بیانات حضرت آیتالله علوی بروجردی حفظهالله در دیدار با حجت الاسلام والمسلمین اسکندری رئیس اداره اوقاف استان قم
بسم الله الرحمن الرحيم
از قدیم الایام، قم از نظر وقف از شهرهای ممتاز بوده است. همچنین قم از مراکز مهم شیعه و مرکز پناه اهلبیت علیهمالسلام بوده است. موقوفات فراوانی در این شهر وجود دارد. مشکلی که الان وجود دارد، وقف آن اهمیت و شایستگی لازم را در اذهان مردم ندارد. یعنی الان با کسانی مواجه میشویم که اهل خیر هستند اما میخواهند کاری کنند که وقفشان دست اوقاف نیفتد. مثلاً میخواهند مؤسسهای یا کارهایی مثل این را تأسیس کنند. حالا با آنهایی که بخواهند از این راه کاسبی بکنند کار نداریم، اما کسانی هم هستند که به فکر تأسیس مؤسسهای جدا از اوقاف هستند.
موضع آیتالله بروجردی قدس سره درباره وقف
رضاخان که روی کار آمده بود و متصدی اوقاف شد. لذا بسیاری از مردم بروجرد برای فرار از اینکه موقوفاتشان دست حکومت نیفتد آمدند و زمینهای وقفی را به نام خودشان ثبت کردند، بعد هم گفتند ما که میدانیم این زمینها وقفی است، به بچههایمان وصیت میکنیم که اینها وقف است و مصارف وقف درست انجام شود. این افراد متدین هم بودند و نمیخواستند وقفیاتشان دست اوقاف بیفتد. آن زمان مرحوم آیتالله بروجردی قدس سره با این روش مخالفت کردند و فرمودند: موقوفات ثبت شود و حتی دست حکومت هم بیفتد بهتر است از اینکه اینگونه عمل کنید، چون با این کار به اصطلاح اثر وقف را ضایع میکنید. و عملاً بعد از گذشت مدتها وقف ضایع میشود. در خود بروجرد این اتفاق افتاد؛ آن افراد متدین بودند، بچههایشان هم متدین بودند، اما نوههایشان کمتر متدین بودند و لذا تمام این ثلثها و وقفها همه فروش رفت و از بین رفت و ضایع شد. اما همان کسانی که آن وقت با توجه به گفته آیتالله بروجردی قدس سره وقفیاتشان را ثبت کرده بودند، هرچند که آن زمان مصرف نمیشد یا قدری از آن را تصرف میکردند، باقیمانده آنها محفوظ ماند.
اوقاف؛ متولی اصلی موقوفات
بالاخره وقف سابقهای دارد و اینکه بهاصطلاح جایگاهی برای ثبت رسمی آن باشد، بسیار کار خوبی است. منتها مسئله این است که مردم اعتماد داشته باشند. مردم هم چیزی بیشتر از این نمیخواهند که دقیقاً همانطوری که شارع خواسته است -«الوقوف بحسب ما یوقفها اهلها»- وقفیاتشان در همان راهی که میخواهند و مقصودشان هست مصرف شود. حالا نوع وقفشان خوب یا بد، متصدی وقف حق تصرف ندارد. یک وقت هم این جهت پیش میآید که بخواهیم عوضش کنیم، هزار تا موضوع باید منتفی شده باشد تا حق چنین کاری داشته باشیم، مثل این موقوفاتی که در مشهد هست برای شمع روشنکردن و امثال اینها. یک فقیه باید بسیار مسئله را بالا و پایین کند تا بتواند آن را تغییر بدهد. لذا باید اعتماد مردم جلب شود. یکی از راههای جلب اعتماد مردم تحفظ بر موقوفات موجود است. الان به موقوفات موجود تعرض میشود. یعنی بر سر موقوفات درگیری وجود دارد و دادگاهی شدهاند. اوقاف باید در این مسائل حضور داشته باشد. یعنی در واقع اوقاف مثل متولی، خودش را صاحب کار بداند. گاهی اوقات مثلاً میگویند این مبلغ به این مصرف اختصاص پیدا کند، اما باید وجوه، منطبق با نظر واقف باشد. گاهی خود شما میدانید، اما مردم نمیدانند و این باید برای آنها توضیح داده شود مثلاً ما که الان داریم این کار را میکنیم از محل این وقف است.
ضرورت عمل به سفارش وقفکنندگان
مردم اگر اعتماد پیدا کنند، این فرهنگ هم رایج میشود. شخصی دلش میخواهد شب تاسوعا کمک کند و ما باید ملتزم به عمل به سفارش آن شخص باشیم. الان متأسفانه در نسل ما طوری شده است که دیگر میگویند ثلث مالت را وقف کن و وصیت کن! اینها از همان ابتدا یقین دارند که وقفشان خورده یا تصرف میشود و اوقاف کاری برای آن نمیکند. بسیاری هستند که دلشان میخواهد اثری باقی بگذارند. عدهای جمع شدهاند و مدرسه میسازند. این افراد حتی سراغ ما هم نمیآیند وجوهات شرعی هم نمیدهند یا وجوه میدهند و میگویند اگر در مدرسه برای بچهها یا در بیمارستان مصرف کنید، اجازه میدهیم، و الّا نه!
متأسفانه در زمانه ما به علت القای شبهاتی که شده است، یک حالت جدایی مدرسه از حوزه و طلبه پیدا شده است. الان افرادی هستند که علاقه دارند برای مدارس و بیمارستانها خرج کنند وما هم تشویقشان میکنیم، اما در سایه وقف این کار را انجام نمیدهند، بلکه در قالب مؤسسه میخواهند فعالیت کنند. بعد هم افرادی پیدا میشوند که این مؤسسه را یک وسیله کاسبی میکنند و میخواهند درآمد هم از آن داشته باشند؛ در نتیجه، از کار اصلی بازمیمانند. الان یک نمونه در مشهد داشتیم. درمانگاهی به نام آیتالله بروجردی قدس سره بود که فردی در زمان خود آیتالله بروجردی قدس سره آن را ساخته و وقفش کرده بود. ما تابلوی آن را میدیدیم و سروکاری هم نداشتیم. عدهای آمدند و به فکر توسعه این درمانگاه افتادند و گفتند آن را توسعه بدهیم. عدهای مغازه دادند، برخی خانه دادند و اینها به فکر افتادند که بیاییم مجموعه عظیمی درست کنیم که ساختمانهایش را بفروشیم. بعد یک عده سرمایهگذار آمدند و زمینهایی خریدند و مرکزی به نام آیتالله بروجردی قدس سره درست کردند که یکی از مصیبتهای ما هم همین است که ما هیچ دخلی در آن مرکز نداریم اما چون به نام آیتالله بروجردی قدس سره است، برای رفع گرفتاریهایشان سراغ ما میآیند. بعد گفتند خوب است که اصلش به صورت وقف باشد و ما سرقفلی این آپارتمانها را میفروشیم اما اجارهای که میماند صرف آن درمانگاه بشود. درمانگاه را هم خیلی بهتر از گذشته دارند میسازند؛ اما اینقدر این آقایان در این کاروکاسبی غرق شدند که دیگر نمیتوانند به آن هدف اصلی برسند! این مشکلات وجود دارد. درحالیکه اوقاف با تدبیر و تشکیلاتی که دارد میتواند این مشکلات را برطرف کند.
احیای موقوفات؛ از وظایف مسئولان اوقاف
در قم موقوفاتی دست برخی افراد هست که سالهاست به مصرف نرسیده است. به ما درباره این موقوفات نامه مینویسند. اینها از وظایف اوقاف است که این مشکلات را حل کند. مثلاً برخی از این موقوفات با بیوتی برخورد و تداخل دارد که باید مشکلش حل شود. اگر واقعاً یک اراده قوی باشد، در عین رعایت ادب برای صاحبان آن بیوت توضیح بدهید که شما (متصدیان اوقاف) میخواهید این موقوفات را احیا کنید و در قبال آن موقوفات وظیفه و مسئولیت دارید و نمیتوانید آنجا را رها کنید و اینکه باید دخل و خرجش به شما داده شود. بههرحال کار اوقاف همین است. به این مسائل باید در قم رسیدگی شود.
الان خود ما در کار مسجد اعظم واقعاً مشکل داریم. در بروجرد موقوفاتی داریم. این موقوفات را ارتش در زمان شاه تصرف کرده بود و اصلاً این موقوفه را به نام خودش کرده بود. بالاخره توانستیم آن را پس بگیریم و سندش را باطل کنیم. اما موقوفات دیگری هست که مشکلش حل نشده است. مثلاً در روستایی شش دانگ تمام زمینهای آن اعم از کشاورزی، مسکونی و تجاری وقف کردهاند. این روستاها در جایی واقع شدهاند که زمینهایش شیب دارد و منابع طبیعی گفته است این زمینهای شیبدار مال خودشان است. لذا کسانی که آنجا ساکناند گوسفندانشان را در آن زمینها میچرانند و مبلغی به منابع طبیعی میدهند که آنقدر ناچیز است که چیزی برای پرداخت اجاره وقف نمیماند.
یک وقتی با مدیر منابع طبیعی وقت همین صحبت داشتم که وقف این روستا قبل از تصویب قانون منابع طبیعی بوده است. وقتی این زمین وقف شده یعنی عرفا از نوک کوه تا سیل ریز و آبریزش داخل این وقف میباشد. یا مغازه ای در داخل بازار هست بیش از 50 یا 60 ساله از پدر به پسر رسیده، اما اجاره آن که 25 تک تومان بوده از همان اول داده نشده است. و بسیاری از مشکلات دیگر از این قبیل وجود دارد که من فقط برای نمونه چند مورد آن را ذکر کردم.
من یک وقت با مدیر حوزه های علمیه جناب آقای اعرافی گفتم و همچنین به مدیر سابق حوزه های علمیه گفتم: اگر موقوفات حوزه احیا بشود برای مخارج حوزه کافی است و نیاز به گرفتن بودجه از دولت نیست. اما واقعا موقوفات احیا بشود. برای نمونه عرض میکنم: از طرف خیابان موزه قدیم که وارد حرم میشدیم چند مغازه وجود داشت که برای مسجد اعظم بود و تخریبش کردند و لذا باید معوض برای آنها تعیین کنند. و تا حالا هرچه کردیم هنوز معوض ندادن، هرچند وزارت مسکن پذیرفته این مقدار باید خسارت بدهیم ولی هیچ چیز هنوز پرداخت نشده است. و لذا اداره اوقاف در این موارد میتواند ورود کند.
مردم اگر ببینند شما چطور برای احیای یک موقوفه ایستادهاید و برای حفظش هزینه میکنید، از شما پشتیبانی میکنند و سنت وقف زنده میشود. مردم هم مردم خوبی هستند. به استثنای عموم مردم که وضعشان خوب نیست و یا بیکارند، ولی در همین قم کسانی هستند که در این اوضاع بد اقتصادی، وضع مالیشان خوب است. بسیاری از ثروتمندان قم به تهران رفتهاند و دلشان میخواهد در شهر خودشان کاری بکنند. این افراد اگر وثوقی پیدا کنند، خیلی خدمت خواهند کردند، مثلاً برای خانهسازی، برای مخارج طلبهها، و مخصوصاً برای فقرا. من حتی به بعضی از بزرگان مراجع هم گفتهام که برای کمکرسانی فقط هم از طلبهها صحبت نکنید که مردم یک وقت احساس کنند ما آنها را نادیده میگیریم. مردم این شهر هم پناه ما بودند و اینها ما را در طول تاریخ پناه دادهاند. برای خدمات درمانی مردم هم باید هزینه شود و نسبت به گذشته بهتر هم شده است.
تشویق وقفکنندگان؛ توسعه وقف
ما باید علاقمندان به کمکرسانی را تشویق کنیم و به آنها بگوییم اگر کاری میخواهید بکنید و مثلاً مدرسهای اهدا کنید، آن را وقف کنید تا عنوان وقف داشته باشد. در طول سال هم مانند برنامههایی که در گذشته اجرا شده است، از کسانی که موقوفات زیادی داشتهاند تقدیر شود. بههرحال وقف کاری است که نه فقط در قم، بلکه در تهران و در دیگر شهرها هم قدری با مشکل مواجه است. یعنی آن بهای لازمی را که باید داشته باشد ندارد.
من به یکی از مسئولان اوقاف هم چندین بار گفتهام که شما کوتاهی میکنید و پای افراد نمیایستید و تا درگیر شدند، برای خلاصکردن خودتان موضوع را منتفی میکنید. به علاوه، نباید اینگونه باشد که املاک موقوفه برای اجاره، ارزش کمتری از املاک دیگر داشته باشند. مشکلاتی از این دست دیده میشود.
اوقاف؛ الگوی مناسبی برای خدمترسانی
یکی از کارکردهای اوقاف این است که بستری است که بسیاری از خدمات را میشود در آن شکل داد، از اعزام مبلغ گرفته تا مجالس نمونه عزاداری که دیگران همه ابعاد آن را یاد بگیرند مثل مداح و واعظ تا خدمتکردن به افراد محروم، افطاریدادن و... . این روزها غذادادن خودش موضوعیت دارد. لذا الان که حضرتعالی در رأس اوقاف قرار گرفتید، فرصتی برای اوقاف قم فراهم شده است که خودش را به مردم نشان بدهد. مادام که اوقاف خودش را نشان به مردم ندهد، توجه مردم جلب نمیشود و این نشاندادن در رسیدگی اساسی به موقوفات موجود و دفاع از موقوفات ضایعشده است بهطوری که خبر آن در شهر بپیچد؛ چون این دیگر مثل عبادت نیست که نخواهیم کسی بفهمد و فقط برای خدا باشد، خیر. کاری که انجام میدهید و دفاعی که از موقوفات میکنید در روزنامهها اطلاعرسانی کنید تا مردم بدانند که شما از موقوفات دارید حمایت میکنید. این باعث میشود که مردم به وقفکردن تشویق شوند.
وقف ماندنی است
آنهایی که وقف کردهاند تصور میکنند مالشان را از دست دادهاند، اما حالا شما به آنها نشان دهید و بگویید که مالی از دست ندادید، بلکه آن مالی که برایتان مانده و وقف نکردهاید از دست رفته است، چون وقف ماندنی است. اما مردم دلشان میخواهد این ماندنیبودن مالشان را لمس کنند. اصلاً وقف برای این است که بماند. ما قبلاً ثلثها و حبسها فراوان داشتهایم، حتی مدتدار. مثلاً شخص مالی را برای سی سال یا صد میگذاشت که برای مراکز باشد و درآمدش صرف آن بشود. در بروجرد چنین وقفهایی داشتهایم. اینها باید بین مردم جا بیفتد. البته الان که اوضاع خوبی فراهم نیست، کار شما هم راحت نیست؛ مضافاً اینکه امکاناتی و بودجهای هم که دولت به شما خواهد داد، چندان مدنظر شما نیست و مشکلات خواهید داشت. اما به هرحال هنر، کارکردن در همین اوضاع است.
از قدیمالایام اول کسی که از اولاد امام مجتبی علیهالسلام از پدران ما به ایران آمده است، بعد از ابراهیم غمر، اسماعیل دیباج است. اسماعیل دیباج فرزند چهارم امام مجتبی علیهالسلام است که به ایران آمده و به یزد رفته است. حاکمی مقتدر و ثروتمندی در نائین بوده است که دخترش با اسماعیل دیباج ازدواج میکند. بعد او تمام اموالش را وقف اولاد ایشان میکند که الان هنوز در مرکز سادات اصفهان آن دفتر موقوفات هست. یعنی هنوز کسانی دارند از این دفتر عایدی میگیرند. این سادات حسنی طباطبائی، که ابن طباطبا هستند، از قدیمالایام بودهاند. مردم به سادات و به امامزادهها و امامحسین علیهالسلام علاقهمند بوده و هستند. کسانی هم که میآیند و برای امامحسین علیهالسلام وقف میکنند، اینقدر دایره خدمتشان به امامحسین علیهالسلام وسیع است که همه نیازها و جهات را میشود در آن دید.
انشاءالله با درآمدهای اوقاف منبع تبلیغی عالی برای شیعه داشته باشیم.
املاک وقفی از پرداخت مالیات و عوارض شهرداری معاف باشند
یکی از مشکلات دیگری که در رابطه با وقف وجود دارد این است که اشخاصی میخواهند زمین، ملک، حسینه ای با متراژ بالا یا پائین وقف کنند ، اما مبالغ بسیار بالایی به عناوین مختلف برای ثبت وقف طلب می کنند؛ لذا خیلی افراد از ثبت کردن وقف میگذرند. بسیار بجا و شایسته است اداره اوقاف برای این مشکل فکری بکند. ظاهرا در قوانین هم برای عدم پرداخت عوارض پیش بینی شده است؛ اما اجرا نمیشود. این شخص دارد از مال خودش می گذرد، دیگر لزومی ندارد به او بگویم این مقدار هم بابت عوارض و مالیات پرداخت کنید تا این مال را وقف کنیم. این مشکل هم نیاز به حمایت دارد، چون دستگاه ها قوانین از این دست را اجرا نمیکنند.
بههرحال امیدوارم خداوند شما را یاری و توفیقاتتان را بیشتر کند و با درایتی که من در حضرتعالی سراغ دارم، اوقاف قم یک تکان اساسی بخورد و انشاءالله یک تحول اساسی در این کار ایجاد شود. و این موقوفات شاهد حمایت شما باشند. امیدوارم خداوند شما را یاری کند و توفیقات شما را افزون.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته