English | فارسی
پنجشنبه 27 اردیبهشت 1397
تعداد بازدید: 960
تعداد نظرات: 0

بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود

بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود
بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) در دیدار با انجمن مداحان استان قم

بسم الله الرحمن الرحیم

درآمد

توفیق و سعادتی است برای ما که در خدمت نوکران بااخلاص آقا سیدالشهدا(ع) هستیم. درواقع، ما نوکرِ نوکران آقا هستیم. شأن و مقام شما والاست؛ چون شأن ارباب شما به‌قدری والاست که پیغمبر(ص) نیز به ایشان ملتجی می‌شوند. روایت است که امام‌هادی(ع) هم برای شفای بیماری خودشان کسی را می‌فرستند که تحت قبۀ سیدالشهدا(ع) برای حضرت دعا کند. بنابراین، همۀ انبیا(ع) و اولیا، به وجود مقدس آقا سیدالشهدا(ع) ملتجی هستند. بزرگان از مراجع ما اگر انتسابی به سیدالشهدا(ع) داشتند، افتخار می‌کردند. بااینکه همه نوکر بودند و در دستگاه امام‌صادق(ع) کار می‌کردند، دلشان می‌خواست با سیدالشهدا(ع)، به‌نحوی ارتباط داشته باشند یا ارتباطشان را حفظ کنند. حتی معروف است که مرحوم آقا شیخ محمدحسن ممقانی رحمت الله علیه خواب دیده بود که قیامت شده است و در آنجا دو صف هست: یک صف، صف علما و بساط امام‌صادق(ع) است و صف دیگر، بساط سیدالشهدا(ع). افراد هر دو صف حسابرسی می‌شدند؛ اما صفی که بساط آقا امام‌صادق(ع) بود، خیلی کُند پیش می‌رفت و خیلی سؤال و جواب می‌کردند و خلاصه زحمت داشت؛ اما در قسمتی که بساط سیدالشهدا(ع) بود، صف خیلی سریع پیش می‌رفت.

آیت الله ممقانی رحمت الله علیه زرنگی کرده و از صف علما و امام‌صادق(ع) به صف حضرت سیدالشهدا(ع) رفته بود. وقتی به سر صف رسیده بود، به ایشان گفته بودند که نام شما در این لیست نیست و شما باید به آن صف بروید. آقای ممقانی پرسیده بود که مگر این لیست چه کسانی است؟ به ایشان گفته بودند لیست کسانی است که برای حضرت سیدالشهدا(ع) روضه خوانده و مردم را گریانده بودند؛ خلاصه در این مسیر بودند. آیت الله ممقانی رحمت الله علیه مرجع تقلید بود و شخصیت بسیار والایی داشت. اما ازآنجاکه در مجالس عادی نمی‌توانست منبر برود و روضه بخواند، تصمیم گرفت برای اهل و عیال خودش، شب‌های جمعه صندلی بگذارد و برای آن‌ها روضه بخواند. ایشان روضه می‌خواند و خودش گریه می‌کرد و آن‌ها نیز گریه می‌کردند. بعد می‌گفت: «ما از این طریق می‌خواهیم خودمان را در صف امام‌حسین(ع) داخل کنیم.»

جایگاه مداحی و مداحان در بین مردم

به‌هرحال، مداحی و روضه‌خوانی شأنی است و مقامی. روحانیون و مداحان در قبال مخاطبانشان، یعنی مردم مسئولیت دارند، از آن جهت که همین مخاطبان به روحانیون و مداحان دل می‌دهند و به‌تعبیر روایات، «فَقَد عَبَده» می‌شوند؛ یعنی مثل کسی هستند که پرستش می‌کند و تمام ذهن و دلش را متوجه مداح یا سخنران می‌کند. این فرصت نادری است در مذهب؛ زیرا در نقاط دیگر دنیا حاضرند سرمایه‌ خرج کنند تا مردم را به‌نحوی گرد هم آورند و با آنان صحبت کنند. گاهی کشیش‌ها یا افراد مذهبی از ادیان دیگر، اینجا حضور پیدا می‌کنند و مطرح می‌سازند که در دیگر کشورها، مشتری کلیسا یا مکان‌های مذهبی زیاد نیست؛ لذا سعی می‌کنند برای جمع‌کردن مردم هزینه دهند و تبلیغ کنند.

اما در ایران، جمعیت‌های مثال‌زدنی داریم. برای نمونه، با پرچم‌زدن بالای درِ یک خانه، روضۀ زنانۀ سه‌چهارنفره تشکیل شده است و حتی روضه‌های پانصدنفره که مردم به سخنران و مداح دل می‌دهند. این جدای از تلویزیون و برنامه‌های رسانه‌های جمعی است. چنین مجالس و روضه‌هایی در همۀ شهرها و حتی در روستاها وجود دارد. حتی گاه در روستاها دیده‌ایم که مداح نداشته‌اند و پیرمردی با خواندن چند بیت شعر که از پدربزرگش به یاد داشته است، مجلس را گرم کرده و مردم را گریانده است.

مجالس مداحی؛ فرصتی مغتنم

بنابراین در اینجا ما فرصت‌هایی داریم: یکی فرصتی است که آقا سیدالشهدا(ع) در اختیار ما گذاشته‌اند؛ بدین‌صورت که مخاطب‌ها و مردم وقت پرارزش خود را در اختیار روحانیون و مداحان می‌گذارند. زمانی بود که کاسب‌ها در بازار به‌سبب رونق معاملات، در یک روز چند معامله می‌کردند؛ اما در فاصلۀ بین همین کارها، وقتی را برای شنیدن منبرها و مداحی‌ها اختصاص می‌دادند. فرصت دیگر، مجالس فاتحه‌خوانی در تهران است که رسم شده فقط مداح دعوت می‌کنند. در قم نیز بین مذهبی‌ها مرسوم بود که در مجالس شادی مداح دعوت می‌کردند. در بین علما نیز مرسوم بود. اما در بین عامۀ مردم، فقط برای مجالس عزا مداح دعوت می‌کنند. در این مجالس، گاهی کسانی شرکت می‌کنند که اصلاً به نام دین جایی نمی‌روند و به مجالس روضه اعتقادی ندارند. خدا رحمت کند مرحوم آقای فلسفی را! ایشان می‌گفتند: «برای من مجالس فاتحه ارزشش بیشتر از مجالس سخنرانی است؛ چون وقتی در مجلس فاتحه منبر می‌روم، فرد به حساب صاحب‌عزا مجبور است بنشیند. همین فرصتی است که در اختیار من قرار گرفته است؛ درحالی‌که اصلاً ممکن است هیچ‌گاه در تمام عمر چنین فرصتی برای فرد پیدا نشود؛ چون اصلاً به مسجد نمی‌رود و پای منبر نمی‌نشیند. من به‌نحوی باید در این چند دقیقه صحبت کنم که به‌هرحال تأثیری بگذارد.»

 در مداحی هم همین‌گونه است؛ لذا باید به این فرصت‌هایی که ما و مداحان داریم، به‌عنوان سرمایه برای تبلیغ  نگاه کنیم. این هم توفیقی است که آقا سیدالشهدا(ع) به ما داده‌اند. ایشان آبرو داده‌اند که مردم پای صحبت ما می‌نشینند و دل می‌دهند. در اینجا ما باید چه کار بکنیم؟ فراموش نکنیم که اصلاً شریعت با بساط سیدالشهدا(ع) مانده است: «حسینٌ منی و انا مِن حُسین».

نظر مرحوم آیت الله بروجردی رحمت الله علیه دربارۀ مداحان

آقای شیخ عباسعلی اسلامی را خدا رحمت کند! ایشان از وعاظ بود که جامعۀ تعلیمات اسلامی زیر نظر ایشان بود. ایشان می‌‌گفت: قبل از محرم، واعظان تهران را جمع کردیم و نزد آیت الله بروجردی رحمت الله علیه  رفتیم. مرحوم آقای فلسفی رحمت الله علیه  و آقا شیخ جعفر خندق‌آبادی رحمت الله علیه   و بزرگان منبری هم در آن جلسه بودند. آقای فلسفی در آن زمان در رأس نبود؛ اما منبرشان شلوغ بود. آیت الله بروجردی رحمت الله علیه   هم برای ما صحبتی کردند و در ضمن صحبت‌هایشان فرمودند که همۀ شما از آقای فلسفی گرفته تا آن روضه‌خوانی که به روضۀ زنانه می‌رود و چهارپنج مخاطب هم بیشتر ندارد یا حتی مخاطبش فقط خود صاحبخانه است، همه ازجمله امام‌صادق(ع) و حوزه‌های علمیه و مراجع تقلید وامدار شما هستند؛ چون فقط به‌بهانۀ خواندن روضه شما را می‌برند و آنجا ضمن خواندن روضه ممکن است چند مسئله هم گفته بشود و مردم با خمس و نماز و احکام آشنا شوند. بعد خمس می‌دهند و حوزه‌ها و مرجعیت شکل می‌گیرد. لذا ما و مرجعیت وامدار شما هستیم. حتی ایشان فرموده بودند که امام‌صادق(ع) وامدار سیدالشهداست؛ یعنی این نانی است که امام‌حسین(ع) در دامان ما انداخته‌اند. اگر امام‌حسین(ع) نبودند، مردم سراغ ما نمی‌آمدند.

وظایف مداحان و واعظان

برای نمونه، وقتی احزاب بخواهند مردم را جمع کنند، چقدر باید خرج کنند؟ اما برای مجالس سیدالشهدا(ع) مردم بدون هیچ فراخوانی  و بدون هیچ چشمداشتی جمع می‌شوند، به‌حدی که از فشار جمعیت راه نیست که کسی وارد مجلس بشود؛ حتی پشت در می‌ایستند تا یک نفر بیرون بیاید و آن‌ها وارد مجلس بشوند. این هنر سیدالشهدا(ع) است که این‌گونه مردم را جمع می‌کنند. ما باید این سرمایه را حفظ کنیم. لذا فایدۀ این کلاس‌ها این است که به‌هرحال آموزشی می‌دهند. شعری که مداح می‌خواهد بخواند، باید پیامی داشته باشد؛ حال یا باید از خدا پیام داشته باشد یا از عقاید یا از اخلاق و سیرۀ عملی. ما در کشورمان مشکلاتی داریم. به‌هرحال مسائل اخلاقی بسیار سست شده است. متأسفانه دیگر بازار ما بازار مسلمانی نیست. دروغ و غیبت و  تهمت بین مردم زیاد است. علاوه‌براین‌ها، کوبیدن یکدیگر و بریدن نان یکدیگر یا آبروبردن از هم بسیار است. در قالب این سرمایۀ اشعاری که آقایان دارند، از شعرای گذشته گرفته تا امروز در مسائل اخلاقی و فضایل اخلاقی یا نکوهش معایب اخلاقی، اشعار فوق‌العاده‌ای است. در قدیم مرسوم بود که مداحان همیشه ابتدا قطعه‌ای دربارۀ عقاید یا درمورد اخلاق و فضایل می‌خواندند و بعد روضه می‌خواندند. این سبکی است که باید آن را ترویج داد. البته مداحان معارضانی هم دارند. ما متأسفانه همیشه با رادیو و تلویزیون دعوا داریم. گاهی مداحی‌ها در شأن قم نیست. در تهران نیز همین‌طور، واقعاً در شأن جمهوری اسلامی نیست. برخی سبک‌ها را خواندن در شأن جمهوری اسلامی و شأن مداحی و برتر از آن، در شأن امام‌حسین(ع) نیست. مداحان باید مروّج روش‌های صحیح باشند. چرا در مداحی از افراد اصیل استفاده نمی‌کنید؟ گاهی به بعضی از جوان‌های مداح تهران که نزد ما می‌آیند، می‌گویم که شما در بین مردم و در مداحی، سنت سیئه نگذارید. نمی‌گویم که تحول‌خواه نباشید یا ابتکار نکنید؛ اما ابتکار باید خورَند بساط سیدالشهدا(ع) باشد و نیز خورَند کار مردم. مداحی باید وزین و سنگین باشد.

اگر خدا این توفیق را به شما داده است، باید قدر بدانید و از آن استفاده کنید. به‌هرحال گاهی در سایۀ این خواندن‌ها و گاهی یک بیت شعر، دل افراد را می‌لرزاند. همان‌طور که گاهی یک آیۀ قرآن دل افراد را می‌لرزاند، یک بیت شعر نیز ممکن است دل افراد را بلرزاند. شما باید آن بیت شعرها را به مردم القا کنید. گاهی این شعر کل زندگی فرد را عوض می‌کند. این واقعیت دارد. گاهی تأثیر یک بیت شعر به‌مراتب، از تأثیر یک ساعت سخنرانی بیشتر است. همیشه مداحی در کشور ما این‌گونه بوده است که بزرگان مداحی اشعار بیشتری از حفظ داشتند و می‌خواندند. حافظه‌شان جوری بود که با توجه به مناسبت، همه را از حفظ می‌خواندند  و اصلاً خواندن از روی کاغذ مرسوم نبود. پیش‌تر که ما در تهران بودیم، مداحان به پدر بنده اظهار محبت می‌کردند و نزد ایشان می‌آمدند یا پدرم به محافل آن‌ها می‌رفتند. آن‌ها در محافل خودشان بر سر اشعار کربلا مشاعره برگزار می‌کردند؛ مثلاً مشاعره راجع‌به حضرت ابوالفضل(ع). حتی بر سر قضایایی مثل سر به محمل زدن حضرت زینب(س) که اشعاری محدود دارد نیز مشاعره می‌کردند. مقید بودند که ببینند به کتاب‌های شعر چه کسانی مراجعه کنند یا بررسی کنند اگر کتاب شعر جدید چاپ می‌شود، شعرهای آن اهلیت دارد یا نه.

وظایف جامعۀ مداحان در قبال مداحان

به‌هرحال جامعۀ مداحی باید جامعۀ زنده و پویا باشد. همین که آموزش و برنامه برای مداحان دارید، بسیار عالی است. رفتن به سفرهای معنوی مثل سفر مشهد، به‌صورت دسته‌جمعی و در کنار هم، بسیار خوب است. رسیدگی به زندگی مداحان بسیار خوب و لازم است. این‌ها مردمان محرومی هستند؛ زیرا تا صدا و نفس دارند و جان دارند، از آن‌ها دعوت می‌کنند برای مداحی؛ اما وقتی نفس و صدا نداشته باشند، رهایشان می‌کنند و متأسفانه بعد از مدتی فراموش می‌شوند. منبری‌ها نیز همین وضع را دارند. درست است که مردم این‌ها را فراموش می‌کنند، اما خودمان نباید آنان را فراموش کنیم و باید به یادشان باشیم. الان در حوزه هم رسم شده است که استادانِ پیرمرد را فراموش می‌کنند. زمانی خدمت آقای اعتمادی، استاد رسائل و مکاسب، رفته بودم. ایشان گفت: «یک ماه است که حتی یک نفر هم نیامده است از من احوال بپرسد.» این جزو اخلاق‌های سیئه‌ای است که به مردم سرایت کرده است. این‌قدر زندگی مردم را  مشغول کرده که از همه‌چیز غافل می‌شوند.

اهمیت اقامۀ مداحی و کار مداحان

بنابراین بدانید اقامۀ کار مداحان و مداحی، اقامۀ کار سیدالشهدا(ع) است. این بساط باید بماند. یک نکته‌ای هم که باید بماند این است که احیای بساط سیدالشهدا(ع) احیای حرکت فاطمۀ زهرا(س) مقابل سقیفه است. عده‌ای هم این مطلب را خوب فهمیدند. برای مثال، معروف است که غزالی روضه‌خواندن برای امام‌حسین(ع) را حرام می‌دانست. غزالی آخوند سنّی و فرد ملّایی بود. از او پرسیدند چرا حرام است، پاسخ داد که با برپایی روضۀ امام‌حسین، مردم سراغ جریان‌های قبل می‌روند و آن‌ها را زیر سؤال می‌برند و مسئله ایجاد می‌شود! این راست است. در خطبۀ غدیر، وقتی پیغمبر(ص) امیرالمؤمنین(ع) را معرفی کردند، دعایی فرمودند: «وَانصُر مَن نَصَره وَاخْذُل مَن خَذَله»؛ یعنی کسی که نصرت علی(ع) بکند، خدا نصرتش می‌کند؛ زیرا پیغمبر(ص) در حق نصرت‌کننده دعا فرموده‌اند و دعای پیغمبر(ص) هم مستجاب است. بنابراین، نصرت سیدالشهدا(ع) نیز نصرت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است در اوج قصه. خود سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا، یکی از شعارهایشان این است:

«أنَا ابن علی مِن آل هاشم *** کفانی به هذا مفخراً حینَ اَفخَرو .» وقتی سیدالشهدا(ع) به دشمنان گفتند: «لِمَ تَستحِلّون دَمی؟» در پاسخش گفتند: «بُغضاً لِابیک». لذا کسی که برای سیدالشهدا(ع) کار کند و نوکری سیدالشهدا(ع) کند، داخل دعای «وَانصُر مَن نَصَره» آقا رسول‌الله(ص) است.

خدا امام‌حسین(ع) را حفظ کرده است. در مملکت ما، رضاخان روضه را برانداخت. صدام در عراق، نه روضه که بساط امام‌حسین(ع) را کلاً برانداخت. بااین‌حال، رضاخان رفت، صدام رفت؛ اما امام‌حسین(ع) ماند. زمانی متوکل بود که قبر خراب می‌کرد. او هم رفت؛ اما امام‌حسین(ع) ماند. امام‌حسین(ع) می‌ماند و هر کسی هم برای ایشان کار کند و در کنار حضرت باشد، می‌ماند. اما هر کسی در مقابل حضرت قرار بگیرد، رفتنی است. در همین حوزه هم کسانی که مقابل بساط امام‌حسین(ع) ایستادند، ساقط شدند؛ بااینکه برخی از آن‌ها مقامات علمی نیز داشتند. این بساط سیدالشهدا(ع) است. خدا خواسته است که این بساط بماند و عزیز باشد و رشد کند. ما باید خودمان را با بساط ایشان همسو کنیم؛ مثل مرحوم آیت الله بروجردی رحمت الله علیه  . ایشان وقتی به قم آمده بودند، می‌گفتند روضه در قم کم است. بیشتر همین تعزیه‌خوانی رواج داشت. ایشان مدتی به این معنا پرداختند. لذا برخی بازاری‌های محترم با  آیت الله بروجردی رحمت الله علیه   شرط کرده بودند که جای تعزیه روضه بگیرند و آقای بروجردی در روضۀ آنان شرکت کنند. بعد مرحوم آیت الله  بروجردی رحمت الله علیه   نزد آنان می‌رفتند. وقتی آنان دربارۀ چندوچون عزاداری با ایشان صحبت می‌کردند، ایشان فرموده بودند عزاداری را به هر نحوی طبق رسوم محلی برگزار کنید. گاهی سر برگزاری عزاداری سؤال و جواب می‌کردند، ایشان می‌فرمود که من در کار امام‌حسین(ع) دخالت نمی‌کنم. این عشق مردم به امام‌حسین(ع) چیزی نیست که ما با حرام است یا واجب است و... در آن دخالت کنیم. این داستان دیگری است.

آفت‌های دینی و اجتماعی سوءاستفاده از مداحی و مداحان

امیدوارم خداوند شما را کمک کند و یاری رساند. ما نیز در قبال مداحان وظیفه داریم. همان‌طور که برای واعظان محترم کار می‌کنند؛ زیرا مداحان نیز در همین دستگاه کار می‌کنند و جزو همین مجموعه هستند. مرجعیت برای عامۀ مردم و نیز برای کسانی که در کار دین هستند پدر است که به‌طبع، نقشش برای گروه دوم پررنگ‌تر است. ما باید دلسوز باشیم و به این افراد توجه کنیم. این‌گونه نباشد که تا وقتی کارایی دارند و مجالسمان را اداره می‌کنند، مواظبشان باشیم و وقتی از کار افتادند، فراموششان کنیم. این کار نادرست است. بنابراین شما باید این رسیدگی و تدارک کار مداحان را محکم ادامه بدهید. گاهی هم از افراد صدماتی می‌خورید؛ اما بدانید که مداحی و نوکری امام‌حسین(ع) خودش شأن والایی است. پس نباید ابزار سیاست افراد بشود. همۀ ما از تمام جهات به نظام ملتزم هستیم. اما معتقدیم نباید برای رسیدن به مقاصد سیاسی، آبروی امام‌حسین(ع) و مداحی را صرف کنند که دراین‌صورت، چوب آن را خواهند خورد. این یکی از مصیبت‌هایی است که در تهران به آن گرفتاریم. شما زحمت می‌کشید و با خلوص کار می‌کنید؛ اما عده‌ای در فضای مجازی، شما و کارهایتان را زیر سؤال می‌برند. من زمانی به آقای دکتر قالیباف و بعد به آقایان دیگر هم گفتم که با کمک‌کردن آنان به خانۀ مداح‌ها و... مخالفم. بنده با کمک‌کردن شهرداری به مساجد مخالفم. اصلاً با بودجه‌گرفتن حوزه مخالفم. بنده در بیت آیت الله العظمی وحید هم عرض کردم بودجه‌گرفتن آخوندی و حوزه درست نیست. ما از اول با پول مردم و با سهم امام حرکت کرده‌ایم. حتی مبلغ اندکی که مردم به ما می‌دهند، می‌بوسیم و روی چشممان می‌گذاریم؛ اما برای مثال، دومیلیارد تومان دولت را نمی‌گیریم. آقای احمدی‌نژاد می‌خواست برای ساخت مسجد و کتابخانه به من بودجه بدهد، بنده قبول نکردم و گفتم نمی‌خواهم. این دستگاه را باید مردم بچرخانند. به شهرداری نیز گفتم لازم نیست به جامعۀ مداحان پول بدهید که بعد مردم بگویند جامعۀ مداحان و مساجد و... اداره می‌شوند، و درنتیجه خود را کنار بکشند. اینان مبلغ مختصری به مساجد می‌دهند و مردم به‌گمان اینکه مسجد تأمین است، دیگر پول آب و برق و... را تأمین نمی‌کنند و حتی به امام جماعت مسجد نمی‌رسند. این ‌کار، رسیدگی مردم به مساجد را خراب می‌کند. اگر شهرداری و... می‌خواهند هنر کرده و کاری بکنند، خوب است آن مخارجی که مردم بانی شده‌اند و برای مساجد و مداحان و واعظان هزینه کرده‌اند، بابت مالیات و عوارض ساختمان و... حساب کنند که درآن‌صورت تازه مثل آمریکا می‌شوند. آمریکا که واقعا شیطان بزرگ است به افرادی که در آمریکا به مؤسسات اسلامی کمک می‌کنند، آن مبلغ را بابت مالیات، با آن افراد حساب می‌کند؛ درحالی‌که مؤسسۀ اسلامی ربطی به آمریکا ندارد. وقتی افراد به این خوجه‌ها[1] که در آنجا برای امام‌حسین(ع) عزاداری می‌کنند پول می‌دهند، آمریکا با آن‌ها بابت مالیات حساب می‌کند. در اینجا هم بهتر است چنین کاری کنند؛ نه اینکه بیایند به حوزه پول بدهند. اگر کسی به مرجعی پولی داد، آن مبلغ را به بابت مالیات بپذیرند که دراین‌صورت، تازه مثل کشورهای اروپایی و آمریکایی می‌شوند که امور خیریه را از بودجه حساب می‌کنند.

بنابراین باز هم عرض می‌کنم که ما به نظام ملتزم هستیم. این نظام شیعه است. ما به رهبری ملتزمیم. ایشان  عمود خیمه است؛ اما درعین‌حال متعهد نیستیم که هر کسی در جمهوری اسلامی هر مقام و شأنی می‌خواهد پیدا کند، مداحان در اختیار او و از جمله افراد او بشوند. مسئولان اجرایی کار اشتباه دارند و کار درست هم دارند؛ اما به چه مناسبت، اشتباهشان باید به‌عهدۀ نوکر امام‌حسین(ع) و بساط ایشان گذاشته بشود؟ بنده در دوران آقای احمدی‌نژاد یا...، دیدم وقتی مردم می‌خواهند فحش بدهند، به آن مداحانی که حامی ایشان بودند فحش می‌دادند؛ و لو او مسئول خودش باشد. پس چرا باید این سرمایه را وسیله و ابزار قرار بدهیم؟ ما به سیدالشهدا(ع) و کسانی که در این مسیر هستند و به مراجع و خود نظام ملتزم هستیم و اینان نباید تضعیف بشوند؛ اما شأن ما هم نیست که در هر جهتی ابزار و وسیله بشویم. گاهی وکیلی می‌خواهد انتخاب بشود یا شهرداری یا حتی شورای شهر، اگر مداح یا واعظی وارد این مسائل شود، او را ابزار و وسیله می‌کنند و آن شأنی که به‌واسطۀ امام‌حسین(ع) داشته است، از بین می‌رود.

بنده امیدوارم خداوند توفیق بدهد که ان‌شاءالله شأن سیدالشهدا(ع) را همان ‌گونه که هست، حفظ کنید و خداوند این نوکری را تا آخر عمر بر ما و بر شما مستدام بدارد. بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود. این بزرگ‌ترین سرمایه است. شک نکنید که آقا سیدالشهدا(ع) به کسانی که درِ خانه‌شان هستند، عنایت خاص دارند. زمانی آیت الله وحید، خدا حفظشان کند، می‌فرمودند: «ما قیمت این را نداریم که سگ خانۀ اهل‌بیت(ع) باشیم؛ چون سگ درِخانه‌شان بالاخره انتسابی به آنان دارد. جلوی سگ خانه که نان و استخوان می‌اندازند، اگر یک روز استخوان نیندازند، رها نمی‌کند و برود. ما هنوز امتحان ندادیم تا معلوم شود آیا وفای آن سگ درِ خانه را داریم یا نه.» به‌هرحال ما در خانۀ سیدالشهدا(ع)، اربابی که آقاست و بزرگ، باید تا آخر فقط آبروداری کنیم. بنده صحبتی کردم که بعضی حمل بر جهات دیگر کردند. صحبت بنده این بود که امام‌حسین(ع) سرمایه است، سرمایه را انسان به‌کار می‌اندازد تا سودش را ببرد. باید مراقب باشیم از سرمایه خرج نکنیم، آبرو مایه نگذاریم. کسی که آبروی امام‌حسین(ع) را حفظ کند، آبروداری کند، امام‌حسین(ع) یاورش است. خداوند ان‌شاءالله توفیقات شما را بیشتر کند! ان‌شاءالله به شما توفیق خدمت به عزیزان و همکاران را عنایت کند. عرض کردم که ما بیشتر از این‌ها در قبال شما وظیفه داریم. توان نداریم؛ اما هر مقدار توان داشته باشیم، در خدمت هستیم. خدا یاری‌تان کند و توفیقات شما را بیشتر سازد!

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 


[1]. گروهی مذهبی در جنوب آسیاست که به اسلام روی آوردند. واژۀ «خوجه» از واژۀ فارسی خواجه و به‌معنای فرد محترم و متشخص گرفته شده است. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، به‌دنبال مهاجرت آقاخان اول از ایران به هند، آن‌ها به تشیع و تسنن روی آوردند و اکثریت این گروه پیرو فرقۀ اسماعیلیۀ نزاری باقی ماندند. به‌دنبال دیدار شماری از خوجه‌ها به‌رهبری دوجی جمال در نجف با شیخ زین‌العابدین مازندرانی در اوایل دهۀ ۱۸۷۰م، زمینۀ گرایش تعدادی از خوجه‌ها به تشیع فراهم شد. خوجه‌ها امروزه در شرق آفریقا، هند، اروپا و شمال آمریکا زندگی می‌کنند.


 

تصاویر
  • بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود
  • بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود
  • بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود
  • بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود
  • بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود
  • بزرگ‌ترین امتیاز این است که انسان تا آخر عمر، در بساط امام‌حسین(ع) سر پا و مستقیم بماند و ذره‌ای از مسیر آن حضرت منحرف نشود
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان