بسم الله الرحمن الرحيم
بیانات حضرت آيتالله علوی بروجردی مدظله العالي
در ديدار با برگزاركنندگان اولين طرح ملی توليدات ديجيتال درباره امام هادی ـ علیهالسلام ـ
عدم شناخت از امامان، مشکل جامعه شیعی
مشكلي كه امروزه در جوامع شيعي وجود دارد، شناخت ناكافي از ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ است. دلیل آن نیز اين است که در خانوادهها، مدارس و كتابهاي تحصيلي ما، بسیار كم به معرفی آن بزرگواران پرداخته شده است كه جاي تأسف دارد. نکته دیگر اینكه ما شیعیان بیشتر به معرفی اسامي امامان خود پرداختهایم؛ در حالی که بايد اين شناخت را از پيامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شروع و به حجتبنالحسن ـ صلواتاللهوسلامهعليه ـ ختم کنیم. همچنین برداشت بسیاری از شیعیان از غيبت ولیعصر ـ علیهالسلام ـ اشتباه است و حتي وقتی براي ظهور آن حضرت دعا ميكنيم، نميدانيم چه ميخواهيم.
اين عدم شناخت و معرفت، درد جامعه ماست و متأسفانه نه خانواده و تربيت خانوادگي ما اين مشكل را حل کرده و نه وضعيت مدرسه و مطالب کتابهای درسي دراینباره مناسب است. طبیعتاً صداوسيما هم در این خصوص مقصر است. پیش از انقلاب، برخی از سخنرانان و نويسندگان بزرگ، به معرفی حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب کبری ـ سلاماللهعلیهما ـ پرداختند؛ به گونهای كه دهها هزار دانشجو این شخصیتهای اسلامی را الگوی خود قرار دادند. حال چگونه است که صداوسيما در این چند دهه نتوانسته است چنین كار را انجام دهد؟ این نشان میدهد که برنامههای تلویزیون مناسب نبوده است.
رسانه، ابزاری مهم برای معرفی امامان(ع)
تهیهکنندگان چنین برنامههایی، باید از نظر تاریخی و دینی اطلاعات خوب و دقیقی داشته باشند. علاوه بر این، باید خوشسليقه و خوشذوق باشند و مطالب را به گونهای عرضه كنند كه تمام طبقات مختلف، از بیسواد و کمسواد گرفته تا تحصیلکردگان و اساتید را جذب کند. اگر مخاطبان ما در گذشته، چند هزار نفر بودند، امروز میلیونها نفر هستند. شبکههای تلويزيونی و پایگاههای اینترنتی، ميتوانند مخاطبان ميلياردي برای ما فراهم سازند. مسئله اين است كه ما نتوانستیم مطالب خود را خوب ارائه کنیم. حتي بسياري از كساني كه درباره شخصیت امامان سخن میگویند، آن بزرگواران را نشناختهاند.
شناخت ما درباره اميرالمؤمنين ـ علیهالسلام ـ کمی بيش از دیگر امامان است. دلیل آن نیز این است که كتابهای زيادی درباره آن حضرت نوشته و مطالب بسیاری گفته شده است و بسياري از سخنان ایشان در دست ما هست؛ حتي عهدنامه آن حضرت به مالك اشتر، در سازمان ملل ثبت شده است. در زمینه معرفی حضرت فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ نیز اخيراً اقداماتی انجام شده است. آن حضرت در مدت دو يا سه ماه باقیمانده از عمر پربرکت خود، مكتب اسلام را در طول 1400 سال حفظ کردند. اگر آن حضرت و اقدامات و خطبههای ایشان نبود، تفكر اصيل اسلامي باقي نميماند.
تحرکات جریان انحرافی برای حاکمیت بر جامعه اسلامی
در همان زمانی که پيامبر اكرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ رسالت خویش را به دور از تعصبات جاهلی انجام میدادند، حركت خزندهاي شکل گرفت تا از زحمات آن حضرت، در راستای انديشه ناسيوناليستي عربي که ریشه در تعصبات جاهلي داشت، بهرهبرداری کند. این جریان، در ادامه فعالیتهای خزنده خود، به ترور پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در عقبه اقدام کردند که با امداد الهی، در این کار ناکام ماندند.
پس از رحلت پيامبر، فعاليت اين جریان، شكل تازهاي به خود گرفت. آنان میدیدند که پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به مكه و جزيرةالعرب که در جغرافیای آن زمان هیچ جایگاهی نداشت، چنان اعتبار و منزلتی داد كه دو ابرقدرت آن زمان، یعنی ایران و روم را از پای در آورد. ازاینرو، آنان به اين فكر افتادند که از این فرصت استفاده کنند و بهجای امپراتوري روم و ايران، امپراتوري عربي را با اهداف جاهلي خود تأسیس کنند. آنان، با استفاده ابزاری از قدرت اسلام، حركت خزنده خود را در ظاهری اسلامی، اما محتوایی کاملاً غیراسلامی ادامه دادند. آنان با معرفی خود بهعنوان اولیالامر، اطاعت خود را بر مردم واجب كردند.
اين تفكر، علي ـ علیهالسلام ـ را خانهنشین کرد و با این کار، بزرگترين ضربه را به اسلام وارد کرد. همچنین در دوران خلافت پنجساله آن حضرت، این جریان با به راه انداختن سه جنگ خانمانسوز، جلوی اقدامات اصلاحگرانه ایشان را گرفتند. پس از آن حضرت، مردم با امام مجتبي ـ علیهالسلام ـ بيعت كردند؛ اما دوباره همین جريان حكومت را از دست ایشان گرفت و اصحاب آن حضرت را از گرد او پراكنده كرد و نوبت به جنگ و درگیری نرسيد. پس از ایشان، حضرت سيدالهشدا ـ علیهالسلام ـ نیز در چنین شرایطی قرار داشت؛ اما پس از روی کار آمدن یزید، در برابر او قیام کرد.[1] در اینجا نیز همان جریان، به مقابله با امام برخاست و قیام آن حضرت را بهشدت سرکوب کرد و همچنان به حاکمیت خود در قالب خلفاي بنياميه، بنيمروان و بنيعباس ادامه داد.
ائمه اطهار(ع) و مقابله با جریان انحرافی
پس از واقعه عاشورا، امام زینالعابدین ـ علیهالسلام ـ به اسارت کوفیان درآمدند و به شام منتقل شدند. اهل شام كساني بودند که نهتنها از امیرالمؤمنین و خاندان پيامبر ـ علیهمالسلام ـ شناخت درستی نداشتند، بلكه از روی جهل و ناآگاهی، بغض و كينه داشتند. امام سجاد ـ علیهالسلام ـ فقط با يك خطبه در مسجد شام، چنان مردم را منقلب كردند كه بعد از آن خطبه، شام دیگر براي بنياميه آن شام گذشته نبود و يزيد در دو سالی که پس از آن زنده بود، پیوسته با مشكلاتی مواجه بود. پس از مرگ یزید، پسر او بر روی منبر رفت و از پدرش تبري جست و از حکومت کناره گرفت. در نتیجه، حكومت از آل ابوسفيان و بنياميه به بنيمروان منتقل شد. بنيمروان نیز در طول مدت حاکمیتشان، نتوانستند هیچ گونه مشروعيت مذهبي در بين مردم پيدا كنند و به فاصلهاي منكوب شدند و بنيعباس جای آنان را گرفتند.
کسی كه ميتواند در برابر جریان فاسد حاکم بر جامعه، چنین حركتی بيافريند ـ جدا از مسئله امامت ـ ميتواند الگوی بسیاری از حركتها و قیامها باشد. بنابراین، لازم است که بر چنین شخصيتی تكيه کرد. معرفی ویژگیهای حرکتآفرین ائمه و الگوسازی آنان برای حرکتهای بیداری، بهویژه بیداری اسلامی، رسالت مهم اصحاب فرهنگ و رسانه است.
شيعه يك فرقه از فرقههای اسلامی نیست؛ بلکه همان اسلام اصیلی است كه پيامبر اكرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از طریق وحی آوردند. شيعه، اسلام ناب محمدي است. فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ این اسلام اصيل را با خطبهها و سخنان خود و با همان قبر پنهان و دفن شبانه و غريبانهاش، حفظ كرد. اگر امروز ما از خطبهها و سخنان امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ و روایات امام باقر و امام صادق و معالم اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ باخبر هستيم، وامدار حضرت فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ هستيم. نهتنها شيعه، بلکه تمام جامعه اسلامي وامدار آن حضرت است؛ زیرا ایشان اندیشه درست اسلامی را تا به امروز براي ما حفظ كرده است.
امامان دیگر نیز همين گونه به حفظ اساس اسلام پرداختند. هر یک از ایشان، متناسب با شرایط زماني خود، در برابر قدرتهاي حاكمي كه هميشه در حال سركوب آنان بودند، روشي براي حفظ اساس اسلام و تشیع به کار میبردند.
شأن و جایگاه امام هادی(ع) در حفظ مکتب شیعه
اين مقدمه، براي اين بود كه ما درباره امامان خود شناختي داشته باشيم. ائمه ما يك رشته متصلي هستند که مظاهر مختلفي دارند. باید بر روی این مظاهر مختلف كار کرد و آنها را معرفی نمود. بهجرئت میتوان ادعا کرد که مهمترین دوران شکلگیری شيعه، زمان امام هادي ـ علیهالسلام ـ و پس از ایشان است. ازاینرو، روش امام هادي ـ علیهالسلام ـ در برخورد با متوكل میتواند مورد توجه قرار گیرد.
متوكل، زورگوي ديكتاتوری بود كه دايره قدرتش تمام جهان اسلام را كه تا فرانسه گسترش یافته بود، دربرمیگرفت. او امام هادي ـ علیهالسلام ـ را پیوسته تحت فشار و آزار و اذیت قرار میداد. روزی شخصی خدمت آن حضرت رسید و ایشان را بر اثر ستمهای متوکل، بسیار خسته و ناتوان دید. عرض کرد: «اين چه کاری است كه متوكل با شما ميكند»؟ حضرت فرمودند: «ناقه صالح نزد خدا عزيزتر از ما نبوده است». آن شخص منظور امام را نفهميد. نزد یکی از دوستانش كه در دستگاه متوكل حضور داشت و از اسرار آن حضرت آگاه بود، رفت و جریان را براي او بیان کرد. دوستش گفت: «آیا واقعاً امام آن حرف را زد؟ در این صورت، متوکل سه روز ديگر از بين خواهد رفت».
شخصیت امام هادی ـ علیهالسلام ـ فراتر از این كرامات است. ما شأن و مقام آن حضرت را بسیار پایین در نظر گرفتهایم. آن حضرات معصومين در تأثيرگذاري سببها بر مسببها دخيل هستند و ولايت تكويني دارند. لازم نیست فقط به بیان معجزه و كرامات آن حضرت بسنده کنیم؛ بلکه باید امام را همان كه بوده است، بشناسيم و بشناسانیم. امام علي ـ علیهالسلام ـ فرمودهاند: «إن أمرنا صعب مستصعب[2]». همه مردم نميتوانند مقامات ایشان را درك كنند. بنابراین نباید ولايت تكويني امامان را براي همه بیان کرد؛ چون درک نمیکنند؛ بلکه باید آنان را بهعنوان شخصیتهایی حركتآفرين معرفی کرد كه تفكر اصيل الهي و متكي به وحي را در دوران خودشان و نیز در طول قرون و اعصار حفظ کردند. بهویژه امام هادی ـ علیهالسلام ـ که در دوران خفقانی متوكل این رسالت عظیم را عهدهدار بودند.
معرفی و الگوسازی ائمه(ع) با استفاده از رسانههای دیجیتال
من از شما مسئولان روابط عمومی شهرداری تهران که نخستین طرح ملی توليدات ديجيتال را درباره امام هادی ـ علیهالسلام ـ برگزار کردید، تقدير و تشکر ميكنم. اميدوارم كه حركت شما نتيجهبخش باشد. شهرداري تهران فعاليت جديد و خوبي را شروع كرده است كه جزء وظايفش به شمار میرود. اين حركت را براي خود يك رسالت بدانيد. تا فرهنگ جامعه اصلاح نشود، خدمترساني دچار مشكل ميشود.
در این زمینه، فعالیتهای گذشتگان را كه حضرت فاطمه و زينب كبري ـ سلاماللهعلیهما ـ را در بين دانشجويان الگو ساختند، مورد توجه قرار دهید. شما ميتوانيد در چنین محيطهایی که دختران و پسران جوان حضور دارند، برنامههایی متناسب با سليقه آنان تهیه کنید و به معرفی و الگوسازی ائمه اطهار بپردازید؛ به گونهای که برای نسل جوان ما حركتآفرين باشد.
نسل حاضر، نه انقلاب را دیدهاند و نه منشأ تحریمها را، ولی با مشکلات و تحریمها دستبهگریباناند. در اين فضایی كه برخی آن را منفی جلوه میدهند و از آن بهرهبرداري ميكنند، شما بايد شناخت و معرفتی درست از ائمه بیافرینید و از ایشان برای جوانان الگویی زیبا ارائه دهید. اين كار براي شما واجب عيني است. در این خصوص، با حوزههای علمیه و اهل تفكر مشورت كنيد تا بتوانید برنامههایی بسيار مؤثر در هدايت جامعه و ارتقای فرهنگ آن بسازید. انشاءالله.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
[1] . برخی گمان ميكنند که امام حسن ـ علیهالسلام ـ امام صلحطلب، و امام حسین ـ علیهالسلام ـ امام جنگطلب یا امام قیام و شهادت است؛ در حالی که چنین نيست. نُه سال از دوران دهساله امامت امام حسين ـ علیهالسلام ـ در زمان حکومت معاویه بود و آن حضرت، همانند برادر بزرگوارشان در حال صلح و خانهنشینی بوده و واقعه عاشورا در سال آخر امامت ایشان و در زمان یزید روی داده است.
نهج البلاغه(الشيخ محمد عبده)، ج2، خطبه 189، ص129. .[2]