متن کامل بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در مراسم رونمایی از کتاب «حضرت محسن در آیینه شعر» در کتابخانه حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و صل لله علی سیدنا محمد و آله المکرمین المنتجبین سیما بقیة الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفدا فی العالمین.
اسلام؛ وامدار حضرت زهرا سلام الله علیها
شعر فاطمی هنوز آن اوجی را که باید طی کند، در بین ما طی نکرده است؛ حتی در حد اوجی که شعر علوی دارد. بینهایت فقط خداست؛ اما باتوجهبه شخصیت علی علیه السلام و فضائل او، اگر بهقول نویسندهای، حضرت را مرد نامتناهی بنامیم، خیلی دور از آبادی نیست. در وصف وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام اشعار فراوانی در عربی و فارسی موجود است، همینطور دربارۀ وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام و کربلا. اما یک مسئله که وجود دارد این است که حوادثی که در ابتدای رحلت رسول گرامی اسلام بر حضرت فاطمۀ زهراسلام الله علیها گذشته و عظمت فاجعهای که در زمان صدیقۀ کبری و در حضور ایشان شکل گرفته و در طول تاریخ اسلام تأثیرگذار شده بسیار مهم است. یعنی در زمان زندگی این بانوی بزرگوار، مبانی اسلام استوار شد و اساسی گذاشته شد که امروز دنیای اسلام به این صورتی است که ما میبینیم. یک بانو در مدت 75 یا 95 روز یا بیشتر یا کمتر، مبارزهای را با این انحرافات آغاز کرده که آثار این مبارزه تا امروز باقی است. اگر از اسلام و از وحی چیزی برای ما باقی مانده است، وامدار فاطمۀ زهرا سلام الله علیها هستیم.
توجه داشته باشیم که عاشورا و آنچه بر سیدالشهدا علیه السلام گذشته، گوشهای از مصیبتی است که بر اسلام واقع شده است. اساس، مصیبت فاطمی است. یعنی احیای فاطمیه، مسئلۀ احیای اصالتها در شریعت است. منهای فاطمۀ زهراسلام الله علیها، چیزی وجود ندارد.
وقایعی اتفاق اتفاده و در تاریخ اسلام اثرگذار شده است. برای نمونه افراد نابکار در جایگاه پیغمبر و در جایگاه خلیفةاللهی قرار گرفتند؛ عدل را از اساس در فقه منکر شدند، حتی نه برای قاضی و نه برای امامت جماعت قائل به عدل نشدند؛ حتی عدل را در مورد خدا انکار کردند که این مسئله در کلام اهل تسنن است. سپس در مقابل، این افراد با یک حدیث ضعیف، عدالت صحابه را جا انداختند. به این معنا که این صحابهای که آن زمان بودند، هرچه میکردند از عدالت خارج نمیشدند. این افراد تصویری درست کردند و جبر را جا انداختند. از ابن ابی الحدید نقل شده است که خلیفه با ابنعباس محاورهای دارند و در آنجا ارادةالله و ارادةالرسول را مطرح میکنند. از نظر خلیفه، رسول خلافت علی بن ابی طالب را اراده کرده بود؛ اما خدا نه! خدا سقیفه را اراده کرده بود. به این ترتیب جبر را شکل دادند. بنیامیه آمدند و بر جبر حرکت کردند. بنیعباس هم که آثار بنیامیه را زائل میکردند، این اساس را رها نکردند و بعد سخنی بالاتر از این گفتند که رسول شأن و مقامش رساندن پیام و ابلاغ بود؛ اما خلیفه، خلیفةالله علی الارض است و قدر و ارزش و اختیار او بهمراتب از خود رسول بیشتر است. لذا سقیفهای که تشکیل شد و آنطور فریاد فاطمۀ زهراسلام الله علیها در بین مهاجر و انصار بلند شد و آن خطبهای که در مسجد اقامه شد، مسئلۀ فدک نیست « وما أصنع بفدك وغير فدك والنفس مظانها في غد جدث ؟».[1] مُلک تو مرز ملکوت خداست / کی به هوای فدکِ خیبری.
هشدارهای مهم حضرت زهرا سلام الله علیها به مسلمانان
فدک مطرح نیست؛ اما مصداقی است برای قانونشکنی و تجاوز و خروج از اصالتها و ارزشها. خطبۀ حضرت زهرا سلام الله علیها در کتاب بلاغاتالنسا آمده است. در این کتاب شاهکارهای خطبههای نسا نقل شده است. ابنعباس، حبر امت، اینطور نقل میکند: «ان عقیلتنا زینب بنت علی بن ابی طالب.» آن زمانی که زینب کبری این خطبۀ مادرش را شنیده چهار یا پنج سال بیشتر نداشته است. ابنعباس حضرت زینب کبری سلام الله علیها را با عنوان «عقیلتنا» یاد میکند. عقیله به یک شخصیت مؤثر و صاحب فکر و صاحب اندیشۀ سطح بالا گفته میشود. حضرت فاطمه سلام الله علیها در خطبهاش مهاجر و انصار را انذار داد و مردم را به نکات مهمی توجه داد و فرمود: شما نسلی هستید تصمیمگیر. کاری که شما میکنید در تاریخ اسلام آثارش بجا میماند. این حرکت شما نتیجهاش این میشود که اسلام در قالب پوستی بدون محتوا بماند، یعنی دینی که نماز دارد، حج دارد، قبله دارد، اما از محتوا خالی است. هر جنایتکار نابکار به مصداق آیۀ شریفۀ «اطیع الله و اطیع الرسول و اولی الامر منکم» میتواند در مصدر حکم بنشیند و به نام خدا حکم بدهد و قضاوت کند؛ حتی اگر با کودتا سر کار آمده باشد، حتی اگر از راه ظلم سرکار آمده باشد.
داعش؛ نتیجۀ بیتوجهی به پیام بانوی بزرگ اسلام
مسئله فقط این نیست که یک علی بن ابی طالب را خانهنشین کردند. نتیجۀ عملشان چیزی است که امروز در لباس داعش خودش را نشان میدهد و بهرهای از اسلام ندارد. در واقع همان جاهلیت گذشته است با پوشش اسلام و زهرای مرضیه این فریاد را بلند کرد و این فریاد در میان ائمۀ ما اساس کار بود. ائمه فرمودهاند: «نحن حجج الله علی العباد و امُنا فاطمه حجت علینا». یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها را به عنوان حجت بر خودشان تعبیر میکنند که تعبیر عجیبی است. لذا مسئلۀ فاطمۀ زهرا سلام الله علیها مسئلۀ اساس و ریشۀ دین است. اگر امروز در دنیای اسلام اینهمه مصیبت داریم، معلول خشتهای کجی است که گذاشته شد. فقط کسانی که متصدی بودند مقصر نیستند، بلکه آن کسانی هم که تماشا کردند و ساکت بودند مقصرند. بیدلیل نبود که حضرت فاطمه سلام الله علیها چهل شب درِ خانۀ مهاجر و انصار را کوبید؛ چون ایشان عظمت این فاجعه را میدید. حضرت برای زنان مدینه که به عیادت ایشان رفته بودند، خطبهای خواندند. در آن خطبه تعبیراتی دارند: « فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ، وَ اللَّعِبِ بَعْدَ الْجِدِّ، حضرت خطاب به آنها میفرماید: «چرا شمشیرهایتان کند شد؟ شما نسل تأثیرگذاری هستید، رضای شما در آینده تأثیر میگذارد» و در تمام تاریخ اسلام تأثیر گذاشت. کسانی در مقام خلیفه، مست به محراب رفتند و اطاعتشان هم بر مردم واجب بود. در جاهلیت هم اطاعت خلیفه واجب بود، اما نه به نام خدا. اینجا جنایت به نام خدا شکل گرفت. داعش امروز تجسم این عقیده است. داعش همان بنیامیه و همان بنیعباس است. داعش همان سقیفه است که امروز خودش را نشان میدهد. داعش، اسلامی بدون محتواست. داعش اسلامی است که ظالم پرورش میدهد، اسلامی است که به انسانهای تجاوزکار و نابکار قدرت و مشروعیت میدهد. این اتفاقی است که در کار پیش آمده است.
وحی؛ میراث حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت در این مدت کم، ندا بلند کرد و این افراد را رسوا کرد و مردم را تنبه داد. اینکه بعدها اصالتها بهوسیلۀ ائمه دنبال شد، امیرالمؤمنین به شیوهای دنبال کرد، امامصادق حرکت فرهنگی کرد، حضرت رضا حرکت اجتماعی عظیمی کرد، همه از برکات آن نفسها و برکات آن مجاهدتهای صدیقۀ کبری است. آن خطبۀ حضرت که میفرماید: «وَ اَبْشِرُوا بِسَیْف صارِم، وَ سَطْوَهِ مُعْتَد غاشِم، وَ بِهَرَج شامِل، وَ اسْتِبْداد مِنَ الظّالِمِینَ»[3]، فقط متعلق به زمان خودشان نیست، در طول تاریخ هم هست. ما امروز اگر میخواهیم آن میراث فاطمه زهرا را حفظ کنیم، میراث ایشان همان وحی است که از دو لب پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تراوش کرده و ابلاغ شده است. اصالتها و ارزشهای اسلام در کلام صدیقۀ کبری و در این رسالت است.
اهمیت شعر فاطمی
آن فجایع در کربلا رخ میدهد، حاصل همان وقایع زمان حضرت فاطمه سلام الله علیها است. مرحوم آقای شیخ محمدحسین اصفهانی شعری سروده است:
فما رماه اذ رماه حرمله / و انما رماه من مهد له
تیر را حرمله در ترکش نگذاشته بود، دیگران در ترکش گذاشتند. خیمههای امامحسین علیه السلام را کسانی آتش زدند که درِ خانۀ صدیقۀ کبری را به آتش کشیدند. آتش خانۀ بانوی دو عالم زبانه کشید و این شعله تا کربلا امتداد پیدا کرد. فاطمه اساس است. مسئله فقط عزاداری نیست؛ فقط بزرگداشت یک بانو یا یک شخصیت نیست. فاطمه برای ما و برای حفظ اصالتها یک اساس است. فاطمیه نمودار این ارزشها و اصالتهاست. فاطمیه گوشهای از این مصائب فاجعۀ کربلاست و ما باید آن را در آئینۀ شعر بیشتر ببینیم. دربارۀ کربلا و عاشورا اشعار بسیار بلندبالا و شاهکاری سروده شده است. کسانی بودند که چون در طول تاریخ نمیتوانستند صریح سخن بگویند، میگفتند: «میکده حمام نیست سرزده داخل نشو، حرمت پیر مغان بر همهکس واجب است». برخی هم با صراحت گفتند: «شرح سفارشات نبی را، ستمگران با میخِ در به سینۀ زهرا نوشتهاند». اما در شعر فاطمی هنوز با این اوج بسیار فاصله داریم. عزیزانی را که با همت در این راه تلاش میکنند باید یاری کرد.
شعر فاطمی؛ میراثدار اصالتها و ارزشهای اسلام
مسئلۀ سقط جنین و قصۀ حضرت محسن داستانی است که خود اهلسنت هم نوشتهاند و این فقط خواست ما شیعیان نیست. یعنی اگر کتب شیعه هم اصلاً نبود، در کتب آنها ثبت شده است. این فاجعهای است که رخ داده است. مگر حقایق را میتوان عوض کرد؟ مگر میشود به گذشته برگشت و حوادث را تغییر داد؟ این اتفاقات واقع شده است. اما ما باید بدانیم، این فاطمۀ زهرا که در مدت هفتاد روز هم فرزند میدهد و هم عمر و جان میدهد و همه چیز را تقدیم میکند، بر اساس چه هدفی چنین کاری میکند. ما باید نگاهبان این میراث باشیم. یکی از جهات نگاهبانی از این میراث در شعر است. گاهی یک بیت شعر میتواند رسالتی را ایفا کند که با صدها ساعت سخنرانی یا با صدها جلد کتاب امکانش نیست. ازاینرو شعرا و عزیزان بزرگواری که امروز مجلس ما مزین به وجودشان است، رسالت بزرگی به عهده دارند، بهخصوص در قضیۀ فاطمه زهراسلام الله علیها و شرح آنچه گذشته است. این مسئله هیچ منافاتی با این داستان که همۀ مسلمانها باید در کنار هم مشت واحده در مقابل دشمن باشند و کنار هم زندگی کنند ندارد.
شیعه خودِ اسلام است، نه مولود اسلام
ارزشهای ما ارزشهای اصیل اسلام است. ارزشهای شیعه دقیقاً همان چیزی است که به پیغمبر اکرم وحی شده است و قرآن آن معنا را تبیین میکند. شیعه، چنانکه پیشتر گفتهام و بر من اشکال هم گرفتهاند، مولود طبیعی اسلام نیست، بلکه شیعه خودِ اسلام است. زمانی مرحوم بدیعالزمان فروزانفر که از اساتید دانشگاه بود، با جمعی خدمت مرحوم آقای بروجردی آمده بودند. در آنجا مجلس، مرحوم فروزانفر مطلبی را مطرح کردند و گفتند که بر اساس تحقیقاتشان شیعه از زمان امامصادق علیه السلام و با تعالیم ایشان آغاز شده است. پدر من که در آن مجلس بودند، میکردند که مرحوم آقای بروجردی حالت نشستنشان را تغییر دادند و با یک برافروختگی فرمودند: «این اشتباه است، این نظر را تصحیح کنید.» بعد ایشان مفصل توضیح دادند که شیعه از همان «قولوا لا اله الله تفلحوا»ی پیغمبر آغاز شد و نمودارش هم حدیث یومالدار است، یعنی وقتی که «و انذر عشیرتک الاقریبن» وارد شد و نه زمانی که هنوز دعوت عام پیغمبر شروع نشده بود. بعد هم حتی مرحوم آقای فروزانفر فرموده بودند که کاش این مطالب را شما جایی مینوشتید. آیتالله بروجردی فرموده بودند من در مقدمۀ جامع الاحادیث شیعه این مطالب را نوشتهام. امام علی بن موسی الرضا علیه السلام هم که آن حدیث قدسی را فرمودند: «کلمة لا اله الا الله حصنی و انا من شروطها» منظورشان همین است. در دل «لا اله الا الله» این تشیع خوابیده است. لذا اسلام غیر از تشیع، نمیتواند اسلام اصیل باشد، بلکه اسلام بدون محتوا و توجیهکنندۀ ظلم ظالمان و خلفاست. لذا حجمان شلوغ است، مساجد شلوغ است؛ اما یک میلیارد و خردهای مسلمان در مقابل چند میلیون اسرائیلی اینطور ذلیل هستند. بیتالمقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل اعلام میکنند، اما هنوز مسلمانها همان روابط را با اسرائیل دارند و گویی اتفاقی نیفتاده است. اینها همه آثار آن فجایع است. روز اول این خشت کج گذاشته شده است.
اهمیت و لزوم بزرگداشت فاطمیه
در بزرگداشت فاطمیه باید تلاش کنیم، در احیای کلمۀ حضرت صدیقهسلام الله علیها تلاش کنیم. به خطبههای حضرت صدیقه که امامصادق علیه السلام فرموده به فرزندانمان تعلیم میدهیم و میخواهیم که آن را حفظ کنند و از حفظ بخوانند، توجه کنیم. کسی که در راه فاطمه زهراسلام الله علیها و احیای فاطمیه قدمی بردارد، در اعلای کلمۀ دین قدم برداشته است.
گاهی برخی تعجب میکنند که میبینند این مراجع بزرگوار و پیرمردها روز شهادت فاطمه زهراسلام الله علیها با پای برهنه راه میافتند و به خیابان میآیند. آنها عظمت قصه را میدانند و میخواهند به ما بیاموزند و ما بیاموزیم فاطمه کیست. زمانی اندیشمندی گفت: «فاطمه، فاطمه است». من نمیخواهم همۀ آن مطالب را تأیید کنم؛ اما کسی که نوشت «فاطمه، فاطمه است» دلیلش این بود که جملهای برای تعریف فاطمه زهراسلام الله علیها نداریم. اگر بگوییم فاطمه، دختر پیغمبر است کافی نیست، بیشتر از این است. اگر بگوییم فاطمه همسر علی بن ابی طالب است، کافی نیست. حتی اگر بگوییم مادر حسنین است، کافی نیست. فقط یک مادر مثل مادر زینب کبری بودن در ذکر عظمت فاطمه زهرا کافی است. فاطمه فاطمه است و این فاطمیه باید ارج گذاشته شود، مخصوصاً در آیینۀ شعر.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
[1] . نهج البلاغة ، فيض الاسلام ، ص 967 ; نهج البلاغة عبده ج 3 ، ص 79 . (مرا با فدك و غیر فدك چه كار كه در فردا جای شخص در گور است) نامه امیرالمؤمنین به عثمان بن حنیف،
[2] . چقدر زشت است شکسته شدن شمشیرها [و سکوت در برابر غاصبان] و بازى کردن بعد از جدّ [و به شوخى گرفتن سرنوشت اسلام و مسلمین]
[3] . و شادمان باشید به شمشیرهاى برنده! و سلطه تجاوزگرانى ستمگر و خونخوار، و هرج و مرجى فراگیر، و حکومتى مستبد از ناحیه ظالمان