آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی در گفتگو با خبرگزاری حوزه با اشاره به نقش امام مجتبی(ع) در حفظ اسلام ناب محمدی(ص) و مظلومیت آن امام همام، بیان داشت: امام مجتبي(ع) در تاريخ تشیع، مظلوم بوده و اين مظلوميت تا امروز نیز وجود دارد؛ به طوری که در تاریخ امامان معصوم(ع)، يكي از بدترين دورانها، زمان امام مجتبي(ع) است که دوران بسیار عجيب و غريبی است.
وی ادامه داد: از سویی دیگر، تاریخ شهادت آن امام همام نیز آن گونه كه در بين مردم مشهور است، 28 صفر و مصادف با رحلت حضرت رسول(ص) بوده و در سايه شخصیت ایشان قرار دارد و در بقیه ایام نیز ذكري از امام مجتبي(ع) نیست.
غربت بقیع
استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: زیارتگاه مقدس آن حضرت نیز مملو از غربت است و بر خلاف بارگاه نورانی وجود مقدس علي بن موسي رضا(ع)، دارای مظلومیتی دو چندان است.
مظلومیتی مضاعف
وی به مسئله صلح امام حسن(ع) نیز اشاره کرد و گفت: مسئله ديگر در باب مظلوميت امام، قضیه صلح ایشان و انعکاس آن در نزد مردم است؛ به طوری که حتی امروزه نیز برخی از محققان نتوانستهاند حق پژوهش در مسئله صلح امام را ادا کنند؛ بلکه گاه، سخن در این مقوله، سبب تشكيك بیشتر شده است.
آیت الله علوی بروجردی ادامه داد: انسانها، دوستدار شجاعت و شهامت هستند و اين امر سبب شده تا ما نسبت به درك مقام سيدالشهدا(ع)مشكلی نداشته باشيم. لذا سخنان اباعبدالله(ع) و "هيهات منا الذله" گفتنها و بعد هم مظلومانه قرباني شدن ایشان و فرزندان و اصحابشان، تصور و احساس شجاعت را در انسان برمیانگیزد و شهامت، حريت و آزادگي آن حضرت برای همگان درس آموز شده است و همه سعي ميكنند که به ایشان تأسي كنند.
تلقی اشتباه از صلح امام حسن(ع)
وی با بیان این که اسوه نمونه و كامل دیگر، وجود مقدس زينب كبري(س) است. همچنین، خطبه امام سجاد(ع) در كوفه و شام بسیار هیجان آور و غرور آفرین است، افزود: درك مقامات اين بزرگواران براي انسان راحتتر است؛ اما آنچه درک آن براي مردم سخت است، صلح امام مجتبي(ع) با معاويه است که در نظر مردم به نوعی سازش تلقي شده؛ به طوری که تصور می کنند که امام مجتبي(ع) با اختيار كامل، خلافت را به معاويه واگذار كردند و خانه نشين شدند! درک اين مسئله فقط براي ما سخت نيست؛ بلکه بزرگاني از اصحاب، خدمت امام حسن(ع) آمدند و رو به روي ایشان ايستادند و آن حضرت را با کلماتی مانند يا "مذل المؤمنين" خطاب میکردند!!!؛ حتی فردی مثل جابری که در بين مردم مقام بلندی داشته و از صحابه پيغمبر(ص) است هم به امام(ع) اشکال کرد که چرا صلح کرده است؟ به طوری که امام در همان جلسه به ایشان میفرمایند اگر رسول اكرم(ص)كار من را تاييد كند، چه مي گويي؟ گفت من تابع هستم. وجود مقدس رسول اكرم(ص) ظاهر شدند و مجددا همان حدیث معروف را فرمودند "الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا". این مطالب در مقام تعبد براي ما كافي است؛ اما براي مردم هضم اين مطلب، مسئله مهمي است و متاسفانه كمتر به آن پرداخته شده است.
صلحی روشن تر از آفتاب
آیت الله علوی بروجردی اضافه کرد: عصر امام مجتبي(ع)، دورهای خاص از نظر زماني است، و این دوران تاریخی بايد دقيقاً تحقیق و بررسي شود؛ زیرا حركتي كه آن حضرت انجام داده، همان حركتي است كه بعدها امام باقر(ع) درباره آن فرمودند «والله الذي صنعه الحسن بن علي علیه السلام كان خيرا لهذه الأمة مما طلعت عليه الشمس / به خدا سوگند، کاری که امام حسن(ع) به نام صلح انجام دادند، از آنچه آفتاب بر آن میتابد، بهتر بود».
این استاد حوزه با طرح این سئوال اصلی که صلح امام حسن(ع) در چه شرايطي رخ داده است؟، ابراز داشت: در پاسخ باید گفت که چون زمان امام(ع)، زماني است كه دوران خلافت اميرالمومنين(ع) سپری شده، برای این تحقیق باید به دوران حضرت علی(ع) بازگردیم.
تعارضات نصب خلیفه پس از پیغمبر
وی با اشاره به این که امروزه هنوز هم اين سوال و چالش در اشکال گوناگون درباره نصب خلیفه بعد از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) باقی است، افزود: آن زمانی که مردم، علي بن ابي طالب(ع) را خانه نشين کردند، در ابتدا، اهل حل و عقد جمع شدند و با اجماع، خلیفه را تعيين كردند. بعدا گفتند که اجماع نميخواهد، نصب از سوی خلیفه قبلی هم كافي است و در مورد دومي اين كار را كردند. در مورد سومي هم شورا درست كردند و به هر صورتی كه بود خليفه را انتخاب كردند. در آخر نیز خود مردم سراغ علي بن ابي طالب(ع) رفتند و اصرار كردند تا آنجا که امام فرمودند«لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ ... لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا».
آیت الله علوی بروجردی ادامه داد: سرانجام امام(ع) با اصرار مردم و با اتمام حجت خودش، خلافت را به عهده گرفتند؛ در حالی که ميفرمودند من را رها كنيد؛ چرا که اگر از اول آمده بودید، مسئلهاي نبود، اما اینک، 25 سال است که تربيت غير اسلامي رواج یافته و مسير ديگري انتخاب شده که دیگر به راحتی صاف نخواهد شد.
جنگ دنیاطلبان علیه امیرالمومنین(ع)
استاد حوزه علمیه قم به دشمنی های مخالفان امام علی (ع) اشاره کرد و گفت: هنوز علي بن ابي طالب(ع) سر كار نیامده بود، که برخی از دنیاپرستان، جنگ هايي را براي رسیدن به مقام و پول علیه ایشان به راه انداختند. اما چرا این جنگ ها در زمان خلفاي سابق نبود؟!. ابتدا، جنگ جمل شروع شد و صحابه پيغمبر(ص) و همان كساني كه قبل از همه به خدمت علي بن ابي طالب(ع) رسیده بودند و اصرار كردند که به صحنه بياید، در مقابلش قيام كردند؛ یعنی طلحه و زبير و همسر پيغمبر که پيش مردم قدر و قيمتي داشتند، در رأس همه قرار گرفته و به عنوان خونخواهي عثمان قيام كردند. همان کسانی که روزی پيراهن پيغمبر(ص) را به سر انداخته و به مسجد آمدند و وا اسلاما، میگفتند که عثمان، اسلام را از بين برده، ولی حالا جنگ راه انداختند و خونخواه عثمان شدند تا انتقامش را از علي(ع) بگيرند!، در حالی که ایشان اصلا در این کار دخيل نبود و حتی امام مجتبي(ع) را فرستادند كه داخل خانه عثمان آب ببرد؛ به طوری که مسلمانانی كه آنجا ايستاده بودند، متعرض حسن بن علي(ع) شدند كه چرا براي اين كافر آب ميبرد.
شکوه مردم شام از ظلم معاویه
وی خاطرنشان کرد: جنگ جمل به راه افتاد و بسیاری از انسانها كشته شدند، ولی سرانجام جنگ تمام شد و آنها هم از بين رفتند؛ اما هنوز علي بن ابي طالب(ع) استراحتی نکرده بود که معاويه علم جنگ را برپا کرد و جنگ صفين را به راه انداخت؛ معاويهای که بر خلاف گزارشهای تاریخی، هیچ محبوبيتی در بین مردم نداشت؛ چرا که در تاريخ اسنادی وجود دارد که حاکی از آن است که مردم شام براي خلفاي قبل از علي(ع) نامه نوشتند که آنها را از ظلم معاويه نجات دهند.
خدعه و نیرنگ در جنگ صفین
وی یادآور شد: معاويه جنگ دوم را به نام جنگ صفين به راه انداخت، زمانی که كشتار در حال اتمام و علي (ع) در حال غلبه بود، با قصه حكميت، کار خود را به پیش برد؛ یعنی وقتي نوبت به حكميت رسيد، علي بن ابي طالب(ع) قبول نکرد، و فرمود "بالاي نيزهها فقط قرآن صامت است و انا كلام الله ناطق؛ یعنی قرآن ناطق اينجا ايستاده است و اين كاغذها قيمتي ندارد و اینها مکر و دام برای شماست"، ولی اصحاب قبول نكردند و گفتند بايد حكميتي كه معاويه پيشنهاد داده عملي شود. سپس، مردم، ابوموسي أشعري را پيشنهاد دادند و آنقدر اصرار کردند كه امام(ع) احساس خطر کرد كه اگر ابوموسی را به حكميت انتخاب نكند، همين اصحاب و ياراني كه جزء لشكرش هستند، با شمشيرهاي كشيده، به ایشان حمله خواهند کرد.
آیت الله علوی بروجردی ادامه داد: ابوموسي جزء همان افرادی بود كه در قضیه تنگه، ميخواستند پيغمبر(ص) را ترور كنند. اين شخص را به امیرالمومنین(ع) تحمیل کردند و بعد روي منبر نیزعلي(ع) را خلع کرد و از آن طرف، عمر بن عاص، معاويه را نصب کرد.
سخت ترین جنگ علی(ع)
وی تصریح کرد: جنگ صفین در واقع ريشه جنگ سوم با خوارج شد كه آن جنگ، از همه بدتر بود و خود علي بن ابي طالب علیه السلام شكوه و گلایه داشتند که اين جنگ براي ایشان، به عنوان يك فرد سياسي، بسیار امر سختی بود؛ زیرا مگر ميشود با افرادی كه تمام شب تا صبح را به مناجات و نماز ميگذرانند و پيشانيِ پينه بستهای دارند و روزها صائم هستند، جنگيد و آنها را كشت.
جنایات خوارج
آیت الله علوی بروجردی با بیان این که امام(ع) تا زمانی که خوارج دست به شمشير نزدند، کاری با آنان نداشت، اما زمانی که مردم بيدفاع و زن و بچه ها را ميكشتند، با آنها مقاتله کرد، اظهار داشت: آنها به هر شخصی که بر ميخوردند، به او میگفتند كه آیا علي بن ابي طالب(ع) از نظر تو مسلمان است يا كافر؟ اگر حاضر نبود كه بپذيرد علی(ع) كافر است، او و همه خانواده و حتی بچه داخل رحم مادر را میكشتند و آنها را پاره پاره میكردند. لذا وقتی امام(ع) ديدند که اينها قابل تحمل و كنترل نيستند، به آنها فرصت دادند تا اسلحه جمع کرده و نظام پيدا كنند و به جنگ با ایشان بیایند؟ كدام فرمانده سياسي اين كار را ميكند؟
دعوت خوارج به توبه
وی افزود: امام صبر كرد تا اینها برای جنگ سازماندهی شوند و در برخی روايات آمده که امام ده يا پانزده روز، اين لشكر را نگه داشتند و صبح و عصر برای آنها سخنراني کردند، تا برگردند و توبه كنند و بفهمند که اشتباه ميكنند، لذا يك عده كمي ماندند. در اين جنگ هم خوارج منكوب شدند و البته علي بن ابي طالب(ع) نیز قرباني اینها شد. امام(ع) در تدارك جنگ نهايي با معاويه است كه توسط خوارج به شهادت رسیدند؛ یعنی برنامه اين بود كه همه افراد، برای جنگ با معاویه مهيا شوند و حتي عدهاي هم طبق بعضي از روايات، به نخيله فرستاده شده و آماده حرکت بودند، که امام شهید شدند و امامت به امام مجتبي(ع) رسيد.
ادامه راه پدر
استاد حوزه علمیه قم اضافه کرد: امام مجتبی(ع) به طور طبيعي بايد ادامه دهنده راه پدر باشند، ولذا مصمم به ادامه جنگ با معاویه بودند و مردم نیز آمدند و بيعت كردند؛ اما آرام آرام، شایعات و زمزمههایی از درون مسلمانان بلند شد و گفتند که به چه دلیلی ما بايد هر روز با هم بجنگيم؛ در حالی که ميتوانيم با صلح كنار هم باشيم!!!
وی افزود: از طرفي نفرت و بيزاري از جنگ در میان مردم پدید آمد و سم پاشي های معاویه موثر واقع شد، ولذا امام مجتبي(ع) مورد هجمه قرار گرفتند که چرا قصد جنگ دارد؟
خیانت فرماندهان!
آیت الله علوی بروجردی خاطرنشان کرد: البته، امام مجتبی(ع) در اثر اصرار برخی دیگر از یاران خود حركت ميكند و به نخيله میرسد كه متأسفانه حركت هاي خائنانه شروع ميشود؛ یعنی در حالی که امام(ع)، افراد موجه را به عنوان فرمانده لشكر در بين مسلمانان تعيين ميكنند، ولی معلوم ميشود آن فرماندهان نیز شبانه فرار كرده و به سمت معاويه پناهنده شدهاند و امام(ع) در اين شرايط واقع مي شود.
نامه های خیانت آمیز!!!
این استاد حوزه یادآور شد: از طرف دیگر، نامهنگاري یاران خائن امام(ع) براي معاويه شروع ميشود و معاويه نیز برخی از نامهها را خدمت امام مجتبی(ع) فرستاد. مضمون یکی از نامه ها این بود كه اگر معاویه به آنان پول بدهد، آنها نیز امام حسن(ع) را دست بسته به نزد او میبرند!!!؛ اينها اصحاب امام(ع) بودند!!! بنابراین، امام اگر می خواست به جنگ معاويه برود، پشت سرش خالي بود. چون افراد در ظاهر اظهار اشتياق ميكردند و وفادار بودند، اما در عمل صادق نبودند!!!. با این اوضاع و احوال امام مجتبي(ع) در چه بايد می کرد؟ وظيفه امام چه بود؟
سرکوب خواسته معاویه
وی تصریح کرد: در این وضعیت اگر جنگی واقع ميشد و امام مجتبي(ع) هم جلو مي رفت، همگی و حتی خود امام و سيدالشهدا(ع) هم كشته ميشدند و معاويه نیز همين را ميخواست؛ در حالی که امام مأمور به حفظ اسلام است و باید اين تفكر و اين خط باقي بماند.
آیت الله علوی بروجردی تاکید کرد: صلح امام حسن(ع) به معناي سازش، كنار آمدن و رفيق شدن با معاویه نيست، بلکه پيامي را به مردم رساند، همان پيامي كه اميرالمومنين(ع) ميفرمود "هر كسي كه تحمل عدل را ندارد، تحمل ظلم را نیز به طريق اولي نخواهد داشت"؛ یعنی حال که شما با معاويه نامهنگاري و خيانت ميكنيد که از جنگ خسته شدهايد، پس مزه ظلم را بچشيد و بدانيد که اگر معاويه باشد، نه پيغمبر ميماند و نه خدا.
بستر سازی نهضت ها
وی با یادآوری این مطلب که صلح امام مجتبي(ع) زمینه ساز نهضت هاي بعدي عليه بني اميه بود، گفت: زمينه قيام سيدالشهدا(ع) به واسطه امام مجتبي(ع) شروع شد، یعنی مردم ظلم را احساس كردند و ديدند که قصه معاويه فقط خلافت نيست؛ به طوری که بعد از صلح با امام حسن(ع) به مدينه آمد و علنا به مردم گفت که من با حسن بن علي(ع) جنگ نكردم كه شما نماز بخوانيد یا روزه بگيريد، بلکه ميخواستيم حاكميت داشته باشم كه به آن رسيديم!
نتیجه صلح
استاد حوزه علمیه قم در پایان با اشاره به دستاورد مهم صلح امام مجتبی(ع)، تصریح کرد: نتيجه صلح امام حسن(ع) این بود که خط علوی و تشیع در تاریخ ماند.
انتهای پیام