بسم الله الرحمن الرحیم
امام سجاد صلواتاللّهوسلامهعلیه در كلام نوراني و فرمايشي فرمودند:
فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ. اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّي إِلَّا أَصْلَحْتَهَا، وَ لَا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا، وَ لَا أُكْرُومَةً فِيَّ نَاقِصَةً إِلَّا أَتْمَمْتَهَا.
درخواست طول عمر برای اطاعت خدایتعالی
در اين كلمات شریف، وجود مقدس امام سجاد علیه السلام ابتدا از خداوند عالم تقاضا ميكنند: "وَ مَتِّعْنِي بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لَا أَزِيغُ عَنْهَا، وَ نِيَّةِ رُشْدٍ لَا أَشُكُّ فِيهَا"
بعد حضرت ميفرمايند: " وَ عَمِّرْنِي " عمر من را طولاني كن، "مَا كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِك" خدایا اگر همه عمر من در طاعت تو صرف بشود و در خدمت اطاعت تو قرار بگیرد، عمر من را اضافه كن.
فوائد عمر طولانی:
الف. بهرهبرداری بیشتر برای آخرت
چون هر مقدار عمر اضافه شود، فرصتهایی كه انسان از آن برای فایده و سود بیشتر بهرهبرداري ميكند زیادتر میشود. اگر قيمت يك جنس بالا باشد و در حال تمام شدن است تاجري كه اين كالا را در اختيار دارد برای فروش دوست دارد تا وقتی این کالا در دست او هست زمان طولاني شود تا فرصت بهرهبرداری او طولانیتر شود. عمر ما این چنین سرمايهاي براي اهل طاعت و توجه و كسانيكه حقایق را در ميیابند، و برای آنها يك كسب است. به هرحال اهل كسب هستيم حالا معنا را نسبت به مقامات بزرگان تنزل ميدهيم. این دنیا فرصتي است که هر مقدار اينجا بهره بیشتر ببرد در جهان ديگر سود بيشتری نصيب انسان ميشود انسان با کسی معامله میکند که میفرماید: " من جاء بالحسنة فله عشر امثالها[1] " ميفرمايند: سود را ده برابر ميكند. در هیچ کجا سود ده برابری نداریم. سود وقتی که دو برابر میشود، اقراض بلند مدت می شود و در دنیا این چنین سودی نداریم. اما در دنیا اين فرصت در اختيار ما هست و ممكن است تنبّه و آگاهی پيدا شود و ارزشمندتر این که در این طول عمر انسان تجربه و فهم به دست می آورد و انشاءاللّه صفات كمال را كسب كند.
ب. رسوخ صفات کمالیه در نفس
و هرمقدار عمر طولاني شود رسوخ اين صفات كمال و فضائل در نفس انسان بيشتر شده و حالت ملكه بودنش قويتر ميشود و اين انسان وقتي عبادت ميكند، عبادت كسي است كه كبر و حسد ندارد و سوء ظن به برادر مؤمن خود ندارد، عبادت کسی که صفات کمالیه دارد با کسی که صفات کمالیه ندارد فرق دارد و لذا هر چقدر عمرطولاني شود هم زمینه براي اطاعت فراهم میشود و هم امكان بیشتری برای بهرهبرداری بيشتر از اين اعمال فراهم ميشود.
ج. کاهش علاقه به دنیا
تا وقتی انسان بچه است بعد نوجوان و جوان می شود علاقه به دنيا تا يک حدي در او هست و وقتي پير ميشود و از هر طرف ضايعه و نقص میبیند و سلامت او كاسته ميشود، بهطور عادی علاقهاش به دنيا و به افراد و نزدیکانش يك قدري متعادل ميشود. درجوانی انسان نسبت به بچههایش حالت شيفتگي فوق العادهای دارد كوچكترين حادثهاي برای آنها پيش بياید انسان ممکن است از دست برود، اما كم كم وقتی بچهها بزرگ ميشوند، زن و بچه پيدا ميكنند، سال به سال احوال بابا را نميپرسند، احوال مادر را نميپرسند كاري به كار آنها ندارند، انسان ميفهمد دلبستگيها بيخود بوده است.
د. تکیه نکردن به غیر خدا
با گذشت روزگار متوجه ميشود حتی رفاقتها هم بالا و پایین دارد. حتی تغییر اوضاع آب و هوا هم میتواند خیلی چیزها را تغییر بدهد. گاه پول در حسابهای بانکی هم تحت تاثیر سیاست دولت قرار گرفته و کم یا زیاد میشود مثلا قيمت دلار سه برابر میشود این فرد در خانه خود هست و سرمایهاش در بانک محفوظ است و بدون این که بخواهد حرکتی کند کلی سود کرده و یا رکود پیدا میشود و این فرد قدرت خريدش يكسوم میشود اینجا است که میبیند به هیچ چیز نمیشود دل بست. قيمت زمين تا ديروز متري ده ميليون تومان بوده ولی امروز یک ميليون تومان هم ارزش ندارد. اينها واقعياتی است که در اثر طول عمر و تجربه براي انسان روشن میشود و طول عمر این فایده را دارد که علاقه انسان به همه چیزهایی که فکر میکرد میتواند روی آنها حساب کند کم میشود و متوجه میشود که نمیتواند روی زن و فرزند و شغل و مقام و موقعیت و رفیق و پولش حساب کند. می فهمد این موقعیتی که بین مردم دارد زنده باد و مرده باد برای او می گویند ممکن است بلافاصله با يک حادثهاي تغییر کند ولو هيچ تقصيري هم انسان نداشته باشد اما مردم نميفهمند يك مرتبه ورق برميگردد و درخانه شما جمع ميشوند كه درخانه را آتش بزنند اينها واقعيت است و باید ببینیم میخواهیم دل به چه چیزی ببندیم.
ھ. آمادگی انسان برای ملاقات با خدا
اگر انسان مسير صحيحي را طي كند بينش صحيحي و شعور داشته باشد و بفهمد و درك کند برای ملاقات با خدا و زندگی در جهان دیگر، دائما خودش را در مسير عمر طولاني جمع و جور و تهذيب ميكند.
و. عدم ابتلاء به غرور
حتی افرادی مثل ما دچار غرور میشویم که بله ما زحمت كشيديم درس خوانديم،مطالعه كرديم، كتاب نوشتيم، همه اينها درست است اما باید حواسمان جمع باشد که ممکن است یک لحظه همه چیز از بین برود. مثلا هنوز نفهمیدند که آلزايمر از كجا پيدا ميشود؟ رگها به سلولهای مغزی خونرسانی میکنند اما چطور میشود که ارتباط بین سلولها از بین میرود و يك مرتبه همه چیز فراموش ميشود؟! اين فرد ديروز مجتهد بوده ولی امروز بايد افعال خودش را از ديگري كه شايد دیروز او را مجتهد نمیدانسته تقلید کند. اين يك واقعيت است و ما اينجور ضعيف هستيم به چه چیزی میخواهیم دل ببندیم؟! و در این دنیا رکن وثیقی هم وجود ندارد که به آن تکیه کنیم. پول، خانواده، روابط خانوادگی، علم، روابط اجتماعی، همه اينها در معرض آسيب هستند و بالا و پايين دارد.
آدم بصير از حوادث عبرت میگیرد
آدم بصير از اين حوادث عبرت میگیرد. یکسوم قرآن کریم داستان گذشتگان است و تکیه میکند که ما قصه گذشتگان را برای شما میگوییم كه مثلا موسي یا عيسي چه كردهاند براي عبرت شماست. شما تجربه عمر خود را دارید ما هم تجربه گذشتگان را برای شما بیان میکنیم تا شما عبرت بگیرید.
عمر ما در اختیار طاعت خدا باشد
امام سجاد ميفرمايند: "عَمِّرني" اگر اينجوري هست که من در طول عمر با تجربهای که پیدا میکنم اطاعتم از خدا بیشتر میشود، عمر مرا طولانی کن. "وَ عَمِّرْنِي كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِك" بِذْلَةً از بذل ميآید، يعني عمر من در اختيار طاعت تو باشد. عمر طولاني باشد، صفات كمال هم در نفس من رسوخ كرده و عبادت من خالصتر شده باشد و تكيه من به آن جهاتي كه تكيهگاه واقعي نيست، كمتر شده باشد. و اين فرصتي است براي اندوختن، براي زندگی در جهان دیگر.
عمر ما مرتع شیطان نباشد
امام سجاد ميفرمايند: " فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ " يعني اگر عمر من ميخواهد مرتع شيطان باشد، مرا از این دنیا بِبَر.
اكثر اوقات انسان روالی که در قبل گفتم را ندارد يعني عمر طولاني شده اما صفات کمالیه در او رسوخ نکرده بلکه رذائل در نفس او رسوخ كرده است. حالات افراد بزرگ را نگاه کنید.
مثالی برای مرتع شیطان بودن
مثلا احوالات استالين، آدم قدرتمندي بود، نصف كره زمين كه اتحاد شوروي آن زمان بود تحت سلطه او بود وقتی عمرش به انتها رسيد عصبانيت و لجبازي و حرص و غرورش بيشتر شده بود،كار به جايي رسيد كه بعد از جنگ جهاني دوم شروع كرد به تصفيه. يعني آن كسانيكه مورد قبول و مورد اعتمادش در داخل حزب كمونيسم بودند و او احتمال مخالفت آنها را ميداد، از بين ميبرد. این کشتار تصفیهای بالغ بر میلیونها نفر شد. يعني روزهاي آخر عمرش حتي نزديكترين دوستانش كه اينها يار و ياور او در عصر انقلاب اكتبر بودند، همه را ازبين برد. حرص این جور است. وقتي میدان به حرص داده می شود حد و مرز ندارد. فرد برای حفظ مقامش و طولانی شدن زمان قدرتش هر خلاف شرعی را انجام می دهد، هر دروغی را میگوید تا در اين مقام بماند.
طولانی شدن عمر باید باعث کسب فضائل بشود
امام سجاد ميفرمايند: "بذلة في طاعتك" اگر طولانی شدن عمر انسان باعث كسب فضائل و رسوخ بیشتر آنها در نفس انسان بشود، مانند آن آقایی كه می گفت غيبت را گفتيم حرام و دوست داشتيم بنشينيم غيبت كنيم از هركسي بگوییم اما خود را جمع و جور كرديم تا در مجالس غيبت ننشینيم، سعي كرديم غيبت هم نكنيم، كم كم اصلا ملكهاي برایم شد که وقتی کسی غیبت میکرد، حالمان بد میشد زبان به غيبت نمیچرخید. اگر انسان مواظبت کند و حواسش جمع باشد این گونه صفات خوب در نفس رسوخ میکند. امان از آن وقتي كه رذايل در نفس انسان رسوخ کند حتي از نظر دنيايي هم انسان را به باد میدهد. نادر را محافظانش كشتند، آغا محمدخان قاجار همينجور بود. يعني همين حرص و آز و ظلم باعث نابودي دنيايي آنها شد.
مرگ خبر نمیدهد
حضرت سجاد علیهالسلام میفرمایند اگر عمر طولانی سبب شود که رذائل در من رسوخ کند حرصم بيشتر شود، مرا از این دنیا بِبَر.
گاه فردی عمرش از هشاد سال و نود سال گذشته غرق در پول و معامله و بالا و پايين كردن هست، میگوید الان خمسم را حساب نمیکنم، بگذار این معامله را هم بکنم، پولم به این حد برسد. یا مثلا این چندتا را هم بفروشم و به ايدهآل خودش برسد و بعد بیاید حساب و کتاب مالش را بکند. اما این فرصت برایش پيش نيامد در همان حالتی که بود از دنیا رفت. اینها خیال میکنند مرگ اول صدا میزند بعد خبر میدهد که من دارم میآیم و بعد میآید. اما این خبرها نیست پير یا جوان باشد، یک لحظه است، شب ميخوابد صبح بلند نميشود، در حال امضای معامله دستش روي كاغذ است سكته ميكند میافتد و سنگكوب ميكند، امراضي داريم که علتش را پزشكي قانوني هم نميتواند تشخيص بدهد، میگویند سنگكوب كرده است. ايست قلبي كرد که این ايست قلبي هم عامل دارد. همينجوري قلب ايست نميكند، گاهي هم يك امراض صعب العلاج است در بستر ميافتد از همه چيز زندگي محروم میشود به طوری که خدا خدا ميكند تا بمیرد، به قول ما مرگ برایش عروسي است.
غضب خدا خیلی خطرناک است
امام سجاد ميفرمايند: "فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشّيْطَانِ. اگر عمر من میخواهد مرتع برای شیطان باشد، طول عمر پيدا بكنم و صفات و رذايل اخلاقي در من غلبه پيدا كند تازه بستر براي شيطان مهيا میشود، " فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ " اگر میخواهد این جور بشود من را از این دنیا بِبَر، " فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ ". من را از این دنیا بِبَر تا در اثر غفلتی که برای من در طول عمر پیدا میشود دچار غضب تو نشوم. گاهي از اوقات غضب خدا خيلي خطرناك است يعني خدا انسان را به حال خودش رها ميكند، وقتي در انحراف افتاده است خدا غضب میکند و او را رها میکند تا در گناهش رشد کند و گناهش بیشتر بشود. " انما نملي لهم ليزدادوا اثما[2] " اين تعبير خداست. اصلاً به آنها مهلت ميدهيم براي اينكه گردنكشي آنها بيشتر بشود. وجود مقدس امام سجاد صلواتاللّهوسلامهعليه ازخدا درخواست میکند و ما هم مسألت كنيم كه خدايا اگر میخواهی عمر ما را طولاني كني و عمر ما مرتع شيطان باشد نصيب ما نكن. بلكه عمري را نصيب ما كن كه به فرمایش وجود مقدس امام سجاد صلواتاللّهوسلامهعليه "بذلة في طاعتك" باشد.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته.