بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد بابرکت سیدالساجدین، زین العابدین علی بن الحسین صلوات الله علیه است.
برکات وجودی امام سجاد (علیهالسلام)
برکات وجودی آقا امام سجاد بسیار است؛ آن جلوهگریهایی که در کربلا و شام و کوفه از وجود مقدسشان صادر شد؛ مخصوصاً آن خطبه مسجد اموی در شام که بنیان بنی امیه با آن خطبه سست شد؛ آن صبر و تحملی که در طول سالیان درازی که بعد از واقعه کربلا در مدینه داشتند با آن فضای امنیتی عجیب و غریبی که خفقان حاکم بود تا جایی که امام سجاد (علیهالسلام) راه چاره را برای حفظ و ترویج مکتب و مذهب در خریدن غلام و کنیز و تربیت آنها دیدند.
فعالیتهای امام سجاد (علیهالسلام) بعد از کربلا
یک. تربیت و آزاد کردن غلامان
امام دوستان محدودی داشتند، اما میرفتند در بازار غلام و کنیز میخریدند. آنها را خانه می آوردند و آنان را تربیت می کردند و سپس آنان آزاد میکردند. بعضی از روات ما همین خادمان و غلاماناند که متاسفانه اطلاعات ما در رجال در خصوص این افراد کم است. نوعا تا وثاقتی در کتب رجال در مورد اینها نیست، روایت را کنار میگذاریم، نمیدانیم اینها برای افراد دیگر واسطه فیض بودند. اینها دسترسی به امام سجاد داشتند و شب و روز با حضرت بودند، لذا تربیت شدند. هدف امام از تربیت آین غلامان چه بود؟! امام سجاد (علیه السلام) برای این که ریشه قطع نشود و رشته ادامه پیدا کند، شروع تربیت غلامان کردند.
ما در تاریخ میبینیم تا امام باقر صلوات الله و سلامه علیه یک فرصتی برای بیان معارف پیدا کردند، حضرت آن حرکت و جریان علمی و فرهنگی را پایهگذاری کردند. اما توجه نمی کنیم اینها چه کسانی بودند و چگونه اطراف امام باقر جمع شدند و فقه میخواستند و حدیث مطالبه میکردند؟! آیا اینها بچه شیعهها بودند؟! خیر، بلکه بچه سنیهایی بودند که دور امام جمع میشدند؛ اما بچه سنیهای تشنه یاد گرفتن فقه و حدیث، چرا که اینها از تربیت شدگان امام سجاد بودند. امثال محمد بن مسلم و زراره اینها بچه سنی بودند؛ بچه شیعه نبودند. اینها آمدند در دامن امام باقر قرار گرفتند. اینها اثرات تربیت امام سجاد برای پدران اینها است.
دو. بیان حقایق در قالب دعا
امام سجاد (علیه السلام) فقط دعا میخواندند و در قالب دعا و با زبان دعا حقایق و معارف را بیان میکردند. چراکه دعا خودش یک مسأله مهمی است و در مردم خیلی اثر دارد. دعا ارتباط مردم را با خدا برقرار میکند و ما متاسفانه از این جهت غافلیم. من شاهد بودم؛ آن اوائل مثل الان نبود که تلویزیونها زیاد باشد و همه میتوانند همه چیز را بشنوند، تلویزیون المنار لبنان شبهای جمعه دعای با یک لحن بسیار زیبا عربی دعای کمیل پخش می کرد. در برخی از سالها که ماه رمضان مکه مشرف میشدیم و شبها در مسجدالحرام میماندیم. میدیدیم جوانهای سنی وهابی هنگام پخش دعای کمیل همه بدو بدو میرفتند، این دعای کمیل را بشنوند به طوری که خیابانها خلوت میشد. این اثر دعا است؛ دعا یک وسیله است؛ شیعه مخزن دعا است؛ اما دیگران خودشان را محروم کردند؛ دقیقا همان تعبیری که من میکنم؛ آدم داخل اتاق برود و پردههای ضخیم جلوی پنجره بگذارد و پرده را بکشد و اتاق را تاریک کند تا خودش را از نور خورشید محروم کند. بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله آن کسانی که گفتند فقط قرآن و مانع تدوین و نقل حدیث شدند، همه این دعاها را از دست دادند. آنها هم دعا داشتند؛ وجود مقدس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دعاهایی داشتند؛ بعضی از آنها از طریق ما نقل شده است، اما برای اهل سنت همه قطع شد؛ و لذا اهل سنت دعا ندارند. در ماه رمضان هنگام افطار تلویزیون سعودی هم که میخواهد نزدیک افطار یک دعا بخواند، اگر دقت کنید این مضامینی که در دعاهای ما هم هست را پخش میکند؛ «الهی هب لی الجد فی خشیتک والدوام فی اتصال بخدمتک». اما مصدرش را نمیگویند از کجاست. لذا دعا یک ثروت و غنای ما است.
به هرحال دعا خیلی در بین مردم تاثیر دارد، چون مردم در زندگی گرفتاری دارند؛ همیشه گرفتاریها به گونهای نیست که با اسباب عادی قابل حل باشد؛ ممکن است تاجری ورشکست شده باشد و یک اسباب عادی برای این که کارش درست بشود ندارد؛ یا شخصی مریضی دارد که همه جوابش کردهاند؛ برایش عزیز است؛ چه کار کند؟! با اتصال به یک مبدا فوق اسباب عادیه نیاز دارد؛ اینجا مسأله دعا پیش میآید و نیاش مطرح میشود. اینجا ادیان وارد میشوند و جلوهگری میکنند. در آن روزگاری که مدینه شهر مرکزی بود که مردم رفت و آمد میکردند و تردد داشتند و حج میآمدند، امام سجاد این دعاها را تعلیم میدادند. امام سجاد همیشه در مراسم حج پای برهنه همراه دیگران راه میافتادند؛ آنجا برایشان دعا میخواندند. همین دعاهایی که در صحیفه سجادیه امروز به دست ما رسیده است. به مناسبتهای مختلف امام عنوان فرمودند. در هر موضوعی امام با آن حال خودشان دعا میخواندند و مردم در کنار آن حضرت زمزمه میکردند و در این دعاها امام اسراری دارند؛ حرفهایی دارند؛ نه تنها ریشه ظالم را بلکه ریشه ظلم را در همین دعاها میزنند. سیره و روش تربیتی درست میکنند.
تاثیر دعا در شرایط خفقان آن زمان
امام سجاد این را به ما یاد دادند، حالا امروز اهمیت کار آن حضرت را فهمیدیم. آن روز در زمان امام سجاد امکان حرف زدن نبود. خفقان شدیدی حاکم بود، حتی نه آن زمان بلکه سالها و قرنها بعد از آن هم اینگونه بود. مثل غزالی که یک آدم ملایی است صریح فتوا میدهد که ذکر تعزیه و روضه سیدالشهدا حرام است. روضه امام حسین را نخوانید چرا؟! برای اینکه شهادت امام حسین به یک جاهایی بر میگردد که نمیشود در خصوص آن حرف زد؛ به صحابه بر میگردد؛ به دامن صحابه لکههای ننگی میچسبد.
زمان امام سجاد هم این شرایط حاکم بود و امام سجاد این بساط و مصیبت را میکشید. یعنی حکومت با رویه پلیسی و امنیتی هرگونه نشانه ای از امام حسین و کربلا را میکوبید و نابود میکرد و از بین میبرد. اوضاع و احوال اینگونه بود. آن فتوای غزالی برای سالها بعد است. اما این شرایط خفقان در آن سالها بود.
تأثیر صحیفه سجادیه در بین علمای اهل سنت
امام سجاد در زمینه های مختلف درخششهایی دارند و دعا یکی از آنها است، صحیفه سجادیه زبور آل محمد است. یکی از بزرگان مراجع ما رضوان الله تعالی علیه میفرمودند: «من مراودهای با یکی از بزرگان اهل سنت مصر داشتم؛ یک صحیفه سجادیه برایش فرستادم؛ ایشان بعد از مدتها نامهای برای من نوشت که من فقط افسوس خوردم به حال خودم و خودمان که چنین کتابی بوده و ما از آن بی خبر بودیم».
لزوم ترجمه صحیفه سجادیه به زبانهای مختلف و ترویج جهانی آن
ما باید از سرمایه دعا درست بهرهبرداری کنیم. برای آذری زبان میتوانیم دقیق و زیبا ترجمه کنیم. البته مثل ترجمه برخی از ترجمه های نهج البلاغه نباشد که به قول شخصی میگفت: «ترجمه فارسی نهج البلاغه را با یاری عربی فهمید». فهم ترجمه فارسی مشکلتر از عربی است. ترجمههای زیبا و دلنشینی باشد، چراکه آذری زبان و فارسزبان مانند عربزبان نیست. نمیتواند آن لطافتی که در متن عربی هست را بفهمند. ما هم که عربی میفهمیم نمیتوانیم دقیق مثل عربزبان آن لطافت را بفهمیم. اما ترجمه زیبا میتواند این لطافت را برساند. امروزه با این وسعت وسایل ارتباط جمعی میتوانیم اینها را به دنیا برسانیم، چرا نرساندیم؟! عهدنامه مالک اشترمان را که اندکی به آن بها دادیم، سند رسمی سازمان ملل شد. به عنوان قدیمیترین سند حقوق بشر در دنیا است. بقیه داشتههایمان هم از این سنخ است. میتوانیم این سرمایهها را برای تبلیغ و ترویج مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) استفاده کنیم.
سه. زنده نگه داشتن یاد و نام امام حسین (علیهالسلام) و مصائب عاشورا
اگر دقت کنید میبینید امام سجاد چقدر دقیق است و چقدر کار امام زیباست. آن وقت مثل الان که قصابخانه الکترونیکی نبود تا با دستگاه ذبح کنند، بلکه در مکانی چند تا گوسفند و گاو ذبح میکردند. امام سجاد آنجا سر میزدند و سراغ ذابح میرفتند و میپرسیدند: « آیا شما این گوسفندهایی که سر میبُرید و ذبح میکنید قبل از ذبح کردن آب به آنها میدهید»؟! ذابح عرض کرد: «آقا ما مقید هستیم قبل از این که گوسفند را ذبح کنیم آب جلوی آنها بگذاریم. ». حضرت شروع به گریه میکردند.
ذابح عرض میگفت: «آقا آب دادن به گوسفند که گریه ندارد».
میفرمودند: «درست است، اما در کربلا برای پدر من، امام حسین این رسم رعایت نکردند، قبل از این که او را ذبح کنند، آب به او ندادند».
امام این حرف را آنجا میفرمایند، در حالی که تبلیغ نکردهاند، مسجد نرفتهاند و خطبه نخواندهاند؛ اما یک کلمه را القاء کردهاند. این شخص به دیگری میگوید؛ آن دیگری به فرد دیگر و به همین منوال فراگیر شد و حسین فراموش نشد.
یا در موارد دیگر مثلا میخواستند غذا بخورند گریه میکردند، می فرمود: وقتی ما را به مجلس یزید بردند، در حالی که این بچهها گرسنه بودند؛ آنها سفره انداخته بودند و غذاهای چنین و چنان می خوردند و گریه میکردند.
امام سجاد در آن شرایط نگذاشتند امام حسین گم شود، نگذاشتند خون امام حسین پایمال شود؛ با این که میدانیم در زمان ایشان قیام مختار و توابین شکل گرفته بود اما امام مستقیم ورود و دخالت نمیکردند. ولی این عدم دخالت معنایش این نبود که بگذاریم همه چیز فراموش شود. یا مثلا وقتی امام در مجلسی نشسته بودند، از کوفه خدمت امام در مدینه رسیدند. امام سوال فرمودند: «در کوفه چه خبر»؟! گفتند: «مختار بن ابیعبیده ثقفی قیام کرده است و قاتلان پدر بزرگوارتان را یکی یکی دستگیر میکند و میکشد». امام فرمودند: «از حرمله چه خبر آیا حرمله را هم گرفتند»؟ آن شخص که مطلع بود گفت: «نه هنوز موفق نشدند حرمله را بگیرند». امام شروع فرمودند به نفرین آن ملعون و مصائب وارده از ناحیه حرمله را بیان کردند تا در این جمع معلوم شود حرمله چه کار کرده است و در کربلا چه گذشته است. امام نمیتواند در همه جهات سیاسی مملکت دخالت کند و حرف بزند، اما رشته نباید قطع شود. اینها آموزش است. امام سجاد (علیه السلام) از این سه طریق نگذاشتند این راه قطع و گم شود یکی تربیت غلامان و آزاد کردن آنهاو یکی هم دعا و سومین راه زنده نگه داشتن یاد و نام امام حسین (علیهالسلام) و ذکر مصائب عاشورا بود.
امام سجاد (علیهالسلام) را بشناسید
باید امام سجاد را شناخت. آنگونه نباشد که ما در روضههایمان به عنوان امام بیمار معرفی کنیم. آن حضرت فقط چند روز در کربلا مریض احوال بودند. این هم عنایت خدای تعالی بوده که امام بمانند. اگر امام آن حالت را نداشتند، وظیفه داشتند به میدان جنگ بروند و در کنار امام حسین کشته شوند. این عنایتی بوده که خدای تعالی این مرض را مسلّط کرده است در حالی که آن وظیفه ساقط شود و آنها هم به فکر کشتن حضرت نیفتند و جان امام حفظ شود و این رشته امامت ادامه پیدا کند.
امام سجاد خیلی بزرگ است؛ خیلی شخصیت دارد؛ معرفت ما نسبت به آن بزرگواران کامل و قوی نیست و لذا باید نسبت به شناخت این بزرگواران و معرفی آنها تلاش و همّت کنیم.
اولا این عید سعید را به وجود مقدس آقا حجۀ بن الحسن المهدی صلوات الله و سلامه علیه، بازمانده از این تبار عرض ادب و تبریک و تهنیت داریم. بالأخره روز عید است؛ آدم خدمت فرد بزرگی که برسد طبیعی است مطالبه عیدی بکند؛ از وجود مقدس آقا حجۀ بن الحسن مطالبه عیدی داریم، انشاء الله این عیدی گشایشی برای دوستان و پیروان و عاشقانشان در همه جهات باشد. چون شیعه در هرگوشه تحت بلا و مصیبت است. امیدوارم خدای تعالی این عید سعید را بر عامه شیعیان مبارک گرداند و هر چه زودتر فرج و گشایشی شامل و کامل برای عامه شیعیان مقرر بفرمایند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.