English | فارسی
یکشنبه 19 مهر 1394
تعداد بازدید: 909
تعداد نظرات: 0

سسله مباحث اخلاقي حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون حديث صفات الايمان

سسله مباحث اخلاقي حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون حديث صفات الايمان

متن روایت

بِالْإِسْنَادِ الْأَوَّلِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الْإِيمَانَ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الْإِشْفَاقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا هَانَتْ عَلَيْهِ الْمُصِيبَاتُ وَ مَنْ رَاقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ وَ الْيَقِينُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَعْرِفَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ فَمَنْ أَبْصَرَ الْفِطْنَةَ عَرَفَ الْحِكْمَةَ وَ مَنْ تَأَوَّلَ الْحِكْمَةَ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ عَرَفَ السُّنَّةَ وَ مَنْ عَرَفَ السُّنَّةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ مَعَ الْأَوَّلِينَ وَ اهْتَدَى إِلَى الَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ نَظَرَ إِلَى مَنْ نَجَا بِمَا نَجَا وَ مَنْ هَلَكَ بِمَا هَلَكَ وَ إِنَّمَا أَهْلَكَ اللَّهُ مَنْ أَهْلَكَ بِمَعْصِيَتِهِ وَ أَنْجَى مَنْ أَنْجَى بِطَاعَتِهِ وَ الْعَدْلُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ غَامِضِ الْفَهْمِ وَ غَمْرِ الْعِلْمِ وَ زَهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَوْضَةِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ فَسَّرَ جَمِيعَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ عَرَفَ شَرَائِعَ الْحُكْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِي أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِي النَّاسِ حَمِيداً وَ الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظَهْرَ الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أَنْفَ الْمُنَافِقِ وَ أَمِنَ كَيْدَهُ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى الَّذِي عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ فَذَلِكَ الْإِيمَانُ وَ دَعَائِمُهُ وَ شُعَبُهُ .[1]

   سخن در حديث شريف يعقوب سراج بود که از جابر از ابي جعفر امام باقر علیه السلامنقل شده است که از اميرالمؤمنين درباره ایمان سوال شد بود که به جهاد رسیدیم:

وَ الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ.

در جلسه گذشته، بیان گردید که فريضه امر به معروف و نهي از منكر، در واقع فريضه‌اي براي احياء و حفظ ارزش‌ها در یک جامعه است.

  فرائض دو گونه است، برخی از فرائض مانند نماز است که حتی اگر در جماعت و با حيثيت جمعي هم باشد، ولی امری شخصی است؛ چرا که نماز براي آن است كه حالت بندگي و عبوديت در مقابل خداوند براي انسان حفظ شود و خودش را از حالت بندگي خارج نبيند؛ بلکه دائم خودش را با مبدا اعلي مرتبط ببيند و با او سخن بگويد.

قسم دوم از فرائض مانند امر به معروف و نهي از منكر است که فريضه‌ای جمعي و اجتماعي است و در آن فردی و شخصی بودن معنا ندارد. لذا، با اينكه مقتضاي اصل اولی، عدم جعل ولايت بر دیگری است، اما در اينجا خداوند براي آحاد مومنان، اين ولايت را نسبت به دیگران جعل کرده است که بتوانند بر ديگري نهي از منكر و امر به معروف كنند.

   مع الوصف، ما در اثر ابتلا به روزمرّگي وگرفتاري‌های زندگي دچار غفلت از شئون دینی شدیم و چه بسا، نزدیکان خود را نبینیم و بلکه به رشد و تربیت فرزندان خود نیز که در كنار ما هستند، توجه نداشته باشیم. در نتیجه اگر غفلت بيش از اندازه ما را به خود مشغول سازد و ما از تربيت اساسي آنها غافل شويم، دو مشکل مهم در سطح جامعه پدید می‌آید:

1-      كمرنگ شدن ارزش‌ها.

2-      از بين رفتن ارزش‌ها.

این امر تا به آنجا پیشرفت می‌کند، که معروف، تبدیل به منکر و منکر تبدیل به معروف می‌شود که می‌بینم گاه در همین بازار مسلمانان، فردی كه کلاهبرداری نیاموخته است به عنوان انسانی ناتوان معرفی می‌شود؛ یعنی دروغ، رشوه، دزدی، کلاهبرداری و کم فروشی و گران فروشی به عنوان عمل نیک و مستحسن نامیده می‌شود. در مقابل، فردی که با اصول صحيح و شرعی حركت می‌كند، انسان عقب افتاده تلقی می‌شود؛ حتی در میان ما نیز ممکن است که برخی از مقاصد ما با تقوا همراه نباشد بلکه با دروغ پيش برود. همه این موارد نتیجه آن است که امر به معروف و نهي از منكر در سطوح مختلف جامعه وجود نداشته باشد. به او تذکر بدهند که آن عمل را انجام ندهد. اگر خویشان به فردی که دچار روزمرگی شده، دائم يادآروري كنند که نسبت به پدر و مادر صله رحم انجام بده که امری معروف است و مورد عنايت است، انسان ناخود آگاه آشنا مي‌شود به آنچه معروف است و دور مي‌شود از آنچه منكر است.

   اگر دائما به فردی که در جامعه تجاهر به فسق دارد، تذکر بدهند و او را از انجام این کار منع کنند؛ یعنی طبقات مختلف، هر كسي بيايد و او را نهي كند، درستي در جامعه تبدیل به ضد ارزش نمی‌شود.

   البته این کار باید با توجه به درجاتي كه در كتاب امر به معروف و نهي از منكر گفته شده انجام شود؛ یعنی مودبانه تذكر دهند و اگر عمل نکرد، به او بي‌اعتنايي و بي‌توجهي كنند تا مرتکب منکر، احساس كند که با ادامه اين عمل، از اعتماد و چشم جامعه خواهد افتاد و ارزش‌ها در جامعه فراموش نمی‌شود، دروغ تبديل به ارزش نمی‌شود، امانت ضد ارزش نمی‌شود.‌

   امروزه، قرض الحسنه جزء سنت‌هاي فراموش شده است، و مردم نمی‌توانند از دیگران به راحتی مبلغ مورد نیاز مثلا برای خرید خانه خود را استقراض بگیرند وهیچ سودي هم در بین نباشد. همه حتی موسسات دولتی در فکر کاهش ارزش پول و تورم  بی ارزش شدن پول استقراضی هستند؛ بلکه الان رسما در بعضي بانك‌ها جريمه ديركرد دارند و نزدیک به 50 درصد یا بالاتر سود و اضافه مي‌گيرند و اصلا ضد ارزش تلقي نمي‌شود بلکه به سود بیشتر مباهات می‌کنند؛ یعنی ضد ارزش تبديل به ارزش شده است.

من يادم هست که در بازار تهران، فردی بازاری از مریدان پدرم، خدمت ایشان آمد و گفت من يك هفته پيش از آن حاجي پنبه خريدم. خريدمان به اين صورت بود كه من تلفن كردم كه من آن مقدار پنبه ميخواهم و از او خريدم. بعد از سه روز که من هنوز پنبه را تحويل نگرفته بودم و پول را هم تحویل ندادم، قیمت پنبه ترقي كرده و سه یا چهار برابر شده بود. آن فرد بازاری از پدرم خواست که از فروشنده تقاضا کند که قیمت چهار برابر شده را از او کمتر حساب کند. وقتی که مرد آمد و پدرم ماجرا را به او گفت؛ وی به ایشان گفت که من فقط همان قیمت اول را از او میگیرم نه بیشتر. وی در توضیح گفت که وقتي من به مشتری گفتم که اين مقدار پنبه را به آن مبلغ فروختم، مي‌فهمم که وی روي اين پنبه برنامه‌ريزي دارد.

 اين نوع صداقت و درستي در بازار تهران حاكم بود. من اگر خودم این قضیه را ندیده بودم باور نميكردم. ولی الان این حرفها، افسانه است

   امروزه، امر به معروف و نهي از منكر كم رنگ شده، و فقط یک عده مامور یا نهاد خاص را وادار کرده‌ایم که آنها این کار را انجام بدهند؛ در حالی که  اين وظيفه مثل جهاد همگانی است. مثلا، اگر دشمني حمله كرد، نهاد خاص و ارتش نمي‌خواهد بلکه همه افراد وظيفه دارند که بروند و قتال کنند.

لذا وجود مقدس اميرالمومنين علیه السلام فرمودند: «فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظَهْرَ الْمُؤْمِنِ».یعنی كسي كه امر به معروف مي‌كند پشتوانه مومن را محكم مي‌كند. مومن همان كسي است كه به معروف‌ها و ارزش‌ها ملتزم است و وقتي امربه معروف در جامعه باشد؛ يعني انسانی كه نگاه دار ارزش‌هاست، به خود مي‌بالد، و مي­بيند که پشتوانه دارد.

 سپس حضرت میفرمایند: «وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أَنْفَ الْمُنَافِقِ»، هر ‌كسي كه نهي از منكر كند، دماغ منافق را به خاك مي‌مالد. منافق در قرآن خصوصيتي دارد و همانند فرزندی که راست و دروغ او معلوم نیست، مصیبتی برای خانواده است. ‌منافق نیز مصيبتي در قرآن است. لذا، منافق با نهي از منكر نیز ارتباط پیدا مي‌کند. والسلام عليكم ورحمة وبركاته

تصاویر
  • سسله مباحث اخلاقي حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون حديث صفات الايمان
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان