توضیح المسائل ( حضرت آیت الله العظمی بروجردی)
پيشگفتار
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
رسالة شریفة توضیح المسائل از معدود رسالههای عملیّه است که از بدو تألیف تاکنون محور اصلی مراجعة مؤمنین به فتاوای مراجع بزرگوار تقلید عصر بوده است. شاید کمتر کسی آگاه باشد این رساله که نخستین بار در زمان مرجعیّت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه الشریف و مطابق با فتاوای آن فقیه والا مقام و پرهیزکار انتشار یافت، حاصل زحمات و تراوش قلم چه کسی است، تنظیم کنندة بزرگوار این کتاب ـ که بیشتر به عنوان شخصیتی فرهنگی و به تعبیر نخبگان این رشته، بنیانگذار فرهنگ و معارف دینی جدید شهره است، و امروز بسیاری از کارگردانان عرصة فرهنگ و معارف در رشته های گوناگون از تربیت یافتگان مکتب او هستند ـ مرحوم مفغور حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اصغر کرباسچیان معروف به «علامه» میباشد.
برای آن که نشر این کتاب، بهانهای برای یاد و تجلیل از شخصیت ممتاز آن فقید سعید که در طول حیات پر بار خود کمتر به دنبال نام و آوازه بود، به دست دهد. و برای آن که نسل جدید از روند زندگی و مساعیی که در تألیف این کتاب به کار برده است آگاهی یابند، به نقل مکتوب یکی از شاگردان فاضل و مخلص او ـ که در دورانی از زندگی پر تلاش آن بزرگ مرد یار و دمساز او بود، و به خاطر تجدید نشر این رساله قبول زحمت نموده است ـ میپردازیم:
« ... مرحوم استاد شیخ علی اصغر کرباسچیان (مشهور به علامه) که تا پایان عمر در کسوت روحانیّت باقی ماند، ولی به عمد خویش را از عناوین و موقعیّتهای این لباس بر حذر میداشت، از زمرة آنانی بود که شعلة وجود آن عالم ربّانی و مرجع الهی حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) بر جانش افتاد و این چنین شد که تا پایان عمر با برکت 90 سالهاش عاشقانه سوخت و به دیگران گرمی و روشنایی بخشید.
کمتر میشد در محضرش ـ چه کلاس درس اخلاق دبیرستان علوی تهران باشد که با خون دل برپایش کرد و به پای نهالش نشست تا بارور شود؛ و چه خانة دو اتاقه و محقرّش در روستای ونک ـ بنشینی و او یادی از استادش نکند، و کلام خود را به این جمله ها نیاراید که مرحوم آقای بروجردی چنین میگفت و یا چنان میکرد.
شاگردان و مستمعان بیشمارش به یاد دارند که او با چه شور و حرارتی از آیت الله سخن میراند: وقتی میخواست از دیدگاه خویش به بزرگترین ویژگی استادش اشاره کند، میگفت: «حوادث در ایشان اثر نمیکرد» و این چنین از استواری عقیده و پای بندی استاد به اصول، تمجید مینمود.
و هنگامی که میخواست از عظمت روح استادش سخن گوید، به خاطرات ساعتهای آخر حیات آیت الله اشاره میکرد که استاد به پزشکان و اطرافیانی که برای ادامة حیات او تلاش میکردند، نهیب زده بود که: «رها کنید مرگ است! و مرگ که هنگامه ندارد!»
امّا به حق، جذابترین خاطرات آقای علامه ـ که خودش آنها را مؤثرترین چیز برای خویش میدانست ـ مربوط به گفتارها و رفتارهایی از آیت الله بود که به نوعی به انسان سازی و هدایت ارتباط داشت؛ و لذا صدها بار از روزی سخن میگفت که آیت الله از فضیلت و برتری بینظیر افرادی که به مداوای روح و جان دیگران مشغولند نسبت به پزشکان جسم و تن، سخن گفته بود؛ و یا به واقعهای اشاره میکرد که چگونه در آن، آیت الله به فرزند ناخلف پدری ـ که او را از ارث محروم نموده بود ـ 500 هزار تومان آن روز را به او برگردانده بود، تا او را به رفتار اسلامی و انسانی باز گرداند؛ و در برابر اعتراض دیگران به این عمل، فرموده بود که: ارزش هدایت یک انسان، بیش از اینها است.
علامهای که این چنین شیفتة آیت الله بروجردی بود، در سال 1304 هـ .ش در تهران متولد شد و پس از طی مقدّمات علوم دینی از محضر بزرگانی کمنظیر چون مرحوم شیخ آقا بزرگ ساوجی و سید رضا دربندی بهرهها برد و در امر تبلیغ و منبر، موفقیّت ها و مقبولیّت ها یافت، اما وقتی در بیمارستان فیروز آبادی به عیادت و دیدار آیت الله بروجردی ـ که به علت کسالتی بستری بود ـ رفت، به اذعان خودش چنان ابّهت و بزرگی آن مرد بزرگ او را فرا گرفت که یک باره از همه چیز دست شست و به قم مهاجرت کرد و 15 سال در مجلس درس معظم له شرکت کرد و از فضائل اخلاقی و رفتار پسندیدة ایشان کسب فیض نمود.
پس از ورود به حوزة علمیّة قم، فضیلتهای اخلاقی و دقتهای علمی و فقهی ایشان در کنار بیان گیرا و جذاب، او را به سرعت به فردی شاخص مبدّل نمود، تا جایی که استاد معظمش مرحوم آیت الله بروجردی او را به لقب علامه مفتخر کرد. او در کنار بهره گیری از محضر مرجعیّت و زعامت، به تدریس و تربیت طلاب جوان و مستعد میپرداخت، امّا دغدغهها و نگرانیهای دیگری نیز داشت.
یکی از دغدغه های او عدم ارتباط مستقیم عامّة مردم با کتب دینی و مستندات مذهبی بود. اولین کتابی که نظرش را جلب کرد، توحید مفضّل بود که به روان سازی و ساده کردن و قابل فهم شدن آن برای نسل جوان همّت گماشت؛ امّا اهتمام اصلی و اساسی او در مورد دیگری بود:
قبل از مرجعیّت حضرت آیت الله العظمی بروجردی، رساله های عملیّه پر از اصطلاحات فقهی و علمی سنگین بود، نه تنها عموم بلکه بسیاری از اهل علم و طلاب علوم دینی نیز از فهم کامل محتوای آن محروم بودند. فتاوای فقهی مرحوم آیت الله بروجردی که در دو کتاب مجمع المسائل و جامع الفروع چاپ شده بود، از این قاعده مستثنی نبود و عدم فهم عامّة مردم از مسائل شرعی، عواقب و زیانها و چه بسا سوء استفادههایی را - آن چنان که خود در خاطراتش به آن اشاره میکرد- در برداشت.
شیخ علامه با آن که در آن ایّام اشتغالات فراوان دیگری در حوزه داشت، یک باره همة فعالیّتهای حوزوی ـ به جز شرکت در درس مرحوم آیت الله بروجردی ـ را رها کرد و به چاره جویی و اقدام در این باب پرداخت. امّا آن قدر موانع سنگین در پیش راه بود که تنها همّت والای او باعث شد تا این راه، پایانی نیکو یابد.
مهمترین مانع این بود که مرحوم آیت الله بروجردی، اجازة خویش را برای چاپ رسالة جدید، منوط به تکمیل رساله و تطبیق کامل آن با فتاوای خویش نموده بود. تغییر عبارات سنگین هزار سالة شرعی به نثر روان روز، بدون آن که اصل معنا دست خوش تغییر شود، تنها با این احتمال که مورد موافقت مرجع عالیقدر قرار گیرد، آن هم بدون چشم داشت هیچ گونه سود مادّی، تنها از آن مرد پاک باخته، ساخته بود. وقتی یک مسألة شرعی به نثر روان امروزی در میآمد، به نظر چند نفر اهل علم و احیاناً فقیه میرسید، پس از حک و اصلاح، آن را به ادیبی خبره میسپرد تا از جهت نگارشی، آخرین اصلاحات را در آن صورت دهد. این چنین بود که گاه یک مسأله تا ده بار تغییر میکرد.
علامه دو سال تمام بدون وقفه شب و روز به این کار همّت گماشت؛ دوستان و شاگردان دیگری، مانند مرحوم شهید قدوسی و علی اصغر فقیهی و نیز حضرات آقایان شیخ یحیی عابدی، شیخ عباس اخلاقی و نجف آبادی را هم به یاری طلبید، علامه حتی همسرش را هم در این کار سترگ به مشارکت طلبید و رونویسی مجدّد همة دست نوشتهها را به او سپرد.
پس از پایان کار، با وجود مخالفتها و بعضی ناسازگاریها، مرحوم آیت الله بروجردی با اطمینانی که به علم و تقوای شیخ علی اصغر کرباسچیان داشت ـ البته پس از تأیید محتوا توسط گروهی که خود ایشان مأمور کرده بود تا آن را مطالعه و با فتاوای ایشان تطبیق دهند ـ انتشار رسالة جدید را که اینک «توضیح المسائل» نام گرفته بود تأیید نمودند؛ و همین بزرگترین پیروزی برای علامه بود.
یک بازاری متدیّن به نام مرحوم حاج حسین مصدّقی، سرمایه گذاری اولین چاپ توضیح المسائل را به عهده گرفت، امّا مشکلات هنوز باقی بود؛ آن زمان نوع کتابها پر از غلطهای چاپی و مطبعهای منتشر میشد و گاه چندین صفحه غلط نامه ضمیمة کتابها میشد، بدیهی است علّامه که مظهر نظم و دقّت بود، این را نمیپسندید و لذا به بهترین چاپخانة آن زمان یعنی؛ چاپخانة مجلس شورای ملی رفت، خودش با رئیس مجلس وقت، سردار فاخر حکمت ملاقات نمود و با بیان اهمیّت موضوع، او را به چاپ توضیح المسائل ترغیب نمود. پس از موافقت رئیس مجلس، به مسؤول چاپخانه مراجعه کرد، در آن جا به او گفته شد که چاپ کتاب بدون غلط امکان ندارد؛ طبیعی است که علامه به این عمل رضایت نمیداد، لذا برای آن که کتاب بدون غلط از چاپ در آید، در طول یک سال صفحه به صفحه کتاب حروف چینی میشد، سپس علامه با دقّت گاه تا سه بار آن را تصحیح میکرد، تا در نهایت اولین کتاب بدون غلط در تاریخ چاپ ایران به طبع رسید.
در اولین چاپ، 1000 جلد توضیح المسائل به قیمت 35 ریال توزیع شد. هر چند در چاپ اول و دوم آن، به علت مخالفتها به سختی فروش رفت. حتی در تهران عالمی، کتابی در ردّ توضیح المسائل نوشت، امّا شیخ به پیروی از استاد خویش مرحوم آیت الله بروجردی اعتنایی به او نکرد و به راه خویش ادامه داد. آرام آرام تا پیش از وفات آیت الله، کتاب توضیح المسائل آن چنان با استقبال مردم رو به رو شد که ناشران گوناگون، بدون پرداخت دیناری حق التألیف و حتی بدون کسب اجازه و اکثراً بدون نام ایشان، یکی پس از دیگری به نشر آن مبادرت ورزیدند.
پس از وفات حضرت آیت الله العظمی بروجردی استواری متن کتاب توضیح المسائل و نیز اقبال عمومی به این رساله، باعث شد تا مدتها بعد مراجع تقلید آرا و فتاوای خویش را به صورت حاشیه، ذیل فتاوای آن مرجع فقید میگنجاندند و به چاپ میرساندند.
بعدها، کتاب توضیح المسائلی که استاد علامه کرباسچیان، خالصانه و بی هیچ چشم داشت، تدوین کرده بود، آن چنان رواج یافت که کلیة مراجع نجف، قم و سایر بلاد، به صورت مستقل نظرات فقهی خویش را در آن گنجاندند و به مقلّدین خویش عرضه نمودند، در حالی که چه بسا، بعضی از صاحبان فتوا نمیدانستند که کدام انسان خالصی برای تنظیم این کتاب، چه زحمات طاقت فرسایی را متحمل شده و چه اوقات گران بهایی را صرف آن نموده است.
علامه کرباسچیان تا حدود 40 سالگی در قم ماند، سپس به تهران بازگشت و همة پنجاه سال دیگر عمر خویش را با تأسیس مؤسسات فرهنگی علوی، نیکان و ... به تربیت و پرورش دینی نسل جوان پرداخت و در نهایت در مرداد 1382 با زاد و توشهای فراوان و ارزشمند، این جهان را بدرود گفت. رحمت و رضوان خداوند شامل حال او و نیز استاد فرزانه و بینظیرش باد ...».
با آن که نزدیک به نیم قرن از رحلت مرجع گرانقدر عالم تشیع مرحوم آیت الله العظمی بروجردی میگذرد، اما هنوز بسیاری از اساتید و فضلاء و گاه عامة مردم برای دریافت رسالة توضیح المسائل ایشان به بیت آن فقیه سترگ و یا این موسسه مراجعه مینمایند؛ و گاه به کسانی بر میخوریم که هنوز التزام به تقلید از مرجع فقید را دارند، و چون رسالة اصلی در طول این سالها کمیاب و یا نایاب و از دسترس عموم خارج شده، تصمیم گرفته شد با حول و قوّة الهی به تجدید طبع رسالة اولیّه با همان سبک و سیاق پیشین اقدام کنیم. و چون در مواردی که مراجع عظام تقلید و زعمای حوزههای علمیّه متع الله المسلمین بطول بقائهم الشریف احتیاط فرمودهاند، افرادی به حضرت آیت الله آقای حاج سید محمد جواد علوی بروجردی، رجوع مینمودند، از ایشان درخواست نمودیم که انظار خود را به صورت حاشیه، و زیر نویس بر رسالة جد بزرگوارشان تدوین نمایند، تا اینک که پس از سالها این رساله به همان سبک و سیاق گذشته تجدید طبع میشود، همراه با حواشی معظم له در دسترس مراجعه کنندگان قرار گیرد. اما ایشان گاه به بهانة عدم نیاز، و گاه با این بیان که ممکن است درج نظر قاصر طلب های ناچیز در ذیل فتاوای متقن و محکم آن فقیه سترگ و پرهیزکار، اشکال و ایرادی نسبت به ساحت قدس حضرتش به شمار رود، عذر میآوردند. ولی بالاخره با مراجعات مکرر، این درخواست مورد اجابت قرار گرفته و این رسالة شریفه در قالب نشر آثار آن مرجع بزرگ، انتشار مییابد.
مؤسسة مرحوم آیت الله العظمی بروجردی با تقاضاهای زیادی برای نشر مجدد حواشی فتوائی آن فقیه بزرگوار بر کتب فقهی از جمله عروة الوثقی، تبصره و دیگر کتب معتبر، و نیز سایر رساله های فتوائی ایشان که با سبک و سیاق آن زمان نشر یافته است، مواجه است که امیدواریم با توفیقات الهی و عنایات حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفدا، در آینده به عرضة آنها اقدام کنیم.
و من الله التوفیق و علیه التکلان.
13 رجب 1431 مؤسسة مرحوم آیت الله العظمی بروجردی