بسم الله الرحمن الرحيم
امام سجاد علیه السلام در دعاي شريف مکارم الاخلاق میفرمایند:
وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ.[1]
درباره مقطع سوم در دعا، این سوال مطرح است که فراغت بال پیدا کردن در آنچه انسان برای آن آفریده شده، برای چیست؟
اهمیت توجه به غایت خلقت انسان
در این دعای شریف آمده است: پروردگارا من را در حيات و زندگيام، فراقتی عطا فرما كه آن جهاتی كه تو آن را براي من مقدر كردي، بر اساس آنها بتوانم در دنيا رفتار و حركت داشته باشم.
توضیح این مقطع از دعا در قالب یک مثال آن است که فرض کنید فردی را برای منصبی یا مديریتی انتخاب ميشود، يك دستور العمل به او ميدهند، اسم آن را شرح الوظايف ميگذارند او بايد بر طبق آن، وظایف و رفتار سازمانی خود را تطبیق دهد و اگر تخلف كرد بازخواست ميشود؛ حال در مورد این روایت، باید گفت: چون خداوند انسان را خلق كرده و اين نعمت هم بزرگترين نعمتی است که انسان را از عدم و هیچ به صفحه وجود آورده است و در واقع، چون اين نعمت بالاترين خير متصور برای انسان است، لذا در قبال این نعمات، به انسان يك سری شرح وظايفی داده شده که در واقع، آن اهداف و جهاتي است انسان براي رسيدن به آن اهداف خلق شده است.
بنابراین، اکنون که انسان در صحنه وجود قرار گرفته است، برای اینکه حركت كمالي داشته باشد، باید مراحلي را بگذراند و در امتحان الهی قبول شود.
تکامل تکوینی و اختیاری انسان
البته، نحوه تکامل در اين مسير به دو نحو است: يكی تكامل تكويني و قهری است كه بدون دخالت اراده و اختیار انسان رخ میدهد و سير نزولي را به سمت رشد و تکامل جسمی تا سر حد مرگ ادامه میدهد.
اما سير دوم تكاملي، امری کاملا اختياری است كه همراه با درجه و ترقي یافتن است. در سیر قهری ما بخواهیم یا نخواهیم، کم کم به سمت انتهای عمر یعنی به سمت رحمت یا عذاب الهی در حرکتیم. لذا در این سیر، هر چقدر که فاصله از خدا بيشتر شود، عذاب خدا هم بیشتر میشود و طبعا با نزدیک شده به جهنم امکان بهرهمندی از نعم بهشتی وجود ندارد.
البته هرچه زاويه انحراف كمتر باشد، به طوری که عبد با توبه و حركت تكاملي خودش را در مقام عبوديت تثبيت كند، كمال بيشتري پيدا میكند تا جایی که اگر خضوع بيشتری داشته باشد و هم افق باشد، اصلا عذابی نخواهد داشت.
انسان اگر در شب بخواهد ستارهها را با تلسكوپ نشان بدهد، میبیند که اینها دارای طول و عرض هستند و اندازه و مشخصات خاصی دارد؛ و اگر طبق اين مشخصات شما دقيقا عمل كرديد ميتوانيد آن ستارهها را پیدا کنید و زواياي مختلفش را ببينيد؛ اما اگر نتوانيد اين اندازه و طولش را پيدا كنيد، محال است که بتوان اين ستاره را ببینید؛ چون آنها انحراف دارند و در این حالت، طول و عرض جغرافيايي آنها پيدا نمیشود.
عبودیت خداوند بالاترین هدف از خلقت انسان
بنابراین، امام علیه السلام از خداوند در خواست ميكند كه خدايا تو من را براي اهدافي مانند عبودیت خلق كردي، پس زندگی من را در همین مسیر قرار بده.
ما با ذهنیت عرفی، تصویر روشنی از عبودیت نداریم، چون تصویر ما بر اساس عبید و موالی عرفی که در فقه بحث میشود، به این مسئله نگاه میکنیم؛ در حالی که وقتی مثلا در نماز که بالاترین مصداق عبودیت است، دقت کنیم، میبینیم وقتي خداوند از پيغمبرش ميخواهد تجليل كند، ابتدا وصف بندگی را به او عطا میکند و سپس رسالت او را بیان میکند: اشهد ان محمدا عبده و رسوله.
تقدم عبودیت پیامبر اکرم بر رسالت
اين تجليل خداوند است و شهادتي است كه خداوند آن را به ما ياد داده است؛ پس ما شهادت ميدهيم كه حضرت رسول اكرم در مقام عبوديت استوار است و اين عبوديت مقدم بر رسالت است؛ يعني مقام عبوديت، مقامی بالاتر از رسالت است و تو ای خدا، من را در مقام تعبد و در مقام خضوع و عبوديتي كه من حقيقتش را نميفهمم، موفق بدار و آن جهاتي را كه موجب شود که روزگار من بیهوده از بین برود، آن جهات را از من دور کن كه از اين عبوديت غفلت نكنم.
گاهي سالها از عمر انسان ميگذرد و يك توجه به خودش نميكند، الان كه در اين دنيا آمدي چه كردي؟ دائما مشغول کار روزانه هست كه مشكل امروز را حل كند و فكري هم براي فردا كند، فكر فردا هم فقط پول و ماديات است و فقط برنامهريزي خاص دنيايي است، اما چقدر به فکر کسب مقام عبوديت و تهذيب نفس است که در اين مسير چه كرده و چه كمالاتي را در اين حوزه كسب كرده است؟
مبادا، در روز اول كه طلبه شدیم دارای خلوص و تهذيب بيشتر بودیم و الان بعد از 70 سال متوجه بشویم، خلوص ديروز را نداریم، که این حالت، مایه افسوس خواهد بود.
مبادا كثرت آمال و آروزها، عمر کوتاه ما را فانی نماید؛ عمري كه رفته و به سرعت نیز ميگذرد، ببینیم در اين محاسبه زيان كار شدیم. لذا امام علي بن الحسين علیهما السلام ميفرمايد: خدايا اين هم از توفيقات خودت است كه اين فراغت را براي آن حيثيتي كه «خلقتني له» داشته باشيم و از آن حيثيت جدا نشویم و فاصله نگيریم تا آن هدف را به دست آوریم و به آن جهاتي برسیم كه تو مقرر كردي، پس خدايا اين عنايت را به من داشته باش و این فرصت را براي من ايجاد كن كه به چیزی بپردازم که من را برای آن خلق کردی.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
[1] .الصحيفة السجادية، ص 92.