English | فارسی
یکشنبه 01 بهمن 1391
تعداد بازدید: 1477
تعداد نظرات: 0

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در درس خارج فقه به مناسبت شهادت امام حسن عسكري عليه السلام

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در درس خارج فقه به مناسبت شهادت امام حسن عسكري عليه السلام

 بسمه تعالي

شهادت امام حسن عسکری(ع) و امامت حضرت حجت(عج)

هشتم ربیع‌الاول سالروز شهادت وجود مقدس امام حسن عسکري ـ علیه‌السلام ـ است. آن حضرت در 28 سالگي به شهادت رسیدند؛ يعني بعد از امام جواد ـ علیه‌السلام ـ جوان‌ترين امامی هستند كه مسموم شدند. با این حال، بعد از پشت سر گذاشتن محرم و صفر و پس از شهادت امام حسن عسکری ـ علیه‌السلام ـ یعنی از نهم ربیع‌الاول، ايام شادي اهل‌بيت شروع مي‌شود؛ چراکه این روز، آغاز امامت حضرت حجت‌بن‌الحسن ـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ـ موعود همه پیامبران، رسول گرامي اسلام و ائمه طاهرين ـ عليهم السلام ـ‌است. در این روز، يك مرحله به برقراری عدالت در سطح دنيا نزدیک شده‌ایم و آن، فعليت یافتن امامت حضرت حجت‌بن‌الحسن ـ صلوات‌الله‌علیهما ـ است. البته ممكن است اغراض ديگري هم براي شادي در این ایام باشد؛ اما آن نیز در همين جهت است.

منع حدیث و زمینه‌سازی برای تفسیر انحرافی از اسلام

امامت حضرت حجت، همان چيزي بود كه دشمنان تا اين زمان سعي كردند جلوي آن را بگيرند؛ امام سلسله امامت، به‌سلامت به سرمنزل مقصود رسید و این يك پيروزي در مقابل كساني بود كه در روز اول می‌خواستند با نقشه و برنامه، از اين مسئله جلوگیری کنند. توطئه‌چینان می‌خواستند اسم قرآن و قرائت قرآن باشد؛ اما تفسير آن، متناسب با خواست خلفا باشد؛ حتي به فرموده‌های پيامبر هم بی‌اعتنایی شد و احادیثی كه اصحاب از پيامبر نوشته بودند، دور ريخته شد و نقل حدیث منع گردید.

مسلمانان و اصحاب پیامبر، از همان روز اول فقيه و مفسر نبودند که وقتی آیه‌ای نازل می‌شد، معنا و مقصود آن را بفهمند؛ ازاین‌رو، پيامبر معنا و مفهوم آن را برای اصحاب خود توضيح مي‌داد و كساني که علاقه‌مند بودند، توضیحات پیامبر و نیز شأن نزول آیات را مي‌نوشتند. بنابراین، احادیث زیادی در تفسیر، شأن نزول آیات و سنت و سیره پیامبر تدوین شد؛ اما خليفه اول همه این نوشته‌ها را جمع كرد و سوزاند.

يكي از ناقلان اين قصه، همسر پيامبر و دختر خليفه است. او می‌گوید: «ما هم باور نمي‌كرديم كه پدرم همه اين احادیث را بسوزاند؛ گمان می‌کردیم مي‌خواهد آنها را تدوين كند و پاكيزه و مرتب سازد؛ اما ديديم همه آنها را از بين برد[1]». دلیل این امر این بود که آنان می‌خواستند ظواهر اسلام باقي بماند و قرآن با زيباترين قرائت خوانده شود، اما تفسير نباشد.

انتقال امامت، مانع انحراف در اسلام

به هر حال، خلفا اكتفا كردند به اینكه ظواهر اسلام حفظ شود، اما تفسیر و شأن نزول آیات، آن چيزی باشد كه آنان می‌خواهند. مثلاً در تفسیر آیة « وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ...[2]»، اگر صلاح بدانند، می‌گویند در ليلة‌المبيت در شأن علي‌بن‌ابي‌طالب ـ علیه‌السلام ـ نازل شده است؛ اما اگر صلاح ندانند، آن را در شأن عبدالله‌بن‌ملجم المرادي قاتل اميرالمؤمنين تفسیر می‌کنند[3]. اگر علي ـ علیه‌السلام ـ با آنان كنار بیاید، آیه را در شأن او، و اگر در مقابل آنان قرار گرفت، در شأن قاتلش تفسیر می‌کنند. آنان می‌خواستند تبیین اسلام و تفسیر قرآن، در اختيار آنها باشد؛ اما با انتقال امامت به حضرت ولی‌عصرـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ـ اين كار به نتيجه نرسيد.

روزی طلبة بزرگواري نزد من آمد و گفت: به من گفته‌اند که دو سال دروس حوزه را رها كنم و به حفظ قرآن بپردازم و بعد دوباره دروس حوزه را بخوانم. گفتم: نه؛ شما حق نداريد اين كار را بكنيد. شما مي‌توانيد در كنار درس خواندن، قرآن را هم حفظ کنید. حفظ قرآن، هرچند کمال است، اما در مقام تعلم معالم اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ موضوعیتی ندارد.

رؤیت امام زمان توسط شیعیان خاص

كيفيت انتقال امامت به امام داوزدهم بسیار مهم است. تشيع در زمان امام عسکري ـ علیه‌السلام ـ در گسترده‌ترين شكل ممكن نسبت به قبل بود. امام عسكري در حصر قرار داشت و مردم كمتر موفق به زيارتشان مي‌شدند؛ اما از طریق وكلايي كه در گوشه و كنار بودند با آن حضرت مکاتبه داشتند. وکلای امام خدمت حضرت مي‌آمدند و پول‌های مردم را همراه با نامه‌ها و پرسش‌های ایشان، به آن حضرت می‌دادند.

در این شرایط، کسی جز اصحاب خاص امام حسن عسكري ـ ­­­علیه‌السلام ـ  فرزند ایشان را نديد. گاهي شيعیان جمع مي‌شدند و يكي از وکلا را دوره می‌کردند و از او می‌پرسیدند که آیا حضرت عسکري فرزندي داشته است و شما او را ديده‌اید یا نه؟ چنان‌که شيخ ابوعمرو عثمان‌بن‌سعید عمري، نایب امام دوازدهم، مي‌گويد: «من آن حضرت را ديدم؛ او را بغل كردم».

سپس در ادامه مي­گويد: « دستگاه خلافت بني العباس چنين وانمود كردند، وقتي حضرت عسكري ـ علیه‌السلام ـ از دنيا رفت هيچ وارثی نداشت. تنها وارث او برادرش جعفر بود. خليفه هم اموال حضرت را بين وارثان تقسيم كرد و خانواده او را هم آواره بلاد دور کرد تا مردم هيچ دسترسي به آن نداشته باشند. بنابراين، هر كسي از شما سؤال كرد، اين را بگوييد[4]». ایشان به شیعیان توصیه می‌کند که مبادا نام مقدس آن حضرت را بر زبان بیاورند؛ براي اينكه احتمال كشته شدن و زندان رفتن وجود داشت. در چنین شرايطی، امامت به حضرت حجت منتقل شد.

جو خفقان و ترس شیعیان، عامل انکار رؤیت امام

جعفر، برادر امام حسن عسکری، برای اقامه نماز جلو رفت. ناگهان امام که در سنین کودکی بود، حاضر شد و جعفر را كنار زد و خود نماز را اقامه کرد. در اينجا افراد كمي در جلو ايستاده بودند، اين جريان را ديدند. اما در جريان غدير با وجود آنكه 30 هزار،70 هزار يا 110هزار و يا برخي تا 140 هزار نفر نقل كرده­اند و با امير المومنين عليه السلام بيعت كردند؛ اما به دلیل جو خفقان، کسی جرئت نکرد چیزی بگوید و دو ماه بعد، همه منکر قضیه شدند.

نمونه‌ای از این شرایط خفقان‌آمیز که منجر به انکار حقایق توسط شاهدان عینی شده است، حسان‌بن‌ثابت است. وی از شعرايي بود كه براي پيامبر شعر مي‌خواند. او درباره غدير هم شعری سروده و خوانده بود[5]. هنگامی که امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ برای اثبات امامت خود در روز غدیر از او خواست شهادت بدهد و شعرش را بخواند، گفت: «من پير شده‌ام و حافظه‌ام ضعیف شده است. اصلاّ يادم نيست چه شعري گفته‌ام». امام زمان را هم بسیاری از شیعیان هنگام اقامة نماز بر پیکر امام حسن عسکری ـ علیه‌السلام ـ دیدند؛ اما مي‌ترسيدند بگويند و بسیاری هم منكر شدند.

انتقال نسل‌ به نسل معارف اهل‌بیت(ع)

افراد خاصی از شیعیان با امام زمان ارتباط داشتند. آنان مردان بزرگي بودند كه در دوران غیبت صغری اين بار را به دوش كشيدند. در دوران غيبت كبري نیز اين امانت همچنان از دوشي به دوشي و از دستي به دستي منتقل شد تا پس از 1300 سال، امروز به دست ما رسيده است.

معالم اهل‌بیت در قالب كلمات امام صادق ـ علیه‌السلام ـ به ما منتقل شده است. نوشته‌هايي كه سوزانده و به آب شسته شدند، از زبان امام صادق و به نقل از پدران بزرگوارشان از اميرالمؤمنين ـ علیهم‌السلام ـ جاري شد. از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ سؤال شد: كتاب علي چيست؟ ايشان فرمودند: «فيها جميع الاحكام حتي أرش الخدش»؛ یعنی کتابی است که همه چيز درون آن هست. اين معالم ماند و از سقوط اسلام اصیل مانع شد و امروز به دست ما رسیده است. در نتیجه، اسلام از انحصار کسانی كه مي‌خواستند از آن برای توجیه و تحکیم قدرت خود استفاده كنند، خارج شد.

امامت اهل‌بیت، خط بطلان بر اسلام اموی و انحرافی

معاویه از کسانی بود که اسلام را دستاویزی برای کسب قدرت و برپایی سلطنت قرار داده بود. یکی از شخصیت‌های قطری از معاويه بدگويي كرده بود که چرا دستور داده است شصت یا هفتاد سال علي ـ علیه‌السلام ـ را لعن كنند. نمي‌توان هم حب علي را در دل داشت و هم حب معاويه را؛ لذا به تخطئه معاویه پرداخته بود. بلافاصله پس از این سخنان، رئيس امارات دستور داد او را از همة مشاغل بركنار كردند. شيخ عبدالعزيز، مفتي سعودي نیز او را تكفير كرد و معاويه را خال المؤمنين و اميرالمؤمنين خواند و همه اوصافي كه ما در وصف علي‌بن‌ابي‌طالب مي‌گوييم، در وصف معاويه گفت.

آری، معاوية اموي، پسر ابوسفيان و فرزند هند جگرخوار، در آن مكتب و  براي آن مؤمنين واقعاً اميرالمؤمنين است؛ اما آن مكتب، جدا از اسلام است و بویي از اسلام نبرده. اسلام اموی، اسلام توجيه‌گر ظلم است؛ اسلامي است كه  ظالمان آن را ابزاری برای پیاده سازی مقاصد شیطانی خود کرده‌اند؛ به گونه‌ای که از درون این اسلام يزيد درآمد.

اما رشتة امامت باقی ماند و به‌وسيله امام حسن عسگري ـ علیه‌السلام ـ به حضرت ولی‌عصر ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفناء ـ منتقل شد و امروز ما تحت ولايت و رهبري او قرار داریم. بنابراین، باید گذشتگاني را كه اين میراث را به ما رساندند، قدر بدانيم و برای آنها ارزش قائل شويم و سعی کنیم که خودمان هم اين قابليت را داشته باشيم تا این معالم را به نسل بعد از خود منتقل كنيم.

و السلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

 



.[1] حدثني القاسم بن محمد قالت عائشة جمع أبي الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم وكانت خمسمائة حديث فبات ليلته يتقلب كثيرا قالت فغمني فقلت أتتقلب لشكوى أو لشئ بلغك ؟ فلما أصبح قال أي بنية هلمي الأحاديث التي عندك فجئته بها فدعا بنار فحرقها ، فقلت لم أحرقتها ؟... .( الذهبي، تذكرة الحفاظ، ج1، ص5.

 .[2] بقره، آيه 207.

.[3]ابراهيم بن محمد الثقفي، الغارات، ج2، ص840؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج33، ص215.

.[4]شيخ كليني، الكافي، ج1، باب في تسمية من رآه عليه السلام، ص330، ح1.

.[5] حدثنا يحيى الحماني ، قال : حدثنا قيس بن الربيع أبي هارون العبدي عن أبي سعيد الخدري : إن رسول الله صلى الله عليه وسلم دعا الناس إلى علي رضي الله عنه في غدير خم وأمر بما تحت الشجرة من الشوك فقم وذلك يوم الخميس فدعا عليا فأخذ بضبعيه فرفعهما حتى نظر الناس إلى بياض إبطي رسول الله صلى الله عليه وسلم ثم لم يتفرقوا حتى نزلت هذه الآية اليوم أكملت لكم دينكم . الآية . فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم : الله أكبر على إكمال الدين ، وإتمام النعمة ، ورضى الرب برسالتي والولاية لعلي من بعدي ، قال : من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه ، وانصر من نصره ، واخذل من خذله . فقال حسان بن ثابت : إئذن لي يا رسول الله فأقول في علي أبياتا لتسمعها ، فقال : قل على بركة الله ، فقام حسان فقال : يا معشر قريش اسمعوا قولي بشهادة من رسول الله صلى الله عليه وسلم في الولاية الثابتة... .(علامه اميني، الغدير، ج1، ص43)

يناديهم يوم الغدير نبيهم * بخم وأسمع بالرسول مناديا

 فقال : فمن مولاكم ونبيكم ؟ فقالوا ولم يبدوا هناك التعاميا

 إلهك مولانا وأنت نبينا * ولم تلق منا في الولاية عاصيا

 فقال له : قم يا علي ؟ فإنني * رضيتك من بعدي إماما وهاديا

 فمن كنت مولاه فهذا وليه * فكونوا له أتباع صدق مواليا

هناك دعا اللهم ؟ وال وليه * وكن للذي عادا عليا معاديا .(علامه اميني، الغدير، ج2، ص34)  

تصاویر
  • بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در درس خارج فقه به مناسبت شهادت امام حسن عسكري عليه السلام
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان