تغییر معروف و منکر در جامعه اسلامی در کلام پیامبر(ص)
در کتاب شریف کافی، روایتی از امام صادق ـ علیهالسلام ـ که فرمودند: « قال النبي ـ صلیاللهعلیهوآله ـ : كَيفَ بِكُم إذا فَسَدَت نِساؤكُم وفَسَقَ شَبابُكُم ولَم تَأمُروا بِالمَعروفِ ولَم تَنهَوا عَنِ المُنكَرِ؟! فَقیلَ لَهُ ویكونُ ذلكَ یا رسولَ الله؟ قال نَعم وَشرٌ منْ ذلكَ؛ كَيفَ بِكُم إذا أمَرتُم بِالمُنكَرِ ونَهَيتُم عَنِ المَعروفِ؟! فَقیلَ لَهُ یا رسولَ الله ویكونُ ذلكَ؟ قال نَعم وَشرٌ منْ ذلكَ؛ كَيفَ بِكُم إذا رَأيتُمُ المَعروفَ مُنكَراً و المُنكَرَ مَعروفاً؟».
روزی پيامبر اكرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به جمعيت روی كردند و فرمودند: ميبينم روزگاري را كه زنهايتان فاسد و جوانانتان فاسق ميشوند و شما امر به معروف و نهي از منكر نميكنيد!
اصحاب گفتند: يا رسولالله! چنین چيزي ممكن است؟
پیامبر فرمودند: بله؛ بدتر از اين هم ميشود! روزگاري خواهد آمد كه بهجاي امر به معروف و نهی از منکر، امر به منكر و نهي از معروف ميکنید!
اصحاب گفتند: یا رسولالله! چنین چيزي خواهد شد؟
پیامبر فرمودند: بله؛ بدتر از اين هم ميشود! روزگاری خواهد آمد که معروف را منکر، و منکر را معروف میبینید!
جایگزینی ارزشهای الهی با ضدارزشها
خطاب این روایت، نه به اصحاب پیامبر و مسلمانان صدر اسلام، بلکه به امت اسلامی و همه مسلمانان است و به وضعیت آنان در آخرالزمان اشاره دارد؛ روزگاري كه معروف و منكر جاي خود را با هم عوض میكنند و ارزشها و ضدارزشها بهجاي یکدیگر مینشینند. آن روز، روز سقوط اين امت است.
متأسفانه، ما امروز اين واقعيت را در دنياي اسلام و حتي در اجتماعات خود ميبينيم. برای مثال، در مواردی دختری که حجابش را حفظ میكند، مورد سرزنش واقع ميشود؛ چراکه فاميل و دوست و آشنا آن را نميپسندند! و یا دامادی که از راه حلال پول زيادي به دست نميآورد، طرد ميشود و در مقابل كسي كه از راه حرام ثروتاندوزی ميكند، الگو و قهرمان به شمار میآید!
اينها نمونههایی کوچک از منکر شدن معروف، و معروف شدن منكر هستند. در اين روزها انسان چيزهايي ميبيند كه واقعاً باور نميكند. فيلمي ساخته شده و در آن به رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ اهانت شده است؛ اما مفتی سعودی نهتنها ساخت این فیلم را محکوم و سازندگان آن را سرزنش نمیکند، بلکه تظاهرات مسلمانان در برابر سفارت آمریکا را محكوم ميكند! این یعنی تبدیل منكر به معروف!
جابهجایی معروف و منکر، عامل سقوط جامعه اسلامی
ما در جامعه خودمان نیز با اين مسئله مواجه هستيم. گاهي از اوقات، رفتارها و عملكرد ما، جای معروف و منكر را عوض ميكند و راستگويي، امانتداري و تقوا براي برخی منکر وحتی جرم ميشود. ارزشهایی كه شريعت آورده است را كنار میزنیم و ارزشهاي خودمان را جايگزين آن ميكنيم؛ يعني در مقابل ارزشهای دینی، ارزشهای دیگری میسازیم و آنچه را كه ارزش نيست، ارزش وانمود ميكنيم. اين کار زمینههای سقوط فردی و اجتماعی را فراهم میسازد.
اگر در جامعه به ارزشهاي اصيل بها داده شود، جامعه ترقي ميكند؛ اما اگر این ارزشها زیر پا قرار گیرند و بهجای آنها ارزشهاي خودساخته، معیار فضيلت افراد شوند، جامعه سقوط خواهد کرد. صرف عنوان «اسلامي» نیز جامعه را از سقوط نمیرهاند. خدا با هیچ جامعهاي قومي و خويشي ندارد. پشت پا زدن به ارزشهای الهی و اخلاقی، هر جامعهای را ـ حتی اگر عنوان اسلامی داشته باشد ـ به سقوط و تباهی میکشاند.
سقوط بدین معناست كه اصالتهاي اسلامي از جامعه زدوده ميشود و وجود افراد، نهتنها مايه پیشرفت اسلام نيست، بلكه موجب عقبماندگی آن میشود. چنانکه سيدجمالالدین اسدآبادی گفته است: الاسلام محجوب بالمسلمين؛ ای كاش اين مسلمانان نبودند که در این صورت، اسلام درخشش بيشتري داشت. ما نیز باید بسیار مراقب باشیم که مبادا تشيع، به ما و حوزههاي علميه محجوب شود.
در هر جامعه و اجتماعي، هرگاه حيثيت خوب و مطلوبی داراي ارزش شود، موجب رشد و پیشرفت آن جامعه خواهد شد. برای مثال، اگر در حوزههای علمیه، علمآموزی برای طلبهها ارزش باشد، علم در حوزه پیشرفت خواهد کرد و عالمان برجستهای تربیت خواهند شد.
به هر حال، ما امروز با اين درد مواجهایم؛ دردي كه رسول اكرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ 1400 سال پیش در میان اصحابش بیان فرموده و برای امت اسلامی غمخواری کرده است.
حضرت در پایان حدیث، پس از آنکه میفرمایند: «كیف بكم إذا رایتم المعروف منكراً والمنكر معروفًا»، ديگر نميفرمايند كه در این صورت، چه خواهد شد؛ يعني اگر کار به اينجا برسد که معروف منکر، و منکر معروف شود، دیگر همه چيز تمام است و جامعه اسلامی از دست رفته است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته