وجود مقدس امام سجاد علیه السلام در ابتدای دعای مکارم الاخلاق میفرمایند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ؛ اللّهُمّ وَفّرْ بِلُطْفِكَ نِيّتِي، وَ صَحّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنّي.[1]
تفسیر احسن النیات
ما در تفسیر این دعای گوهر بار به این مقطع رسیدیم که « وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ»، یعنی حضرت از خداوند متعال درخواست میفرمایند که نيت و عمل من را به بهترین نيات و اعمال منتهي كن؛ چرا که اگر نيت، دارای حُسن و نيكویی نباشد، قهرا، عمل نیز همان رنگ و بو را خواهد داشت.
نیت خالص عمل را مرضی خدا قرار میدهد
بنابراین، فردی كه ميخواهد كاري را انجام دهد كه مرضي رضاي خدا باشد، باید ابتدا از خودِ خداوند درخواست كند که نيت او را به بهترين نيات تبدیل نماید؛ بهترين نيات نیز آن است كه انسان كاري كه ميخواهد انجام دهد، در انجام آن كار، اغراض دنيوی نباشد و جهات و علايق غیر الهی نداشته و از خود گذشته باشد و فقط قصد قرب به خدا را داشته باشد.
بنابراین، درخواست امام علیه السلام خیلی دعای مهمی است؛ زیرا انسان خالي از حب و بغض نيست، و نیاز دارد که خداوند به او روحيهاي را عطا نماید که در نيت او نسبت به انجام كارها، قرب و اخلاص به خداوند موج بزند؛ و اگر كار خيري انجام ميدهد، به منظور رهيدن از جهات نفساني و آن حيثياتي باشد كه او را در اين دنيا به خودش وابسته و مشغول ميكند.
کار برای خدا از بین نمیرود
اگر انسان براي خدا كاری را انجام دهد، دیگر مهم نيست که كسي آن را بداند يا نداند؛ زیرا آن كار هیچگاه، گم نميشود، و این امر سختی است؛ زیرا انسان به تنهایی این قابليت را ندارد و به خصوص، در محدوده وسوسههاي شيطاني است و اين وسوسه او را تحريك ميكند و لذا، نیازمند استمداد از خداوند است که خدايا خودت ميتواني من را حفظ كني، خود عنايتي كن و در انجام كار خير، خودت نيت خير را نیز به من عطا فرما؛
بنابراين امام علیه السلام از خداوند ميخواهد كه خدايا تو توفيق بده «وَ انْتَهِ بِنِيّتِي إِلَى أَحْسَنِ النّيّاتِ»، تا اگر در ابتدا، كمي ناخالص است، اما در انتها خالص باشد؛ و در نتیجه، خواه ناخواه، نيت خالص به عمل خالص منتهي ميشود.
احسن النیات در مقابل ریا قرار دارد
در مقابل، خيلي از اوقات انسان در ابتدا، نيت خير دارد، ولی وقتي وارد عمل ميشود ممكن است در مقام عمل، جهات ريايي رسوخ كند و یا انسان را مبتلا نماید.
ما گاهي از اوقات، در بسياري از اموري كه حتی آنها را امر قدسي حساب ميكنيم مشكل داريم؛ خداوند، آیت الله حاج سيد احمد خوانساري، صاحب جامع المدارك را رحمت كند. ايشان سالها قبل از اينكه به تهران بروند، در قم بودند. ايشان در آن زمان، هم رديف آیات عظام، آقاي سيد محمد خوانساري، آقاي حجت كوهكمري و مرحوم آقاي صدر الدين صدر، بود ولی خودش را جلو نينداخته بود. ايشان در مدرسه فيضيه نماز جماعت ميخواند، و جمعيت بسیاری در آنجا بود. همه بزرگان حوزه براي شركت در نماز ايشان ميآمدند، يك وقت مردم ديدند که مرحوم آقاي خوانساري نيامد، گفتند شاید ایشان كسالت دارد، اما شبهای بعد هم نيامدند؛ پس به خدمت ايشان رفتند و گفتند آقا چرا نيامديد، ايشان فرمودند من ديگر به مدرسه فيضيه نميآيم.
چند وقت بعد ديدند که ايشان در مسجد ميرزا جعفر در بازار نماز ميخواند، ولو آنجا هم بعدا شلوغ شد؛ بالاخره، يك عده از نزدیکان خدمت ایشان رفته بودند كه به چه مناسبت شما در فيضيه كه مركزيت دارد ديگر نميآييد؟
ايشان فرمودند يك شب كه آمده بودم، آنقدر جمعيت زياد شده بود كه من به زحمت خودم را به سجاده رساندم، وقتي نماز تمام شد؛ ديدم در خودم يك احساس هیجانی دارم كه ببین اين همه جمعيت، به خاطر تو به اینجا ميآيند؛ وقتي ديدم که این حالت به من دست داد، فهمیدم که ادامه این كار من، خدايي نيست و نيت قرب ندارد؛ يعني من هستم كه اين كار را ميكنم و اين امر با خلوص منافات دارد.
نیت خیر، کار را پر برکت میکند
لذا حضرت از خداوند متعال استمداد ميكند که خدايا خودت به دادمان برس: «وَ انْتَهِ بِنِيّتِي إِلَى أَحْسَنِ النّيّاتِ ، وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ». وقتی که من اين عمل را انجام ميدهم، ممكن است که فايدهاش كم يا زياد باشد، اما خدايا تو كمك كن تا كاري كه من انجام ميدهم، پر بركت باشد.
اين خيلي مهم است كه خدا به كاري عنايت داشته باشد، در تهران، مدرسهاي به نام مدرسه خان مروي وجود دارد و يك مدرسه ديگر هم به نام سپه سالار یا شهيد مطهري هست. از روزي كه سپه سالار، آن مدرسه را ساخت، هيچ وقت طلبهپذير نبود و مركزيت حوزوي پيدا نكرد و حالا هم بعضي از بزرگان، آنجا را حالت دانشگاهي قرار داده و فعاليت دارند؛ اما مدرسه خان مروي هميشه مركز علوم بود، بسياري از بزرگان ما كه در حوزه از اساتيد هستند، آنجا ساكن بودند كه خدمت اعلام تهران تلمذ ميكردند. اين مدرسه را خانی به نام مروي ساخته است و آنجا اين قصه را نقل ميكنند كه وقتي خواست كلنگ شروع کار را بزند، مرحوم حاج ملا علي كني هم حضور داشتند و طبيعتاً ايشان بايد كلنگ میزد، لذا، خان مروي آمد و گفت من درخواستم اين است كه آن كسي كه نماز شبش از اوان بلوغ ترك نشده، كلنگ اینجا را بزند؛ هيچ كس از علما جلو نيامد تا اینکه حاج ملا علي كني، خودش، كلنگ را برداشت و زد. پس اين دستي كه كلنگ ميزند، خدا به اين دست بركت ميدهد؛ و لذا توجه داشته باشيم که اين عملي كه ما انجام ميدهیم، باید با بركت باشد. اگر نفس مهذبي كه متوكل به خداست اقدام كند، خداوند هم توفيقات او را در انجام کارها زیاد میکند.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. الصحيفة السجادية، ص 92.