English | فارسی
ﺳﻪشنبه 11 اردیبهشت 1397
تعداد بازدید: 1809
تعداد نظرات: 0

بلوغ فکری به این است که مسیر باید مسیر امام زمان علیه‌السلام باشد؛ باید فرهنگ جامعه به نحوی رشد کند که زمینه‌ی ظهور فراهم بشود

بلوغ فکری به این است که مسیر باید مسیر امام زمان علیه‌السلام باشد؛ باید فرهنگ جامعه به نحوی رشد کند که زمینه‌ی ظهور فراهم بشود
بیانات حضرت آیت‌الله علوی‌بروجردی دام‌ظله به‌مناسبت میلاد حضرت ولیّ‌عصر ارواحنافداه در پایان درس خارج فقه، سه‌شنبه 1397/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون[1]»

«بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين[2]‏»

 

مهدویت و انتظار؛ امتیاز بسیار بزرگ تشیّع

در آستانه ولادت باسعادت قطب عالَم امکان، وجود اقدس حضرت بقیةالله‌الاعظم ارواحنافداه قرار داریم؛ یکی از امتیازات بسیار بزرگ شیعه مسأله‌ی مهدویت و انتظار است؛ دقیقا همان نقطه‌ای که دیگران مانند "بن‌سلمان" به استهزاء می‌گیرند و جنجال می‌کنند؛ البته این افراد متوجّه نیستند که خود علمای وهّابیِ سعودی به ظهور امام عصر ارواحنافداه در آخرالزمان اقرار و اعتراف دارند؛ چندین سال قبل مفتی قطر فتوا و نظری داده بود و ظهور امام مهدی علیه‌السلام در آخرالزمان را در روایات منکر شده بود و نسبت دادنش به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را خلاف دانسته بود اما خود مفتی سعودی که آن وقت "بن‌باز" بود و آدم بسیار متعصّبِ بی‌ربطی هم بود، فتوا داد و نوشت که اخبار بر ظهور مهدی در آخرالزمان بین  اهل تسنن متواتر است و منکِر آن منکِر ضروری دین است لذا آقایانی که در حال حاضر آن را انکار می‌کنند از روایات خودشان هم خبر ندارند؛ منتها تفاوت در این است که طبق اخبار شیعه این مهدی که ظهور می‌کند شخص خاص است و با جمیع خصوصیّات دقیقا معرفی شده است ولی در بین آنها نوعی است و شخص خاص به این صورت که ما معرفی می‌کنیم، نیست؛ ولو در بعضی از روایاتشان "مِن آل الرسول و مِن آل فاطمة" و امثال این تعبیرات هست و حتی این قول را هم دارند که آن‌حضرت متولّد شده و فرزند امام حسن عسکری علیه‌السلام و هم‌اکنون زنده‌اند اما در شیعه دقیقا شخص آن معیّن شده است و هیچ اختلافی هم در آن نیست و این امتیاز بسیار بزرگی برای شیعه است؛ البته اصل اعتقاد به ظهور منجی یا مصلِح یا موعود در آخرالزمان فقط بین شیعه نیست و در اسلام است و اختصاص به اسلام هم ندارد و مسیحیت هم این اعتقاد را دارد؛ مسیحیان هم منتظرند تا مسیح در آخرالزمان ظهور کند و همین الان یکی از گرفتاری‌های سیاسی در دنیا این است که تندروهای مسیحی در آمریکا قدرت را در دست دارند و مسیحیان آخرالزمانی هستند؛ آخرالزمانی به این معنا که مسیح از اورشلیم ظهور می‌کند و این‌که قدس را پایتخت می‌کنند و می‌گویند اورشلیم چنین و چنان باشد و پشتبیان یهودی‌ها هستند، از این باب است و لذا آنها هم آخرالزمانی‌اند؛ همچنین طبق تحقیقاتی که آقایان کردند و نوشتند خود یهود هم در کتاب تورات‌شان شواهدی دارند که کسی در آخرالزمان ظهور می‌کند و یهود را از این ذلّت و مسکنت نجات می‌دهد لذا آنها هم این اعتقاد را در متون‌شان دارند؛ اما در شیعه این اعتقاد بسیار جزئی و دقیق و مفصّل بحث شده است و بزرگان ما به عنوان غیبت کتاب‌ها نوشتند.

معنای انتظار فرج و ضرورت بلوغ فکری شیعه

انتظار یک عبادت در بین شیعه تلقی شده است که بزرگترین عبادت در دوران غیبت انتظار فرج است؛ انتظار فرج یعنی امیدواری به عامّه شیعه داده می‌شود آن هم شیعه‌ای که در طول تاریخ در معرض قتل عام‌ها و ظلم و ستم‌ها بوده است؛ حتی در این دوران ما هم که در حکومت‌ها و دولت‌ها و کشورهایی اکثریت شیعه هستند و حکومت از شیعه هم داریم باز هم شیعه با این انفجارها و حملات ِکذایی مورد تاخت و تاز است؛ انتظار فرج یعنی امیدتان را در هیچ زمانی از دست ندهید و همیشه حالت آمادگی داشته باشید که او خواهد آمد و بزرگان ما مثل خواجه نصیر که مرد بزرگی است در کتاب تجریدالاعتقاد درباره‌ی آقا امام زمان علیه‌السلام می‌فرماید: «وُجُودُهُ لُطفٌ و تَصَرُّفُهُ لُطفٌ آخر و عَدَمُهُ مِنّا» یعنی خود وجود آقا حجةبن‌الحسن ارواحنافداه لطف است و تصرّفات او هم که بدانیم تصرّفات امام زمان علیه‌السلام در خلقت و تکوین چیست، لطف است و غیبت و نبودنِ او هم در بین ما از جانب خودمان است؛ مشکل خودِ ما هستیم؛ در حقیقت او غائب نیست ما غائب هستیم؛ ما خواهان مهدی نیستیم؛ ما آقا را نمی‌خواهیم؛ فریاد بَر می‌آوریم که بیا؛ اما در دلمان این فریاد را نداریم؛ ملتزم به لوازم آمدنش نیستیم و لذا این تکلیف در دوران غبیت، فرهنگ‌سازی برای شیعه است که علی‌رغم تمام مشکلات و ناملایمات توجه داشته باشید شما کسی را دارید که حامی شماست و روزی ظهور می‌کند و در بین شما می‌آید و خودتان را آماده کنید؛ حتی روایت داریم که اگر آقا ظهور کرد و به شما فرمود به فلان منطقه برو یا این کار را انجام بده دیگر بهانه‌های زن و بچه‌ام و معامله‌ام و باغم و خانه‌ام در کار نباشد؛ دل‌بستگی نداشته باشید؛ نمی‌گوییم این امکانات را نداشته باشید اما دل‌بستگی نباشد که دنبال او بتوانیم حرکت کنیم و باید حرکت کنیم؛ وگرنه مثل مردم کوفه می‌شویم که امام در بین‌شان بود اما نسبت به امیرالمؤمنین یا امام مجتبی در نخیله یا سیدالشهدا علیهم‌السلام در کربلا چه کردند؟ مگر امام صادق یا وجود مقدس علی‌بن‌موسی‌الرضا علیهم‌السلام بین مردم نبودند؟ چه گلی به سرشان زدند؟ مردم آن زمان آمادگی نداشتند ولی ما در دوران غیبت این آمادگی را داشته باشیم؛ آمادگی یعنی آن‌چه که در آن زمان از ناحیه شیعیان بر ائمه علیهم‌السلام گذشت امروز دیگر از جانب ما بر آقا امام زمان علیه‌السلام نگذرد؛ وقتی با آن شدّت عمل، آقا موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام را در زندان شهید می‌کنند، روزگار غربت شیعه است؛ حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیهماالسلام امام می‌شوند ولی شیعیان چه بر سر امام رضا علیه‌السلام آوردند؟ واقفیه چه کسانی‌اند؟ چه شد واقفیه بروز کرد؟ آیا سنّی بودند؟ آیا از حکومت بودند؟ چه شد آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا علیهماالسلام را به امامت نمی‌شناسند؟ چرا؟ چون فرزند ندارند؛ وقتی هم که حضرت جواد علیه‌السلام به دنیا می‌آیند، می‌گویند فرزند امام رضا علیه‌السلام نیست؛ من در بین شیعه خجالت می‌کشم بگویم چه افرادی از شیعیان بودند که مجلس برای این کار تشکیل دادند تا قیافه‌شناس بیاید تشخیص بدهد آیا جوادالائمه فرزند امام رضا علیهماالسلام است یا نه؟ که اگر ثابت شد فرزند اوست، آن‌وقت بگویند امام است؛ اینها بر ما گذشته است اما آیا شیعه به آن بلوغ فکری رسیده است که امروز اگر امام زمان علیه‌السلام بیاید و در میان ما باشد آن شرایط تکرار نشود؟ آیا این بلوغ فکری حاصل شده است؟ بدون تعارف باید گفت اگر چنین بلوغ فکری حاصل شده بود امام زمان علیه‌السلام می‌آمد؛ یکی از نشانه‌های اینکه آن بلوغ فکری حاصل نشده این است که ما دنبال جسم مبارک و بدن ظاهری آقا بقیةالله‌الاعظم ارواحنافداه هستیم نه روح مقدّس و باعظمت آن‌حضرت که بر ما احاطه‌ی کامل دارند و نه اهداف و مسیر و راه و روش آن‌حضرت؛ برای افراد کرامت درست می‌کنند برای این آقا و آن آقا که خدمت امام زمان علیه‌السلام رسیده است؛ من به این حرف‌ها و کرامات خیلی معتقد نیستم که این همه در کتاب‌ها می‌نویسند و چاپ می‌شود چون من در این جهت خیلی کور باطن هستم، البته افرادی در گذشته بودند و در زمان ما هم ممکن است باشند که تشرّف خدمت آقا حجةبن‌الحسن ارواحنافداه داشته‌اند و منکِر این جهت نیستیم اما یک مسأله اینجا وجود دارد و آن عبارت از این است که ما برویم جان بِکَنیم و ریاضت بکشیم که آقا را ببینیم و بعد هم آقا را دیدیم؛ ثمّ‌ماذا؟ این‌که رفتیم و دیدیم و اصلا آقا را هم شناختیم، چه امتیازی دارد؟ آیا آنهایی که شب و روز کنار امام زندگی می‌کردند رفتارشان با امام برای ما عبرت نیست؟ چرا باید جان بِکَنیم که آقا را ببینیم؟ به‌گونه‌ای عمل کنیم که خود آقا به ما عنایت کنند و به ما سر بزنند؛ طوری عمل کنیم تا مانند آن کسانی باشیم که در آن زمان حضور، امام را نمی‌دیدند ولی در خدمت امام بودند؛ کسانی بودند که امام را هیچ‌وقت ندیدند اما در خدمت امام بودند و در مسیر امام حرکت کردند؛ بحث را عوض نکنیم و صورت مسأله را پاک نکنیم؛ بحث ما دیدن امام زمان علیه‌السلام نیست؛ چه توفیقی است که این آقا چندین بار خدمت امام زمان علیه‌السلام رسیده است؟ ثمّ‌ماذا؟ مگر مردم صدر اسلام هر روز رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله یا ائمه‌ علیهم‌السلام را نمی‌دیدند؟ اما با آن بزرگواران چه کردند؟ بلوغ فکری به این است که مسیر باید مسیر امام زمان علیه‌السلام باشد؛ باید فرهنگ جامعه به نحوی رشد کند که زمینه‌ی ظهور فراهم بشود و ما فرهنگ انتظار فرج را ترویج کنیم.

وظیفه‌ی روحانیت شیعه در زمان غیبت

به‌خصوص کسانی مثل ما روحانیت شیعه که مدّعی نیابت عامّه امام زمان علیه‌السلام هستیم و در دوران غیبت میراث‌داری شیعه را می‌کنیم توجه داشته باشیم ما غیر از اینکه خودمان را باید بسازیم مردم را هم باید ارشاد کنیم اما متأسفانه قبل از هدایت مردم خودمان و عقایدمان، مشکل‌ساز شدیم؛ در خود حوزه‌ی علمیه چه عقایدی بروز و ظهور می‌کند؟ در حوزه‌ی علمیه‌ی شیعه با این همه فضلا  و مراجع عظام این فکر در می‌آید که اگر امام زمان علیه‌السلام هم ظهور کند ما صد تا نقشه داریم که او را هم مثل دیگران می‌شود ساقط کرد؛ در این حوزه دارند این حرفها را می‌گویند؛ ما اوّل باید خودمان را درست کنیم و بعد سراغ هدایت و ارشاد مردم برویم؛ مردم را در دوارن غیبت به ما سپردند؛ مگر تکفّل ایتام آل محمد علیهم‌السلام نگفتند؟ مگر امام صادق علیه‌السلام نفرمودند این بچه‌های شما امانات ما نزد شما هستند؟ یعنی فرزندان شیعیان هم امانات امام صادق علیه‌السلام نزد ما هستند که تکفّل ایتام آل محمد علیهم‌السلام را داریم؛ باز صد رحمت به این بچه‌ها نسبت به ما؛ هنوز که هنوز هست از روی اعتقادشان به سوریه می‌روند؛ من بعضی از این مدافعان حرم را می‌شناسم؛ به آنجا می‌روند به حساب اینکه حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها مورد حمله واقع شده است و چنین و چنان شده است و اگر آن روز نبودیم از زینب کبری علیهاالسلام حمایت کنیم که او را کتک نزنند و آنجور با او برخورد نکنند اما امروز از قبر مطهرش حمایت می‌کنیم؛ امروز با هشتاد یا نود سال پیش فرق می‌کند که قبور ائمه‌ی بقیع را تخریب کردند؛ ببینید با سامرا چه کردند؟ نمی‌گذاریم که آن تخریب‌ها دوباره اتفاق بیفتد؛ همین بچه‌هایی که امنیت ما را تأمین می‌کنند به آنجا می‌روند و در مقابل داعش کشته می‌شوند؛ آیا می‌دانید هنوز چقدر از بچه‌های ما را می‌کشند؟ گمنام و مخلصانه جان نثار می‌کنند و هیچ‌وقت هم کسی آنها را نمی‌شناسد و تشییعی برگزار می‌شود و فراموش می‌شوند و کسی هم از خانواده‌شان احوال نمی‌پرسد لذا این مردم دارند کار خودشان را بهتر از ما انجام می‌دهند؛ آیا ما روحانیت شیعه هم این مقدار به وظایف خودمان در تکفّل ایتام آل محمد متعهد هستیم؟ شما را به خدا بیایید متعهد باشیم؛ این مردم، مردمِ ما هستند؛ من مدام می‌گویم و بعضی هم به‌خاطر این حرف‌ها به من تعرّض می‌کنند؛ این مردم، مردم خوبی هستند؛ مردمی هستند که همه چیز پای ما می‌دهند؛ هرچه به آنها گفتیم دادند؛ اگر تحریم هست این مردم‌اند که تحمل می‌کنند؛ اگر جنگ بشود این مردم‌اند که خون می‌دهند؛ اگر تعرضی دشمن می‌کند این مردم‌اند که دفاع می‌کنند؛ این امنیتی که الان در این مملکت داریم از چه کسانی داریم؟ از همین مردم و جوان‌ها داریم؛ شما را به خدا بیایید ما هم پابه‌پای اخلاص و عقیده‌های پاک این مردم حرکتی داشته باشیم و ما هم پاک‌عقیده باشیم و برای این مردم پدری کنیم؛ تکفل ایتام آل محمد علیهم‌السلام را به عهده بگیریم؛ والله آدم درد می‌کشد که از مملکت ما جوانان ما مهاجرت کنند و به کشورهای مسیحی بروند؛ موقعی به اروپا و آمریکا می‌رفتند ولی الان به گرجستان و ارمنستان و امثال اینها می‌روند؛ ما نسبت به این جوانان مسئولیّت داریم؛ تکفّل ایتام آل محمد علیهم‌السلام همین است؛ اینها همان بچه‌هایی هستند که امام صادق علیه‌السلام فرمودند امانات ما هستند؛ آیا ما نباید امانت‌داری کنیم؟ ما نسبت به شرایط آنها مسئولیم؛ اگر آقا بقیةالله ارواحنافداه بیایند از من بپرسند آیا شماها آدم بودید و در این جامعه به‌عنوان روحانیت شیعه حضور داشتید و اینجور با نوامیس شیعه برخورد می‌شد؟ آیا جوابی داریم به آقا امام زمان علیه‌السلام بدهیم؟ اگر بفرمایند بچه‌های شیعه امانات ما نزد شما بودند آیا جواب داریم بدهیم؟ همگی باید به هوش باشیم؛ مسأله فقط متوجه مسئولان مملکتی نیست بلکه همه‌ی ما مسئول هستیم؛ صحبت این نیست که کسی مقام داشته باشد یا نه بلکه هر کسی شأنی در بین شیعه دارد و نفوذ کلامی دارد، مسئول است؛ از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده است که «كُلُّكُمْ‏ رَاعٍ‏ وَ كُلُّكُمْ‏ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه[3]» یعنی هرکسی به اندازه‌ی نفوذش و ظرفیتی که دارد مسئول است؛ صحبت شوخی نیست؛ مسئولیت‌ها را شوخی نگیریم؛ اینها بلوغ فکری است؛ بله بنده هم دلم می‌خواهد همه‌ی مردم جمع بشویم و اجتماع کنیم و به جمکران برویم و یا حجةبن‌الحسن عجّل علی ظهورک بگوییم؛ خیلی هم خوب است؛ همه‌ی این توسّلات خوب است اما اساس یادمان نرود که تکفّل ایتام آل محمد علیهم‌السلام به عهده ماست؛ مردم نسبت به ما روحانیت شیعه حجّت را تمام کردند اما آیا ما هم حجّت را نسبت به آنها تمام کردیم؟

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.

 


[1]. سوره انبیاء، آیه 105.

[2]. سوره هود، آیه 86.

[3].  بحارالانوار (ط ـ بیروت)، ج72، ص38.

تصاویر
  • بلوغ فکری به این است که مسیر باید مسیر امام زمان علیه‌السلام باشد؛ باید فرهنگ جامعه به نحوی رشد کند که زمینه‌ی ظهور فراهم بشود
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان