English | فارسی
دوشنبه 22 آبان 1391
تعداد بازدید: 1660
تعداد نظرات: 0

گفتگوي آيت الله علوي بروجردي با هيئتي از كشيشان آلماني

گفتگوي آيت الله علوي بروجردي با هيئتي از كشيشان آلماني

بسم الله الرحمن الرحيم

گفت‌وگوی اسلام و مسیحیت

آیت‌الله علوی بروجردی: از محبت دوستان و عزیزان تشکر می‌کنم. باعث خوشوقتي من است كه در خدمت شما هستم. شما عزيزان، مردان خدایید و كساني هستید كه در راه احياي ارزش‌هاي انساني و فضيلت‌هاي اخلاقي تلاش مي‌كنید. هر كسي كه در راه خدا و در مسير دين تلاش كند، از نظر ما عزيز و گرامي است؛ به‌ویژه شما عزيزان كه امروز ميهمان مملكت ما هستید.

ميان ما و شما فاصله بسيار کمی وجود دارد. اديان آسماني كه عبارت‌اند از اسلام، مسحيت و يهود، ريشه الهي دارند و همه ما به خداي يگانه معتقديم. احکامی كه در اين آيين­ها هست، بسيار به هم نزديك‌اند. بنابراين، فرصت زيادي براي همكاري و مطالب بسياري براي بحث وجود دارد.

سوال نماینده کشیش‌ها: ما هم بسیار متشكریم كه حضرت‌عالي آمادگی خود را براي گفت‌وگوي بين مسيحيت و اسلام اعلام فرموديد.

ما در آلمان شاهد این تجربه هستیم كه در گفت‌وگوي بين اديان، سوءتفاهم‌هاي بسیاری وجود دارد و يكي از اهداف اين گفت‌وگوها نیز رفع همین سوءتفاهم‌هاست.

پرسش اول ما شامل چهار پرسش است:

1. روابط بین روحانيت، فقه و زندگي فردي چیست ؟

2. فتوا چیست و به چه صورت به وجود مي‌آيد؟

3. فتوا توسط چه كسي صادر می‌شود؟

4. آیا در حال حاضر مسائلی هست كه به فتواهاي جديد نیاز داشته باشد؟

قرآن، سنت و عقل، منابع فقه اسلامی

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی:  پیش از پاسخ به این پرسش، لازم است مقدماتي را عرض كنم. نخست اینکه فقه از نظر ما عبارت است از دستور‌العمل‌ها و آرائي كه خداوند به‌وسيله جبرئيل بر پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ وحي کرده است. بنابراین، قرآن از نظر ما كتاب آسماني و وحي الهی است.

در كنار قرآن، سنت پيامبر نیز از منابع فقه اسلامی به شمار می‌رود. سنت پيامبر، يعني مجموعه مطالبي كه در طول زندگي آن حضرت، در زمینه تفسير قرآن و بيان احكام واجبات و محرمات، از ایشان صادر شده است. اين مطالب، به صورت روايات در دست ما هست.

فقیه با استفاده از علم رجال، حدیث و درایه، به تحقیق درباره سند روایت، بررسی شخصیت راویان و محتوای احادیث می‌پردازد. با استفاده از این علوم است که احادیث صحیح از احادیث ضعیف و نامعتبر تشخیص داده می‌شود. بنابراین، سنت مجموعه‌اي است از احاديث كه شمار آنها در كتب معتبره شیعه، به بيش از پنجاه هزار حدیث می‌رسد.

منبع سومي هم برای فقه وجود دارد، به نام عقل. دليل عقلی، مجموعه ادراكات و احکام عقل درباره امور مختلف است که نزد همه عقلا مشترک است و با آن می‌توان به سنجش و ارزیابی مسائل گوناگون پرداخت؛ ‌مانند خوبي عدل و بدي ظلم. اگر موضوعی مصداق عدل باشد، عقل به خوبي آن گواهي مي‌دهد و اگر مصداق ظلم باشد، عقل به بدي آن حکم مي‌دهد.

مقدمه ديگر اينكه فقه عبارت است از دستورالعمل‌هايي كه هر انسان مسلماني در زندگي فردی و اجتماعی خود بايد به كار بندد. احکامی همچون نماز، روزه و بسیاری از عبادات، احکام فردی، و اموری همچون تجارت، حج، جهاد و انواع معاملات و روابط با دیگران، احکام اجتماعی‌اند. اينها مجموعه دستورها و احکام شرعی است كه در فقه و روايات اسلامی مورد بحث قرار مي‌گيرد.

فتوا، بیان احکام الهی بر اساس منابع فقهی

با بیان اين دو مقدمه، می‌توان فتوا را تعریف کرد. مسلمانان برای دانستن حکم شرعی مسائل مبتلابه خود، به فقیه مراجعه می‌کنند و از او دراین‌باره سؤال می‌کنند. فقيه كه باید در زمینه قرآن، سنت و امور عقليه متخصص باشد، با استفاده از این منابع حكم خدا را تشخیص می‌دهد و به‌عنوان فتوا عرضه مي­كند.

مشخصه فتوا اين است كه بايد بیانگر حكم خدا باشد؛ يعني از فقیه درباره حکم خدا سؤال مي‌شود و او نیز حكم خدا را بيان مي­كند. بنابراین، فقیه صرفاً بیان‌کننده حکم خداست؛ اما او حق تشخیص موضوع براي مقلد يا سؤال‌كننده را ندارد. فقیه تنها می‌تواند بگويد که اين عمل، مثلاً واجب است؛ اما نمی‌تواند بگويد که اين همان عمل واجبي است كه شخص بايد انجام دهد. برای مثال، ارتباط دوستانه با دشمنان اسلام حرام است؛ اما فقيه حق ندارد مصداق دشمن را تعیین کند. تشخيص مصادیق، بر عهده‌ خود مكلف است.

حکم و تفاوت آن با فتوا

يك نكته درباره فتواي امام خميني(ره) در خصوص قتل سلمان رشدي عرض کنم كه ممكن است نظر ایشان به اين مسئله باشد. فتوای حضرت امام خميني(ره)  در این زمینه، در اصل فتوا نيست؛ بلکه حكم است. گاهي از اوقات، فقيه در بررسی مسائل جامعه اسلامي، حكم خدا را بر موضوع خارجي تطبيق مي‌دهد. فقيه به‌طور عادي حق ندارد موضوع را براي مردم مشخص كند؛ بلکه مردم خود بايد مصادیق احکام را تشخيص دهند. با این حال،‌ گاهي مسائلي اقتضا مي‌كند كه فقيه حكم خدا را بر موضوعي خاص تطبيق دهد؛ مثل فتواي ميرزاي شيرازي(ره) درباره تنباكو؛ ازآنجاکه انحصار امتیاز تنباکوی ایران در دست استعمار انگلستان، مضر تشخيص داده شد، ميرزاي شيرازي(ره) استعمال تنباکو را تحريم كرد. به چنین فتوایی «حكم» گفته می‌شود.

بنابراین، فتوا عبارت است از بيان حكم الله؛ اما حكم عبارت است از تطبيق حكم خدا بر موضوع خارجي. برای مثال، در فتوا،‌ شرایط و حکم ارتداد بیان می‌شود؛ اما تعیین مصداق مرتد،‌ مانند اعلام ارتداد سلمان رشدي توسط امام خمینی(ره)، تطبيق حكم بر موضوع است. این فتوا،‌ «حكم» نام دارد.

لزوم اطاعت از حکم برای همه

نکته دیگر اینکه فتوا يا حكم هر كسي حجت نيست. كسي كه فتوا مي‌دهد يا حكم صادر مي‌کند، باید مجتهد جامع الشرايط باشد؛ يعني عالم‌ترین افراد و نيز عادل باشد. در صورتی که چنین شخصی حكمی صادر کند، هيچ كس حق مخالفت ندارند. البته اختلاف در فتوا مشکل ندارد. هر مجتهدی می‌تواند بر اساس مبانی خود،‌ فتوایی متفاوت صادر کند؛ اما اگر حكمی صادر شود، حتی مجتهدان ديگر هم نمي‌توانند با آن مخالفت كنند. البته اگر کسی، خواه مجتهد باشد و‌ خواه مقلد، منابع آن حكم را غلط و در نتیجه حکم را اشتباه بداند، اين حكم برای او حجت نيست؛ اما با این حال، او حق مخالفت عملي با آن حكم را ندارد. برای مثال، ممكن است بعضي از مجتهدان، حکم امام (ره) درباره قتل سلمان رشدي را تمام ندانند و اطمینان نداشته باشند كه سلمان رشدی واقعاً مرتد باشد. در این صورت،‌ حكم امام براي آنها حجت نيست؛ اما آنان حق مخالفت با این حکم را ندارند و رسماً به مردم بگویند که این حکم غلط است. اين امر، از ویژگی‌های حكم است.

چگونگی عرضه دین در هر زمان

سوال نماینده کشیش‌ها: جناب‌عالي در خوشامدگويي فرموديد كه ما مردان و زنان خدا هستيم. ما به‌عنوان مردان و زنان خدا، در تفسير توجيه كتاب آسماني‌مان مشكلاتي داريم. يكي از وظايف ما اين است كه محتواي كتاب‌هاي آسماني را زنده كنيم و به انسان‌هاي هر زماني ارائه دهيم. ‌در برخی مواقع، در این کار موفق هستيم و بعضي وقت‌ها موفق نيستيم. در اسلام چه روشي هست كه بتوان كتاب آسمانی قرآن را به‌صورت زنده به انسان‌ها ارائه کرد؟

یقین به اصالت منابع دینی و پرهیز از تحریف در آن

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: در اسلام، فقیه باید به اصالت منابع فقهی خود،‌ قرآن و سنت، کاملاً یقین پیدا کند و مطمئن شود که اين قرآن، همان است كه بر دو لب پيامبر ـ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ جاري شده است. درباره سنت نیز باید به‌دقت تحقيق کند و اطمینان یابد که احادیث و روایات از پيامبر ـ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ صادر شده‌اند. ازآنجاکه پيامبر اسلام، همچون حضرت عيسي ـ‌علیه‌السلام‌ـ فرستاده خداست و مطالب خود را به‌صورت وحی از خدا دریافت کرده است، ما تلاش مي‌كنيم آنچه را كه او گفته است، به‌طور دقیق نقل کنیم. ما هرگز حق نداريم در سخنان آن حضرت، تغيير و تبديلي انجام دهیم. می‌توانیم آن سخنان را تفسير كنيم و توضيح دهيم، اما حق نداریم آن را تغيير دهیم. ازاین‌رو، گاهی اوقات که برخی از فقها و مفسرين ما اندکی برخلاف آنچه كه اين اصالت‌ها اقتضا مي‌كنند، نظر بدهند، مورد اعتراض واقع مي‌شوند.

البته ما وظيفه داریم احکام و احادیث صحیحی را كه از پيامبر ـ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ صادر شده است، به مردم برسانيم. حال مردم به آن عمل کنند یا نه، وظیفه ما نیست. ما تنها بايد ارشاد كنيم؛ همان گونه كه خود پيامبر هم ارشاد مي‌كرد. در زمان آن حضرت هم بودند كساني كه تا آخر عمر به ایشان ايمان نياوردند. ما هم بيش از اين وظيفه نداريم که حکم خدا را به مردم بیان کنیم.

مسیحیت و تعدد منابع دینی

سوال آیت‌الله علوی بروجردی: مسئله ديگر اين است كه قرآن منبع اصيل همه مسلمانان است و همه فرق اسلامي قرآن را قبول دارند. اشكالي كه ما به مسيحيت داریم، تعدد انجيل‌هاست. اکنون چهار انجيل رسمي وجود دارد و چنان‌که گفته شده است، صدها انجیل غیررسمی نیز هست که در كتابخانه واتيكان موجود است؛ مانند «انجيل برنابا» كه بعدها منتشر شد.

سؤال ما اين است كه اگر شما هم مانند مسلمانان به دنبال اصالت­هايي هستيد كه از سوی خداوند به زبان پیامبرتان حضرت مسيح ـ‌علیه‌السلام‌ـ جاري شده است، به كدام انجيل استناد مي‌كنيد؟ این انجیل‌ها در موارد متعددی با هم اختلاف دارند. کدام انجیل اعتبار بیشتری دارد تا ما در پژوهش‌های خود درباره مسيحيت، به آن استناد کنیم؟

پاسخ نماینده کشیش‌ها: عهد جديد 27 كتاب است. به اعتقاد ما، اين كتاب‌ها در زمان حضرت مسيح نوشته نشده‌اند و دقیقاً سخنان آن حضرت که از خدا به ایشان وحی شده باشد، نیست؛ بلکه پس از آن حضرت، نوشته شده‌اند. از این 27 کتاب، چهار كتاب، اصلي است. بخشی از این کتاب‌ها، شامل نامه‌ها و برخی نیز نوشته‌هایی است كه به آن وحي مي‌گوییم. ما اين 27 كتاب را منابع معتبری براي پژوهش درباره مسيحيت می‌دانیم.

تحریف یهودیت و مشکل تشخیص اصالت‌ها در مسیحیت

سوال آیت‌الله علوی بروجردی: مسئله ديگر اینكه ما در اناجيل مي­خوانیم که حضرت عيسي ـ‌علیه‌السلام‌ـ فرموده‌اند: دستوراتي كه من برای شما آورده‌ام، در واقع مكمل دين يهود است. بنابراين، مسیحیان در احكام فردي و جمعي، باید اعتماد و مستندشان بر فقهي باشد كه از طرف حضرت موسي ـ‌علیه‌السلام‌ـ در تورات آمده است. به عبارت دیگر، انجيل يك حالت مكمل نسبت‌به تورات دارد.

حال سؤال این است که مسیحیان چگونه با تورات برخورد مي‌كنند؛ يعني چگونه اصالت‌ها را در تورات تشخیص مي‌دهند؟ يهود متهم است كه در كتاب‌هايشان تغييراتي ایجاد کرده‌اند؛ چنان‌که برخی از كشيش‌ها و پژوهشگران مسيحي نیز به این مسئله اشاره کرده‌اند. حال شما می‌فرمایید به‌دنبال اصالت در کتاب‌های آسمانی‌تان هستید، چگونه به این اصالت‌ها در تورات دست می‌یابید؟

اين مسئله، نکته مهمی در امر تحقيق درباره اديان الهي است. يهودي‌ها تلاش می‌کردند كه رسالت حضرت عيسي ـ‌علیه‌السلام‌ـ را منكر شوند؛ چون اگر رسالت آن حضرت را می‌پذیرفتند، ديگر هيچ هويتي براي خودشان باقی نمي‌ماند. از سوی دیگر، براي اينكه عقايد خودشان را برای مردم توجيه كنند و مشروعیت خود را حفظ کنند، به دخل و تصرف‌ و حذف و اضافه در تورات اقدام كردند. شما در مقام تحقيق درباره اصالت‌های مسیحیت، با اين مسائل چه مي‌كنيد؟

تورات و انجیل، منابع دینی مسیحیت

پاسخ نماینده کشیش‌ها: عهد قدیم (تورات) 66 كتاب دارد و عهد جدید (انجیل) 27 كتاب. برداشت از اين كتاب‌ها می‌تواند متفاوت باشد. برداشت ما این است که آنچه در تورات آمده، در اصل بشارتي بوده است. حضرت مسيح مي‌گويد: «تورات يك بشارت است و من آمده‌ام اين بشارت را به انجام برسانم و اجرا کنم». اين بشارت و اجرای آن، مجموعه عهد قدیم و جدید را تشکیل می‌دهند. بنابراین، در زمینه پژوهش درباره مسیحیت، همه این کتاب‌ها (66 كتاب عهد قديم و 27 كتاب عهد جديد) به‌عنوان منبع مورد پذیرش ما می‌باشند.

عقيده ما این است كه ببینیم مسائلي كه در اين كتاب‌ها مطرح شده‌اند، متعلق به چه زماني بوده‌اند و مردم آن زمان چه پرسش‌هایی داشتند كه اين پاسخ‌ها به آنها گفته شده است و امروزه ما برای پرسش‌هایی كه مطرح می‌شود، چگونه می‌توانیم از اين منابع استفاده كنيم و بنا به مقتضیات امروز، پاسخی براي اين پرسش‌ها داشته باشيم.

اجتهاد، راه‌حل پاسخ‌گویی به مسائل مستحدثه

آیت‌الله علوی بروجردی: در اينجا ما و شما به يك نقطه مشترك می‌رسیم. برای ما نیز مسائل جديدی پيش مي‌آيد که در قرآن و سنت نیامده است و حکم آن مشخص نیست. ما به این مسائل، مسائل مستحدثه می‌گوییم. مجتهد برای پاسخ به این مسائل، بر منابع كلي (قرآن و سنت) تکیه می‌کند. او مسئله جدید پیش‌آمده را بر آن منابع كلي تطبيق می‌دهد و راهی براي مردم پيدا می‌كند. برای نمونه، مسائل مربوط به بيمه در زمان پيامبر نبوده است و مجتهد باید آن را از قرآن و سنت اجتهاد كند.

یک نکته در زمینه اجتهاد قابل ذکر است و آن اینکه باب اجتهاد در اهل سنت تقریباً بسته است؛ اما در شیعه باز است؛ يعني يك مجتهد مي‌تواند نظر جدیدی ارائه دهد و نظر تمام فقهاي پیشین را نفي كند. چنین اجتهادی در میان شیعه باز است. به همین دلیل، در مسائل مستحدثه، ممکن است دیدگاه‌های مختلفی در بين مجتهدان مطرح شود.

امام زمان(عج) و مسئله غیبت

سوال نماینده کشیش‌ها: شما فرموديد که سنت مجموعه مسائل کلی است كه همیشه پابرجاست؛ ولي بايد بر اساس آنها به پرسش‌های روز پاسخ داد. یکی از مسائل و موضوعات خاصی که در سنت شيعه مطرح است، مسئله امام دوازدهم شیعیان است.

جناب‌عالي پدربزرگ بسيار محترم و بزرگی داشتيد. ایشان در زمانی زندگی می‌کردند كه دغدغه زيادی درباره مهدویت بود و ایشان نیز نظراتي در این زمینه داشتند. اکنون آن زمان گذشته است و جناب‌عالي در زمان ديگري هستید. نظر شما درباره امام دوازدهم چیست؟

نگاهی تاریخی به مسئله امامت و امامان شیعه

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: برای پاسخ به اين پرسش، لازم است مقدمه‌اي ذکر کنیم. پيامبر اسلام ـ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ احكام و عقاید الهي را از طریق وحي و در قالب قرآن بيان كرده است؛ اما در كنار قرآن، مفسراني هم براي آن قرار داده است. این مفسران، دارای ارتباط الهی‌اند. البته به ایشان وحي نمی‌شود؛ اما علم آنان به گونه‌ای است كه مي‌توانند آنچه را كه از جانب خدا به پيامبر وحی شده است، ارائه و تفسیر کنند. این مفسران مورد تأیید و منصوب پيامبر اکرم ـ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ هستند.

آن حضرت در روز غدير، حضرت علي ـ‌علیه‌السلام‌ـ را به امامت نصب كردند. پس از امام علي، امام حسن مجتبي ـ‌علیه‌السلام‌ـ و پس از او امام حسين، سيدالشهدا ـ‌علیه‌السلام‌ـ به امامت نصب شدند. پس از ایشان، فرزندان امام حسین ـ علیه‌السلام‌ـ تا امام يازدهم، منصب امامت را عهده‌دار شدند و پس از ایشان، امامت به فرزندش امام مهدی ـ‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ـ رسید.

از نظر شیعه، امام بايد بهترين و داناترین مردم و از نظر فضائل اخلاقي، برتر از همه باشد؛ هیچ گونه نقطه ضعف و گناه در زندگي‌اش نباشد و به تمام معنا باید الگو باشد. امام، یعنی پيشوا و الگو؛ كسي كه جلو ايستاده است و دیگران به دنبالش حركت مي‌كنند.

طبق نقل‌های تاریخی از اهل سنت و حتی مستشرقین و اسلام‌شناسان غربی، هنگامی که امام حسن عسكري ـ‌علیه‌السلام‌ـ به شهادت رسید، فرزندي چهار یا پنج ساله داشت. از نظر شیعه، حتي كودك خردسال چهار يا پنج ساله هم مي‌تواند امام باشد. چنان‌که حضرت عيسي‌بن‌مريم ـ علیهماالسلام‌ـ نیز هنگامی که كودك بود، در آغوش مادر خود لب به سخن گشود و در حالي كه شيرخواره بود، گفت: من پيامبر خدا هستم.

همان گونه كه پيامبر با نصب و تعيين الهی مشخص می‌شود، امام هم با نصب خدا تعیین می‌گردد. بنابراين در زمینه مقام امامت، كوچك و بزرگ بودن اهمیت ندارد. بنا بر عقيده شیعه امام دوازدهم زنده است و در هيچ یک از کتاب‌های تاريخي شيعه و سنی و مستشرقين، مرگي براي او ثبت نشده است. از تولدش خبر هست، اما درباره مرگش خبری نیامده است.

قدرت خدا بر طول عمر امام زمان و حضرت مسیح

در روايات اسلامی، از رسول اکرم ـ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ نقل شده است که مهدي فرزند دوازدهم من غيبت مي‌كند و تا هنگامی كه زمینه برای اقامه عدل در جهان فراهم نشود، ظهور نخواهد کرد.

طول عمر يك انسان به مدت 1400 سال، هرچند بسیار بعید و باورنكردنی به نظر می‌رسد، اما امر بی‌سابقه‌ای نیست. از نظر ما، حضرت عيسي‌بن‌مريم ـ‌علیهماالسلام‌ـ نیز دو هزار سال است که زنده است؛ هرچند در این زمینه بین ما و شما اختلاف است. در قرآن آمده است که حضرت عيسي ـ‌علیه‌السلام‌ـ اصلاً به دار آویخته نشد و پیش از آنكه به دار آويخته شود، به آسمان عروج كرد و در آخرالزمان، هنگام اقامه عدل توسط امام مهدی ـ‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ـ به زمین برمي‌گردد؛ اما مسیحیان معتقدند كه حضرت عيسي ـ‌علیه‌السلام‌ـ به دار آویخته شد و پس از مرگ، به آسمان عروج کرد و در آخرالزمان، براي اقامه عدل به زمین برمي‌گردد. در روايات ما نیز آمده است كه حضرت عيسي ـ‌علیه‌السلام‌ـ در آخرالزمان رجعت می‌کند. بنابراين، همان‌گونه كه زنده شدن انسان مرده و بازگشت او به دنيا باورنكردنی، ولی ممکن و واقع‌شدنی است، غيبت و طول عمر انساني به مدت 1400 سال و بیشتر نیز قابل پذیرش است.

پذیرش این دو مورد، متوقف به ايمان به غيب و اعتقاد به قدرت بی‌نهایت الهي است. اصولا اعتقاد به ادیان و مذاهب، مبتنی بر اعتقاد به خداي ناديده است. ما خدا را نمي‌بينيم، اما وجودش را با عقلمان ادراك مي‌كنيم. بنابراین، اساس مذهب، چه مسیحیت و چه اسلام، بر ماوراءالطبيعه گذاشته شده است.

انتظار، عامل امید و پایداری

یکی از ویژگی‌های مهدويت براي شيعیان، مسئله انتظار است. انتظار يكي از عبادت‌های بزرگ برای شیعیان به شمار می‌رود. انتظار، يعني اینکه ما بايد هميشه جامعه خود را برای ظهور امام زمان آماده نگه داريم؛ چون هر لحظه ممكن است امام مهدي ـ‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ـ ظهور كند.

همان گونه كه مسيحيان در دوران‌های سختی که تحت آزار یهودیان قرار داشتند، در انتظار بازگشت حضرت عيسي ـ علیه‌السلام‌ـ به دنيا و اقامه عدل بودند و به آينده امید داشتند، شیعیان نیز در سختی‌ها و شداید روزگار، هميشه به ظهور منجی و مصلح جهانی اميدوار است. در نتیجه، هرچه نيروهاي دشمن بیشتر شود، انتظار ظهور مهدي و برقراری حکومت عدل و داد در سطح جهان، موجب امید و پایداری آنان می‌شود.

رابطه ظهور منجی با آزادی و مسئولیت انسان

سوال نماینده کشیش‌ها: همان گونه كه جناب‌عالي فرموديد، اميد است كه زماني حضرت مسيح و يا امام مهدي تشريف بياورند. از سوی دیگر، ما و شما عقیده داریم كه هر انساني آزاد است و مسئوليت دارد. حال سؤال اين است كه اميد به ظهور منجی، با توجه به آزادي و مسئوليت انسان‌ها، چه نقشي در زندگي آنها دارد؟

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: همان گونه كه گفتم، ما عبادتي داريم به‌عنوان انتظار فرج. انتظار فرج یعنی اینکه هر لحظه ممكن است حضرت مهدي ـ‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ـ ظهور كند و ما بايد آماده باشيم؛ چه از جهات دنيايي و چه از جهات اخروي. ما بايد آماده حركت در كنار امام باشيم. امام براي اقامه عدل مي‌آيد؛ حال اگر زندگي ما غرق در گناه و بي‌عدالتي باشد، نمي‌توانيم همراه امام باشيم. ما در تصميم‌گيري‌های خود آزاد و و در قبال کارهای خود مسئول هستيم. البته آزادی و مسئولیت بدین معنا نيست كه حتي در مقابل خدا هم بخواهيم موضع بگيريم. مسئوليت ما مسئوليتي است در كنار خدا و برانگيخته از ايمان الهي. اين ايمان ما را به مسئوليتمان آشناتر مي‌كند و طبعاً آزادي ما را در مسير الهی قرار مي‌دهد. آزادي، هيچ‌گاه مطلق نيست؛ نه ما و نه شما به‌عنوان یک مسيحي متدين و متعهد، نمي‌توانیم خودمان را نسبت‌به هر گناه و عمل زشتي آزاد ببينیم.

بسیاری از افراد، هم به ما و هم به شما انتقاد مي‌كنند كه ايدئولوژي شما، آزادي را محدود مي‌كند؛ در حالی که فقط ايدئولوژي نيست كه آزادي را محدود مي‌كند، بلکه زندگی اجتماعی و حقوق انسان‌ها در برابر یکدیگر نیز آزادی افراد را محدود می‌کند. بنابراین، محدود کردن آزادی، تنها خصوصيت ايدئولوژي نيست كه برخی به این بهانه به دین و مذهب حمله مي‌كنند. آزادي مطلق هنگامی است كه انسان تنها در بيابانی زندگي كند و هر گونه‌ كه بخواهد رفتار كند. چنین آزادي‌ای در اجتماع ممكن نيست.

مسئله حکومت، نقطه اختلاف مسیحیت و اسلام در امر انتظار

سوال نماینده کشیش‌ها: ما به‌عنوان مسيحي، منتظر بازگشت مسیح و حكومت خداوند هستيم. به همين دلیل، براي برقراری آزادي و عدالت در اين دنيا، مسئوليت به عهده مي‌گيريم. ما به حكومت، در قالب كارهاي مالي کمک می‌کنیم و در همه جنگ‌هاي اجتماعي همراهي مي‌كنيم؛ همراهي از اين طريق كه انتقاد مي‌كنيم و جنبه‌هاي عمومي را ارائه می‌دهيم و سعي مي‌كنيم منبعي براي كارهاي سیاستمداران فراهم سازیم. ولي ما به‌عنوان كليسا، جایز نمي‌دانيم كه حكومت را به دست بگيريم. حضرت مسيح برای برقراری صلح و عدالت مي‌آيد، نه برای اینکه ما حكومت كنيم. بنابراین، در مسئله انتظار شیعیان برای ظهور حضرت مهدي و انتظار مسیحیان برای برگشت حضرت مسیح، تفاوت وجود دارد.

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: در دوران قرون وسطا، كليسا قدرتي بيش از حكومت داشت؛ حكومت‌هاي کشورهای اروپایی را جابه‌جا مي‌كرد؛ اما چون تجربه تلخی بود، ديگر به حكومت نمی‌اندیشد.

شیعه نیز تجربه تلخی از سیاست داشته و هميشه سركوب شده است؛ چه به‌وسيله خلفا و چه به‌وسيله حكومت‌هايي كه با مرام شيعه مخالف بودند. در بين ما هم فقهايي هستند كه قائل به حكومت نيستند؛ اما در مقابل، كساني هم هستند که معتقدند فقيه هم مي‌تواند حكومت را در دست بگيرد. تجربه کلیسا در امر حکومت، تجربه خوبی نبوده است و شاید این امر موجب شده است که دیگر به حکومت نیاندیشد. ولی ما اميدواريم كه تجربه موفقی داشته باشیم. ما ادعا نمی‌کنیم که در امر حكومت‌داري ايدئال بوده‌ايم و مشكلاتمان حل شده است. ما اکنون مشكلات اقتصادي داريم. از نظر آزادی سیاسی و انتخابات و مانند آن، خيلي تلاش شده است؛ اما ايدئال نيستيم. طبعاً كنار نشستن کار ساده‌ای است؛ اما مهم این است که انسان مسئولیت بپذیرد و سعي كند مشكلات را برطرف كند.

جایگاه مهم مردم در حکومت اسلامی

آیت‌الله علوی بروجردی: نکته مهم در اینجا این است که در اسلام به نظر مردم بسیار اهمیت داده می‌شود. اگر مردم روزي ما را به هر دلیلی نخواستند، کنار خواهیم رفت. نمونه‌اش اميرالمؤمنين ـ‌علیه‌السلام‌ـ است. مردم او را نخواستند، او هم رفت و خانه‌نشین شد. باید مردم بخواهند. اگر مردم بخواهند که برايشان كاری انجام دهيم، ما احساس وظيفه مي‌كنيم و در صورت توان، بايد اقدام کنیم. در طول تاريخ شيعه، فقها هميشه پشتوانه و اميد و پناه مردم بودند. هرگاه مردم مشکلی پیدا می‌کردند، به سراغ فقها و علما مي‌رفتند. منشأ انقلاب اسلامي ایران و نهضت امام خمینی‌(ره) نیز همين بود؛ يعني مردم برای پناه گرفتن، به سراغ فقها آمدند و اين نهضت به راه افتاد.

پدربزرگ ما، مرحوم آيت‌الله بروجردي ـ‌رحمت‌الله‌علیه‌ـ در زمان خود معتقد بود كه نباید حكومت را در دست بگيريم؛ بلكه باید حكومت را كنترل كنيم و نگذاريم تخلف كند. آن زمان مردم آمادگي نداشتند؛ اما در زمان امام خمینی ـ‌رحمت‌الله‌علیه‌ـ مردم آمادگي ایجاد چنان انقلابی را پیدا کرده بودند.

نكته‌اي كه باید به آن توجه داشت این است که برخی پیامدهای دخالت در سیاست، به مذهب مربوط نمی‌شود؛ بلکه آنها از عوارض حكومت و قدرت است. وقتي کسی قدرت پیدا کند، طبعاً افراد منحرفي اطراف او گرد می‌آیند. كليسا اين مشكل را داشت، ما هم امروز گرفتار آن هستیم. مشكل، مشكل مذهب و حكومت مذهب نيست؛ مشكل افراد است. این افراد كه از آسمان نیامده‌اند. آنان از میان همین مردم آمده‌اند که خوب و بد در میان آنها هست.

رابطه انتقاد و توهین با آزادی بیان

سوال نماینده کشیش‌ها: جناب‌عالي درباره آزادي فرموديد كه آزادي نمي‌تواند مطلق دل‌بخواهي باشد. در اين زمینه،‌ پرسش آخر را به فيلم بسیار بدي كه درباره پيامبر اسلام توليد شده است، اختصاص می‌دهیم. در آلمان، در‌باره این فیلم بسيار بحث و گفت‌وگو شده است مسلمانان آلمان بسيار ناراحتی و بي‌احترامي ديده‌اند. آيا شما درباره اين فیلم نظری داريد؟

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: من درباره اين فيلم به‌طور خاص نظر نمي­دهم؛ بلکه به‌طور کلی درباره توهین و انتقاد سخنی دارم. عقيده ما اين است كه اگر كسي در اجتماع ما به پیامبران و اولیای الهی، همچون حضرت عيسي، حضرت مريم، حضرت ابراهیم و حضرت موسي ـ علیهم‌السلام ـ توهين كند، خود ما باید جلوی او را بگيريم. توهين در هيچ جامعه‌ای كار درستي نيست؛ اما انتقاد کردن، اگر منطقي باشد، اشكال ندارد. بسياري از اربابان كليسا و كشيشان و پژوهشگران مسیحي كتاب‌هايي نوشتند و اشكالاتي به اسلام و پيامبر اسلام وارد کردند؛ تاآنجاکه جان ديون پورت، كتابي با عنوان «عذر تقصير به پيشگاه محمد» نوشت و با اينكه مسيحي و كشيش بود، به برخی از اين اشكالات پاسخ داد.

انتقاد خوب است. شما حتماً انتقادها و اشکالاتی درباره اسلام و زندگي پيامبر و امامان ما دارید. شايد آنچه دراین‌باره به شما رسیده است، درست نباشد. شما انتقادات خود را مطرح می‌کنید و ما هم در حد توان خود پاسخ می‌دهیم. حال ممكن است شما قانع شوید و ممکن هست قانع نشويد؛ اما همان گونه كه نظر من محترم است، انتقاد شما هم محترم است. اما انتقاد غير از توهين است.

البته عکس‌العمل مسلمانان هم تا حدی موجب تبلیغ این فیلم شد؛ اما بزرگان و علمای مسلمان حساب مي‌كنند که اگر هر روز از هر گوشه‌اي كسي در قالب سخن، نوشته یا فیلم به عقاید مسلمانان توهین کند و آنان ساکت باشند، عقاید مردم سست می‌شود. امروز به اسلام توهین می‌کنند؛ اما فردا نوبت مسيحيت و يهوديت و بعد نوبت خدا مي‌شود.

شبهات، عامل پیشرفت و بالندگی باورهای دینی

نكته دیگر اینکه اساساً فلسفه اسلامي با همین شک و تردیدها و شبهات پیشرفت کرده است. امام فخر رازي، فيلسوفي است كه در همه حرف‌ها و دیدگاه‌ها تشكيك کرده است. تا شك و شبهه نباشد، پژوهشگران در مقام تحقيق برنمي‌آيند. جوان اگر شك نكند، كنجكاوي‌هایش او را به هدايت نمي‌رسانند. جوان وقتی شك مي‌كند، به تحقيق مي‌پردازد؛ بعد ايمان پيدا مي‌كند و چنین ایمانی محکم خواهد بود. اين شك، مقدس است. ما حق نداريم اين شك را در نسل جوان از بين ببريم. ما بنا بر آیه شریفه « لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ[1] »، نمی‌توانیم دیدگاه‌ها و عقاید دینی را به‌زور بر مردم تحميل کنیم.

پیامدهای واکنش خشونت‌آمیز در برابر اهانت به پیامبر(ص)

سوال نماینده کشیش‌ها: سخنان جناب‌عالي براي ما بسيار جالب بود. آنچه موجب سؤال و ناراحتي برای ما شده، این است كه ما مي‌بينيم در پاسخ به اين اهانت‌ها، خشونت‌های زیادی در سطح دنيا پيدا مي‌شود. به نظر ما، چنین عکس‌العمل‌هایی از نظر سياسي مورد سوءاستفاده قرار مي‌گیرند. نظر جناب‌عالي در این زمینه چيست؟

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: اين مطلب كاملاً درست است. خداوند در قرآن می‌فرماید: « وَ لا يَجْرِمَنّكُمْ شَنَ‏آنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتّقْوى [2]».  اگر گروهی بي‌عدالتي و خلاف كردند، شما در پاسخ به آنها بي‌عدالتي نكنيد. ما هر خشونتي را حتی در برابر دشمن، محکوم می‌کنیم. هرگز نمی‌توان بی‌دلیل دشمن را کشت؛ به‌ویژه کسی را كه در اين امر هيچ دخالتي نداشته است. خشونت پاسخ مناسبی نیست؛ حتی به كسي كه مرتکب اين توهین شده است. رفتارهای خشونت‌آمیز براي ما هم مفيد نیست. بهترين كار اين است كه وقتي با اين ناملايمات برخورد مي‌كنيم، با بزرگواري از كنار آن عبور كنيم. چنان‌که خداوند در قرآن می‌فرماید: « وَ إِذا مَرّوا بِاللّغْوِ مَرّوا كِرامًا [3]».

چنان‌که پیش از این عرض کردم، ما نباید از شبهه وحشت داشته باشیم. اگر با شبهات برخورد درستی داشته باشیم، اين شبهه‌افكني‌ها می‌توانند برای ما سازنده باشند. این شبهات، فرصتی را ایجاد می‌کنند که با بهره‌برداری درست از آن، می‌توانیم پيشرفت عقاید خود کمک کنیم. کمونیسم در هفتاد سال حاکمیت خود، به‌شدت شبهاتی بر اسلام و مسیحیت وارد می‌کردند؛ اما نه‌تنها كاري از پيش نبردند، بلکه ما با پاسخ به شبهات آنها، قوي‌تر هم شديم.

ما نه‌تنها حركات تندروانه طالبان و القاعده و حتي شيعیان را تأیید نمی‌کنیم، بلکه آنها را ضد دين می‌دانیم. ترور، به هیچ وجه در اسلام نیست. اميرالمؤمنين ـ علیه‌السلام ـ ترور و ناجوانمردانه كشتن افراد را محكوم کرده است. اگر مسلم‌بن‌عقيل به ترور ابن‌زياد در كوفه اقدام می‌کرد، قصه كربلا کاملاً عوض مي‌شد و امام حسين ـ علیه‌السلام ـ به شهادت نمی‌رسید. ايشان به این دلیل از ترور ابن‌زیاد منصرف شد که يك روايت را از پيامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به ياد آورد که آن حضرت فرموده بود: در اسلام ترور و ناجوانمردانه كشتن وجود ندارد. بنابراين، شما اين خشونت‌ها را به حساب اسلام نگذارید. اين حركات تندروانه، ضد اسلام  است و ما شديداً آن را محكوم مي‌كنيم[4].

دیدگاه اسلام درباره حقوق زنان

سوال نماینده کشیش‌ها: از شما بسیار متشکریم كه آمادگي پاسخ‌گویی به پرسش‌های انتقادي را داريد. ما شنيده‌ایم که در اسلام، ارزش شهادت زن، نصف شهادت مرد است؛ يعني شهادت دو زن، برابر است با شهادت يك مرد. اين مسئله چگونه با حقوق بشر و برابری انسان‌ها و تساوی زن و مرد هماهنگي دارد؟

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: در این زمینه، ابتدا بايد به حقوقي كه اسلام براي زن مقرر كرده است، توجه کنیم. اسلام امتيازاتي به زنان داده است که تا آن زمان، از آن محروم بوده‌اند.  مثلاً زن در اسلام حق مالكيت دارد؛ در حالی که در بسياري از كشورهاي اروپايي، تا سي چهل سال پيش، زنان حق مالكيت نداشتند. همچنین زن در اسلام، از نظر عقيده آزاد است و حق اظهار نظر دارد.

تفاوت‌های فیزیولوژیک زن و مرد، عامل تفاوت‌های حقوقی

نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که زن از نظر فيزيولوژي به‌گونه‌ای نیست که بتواند همه كارهايي را كه مردان انجام می‌دهند، انجام دهند؛ مثل جنگ و جهاد. در مقابل، اسلام زنان را در خصوص خانواده و تربيت فرزند بسیار تشويق کرده و اداره زندگی را جهاد زن دانسته است؛ چون زنان با تربیت فرزندان خوب، مي‌توانند بر حركت‌های اجتماعي تأثیرگذار باشند.

تأمين هزينه خانواده نیز بر عهده مرد است و زن هيچ‌گونه مسئوليتی ندارد. به همین دلیل، زن در ارث نصف مرد سهم مي‌برد؛ چون او در زمینه اقتصاد خانواده و تأمین هزینه‌های آن، مانند مرد دخالت ندارد.

مسئله شهادت زن نیز نه به دلیل نقص در تشخيص زن است و نه پایین‌تر شمردن او از مرد؛ بلكه به این دلیل است که كار زن حضور دائم در دادگاه‌ها و شهادت دادن نیست، مگر بنا به ضرورت. زن در کارهای مخصوص به خود، می‌تواند بسیار بهتر از مرد عمل كند.

اين ديدگاه اسلام درباره نقش زن است. از نظر اسلام، نمی‌توان زن و مرد را كاملاً مساوي دانست و انتظار داشت هر كاري كه مردان انجام می‌دهند، زنان نیز انجام دهند. زنان شرایط ویژه‌ای همچون بارداری و تربيت فرزند دارند. امروزه متأسفانه در غرب، اهمیت تربيت فرزند فراموش شده و این امر به مهدكودك‌ها سپرده شده است. از نظر اسلام، زن نقیصه‌ای ندارد؛ بلکه اهمیت و نقش مهم او، بیشتر در خانواده و كمتر وارد شدن به امور اجتماعی است. در خصوص نگاه اسلام به زن، باید به‌طور ویژه به اين مسئله توجه كرد كه اسلام در شرايطي برای زن حق مالكيت در كل اموالش قائل شد كه مردان دخترانشان را مي‌كشتند و حاضر نبودند زن را تحمل كنند و او را همچون برده خود می‌دانستند. اسلام در آن دوره، چنین قوانينی در حمایت از زن آورد.

از سوی دیگر، از نظر اسلام، زن در خانواده وظيفه آشپزی، لباسشویی و حتی شیر دادن به نوزاد را ندارد و می‌تواند در قبال آنها از مرد پول بخواهد. این در حالی است که در ادیان دیگر، به زنان اهمیت داده نمی‌شد. برای نمونه، در دین يهود، مردان زنان را در ایام عادات ماهیانه از خانه بيرون مي‌كردند و آنان را نجس می‌دانستند و اصلاً حاضر نبودند با آنها بنشينند. اما در اسلام، چنین نگاهی به زن وجود ندارد. اسلام این دوره‌های ماهیانه را امری طبيعي و فيزيولوژيک برای زن می‌داند كه نه موجب نجاست او می‌شود و نه موجب طرد او از اجتماع. بنابراین، در وضع قوانين، باید اين جنبه‌ها را نیز در نظر گرفت.

در زمینه قضاوت نیز اسلام زنان را از این امر منع کرده است؛ براي اينكه زن احساسات لطيفی دارد. به همین دلیل، ممکن است در مقام اقامه عدل و حق، در مواردی این لطافت مانع از این شود که عدالت را اجرا كند. ازاین‌رو ترجيح داده شده است كه زن قاضي نشود.

دیدگاه اسلام درباره ازدواج و تجرد

سوال نماینده کشیش‌ها: از نظر اسلام، آزادي شخصي تا چه اندازه قابل قبول است. مثلاً آیا زن می‌تواند ازدواج نکند و فقط بخواهد کار کند؟ و يا مردي نخواهد مسئولیت خانواده‌ای را بر عهده بگیرد و ازدواج نکند؟

پاسخ آیت‌الله علوی بروجردی: اسلام ازدواج را واجب نکرده؛ بلکه بسیار به آن تشويق کرده است. اسلام ازدواج را بر مجرد ماندن بسیار ترجيح داده است؛ چراکه اجتماع متوقف بر خانواده است و خانواده نیز متوقف بر ازدواج زن و مرد است. اما اگر مردی نخواهد ازدواج کند، نمی‌توان او را مجبور کرد؛ چنان‌که حضرت عيسي ـ علیه‌السلام ـ ازدواج نكردند و در عین حال قرآن از ایشان با تعبیر « سَيِّدًا وَ حَصُورًا وَ نَبِيّا مِنَ الصّالِحينَ [5]»، تعريف و تمجید کرده است. زن هم اگر بخواهد، می‌تواند ازدواج نكند و كار كند.

در زمینه حقوق زن در ایران، توجه به این نکته لازم است که  امروز زن و مرد، هر دو حق رأي دارند و مي‌توانند نظامی را كه بر آنها مسلط است، تعيين كنند. زنان حق كار كردن دارند و کسی آنها را از کسب درآمد منع نمی‌کند. اتفاقاً به دلیل مهر مادرانه‌ای که در زن وجود دارد، شغل معلمي براي او بسیار توصیه می‌شود.

در اسلام زنان قدیسه‌اي همچون فاطمه زهرا و زينب كبري ـ سلام‌الله‌علیهما‌ـ هستند كه كه يك‌تنه در كارهاي اجتماعي شركت كردند و حتی حكومت وقت را به استيضاح كشيدند. اگر خطبه زينب كبري در مسجد کوفه و مجلس یزید نبود، اصلاً قصه كربلا عقيم مي‌ماند. زنان بسیاری بودند تاريخ اسلام را تغيير دادند. نقش تربیتی زن در اسلام بسیار اهمیت دارد. حضرت فاطمه زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ بهترین نمونه زنانی است که در این زمینه بسیار موفق بوده است. تربیت فرزندانی همچون امام حسن، امام حسین، زینب کبری و ام‌کلثوم ـ‌علیهم‌السلام‌ـ از آن حضرت، الگوی خوبی برای زنان مسلمان ساخته است.

هم‌جنس‌گرایی، تهدیدی برای کانون خانواده

امروزه اجتماع بدون شراكت زنان در امور اداري نمي‌چرخد و نمي‌توان گفت زنان مثل گذشته فقط خانه‌دار باشند؛ اما آنچه از نظر اسلام اهمیت دارد این است که اساس خانواده محفوظ باشد. متأسفانه ما امروزه در زمینه حفظ خانواده مشكل داريم. پدیده هم‌جنس‌گرايي و ترویج آن در عصر حاضر، تهدیدی جدی برای کانون خانواده به شمار می‌رود. ما شنیده‌ایم که در برخی از کلیساها، هم‌جنس‌گرایان نیز حکم کشیشی دریافت کرده‌اند. آیا این تحريفي براي مسیحیت نیست؟ کلیسا این مسئله را چگونه توجيه مي‌كند؟ ازدواج دو مرد یا دو زن با یکدیگر، چگونه با اساس خلقت و بقاي اجتماع سازگاری می‌یابد؟

نکته دیگر اینکه سازمان‌های حقوق بشر، براي حفظ حقوق انسان‌ها در كشورهاي مختلف و در مقابل حكومت‌ها بسیار خوب و مفیدند؛ اما باید توجه داشته باشيم كه ادیان الهی، همچون مسیحیت و اسلام، ارزش‌هاي اصیلی را از ناحیه خداوند آورده‌اند. ما در تقابل بین سازمان‌های حقوق بشر با این ارزش‌های الهي، نباید به‌سرعت معامله كنيم و با تصميم‌گيري چند نفر در سازمان ملل، از حقوق الهی کوتاه بیاییم. از نظر سازمان‌های حقوق بشر، انسان آزاد است که با هر کسی ازدواج کند؛ چه با زن، چه با مرد. آيا ارزش‌هاي الهي در آیین مسيحيت یا یهود چنین اجازه‌ای به شما مي‌دهد؟

به هر حال، تفكرات اصیل الهي که از خدا رسيده است، بايد ارزش داشته باشد. در مواردی که حقوق بشر و آزادي انسان‌ها با این ارزش‌ها مخالف باشند، ما در مقابل آنها می‌ایستیم. شما روحانیون و دین‌داران مسیحی، چقدر در مقابل آنان مي‌ايستيد و چه واکنشی در برابر آنها از خود نشان می‌دهید؟

پاسخ نماینده کشیش‌ها: ما نیز با شما درباره اهمیت خانواده و نقش آن در جامعه هم‌عقيده‌ايم و معتقدیم که خانواده به‌عنوان يك واحد اجتماعی، پایه و اساس يك جامعه را تشکیل می‌دهد؛ اما اينکه خانواده در چه قالبی شکل می‌گیرد، مي‌تواند مختلف باشد. در آلمان، طبق قانون هر كس می‌تواند طبق نظر شخصي خود به هر صورتی که می‌خواهد زندگی کند و قانون نیز از او حمایت می‌کند.

نحوه زندگي کشیش‌ها نیز بايد به تأیید سران كليسايشان برسد. اگر ایشان شیوه زندگی کشیش‌ها را قبول كنند، آنها می‌توانند آن گونه که مي‌خواهند، زندگي كنند.

هم‌فکری ادیان الهی در عرضه تعالیم دینی به نسل جوان

آیت‌الله علوی بروجردی: ما و شما بايد در حفظ دین و عقاید جوانانمان تلاش كنيم. بايد به پرسش‌های دینی دانشجویان پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای بدهيم. شما به‌عنوان مسيحيت عقايدي را عرضه كنيد كه بتوانيد از آن دفاع كنيد؛ ما هم به‌عنوان اسلام بايد عقايدي را عرضه كنيم كه بتوانيم از آن دفاع كنيم. ادیان الهی، یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت، اشتراکات و اختلافاتي با هم دارند. بنابراین بايد دانشمندان و صاحب‌نظران هر یک از آنها با تکیه بر اشتراکات با یکدیگر هم‌فكري و همكاري کنند تا ببینند چه چیزهایی را به جوانان عرضه کنند تا آنان از دين و مذهب دور نشوند و به سراغ مكاتب غيرالهي نروند.

نماینده کشیش‌ها: ما از شما بسیار سپاسگذاریم و خوشحالیم که گفت‌وگوی بين مسيحيت و اسلام، آن‌قدر براي جناب‌عالي مهم است كه حاضر شدید در اين روز بزرگ ( عید غدیر) ـ كه يكي از اعياد بزرگ شماست ـ بيش از دو ساعت از وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.

ما در شهر خودمان در آلمان مؤسسه‌اي داریم به نام «پرسا» که سعی دارد پلی بين مسيحيت و اسلام برقرار کند. اسطوره پل به اين معناست كه ما آن را راهي مي‌دانیم كه بين دو ستون مسيحيت و اسلام قرار دارد. اين دو در بعضي از جهات مختلف‌اند که به‌وسیله اين پل با یکدیگر ارتباط می‌یابند. اين همان چيزي است كه ما امشب در این گفت‌وگو تجربه كردیم و برای ما بسيار باارزش است.

ما درباره بسیاری دیگر از مسائل نیز می‌توانیم با هم همكاري داشته باشیم و امیدواریم که اين نشست‌ها و گفت‌وگوها بيشتر شود. ازاین‌رو از جناب‌عالي و مؤسسات شما دعوت مي‌كنیم در صورتی كه علاقه‌مند باشید، به شهر ما تشريف بياورید اين نشست‌ها و صحبت‌ها ادامه پيدا كند.

آیت‌الله علوی بروجردی: بنده هم براي اين گفت‌وگوها ارزش زيادي قائل هستم. من سفرهاي متعددي به آلمان داشتم و با زندگي در آنجا از نزديك آشنا هستم. ما مردم آلمان را بسیار مؤدب و اهل منطق و برخوردار از تمدن اصيل و طولاني تشخيص داديم. روابط ایران و آلمان نیز در طول تاريخ، همیشه روابط حسنه‌اي بوده است و مشکلاتی که ما در روابط خود با کشورهای انگليس و آمريكا و حتی فرانسه داشتیم، با آلمان نداشتيم

بنده از اينكه آقايان چنین هدفی را در پيش گرفته‌اند، بسیار خوشحالم و امیدوارم بتوانم خدمت شما برسم و این نشست‌ها و گفت‌گوها را در آنجا ادامه دهيم و به نتايج مطلوبی برسیم. ان‌شاء‌الله.



.[1] سوره بقره، آيه256.

.[2] سوره مائده، آيه8.

.[3] سوره فرقان، آيه72.

[4]. در اين رابطه روايات بسياري از معصومين(عليهم السلام) به ما رسيده است، چنان‌که از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آلهنقل شده که فرمودند: «الایمان قید الفتک. من اَمِنَ رجلاً علی دمه فقتل، فأنا من القاتل بری‌ء و ان کان المقتول کافرا»؛  ایمان بازدارنده از ترور است. هر کس فردی را از ریختن خونش امان دهد، اما او را بکشد من از آن قاتل بیزارم، هرچند کشته شده کافر باشد. (السید شریف المرتضى علم‌الهدى، تنزیه الانبیاء تهران، مدرسه عالى شهید مطهرى، 1381، ص 176).

بنابراین ترور، فتک یا خشونت غیرقانونی مخالف با مقتضیات ایمان و پای‌بندی به شریعت الهی است؛ چنان‌که در حدیث معتبر آمده است: ابوصباح کنانی به امام صادق (علیه‌السلام) می‌گوید: همسایه‌ای داریم که نسبت به امیرالمومنین (علیه‌السلام) بدگویی می‌کند، اجازه قتل او را می‌دهید؟ حضرت فرمودند: آیا تو اهل این کار هستی؟ گفتم: به خدا قسم! اگر اجازه دهید در کمین او می‌نشینم؛ هنگامی که به دام افتاد، با شمشیر او را می‌کشم. حضرت فرمودند: ای ابوصباح، این کار «فتک» است و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از ترور نهی فرمودند. ای ابوصباح، قطعا اسلام قید (عامل محدودکننده) و مانع ترور و خشونت غير قانوني است. (محمّدبن یعقوب کلینى، الکافى تهران، دارالکتب الاسلامیه، بى‌تا، ج 7، ص 375 )

.[5] سوره آل عمران، آيه 39.

تصاویر
  • گفتگوي آيت الله علوي بروجردي با هيئتي از كشيشان آلماني
  • گفتگوي آيت الله علوي بروجردي با هيئتي از كشيشان آلماني
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان