمال ما را انجام دهد. آنان، شیعه ما هستند».
امام صادق ـ علیهالسلام ـ در این روایت، معیاری برای تشخیص شیعه حقیقی ارائه میفرمایند و آن عبارت است از موافقت با ایشان در قلب و زبان، پیروی از آثار آنان، و انجام اعمال ایشان.
1. همراهی با قلب و زبان
ادعاي شيعه بودن و پيرو بودن، تنها با زبان كافي نيست؛ بلکه در دل هم باید با اهلبیت همراه بوده و به راه و مکتب آنان اعتقاد داشته باشد. کسی که به زبان ادعا میكند شیعه است، اما در قلب خود اعتقادی به ائمه ندارد، فردی متقلب است، نه شیعه. البته از بعضی روايات استفاده ميشود که در برخی شرایط ویژه، موافقت زباني لازم نیست؛ چنانکه امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ به حجربنعدي فرمودند: «اگر مجبور شدی در زبان به من بد بگويي، اشکال ندارد؛ اما در قلب، به آن سخنان ملتزم نباش».
2 . پیروی از آثار ائمه
«اثر» در اینجا به معنای ردپا است. کسی که روی برف یا خاك نرمی راه ميرود، جای پای او بر روی آن میماند. اتباع (پیروی) از آثار، به معنای جستوجوی دقیق این ردپاها و دنبال کردن آن است. همان گونه که شكارچي برای شکار آهو، از آثار بهجامانده او مثل ردپا یا موهایی که از آهو بر روی درختان مانده است، او را دنبال میکند. انسان وقتي هدفي دارد، دنبال نشانههايي است كه او را به اين هدف نزديك كند.
بنابراین، شيعيان كساني هستند كه در سیره و زندگی ائمه بهدقت کاوش میکنند تا جنبههای مختلف زندگی ایشان، از معاش و معاشرتشان گرفته تا بقیه اعمالشان را شناسایی کنند و به آن عمل نمایند؛ و در همان مسيري قدم ميگذارند كه به ائمه ختم میشود.
3. پیروی از اعمال امامان
یکی دیگر از مشخصههای شیعیان، پیروی از ائمه در اعمال ایشان است. شیعیان، شیعه بودن خود را باید در عمل نشان دهند. عمل انسان، نشاندهنده ماهيت و تشخص انسان است. در زمان امام صادق ـ علیهالسلام ـ شيعيان هنوز بهعنوان یک گروه مذهبی، مشخص و متمایز نبودند؛ اما شخصيتهايشان مشخص بود. آن حضرت در بیانات مختلفی گلایه ميكنند و میفرمایند: قبلاً شيعيان ما در اعمالشان اسوه بودند. در هر جا، هر كس ميخواست فرد مورد اعتمادی پيدا كند، به شيعيان ما رجوع ميكرد؛ اما در روزگار ما شيعيان ما اين گونه نيستند؛ يعني عملكردشان برخلاف اعمال ماست. از این رو، امام صادق - عليه السلام - میفرمایند: «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً».[2] اين روايات نیز ناظر به همين مطلب است كه شيعيان از آثار ائمه پیروی كنند و اعمال آنان را انجام دهند.
رفتار شیعیان، حجابی بر فضایل ائمه
شیعیان، چه بخواهند، چه نخواهند، نشانه و معرف ائمهاند. هرچند شيعه، نامی جغرافيايي برای یک گروه مذهبی است، اما به هر حال، معرف امامان و مواليان خودش است. بسیاری از شيعيان شيعه جغرافيايياند و در اعمال مذهبی خود کوتاهی میکنند و حتی ممکن است در طول عمر خود بسیاری از مناسك را انجام ندهند. با این حال، صرفاً به این دلیل که نامشان شیعه است، عناويني را با خود حمل میکنند كه رفتارها و عملكردشان، آن عناوين را خراب ميكند. چنانکه سيدجمالالدین اسدآبادی میگوید: الاسلام محجوب بالمسلمين؛ اسلام بهوسیله این مسلمانان، پنهان و ناپیداست و اعمال و رفتار آنان، حجابی بر اسلام افکنده است.
وقتی دیگران از بيرون به مسلمانان نگاه ميكنند، ميگويند: اگر اسلام خوب بود، وضع مسلمانان این گونه نبود. در مورد شیعیان هم همین حرف جاری است. اهلبيت و مواليان ما ـ علیهمالسلام ـ كه ما شیعیان عنوان ایشان را بر خود گذاشتهایم، محجوب به اعمال ما هستند. رفتار ما حجابی شده است شأن و جایگاه ایشان و سخنان و احادیثشان را پنهان کرده است.
ما شیعیان مانعی براي معرفی امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ شدهایم. دیگران اگر بخواهند درباره عدالت آن حضرت تحقیق کنند، آيا عدالت او را در جامعه شیعه میبینند؟ در بازار، حوزه، ادارات، در مردان و زنان ما، آیا نشانهای از عدالت آن حضرت دیده میشود؟ اعمال ما، نهتنها نشاني بزرگان ما را نمیدهد، بلکه خلاف آن را نشان ميدهد. چنانکه سیدجمال وقتی غرب را میبیند، میگوید: در آنجا اسلام هست، مسلمان نیست؛ ولی در كشورهاي اسلامی، مسلمان هست، اما اسلام نيست.
سنخیت با ائمه، لازمه شیعه بودن
بنابراین، ما شیعیان باید بسیار مراقب باشیم شأن امامان خود را با کارهایمان حفظ کنیم. اميرالمؤمنين ـ علیهالسلام ـ به عثمانبنحنیف می فرمایند: « ألا وإن لكل مأموم إماما يقتدى به ويستضئ بنور علمه . ألا وإن إمامكم قد اكتفى من دنياه بطمريه ومن طعمه بقرصيه ألا وإنكم لا تقدرون على ذلك ولكن أعينوني بورع واجتهاد وعفة وسداد ».[3] بين امام و مأموم بايد سنخيتي وجود داشته باشد. ما که ادعا میکنیم پيرو امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ هستیم، باید سنخيتي با آن حضرت داشته باشیم. چنانکه امام میفرمایند، ما نمیتوانیم همانند آن حضرت باشیم؛ اما دستکم در عمل ما باید نشانهاي از رفتار و سیره ایشان دیده شود.
رفتار و عملمان باید به گونهای باشد که آبروی ائمه را حفظ کند. امام صادق ـ علیهالسلام ـ به شاگردانش فرمودند: بهگونهای رفتار كنيد كه اگر از شما پرسیدند شاگرد چه كسي هستيد و گفتيد شاگرد امام صادق، مردم بگويند: رحم الله جعفر بن محمد ما أحسن ما أدب به أصحابه ؛[4] خدا رحمت كند جعفربنمحمد (امام صادق ـ علیهالسلام ـ) را که شاگردانش را چه خوب تربيت كرد»؛ نه اينكه بگويند: حالا ميفهميم که امامانشان هم چيزي نبودند؛ چنانکه میبینیم برخی در سخنانشان، چنین تعرضاتی ميكنند. هرچند فضایل اهلبیت چنان آشکار است که جای تعرضی باقی نمیماند، ولی رفتارهای ما بهانه را برای برخی مغرضین فراهم میکند.
[1] . شيخ حر عاملي، وسائل الشيعة(اهل البيت)، ج15، ص247 ، ح20409/19.
[2] . شيخ صدوق، الأمالي، ص484، ح657/17؛ شيخ حر عاملي، وسائل الشيعة(اهل البيت)، ج12، ص193، ح16063/18.
[3] . آگاه باشيد كه هر رهروي، رهبري دارد كه پيرو اوست و از نور دانش او روشني و فروغ ميگيرد. بدانيد كه پيشواي شما از دنيا به دو لباس كهنه و دو قرص نان بسنده كرده است. آگاه باشيد كه شما توان اين كار را نداريد؛ ولي ميتوانيد با تقوا، تلاش و كوشش، عفت و كار و برنامه درست و استوار مرا ياري دهيد. (نهج البلاغه - شيخ محمد عبده-، ج3، نامه45، ص70؛ علامه مجلسي، بحارالانوار، ج33، ص473، ح686).
[4] . سيد محسن امين، أعيان الشيعة، ج1، ص87؛ شيخ محمد حسن النجفي، الجواهر الكلام، ج22، ص53.