بسم الله الرحمن الرحيم
ابتدا از شما عزیزان و همۀ بزرگوارانی که این دغدغه را پیدا کردید و این کار را برای دنبالکردن ضروری دیدید، تشکر میکنم؛ چون مسئلۀ زمینماندهای است. ما نهتنها در این موضوع، بلکه در بسیاری از موضوعات، در حوزه مشکلاتی داریم. یعنی خود موضوعشناسی برای ما مسئلهای عمده است، نه فقط در این زمینه، در مسائل اقتصادی و در مسائل سیاسی، خود موضوع چیزی است که ما کمتر به تنویرش پرداختهایم و کمتر به آن رسیدگی کردهایم.
فراوردههای گوشتی
همانطور که فرمودید، در ایران، گوشت خودش یک موضوع است. یک وقت مسئلۀ اجرا مطرح است که آیا در این کشتارگاه با دستگاه و وسایل الکترونیکی گوسفند ذبح میشود یا نه. این مسئله قابل حل است. الان مسئلۀ مهمی که با آن مواجهیم، گوشتهای وارداتی است. البته منظورم واردات دام زنده نیست. این مسئله هم قابل حل است. اما مسئلۀ دنیای امروز این است که تغذیه در حال تغییر است؛ ازاینرو که این منابع معمولی گوشت، یا کافی نیست یا ذائقهها را جلب نمیکند و غذاهای دریایی مختلفی بهرهبردای شده و به ایران هم وارد میشود. گاهی گوشت حیواناتی عرضه میشود که از نظر ما حلالگوشت نیستند، مثل کوسه یا خرچنگها یا امثال اینها. عرضۀ این گوشتها از نظر ما مشکل دارد و آن نظارتی که باید باشد، نیست. البته این هم یک استدلالی است که همۀ مردم ایران مسلمان و همه شیعه نیستند و شیعیان میتوانند نخرند؛ اما این فرهنگسازی میخواهد.
فراوردههای ژلاتینی و مصرف افزودنیها
در مواد ژلاتینی هم که کشورهای دیگر وارد میکنند، مشکل اساسی وجود دارد؛ هم در زمینۀ غذا، هم در زمینۀ دارو و هم در لوازم آرایشی. ترکیه تا حدودی در این زمینه کار کرده است. یعنی ژلاتینی را که نوعاً از استخوان خوک برای تولید این محصولات گرفته میشد، با ژلاتینی که از استخوان گاو به دست میآید، آن هم گاوهایی که خودشان ذبح میکنند، جایگزین کردهاند. این مسائل به جهات علمی و فنی و جهات اقتصادی پیوند میخورد. مؤسسات یا فروشگاههای عرضهکنندۀ در ایران، بیش از هر چیز روی پول و سود حساب میکنند. باید بتوانیم ما هم تکنولوژی کشور ترکیه را، در کنار همان سوددهی داشته باشیم و مثلاً بتوانیم از استخوان گاو ژلاتین به دست بیاوریم، نه از استخوان خوک. باید برای دستیابی به چنین تکنولوژیای کار کرد. در ایران اگر هم مؤسسه و سازمانی دست به این کار بزند، باید هزینۀ بسیاری را متحمل بشود. یعنی برای آن مؤسسۀ عرضهکننده یا مؤسسۀ تولیدکنندۀ غذا یا دارو یا مواد آرایشی نمیصرفد. این مسائل به هم پیوند دارد. یعنی صاحب آن کارگاه یا کارخانه خودش هم مسلمان است، اما در عین حال اگر بخواهد کارش بچرخد و کارخانه تولیدش را داشته باشد، برایش صرف نمیکند از طریق غیرمتعارف اقدام کند. کارخانهها میتوانند از اروپا خیلی راحت این مواد ژلاتینی را ارزان وارد کنند. حتی اگر بخواهند ژلاتین حلال از ترکیه وارد کنند، گرانتر تمام میشود. اینها مربوط به مسائل اقتصادی است که کار ما به آن گره میخورد.
مضافاً اینکه یک وقت منظور ما از حلال، حلال بالأصالۀ است، مثل همین گوشت، که میگوییم کدام حلال است و کدام حلال نیست یا مواد ژلاتینی. اما یک حلال و حرام دیگری هم داریم که بر اساس فعل و انفعالاتی که روی مواد غذایی انجام میدهیم معنا پیدا میکند، مثل افزودنیهایی که در تولید خوراکیها استفاده میشود. الان در ایران در پرورش بسیاری از طیور، از مواد مضر استفاده میشود. یعنی مثلاً این مواد باعث میشود مرغ در مدت سه ماه به اندازۀ مرغ ششماهه رشد کند. آیا تولیدکننده مجاز است این محصول را بدون هیچ توضیحی عرضه کند؟ تولیدکننده باید نحوۀ تولید محصول را روی آن بنویسد تا خریدار بداند که این مرغ به این صورت تولید شده و رشد کرده است و این ضررها را دارد. بعضی از این مواد افزودنی سرطانزاست و مصرف مادۀ مضر هم حرام است؛ یعنی منهای اینکه ضرر میزند، حرمت هم دارد. آن کسی که میخرد و اطلاع ندارد، برایش حرمت ندارد؛ اما آن که میفروشد، ممکن است واسطه یا کارخانۀ تولیدکننده باشد، در این صورت مشکل دارد.
حکم استفاده از سموم و کودهای شیمیایی
مسئلۀ دیگر در خصوص سمومی است که در کشاورزی استفاده میکنند. حتی کودهایی که برای تقویت خاک و سمومی که برای جلوگیری از آفت استفاده میکنند، اگر بیش از حد مجاز باشد مضر است. متخصصان مکرر میگویند پوست میوههایی را که در داخل پرورش میدهند نخورید. محصولاتی که در گلخانهها پرورش مییابند، مواد سمی بر روی پوستشان میماند.
بنابراین ما در مسائل غذایی مشکلات فراوانی داریم. مثلاً اگر هندوانه تولید کنیم و بعد به آن رنگ بزنیم، مشکل دارد. طیف وسیعی از محصولات وجود دارد که عنوان حلال بالأصاله روی آنهاست، مثل مادۀ کشاورزی ولی مثل گوشت خوک و امثال اینها حلیت ندارد؛ اما ما با فعل و انفعالات خودمان این حرمت را در آن اشراق میکنیم. مضافاً معاملۀ جنسی که نمیشناسیم و میخریم، با این اطمینان که در باغ تولید کردهاند و آوردهاند، مشکل دارد. یعنی خرید بدون اطلاع از کیفیت رشد محصول مسئله داشته و آن آثار وضعی که گفته شده دربارۀ آنها صدق میکند.
لزوم وجود استانداردهای شرعی در کنار استانداردهای بهداشتی
اقتصاد در کشور ما ناسالم است. یکسری برنامههایی در تمام دنیا اجرا میشود که دولتها از آن حمایت میکنند. مثلاً به جای اینکه ماهی پنجاه هزار تومان به مردم یارانه بدهند، آن را برای بهبود سیستم غذاییشان یا سیستم کشاورزیشان مصرف میکنند تا غذای سالم و غذای حلال به دست مردم برسد. باید استانداردهای خاصی در کشاورزی و در تولید میوه و گوشت داشته باشیم. فقط نباید به تولیدکنندگان پروانۀ کسب بدهیم تا بتواند مرغ و شترمرغ یا گوسفند پرورش بدهند و بعد رهایشان کنیم، بلکه باید به نحوۀ تغذیه و پرورش دام و طیور هم نظارت کنیم. البته اینطور نیست که اصلاً نظارتی نباشد؛ اما استانداردهای لازم برای این کار نیست. البته ناظران بر این امور هم شاکیاند که بودجۀ کافی برای نظارت ندارند. آنها میگویند اینهمه محصول برای رسیدگی هست؛ اما با چه بودجهای، با چه کارمندی، با چند آزمایشگاه؟
استاندارد فقط استاندارد بهداشتی است. استاندارد شرعی را هم شما با همکاری آنها اضافه کنید و توسعه بدهید؛ چون استاندارد شرعی و استاندارد بهداشتی باهم پیوند دارند. این پیوند را شما باید ایجاد کنید. طرحهای همکاری را شما باید فراهم کنید. بعد باید تحقیق کنید که این مسئله به کدام وزارتخانه مربوط میشود. آگاهید که بروکراسی در کشور ما چگونه است! و وای به حال ما اگر این مسئله به دو یا سه وزارتخانه مربوط شود و هماهنگکردن اینها با همدیگر واقعاً دشوار است. در این زمینه بانکها چقدر همکاری میکنند؟ در همۀ دنیا کار اقتصاد دست بانکهاست. در کشور ما صورت دیگری دارد. بانکها وقتی میخواهند به این مؤسسههای تولیدی وام بدهند، باید این جهات استاندارد شرعی و استاندارد بهداشتی را هم در نظر بگیرند. اما آنها فقط به این مسئله توجه میکنند که آیا این مجموعه میتواند پول را برگرداند یا نه. بیشتر از این نیست. اما در بیرون از ایران هم حتی بانکها اگر ببینند که آن مؤسسۀ وامگیرنده کارش برخلاف قانون و سیاست اقتصادی کشور است، وام نمیدهند. اما اگر بخواهد وام بدهند، تمام این معیارها و ضوابط را ابتدای کار در نظر میگیرند و بهعلاوه مؤسساتی هم هستند که این ضوابط را تأمین میکنند. اما در کشور ما اگر بانک این ضوابط را رعایت کند، آن مؤسسۀ وامگیرنده کجا این استاندارد را کسب کند؟ این مسائل در کشور ما تعریفشده نیست. ما مشکل قانونی داریم. کار شما مستلزم تدوین قوانین است. هیئت دولت باید لایحه درست کند. مجلس باید برود و آن طرح را از همۀ جوانب بررسی کند. باید بررسی شود که کالایی که به دست مردم میرسد، از نظر حلیت شرعی و از نظر بهداشتی و از لحاظ مواد افزودنی مشکل دارد یا نه. مثلاً میگویند به لبنیات روغن پالم اضافه میکنند که بسیار برای بدن مضر است. مردم لبنیات مصرف میکنند که سلامت بیشتر داشته باشند، درحالیکه با وجود این مواد مضر، تأثیر عکس دارد. اگر مردم از این مسئله باخبر بشوند، لبنیات نمیخرند؛ اما بسیاری از مردم هم به این مسئله توجه ندارند. حلیت و حرمت این موارد را هم شامل میشود. کار شما بسیار بزرگ و دشوار است. متوجه مشکلات باشید. الان شما در مقابل کوهی از مشکلات ایستادهاید. دستگاههای اقتصادی ما نیز مشکلاتی دارد.
بحران آب در کشور ما جدی است. چرا آب را صرف تولید هندوانه میکنند تا به دوبی یا کویت بفروشند؟ آبی که اینجا برای پرورش هندوانه صرف میکنیم، بیشتر از دو دلاری که بابت آن میگیریم ارزش دارد. این هماهنگیها وجود ندارد. اگر به مردم بگوییم که نکارید، چطور امرار معاش کنند؟ کسی که محصول را تا آن کشور میبرد چطور؟ خریداری که در آن کشور به این محصول نیاز دارد چه؟ این دادوستد ارز هم وارد مملکت میکند؛ اما در مقابل چه چیزی از دست میدهیم؟
آثار وضعی غذای حرام
دولت و بزرگان ما باید متوجه باشند که این تأثیرات، فقط تأثیرات وضعی نیست؛ هرچند تأثیرات وضعی هم بسیار مهم است. یعنی غذای حرام تأثیرات وضعی فراوانی دارد. سیدالشهدا(علیه السلام) در روز عاشورا به لشکریان دشمن میگوید که بطونتان از حرام پر شده است. این از حرام پرشدن شامل غذای گوشتی، غیرگوشتی و آن محصولاتی است که با کلاهبرداری به دست مردم رسیده است، مانند مواد افزودنی غیربهداشتی. این آثار وضعی در اخلاقیات و زندگی و سلامت ما هم اثر میگذارد. این عوارضی و امراضی که در اثر مصرف این مواد افزودنی مختلف پیدا میشود، هزینههای فراوانی را برای وزارت بهداشت و درمان ایجاد میکند.
نحوۀ صحیح استفاده از بودجهها
من، نه در مقام کارشناس، بلکه در مقام ناظر میگویم که بهتر است نیمی از این بودجهای را که در بیمارستانها برای درمان بیماریهای حاصل از مصرف این مواد غذایی صرف میکنیم، برای مواد غذایی صرف کنیم؛ یعنی حلیت و حرمت آن را در نظر بگیریم و توسعه بدهیم. چراکه حتی آن مواد افزودنی غیربهداشتی و مضر هم میتواند داخل عنوان حلال و حرام هم بشود. لذا لازم است سرمایهگذاری کنید و دنبال این پاسخ باشید که چه کنیم تا به مصرف این مواد نیاز نباشد. برای مثال آیا واقعاً لازم است که در شیرینیجات از رنگ استفاده شود و آن هم غیرشرعی و غیربهداشتی آن را از کشورهای دیگر وارد کنیم؟ چرا نباید خودمان آن را تولید کنیم؟
رجوع به افراد خبره و برگزاری سمینارهای تخصصی
اقتصاد مقاومتی یعنی آنچه را نیاز داریم خودمان تولید کنیم. این کار نیازمند سرمایهگذاری عظیم و نهضت در تمام دستگاههای حکومت است و ارادهای قوی باید پشت این قصه باشد. البته ایجاد این اراده سریع به دست نمیآید، اما این سمینارها و مشورتکردن با افراد صاحب نظر و مؤثر در سیاستگذاریهای مملکت میتواند تأثیرگذار باشد. مثلاً از اساتیدی کمک بگیرید که فقط وظیفهشان تدریس نیست، بلکه در عمل و اجرا هم دست دارند. برخی افراد، بسیار اهل علم و برجسته هستند، ولی با این مسائل مواجه نشدهاند یا به آن توجه نکردهاند یا اگر توجه کردهاند برای آن راهحل نداشتهاند. باید این افراد گرد هم بیایند. باید کمسیونهای تخصصی در سمینارهایتان ترتیب بدهید. در این مسائل بهداشت و درمان و جهاد کشاورزی هم دخیل هستند.
همیشه میگویند «کار را که کرد، آنکه تمام کرد». شاید بهتر باشد بگوییم «کار را که کرد، آنکه شروع کرد». کارهایی هستند که شروعشان خیلی ارزشمند است. ما راه درازی در پیش داریم. این کار اعصاب پولادین میخواهد؛ چون بعضی دستگاههای تولیدکنندۀ مردمی، وقتی مسئلۀ پول مطرح میشود، همۀ جهات را کنار میگذارند. بعضی از دستگاههای اجرایی هم همینطورند. آنها به مالیات بیشتر فکر میکنند تا بهداشت مردم یا به بیمۀ کارگری بیشتر از بهداشت مردم اهمیت میدهند. لذا ممکن است همکاری لازم را نکنند. بانکها هم فقط سود و پول را میبینند.
باید هدفتان این باشد به جایی برسیم که استانداردهای ما هم جهات بهداشتی را شامل شود و هم جهات شرعی را. وقتی نشان این استاندارد روی هر کالایی باشد، فرد با اطمینان خاطر محصول را میخرد. نمیگویم همۀ محصولات ارگانیک باشد، چون الان در مملکت ما ممکن نیست؛ اما باید همین مقدار سموم و کودی که به کار میرود، به اندازۀ استاندارد و متعارف باشد. یعنی ضررش به حد متعارفی باشد که در دنیا پذیرفته شده است، نه بیشتر از آن.
استقبال غیرمسلمانان از محصولات غذایی حلال
گاهی در برخی فروشگاهها که اسم اسلامی یا اسم ائمه(علیهم السلام) را هم دارند، محصولی عرضه میکنند که حرامِ مسلّم است و هرکس از بیرون به این مسئله نگاه کند، آبروریزی است! الان وقتی از محصولات حلال صحبت میشود، بیشتر منظورشان گوشت است. این مسئله در دنیا جا افتاده است. حتی برخی غیرمسلمانان هم از غذای حلال استفاده میکنند. در انگستان و در فروشگاههای زنجیرهای توانستهاند غذای حلال عرضه کنند و برایشان صرف میکند. در محصولات گوشتی، خونی که در وقت ذبح از بدن حیوان بیرون میرود، خیلی جلب نظر کرده است. برخی هم اظهارنظرهای تخصصی کردهاند که این خونی که در گوشت میماند چه آثار و عوارضی دارد. حتی عدهای که در اروپا اسلامستیزی میکنند، معتقدند بحث از حلال و حرام غذاها خودش تبلیغ اسلام است و این واقعاً هست. تبلیغ اسلام است. در آلمان شاهد بودیم که مشتریهای آلمانی به فروشگاههای ترکیهای میآمدند و گوشت و غذای حلال تهیه میکردند و مراجعهشان بیشتر از مسلمانها بود. لذا این کار را نباید دست کم گرفت. باید بتوانیم در ایران به این استانداردها برسیم و در کشورهای دیگر اسلامی هم بتوانیم الگو باشیم و الگوی غذایی اسلامی عرضه کنیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته