بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در آستانه شهادت جانسوز امام كاظم عليه السلام
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
بيست و پنج ماه رجب المرجب مصادف با شهادت جانسوز و دردناك حضرت امام موسي كاظم عليه السلام ميباشد، به همين مناسبت كلامي كوتاه و گوهربار از آن حضرت خدمت عزيزان بيان ميشود، تا مجلس و محفل متبرك به نام و كلام ايشان شود. انشاء الله اين سخن نوراني و توصيه مهم را سرلوحه كارهاي خود قرار داده و به آن عمل نماييم.
همنشيني با عالمان ديني
حضرت كاظم صلوات الله وسلامه عليه به هشام ميفرمايند: «يا هشام مُجالسة اهل الدين، شرف الدنيا والآخرة. و مشاورة العاقل الناصح يُمنٌ وبركةٌ ورشدٌ وتوفيقٌ من الله، فاذا أشار (استشار) عليك العاقلُ الناصح فإياك والخلاف فإنّ في ذلك العَطب[1]» حضرت در اين كلام نوراني به هشام ميفرمايد: مجالست و همنشيني با علما و اهل علم، شرافت دنيا و آخرت را براي انسان به همراه ميآورد. و مشاوره و مشورت گرفتن از شخص عاقل و ناصح يمن و بركت و مباركي براي نصيحت گيرنده و همچنين باعث رشد و توفيق از ناحيه خداوند متعال براي او ميشود. پس زماني كه شخص عاقل ناصح به او مشورت ميدهد بايد به آن نصيحت و موعظه عمل كند و الا اگر عمل نكند به هلاكت و نابودي دچار ميشود.
شرافت در دنيا و آخرت پاداش مجالست با علما
حضرت صلوات الله وسلامه عليه در فراز نخست اين حديث شريف ميفرمايد: «مُجالسة اهل الدين، شرف الدنيا والآخرة» طبيعي و روشن است همنشيني و مجالست با بزرگان دين موجبات شرافت و بزرگي انسان را فراهم ميكند، زيرا كساني كه متدين و معتقد به دين و عقيدهاي باشند پايبند به جهات اخلاقي هستند[2]، شالوده و اساس دين بر اساس اخلاق استوار و پايهگذاري شده است؛ ازاينرو اگر مردم متدين به هر ديني باشند - خصوصا اديان آسماني علي الخصوصا اسلام كه همه جهات فضائل اخلاقي در آن رعايت شده- مجالست با افرادي كه متخلق به اخلاق اسلامي باشند، فقط اثر اخروي براي آنان ندارد، بلكه اثر دنيوي هم دارد؛ يعني انسان براي زندگي دنيا هم از آنان مطالب و نكات ارزشمند ياد ميگيرد و از تجربيات و آموختههاي آنها استفاده ميبرد و ميآموزد؛ بنابراين توجه به اين نكته ضروري است كه تخلق به اخلاق در دنيا نيز موضوعيت دارد و از نگاه مردم ارزشمند ميباشد. از همين جهت همنشيني با علما و بزرگان دين فقط جهت اخروي ندارد، بلكه در دنيا هم مورد توجه و ارزشمند است.
مشورت با انسان عاقل
حضرت باب الحوائج در فراز بعد به يك نكته بسيار مهم اشاره ميفرمايند: «و مشاورة العاقل الناصح» در توضيح اين جمله ازسخن امام عليه السلام بايد دانست: در تمام ممكنات نقصان وجود دارد، تنها ذات اقدس احديت عقل محض است؛ لذا هيچ انساني عقلش كامل نيست، يعني در تمام انسانها نقصان هست اما نقصانها متفاوت و داراي درجات است.
اگر تصميمگيري انسان در امور زندگي خودش و همچنين در امور ديني و امور دنياييايش فقط بر فكر خودش تكيه و اعتماد داشته باشد، اين فكر، فكر يك نفر است؛ اما اگر مراجعه به افراد عاقل كرد، آن هم افراد عاقل ناصح؛ يعني هم عاقل باشد و هم جرأت نصيحت كردن هم داشته باشد، اگر اين شخص توان و قدرت، شهامت و رفاقت اين را داشته باشد كه بگويد: مصلحت شما در انجام دادن اين كار است و مصلحت شما در اين كار انجام ندادن آن است. اگر شخص ناصح اين شهامت، درايت و رفاقت را داشته باشد، اين مشورت مثل اين است كه عقول ديگران را انسان در كنار عقل خودش قرار داده و با عقل كامل تصميم ميگيرد. و لذا ما در تاريخ ميبينيم شخص رسول الله صلوات الله وسلامه عليه - با وجود آنكه به تعبير فلاسفه كه عقل اول و عقل محض است – در كارهاي خود مشورت ميكنند. بايد توجه داشت، مشورت رسول خدا براي اين نيست كه از فكر ناقص ديگري استفاده كنند بلكه براي آن است كه راه را به ما نشان دهند، يعني قصد ايشان اين است كه به انسانها بياموزند، اگر انسان در مشكلات، ناملايمات و سختيها عقل خود را با عقل ديگران ضميمه كند ميتواند از عهده مشكلات برايد.
امام عليه السلام در ادامه ميفرمايد: «و مشاوره عاقل الناصح يمنٌ وبركةٌ و رشدٌ وتوفيقٌ» اين تعبيرات، تعبيرات عجيبي است و جاي بحث آن در اينجا نيست. يمن[3] و بركة[4] از نظر لغوي با هم تفاوتهايي دارند. يمن به معناي مباركي، يعني مبارك است. از اين جهت مبارك است كه انسان وقتي پذيرفت كه در هر شان و مقامي كه است احتياج به مشاوره و مشورت دارد اين خودش ابتدا به خير است، يعني ابتداي بستن راههاي شر است بر او يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ. اگر انسان در كارها و مشكلات با شخص عاقل و ناصح مشورت كند طبيعتا در اين مسير به رشد[5] و بالندگي، هدايت و موفقيت ميرسد. «وتوفيق من الله» البته اگر انسان از عقل خودش به ضميمه عقل ديگران استفاده كند، نهايت بهرهبرداري را كرده و اين قطعا توفيقي از ناحيه خداوند متعال است.
عدم پذيرش مشورت ناصحان، موجب هلاكت
امام موسيبنجعفر عليه السلام در فراز آخر از اين سخن گوهربار و حكيمانه ميفرمايند: «فإذا اشار (استشار) عليك العاقل الناصح» اگر عاقل ناصح نظر مشورتياش را داد «فإياك والخلاف» اگر نظر مشورت دهنده قوي، مستدل و قانع كننده باشد، نبايد بر خلاف آن عمل شود؛ چراكه «فإنّ في ذلك العَطب» عطب از نظر لغت به معناي هلاكت و نابودي است. اگر انسان عادت كند برخلاف مسير عقلايي مشي و طي مسير كند، يعني انسان اين فكر و رويه را پيش بگيرد كه بر خلاف نصيحت، ناصحين عمل كند، زمين ميخورد و به هلاكت دچار ميشود. لذا اين شخص در مسير زندگي راه براي او بسته و به بن بست ميخورد. اميدوارم در ايام شهادت دردناك وجود مقدس امام موسيبنجعفر صلوات الله وسلامه عليه تمام تلاش خود را در راه اعتلای ارزشهای دینی مصروف داشته و از اين كلام نوراني بهرهمند و به آن عمل نماييم.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
[1] . ابن شعبة الحراني، تحف العقول، ص 398. لازم به يادآوري است اين سخن شريف از وصاياي آن حضرت به هشام ميباشد.
[2] . اشاره به حديث شريف رسول گرامي اسلام صلوات الله وسلامه عليه و آله «اني بعثت لمكارم الاخلاق» من برانگيخته شدم تا اخلاق نيكو و پسنديده را تمام كنم، دارد.
[3] . واژه يمن به معناي خیر، برکت و خجستگی است.
[4] . واژه بركة به معناي نمو کردن، افزودن و افزایش و نيز به معناي یمن و خجستگی و همچنيين نیکبختی و برکات ميباشد .
[5] . واژه رشد به معناي به راه راست رفتن ، هدایت شدن، در مقابل ضلالت و گمراهي . و نيز بالیدن ، نمو کردن . و همچنين به معناي نمو و ترقی است .