English | فارسی
شنبه 28 مرداد 1391
تعداد بازدید: 1694
تعداد نظرات: 0

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي به مناسبت عيد سعيد فطر

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي به مناسبت عيد سعيد فطر

 اعوذبالله من الشيطان رجيم

بسم الله الرحمن الرحیم

عيد سعيد فطر

عيد سعيد فطر يكي از بزرگ‌ترين اعياد اسلامي است. اين روز نزد خداوند متعال چنان داراي اهميت است كه خدا را به آن قسم مي­دهيم. چنان‌که در ادعية مأثوره­اي كه از ائمة طاهرين ـ‌صلوات‌الله‌و‌سلامه‌عليهم‌ـ وارد شده است، ما در قنوت نماز عيد، خدا را به چنين روزي قسم مي­دهيم: اللهم اني اسئلك بحق  هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيداً؛[1] خدايا تو را قسم مي­دهيم به اين روزي كه آن را براي مسلمانان عيد قرار دادي.

واژه «عيد» از ماده «عاد» به معناي «بازگشت دوباره» است و در اصطلاح به معناي روزي است که انسان بخواهد سيري را كه در زندگي طي كرده است، دوباره از نو آغاز كند. چنين فرصتي هيچ‌گاه در زندگي براي انسان پيش نمي­آيد؛ اما نمونه اين حقيقت در طبيعت، در عيد نوروز ديده مي‌شود. از آن ‌روي که نوروز روز بازگشت زندگي به طبيعت است و درختان زندگي را از سر مي­گيرند و پس از دوران افسردگي و مردگي، دوباره رشد و نمو آغاز مي­شود، به اين روز «عيد» مي‌گويند.

عيد فطر، سرآغاز زندگي معنوي

اينكه روز فطر، عيد ناميده مي­‌شود به اين دليل است که انسان موفق شده است با پيروي از دستور الهيِ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ...،[2] روزهاي ماه مبارك رمضان را روزه بگيرد و حقايقي را كه خداوند متعال در آن عبادت نهاده شده كه عبارت است از كفّ نفس و مقاومت در برابر هواي نفس، به دست آورد. نمودهايي از اين حقيقت، در برابر مفطريات روزه ديده مي‌شود؛ انسان مي­خواهد غذا بخورد، آب بياشامد و ... ؛ اما جلوي نفس را مي­گيرد و مقاومت مي­كند. اين تمرين مقاومت و مقاوم‌سازي روح در برابر خواهش‌ها و هواهاي نفساني، انسان را آماده مي­كند تا به هدف و غايتي كه خداوند براي روزه قرار داده است، دست يابد. خداوند متعال پس از تشريع عبادت روزه، غايت و هدف آن را چنين بيان فرموده است: لَعَلّكُمْ تَتّقُونَ؛ شايد به مقام تقوا دست يابيد.

بنابراين در روز عيد فطر، گويا تمام کارها و تكاليفي که تا آن روز انجام داده‌ايم، در يک سو قرار مي‌گيرد و از روز عيد، زندگي معنوي تازه­اي را آغاز مي­كنيم. انسان پس از آنكه اين تمرين را با همه سختي‌هايش پشت سر نهاد و به‌ويژه خلوص او در اين مدت تقويت شد، خود را براي از سرگيري يک زندگي معنوي تازه‌ آماده مي‌کند.

چنان‌که گفتيم، روزه عبادتي است كه در آن، خلوص، بسيار روشن ديده مي‌شود؛ در عبادات ديگر به اين روشني ديده نمي‌شود. در عبادت روزه، انسان به‌روشني مي­تواند خلوص را در كار خود ببيند؛ توجه به خدا، و تقويت مقام عبوديت و بندگي در اين عبادت به‌وضوح ديده مي‌شود.

رعايت حقوق خدا و مردم، اساس زندگي معنوي

بنابراين، عيد فطر سرآغازي است براي انساني كه از اين عبادت يك ماهه سربلند بيرون آمده است و در نتيجه مي­تواند در چنين روزي افق­هاي تازه­اي را در زندگي معنوي خود ببيند و زندگي تازه‌اي را در اين عرصه آغاز كند. زندگي تازه‌اي كه در آن، تنها در برابر خدا بنده باشد و جز او کسي را مؤثر نبيند؛ خود را در برابر دستورهاي خداوند و حقوق الهي ملتزم ببيند و در برابر حقوق ديگران نيز بيشتر پايبند باشد. تجاوز به حقوق ديگران هميشه از حب نفس ناشي مي­شود و اگر اين جوهره در وجود ما شكل گرفته باشد كه بتوانيم هواهاي نفساني خود را مهار و در برابر خواهش­هاي نفساني مقاومت کنيم، مي­توانيم زندگي تازه‌اي را بر پايه پايبندي به حقوق الهي و حفظ حقوق ديگران آغاز کنيم. اين توجه به حقوق، چه حقوق الهي و چه حقوق ديگران، سرآغازي است براي انسان در زندگي نوين خودش تا وجودي پر از مهر و محبت داشته باشد و با تمام وجود خود را عبد بداند و اين عيد سرآغاز همه اين خصوصيات مي­باشد و اينجاست كه ارزش اين عيد معلوم مي­شود.

محبت خدا عامل محبت به ديگران

انسان اگر در اين ماه مبارک سير معنوي خود را به‌خوبي گذرانده باشد و به كمال روزه رسيده باشد، نه‌تنها حقوق ديگران را تباه نمي‌كند، بلكه در مواردي هم که ديگران حقي ندارند، باز آنها را بر خود مقدم مي‌دارد؛ زيرا آنچه باعث بي‌توجهي به حقوق الهي و حقوق ديگران مي‌شود، احساس منيّت است که در برابر عبوديت قرار دارد. اگر انسان ‌مقام عبوديت را در خود تقويت کند، چيز قابل عرضه­اي در برابر خدا در خود نمي‌بيند و نه‌تنها به حقوق ديگران احترام مي‌گذارد، بلكه براي رضاي خدا حاضر است ديگران را بر خودش مقدم كند.

ما اين مقام را در زندگي بزرگانمان، همچون وجود مقدس اميرالمؤمنين ـ‌عليه‌السلام‌ـ و فاطمه زهرا ـ‌سلام‌الله‌عليها‌ـ در قصه اطعام مسكين و يتيم و اسير مي­بينيم. وَيُطْعِمُونَ الطّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكينًا وَيَتيمًا وَأَسيرًا؛[3] اين آيه قرآن که به اين مناسبت نازل شده است، دقيقاً روي همين نكته دست مي­گذارد که غذايشان را به ديگران مي­دهند؛ در حالي كه روزه هستند و خودشان گرسنه‌اند و امكان تهية نان ديگري براي خود ندارند افطار و غذاي خود را اطعام مي­كنند؛ چرا؟ ويُطْعِمُونَ الطّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ...؛ براي اينكه تمام آنچه در زندگي معيار است براي گذر كردن، عبارت است از دوستي و عشق به خدا. محبت به خدا در محبت به خلق خدا تجلي مي‌يابد و دل انسان، گنجايشي مي‌يابد كه مي­تواند حتي به كساني كه به او بد كرده‌اند نيز محبت کند.

روزه، زمينه‌ساز بندگي و محبت الهي

اگر انسان‌ها به حقيقت و کمال روزه رسيده باشند، زمينه‌اي براي زندگي اجتماعي فراهم مي‌شود كه در آن، تجاوز به حقوق ديگران و شكستن حرمت­هاي خدا وجود نخواهد داشت؛ زيرا همه اين حرمت‌شکني‌ها از حب نفس و پيروي از خواهش­هاي نفساني ناشي مي­شود؛ از اينكه انسان خودش را چيزي مي‌بيند و براي خودش اهميتي قايل مي‌شود؛ اما اگر به مقام بندگي خدا برسد، مهر خدا در دل او قرار مي‌گيرد و اين مهر بر همه مردم سايه‌افكن خواهد شد و بر تمام شئون زندگي اجتماعي ما اثر خواهد گذاشت. زندگي تازه‌اي پيدا خواهيم كرد كه صبغه الهي و ربوبي دارد؛ و اين همان هدفي است که خدا براي روزه مقرر فرموده است: لَعَلّكُمْ تَتّقُونَ. بنابراين به عبادت روزه اهميت بدهيد و بسيار تلاش کنيد كه اين هدف و جهات روزه براي شما تحقق يابد و به حقيقت آن دست پيدا کنيد و آن نتيجه و غايت هم براي شما پيدا خواهد شد.

عيد فطر، روز مبارک براي روزه‌داران

بنابراين، روز عيد فطر روز مباركي است. البته درجات اين مبارك بودن، نسبت به اشخاص مختلف طبيعتاً تفاوت مي‌كند. كساني هستند كه از روزه و ماه رمضان، فقط نخوردن و نياشاميدن را تجربه كردند. به هر حال، اين هم حدي است که خدا فرموده است در اين مدت نخوريد و نياشاميد و اينها هم پيروي كردند؛ بنابراين ايشان هم از اين عيد بهره‌اي مي‌برند. اما از اين سطح به بالا درجاتي براي روزه‌داران هست كه ما هر چه توانسته باشيم آن درجات را در عبادت روزه طي كنيم، آن نتيجه و مقصودي كه در عيد فطر براي ما حاصل مي­شود، اهميت بيشتري پيدا مي­كند و كامل‌تر مي­شود.

كساني هستند كه با رسيدن عيد فطر، مانند انساني‌اند كه در گذشته خود هيچ گناه و لغزشي ندارد؛ چون مورد غفران و رحمت خدا واقع شده است و بعد بنا دارد كه در زندگي آينده خودش عبد و بنده باشد. با اين حالت بندگي، عيد فطر عيد بسيار مباركي خواهد بود. اگر انسان تصميم بگيرد که عبد باشد، مي‌تواند همه مشكلات را در جامعه حل بكند و آن زندگي الهي كه به ما نويد داه شده است را فراهم کند.

عيد فطر و عبوديت الهي، زمينه‌ساز ظهور

ما اميدواريم که تجلي اين زندگي الهي را در دوران ظهور آقا حجت‌بن‌الحسن ـ‌صلوات‌الله‌و‌سلامه‌عليه‌ـ تجربه كنيم. ان‌شاء‌الله اين توفيق براي ما به طور نسبي به دست خواهد آمد و مقدمات ظهور امام زمان ـ‌عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌ـ‌ نيز از اين طريق فراهم خواهد شد؛ چون در سايه عبوديت و زندگي الهي، حجاب­هايي كه ما را فرا گرفته و مانع از اين است كه آقا توجه بيشتري به ما داشته باشند و در ميان ما حضور يابند، برطرف مي­شوند. برداشتن اين حجاب­ها به دست خود ماست. ما مي­توانيم اين حجاب­ها را كنار بزنيم و هرگاه چنين کنيم، مي­توانيم اين افتخار را داشته باشيم كه در دوران حضرتش زندگي كنيم.

براي ظهور آقا بايد اقدام عملي در رفع اين حجاب‌ها کرد؛ فقط لقلقه زبان و ناله و فرياد کافي نيست؛ ذکرهايي چون «يابن الحسن عجل علي ظهورك» بسيار خوب است و هميشه دعا مي­كنيم «عجل لوليك الفرج» ، اما بايد توجه داشت که مردم كوفه از اين مرحله هم پيش‌تر رفتند. آنها فقط به ولي خدا نگفتند: «بيا»؛ بلکه نامه هم نوشتند و اظهار آمادگي كردند؛ سپس با فرستاده او نيز بيعت كردند؛ اما سرانجام با ولي خدا آن گونه رفتار كردند.

سعي کنيم در عيد فطر، اين آمادگي و شايستگي را پيدا کنيم كه حجاب­هاي خودمان را كه بالاترين آنها منيت است، کنار بزنيم:

میان عاشق و معشوق هیچ حايل نیست *** تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز[4]

اگر اين حجاب­ها را كنار بزنيم، مقدمه تعالي معنوي ما فراهم خواهد شد.

خاتمه

در پايان نکته‌اي که بايد به آن توجه داشت اين است که پس از ماه مبارک رمضان و رسيدن عيد فطر نيز به همه آنچه که در اين ماه مبارك به آنها ملتزم بوديم،‌ پايبند بمانيم؛ خدا همان خدا است و اين بنده بايد همان بنده بماند. انشاءلله اين مقام بندگي را براي خودمان حفظ كنيم و حجاب خودي و منيت را کنار بزنيم.

اميدواريم كه خداوند عالم عبادات و طاعات يك ماهه جامعه مسلمين و مؤمنين را به لطف و كرمش قبول کرده باشد؛ عيد فطر را بر همه مؤمنين مبارك كند و اين عيد را سرآغاز يک زندگي بهتر براي جامعة مسلمين قرار دهد؛ جامعه مسلميني كه امروز حركاتي را در ميان آنها شاهديم و اميدواريم که ان‌شاءلله اين عيد بر همه آنها مبارك باشد.

و اين نكته هم  مورد توجه قرار مي­دهيم كه اگر در اين ماه مبارك رمضان ملتزم به دستورات شرع مقدس بوديم از قبيل عبادت، انجام واجبات خدا و دوري از محرمات الهي اين نيست كه با تمام شدن ماه رمضان و رسيدن عيد فطر همه چيز تمام شده باشد خدا همان خدا است و اين بنده بايد همان بنده بماند و ان‌شاءلله اين مقام بندگي را براي خودمان حفظ كنيم و كاري كنيم از حجاب خوديت و منيت رها شويم.

 

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته  



[1]. شيخ طوسي، مصباح المتهجد، ص654.

[2]. سورة بقره، آية 183.

[3]. سورة انسان،‏ آية 8؛ علامه مجلسي، بحار الأنوار، ج35، ص240؛ و الشيخ الحويزي، تفسير نور الثقلين، ج5، ص477.

شايسته يادآوري است كه در تفسير كشاف از ابن‌عباس روايت شده است كه حسن و حسين ـ‌عليهما‌السلام‌ـ بيمار شدند، و رسول خدا ـ‌صلى‌اللّه‌عليه‌و‌آله‌ـ همراه گروهي از صحابه از ايشان عيادت كرد. مردم به على ـ‌عليه‌السلام‌ـ گفتند: چه خوب است براى بهبودى فرزندت ـ‌فرزندانت‌ـ نذرى كنى. على ـ‌عليه‌السلام‌ـ و فاطمه ـ‌سلام‌الله‌عليها‌ـ و فضه، كنيز آن دو، نذر كردند كه اگر كودكان بهبودى يابند، سه روز روزه بدارند. کودکان بهبودى يافتند و اثرى از آن كسالت باقى نماند. پس از بهبودى كودكان، على ـ‌عليه‌السلام‌ـ از شمعون خيبرى يهودى سه مَن جو قرض گرفت. فاطمه ـ‌سلام‌الله‌عليها‌ـ يك مَن از آن را دستاس و سپس خمير كرد. سپس پنج قرص نان به تعداد افراد خانواده پخت و سهم هر كسى را در برابرش گذاشت تا افطار كنند. در اين ميان،‌ نيازمندي (به در خانه آمد) گفت: سلام بر شما اهل‌بيت محمد ـ‌صلى‌اللّه‌عليه‌و‌آله‌ـ من مسكينى از مساكين مسلمينم؛ مرا طعام دهيد كه خدا شما را از مائده‌هاى بهشتى طعام دهد. خاندان پيامبر ـ‌عليهم‌السلام‌ـ آن نيازمند را بر خود مقدم شمرده، افطار خود را به او دادند و آن شب را جز آب چيزى نخوردند. سپس با  شكم گرسنه دوباره روزه گرفتند. هنگام افطار روز دوم، طعام را پيش روى خود نهادند تا افطار كنند. يتيمى بر در سراى ايستاد. آن شب هم يتيم را بر خود مقدم شمردند و با شکم گرسنه روز سوم را هم روزه گرفتند. هنگام افطار روز سوم، اسيرى آمد و با او نيز همان کار را كردند. صبح روز چهارم، على ـ‌عليه‌السلام‌ـ دست حسن و حسين ـ‌عليهما‌السلام‌ـ را گرفت و نزد رسول خدا ـ‌صلى‌اللّه‌عليه‌و‌آله‌ـ آمدند. پيامبر اكرم وقتى کودکان را ديد كه چون جوجه‌اي ضعيف از شدت گرسنگى مى‌لرزند، فرمود: چقدر بر من دشوار مى‌آيد كه شما را به چنين حالى ببينم. آن‌گاه با على ـ‌عليه‌السلام‌ـ و كودكان به خانه فاطمه ـ‌سلام‌الله‌عليها‌ـ رفت. او را در محراب خود يافت و ديد كه شكمش از گرسنگى به دنده‌هاى پشت چسبيده (در نسخه‌اى ديگر آمده كه شكمش به پشتش چسبيده) و چشم‌هايش گود افتاده است. از مشاهده اين حال ناراحت شد. در همين هنگام، جبرئيل نازل شد و عرضه داشت: اين سوره را بگير؛ خدا تو را به داشتن چنين اهل‌بيتى تهنيت مى‌گويد. آن‌گاه سوره را قرائت كرد. (زمخشري، تفسير کشاف، ج4، ص197)

[4]. حافظ، ديوان غزليات، ‌غزل شماره  266.

دلم رمیدة لولی‌وشی‌است شورانگیز     ***     دروغ وعده و قتال وضع و رنگ‌آمیز

فدای پیرهن چاک ماه‌رویان باد    ***     هزار جامه تقوي و خرقه پرهیز

خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد       ***        که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز

فرشتة عشق نداند که چیست ای ساقی   ***   بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر   ***   به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی   ***    که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز

بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت    ***   که در مقام رضا باش و از قضا مگریز

میان عاشق و معشوق هیچ حايل نیست   ***    تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

 

 

تصاویر
  • بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي به مناسبت عيد سعيد فطر
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان