بسم الله الرحمن الرحيم
کتابخانه مسجد اعظم، کتابخانه نمونه در حوزه
كتابخانه مرحوم آيتالله العظمي بروجردي ـ رحمةاللهعلیه ـ در سال 1390 بهعنوان كتابخانه نمونه و برتر در حوزههاي علميه شناخته شده است. اين موفقیت، حاصل تلاش فعاليتهاي بسيار گسترده و صميمانه همه کارکنان محترم کتابخانه در امر خدماترساني به اين حوزه مقدسه است و اینجانب به نوبه خود، از همه این عزیزان تقدیر و تشکر میکنم. هرچند این موفقیت را به نام بنده اعلام کردهاند، اما بنده فقط عنوان مشير[1] بودهام و موضوعيتی نداشتهام.
بيستون را عشق كند و شهرتش فرهاد برد رنج گل بلبل كشيد و پرّ گل را باد برد
اين تلاشهای صميمانه، دنباله تلاشهای آیتالله بروجردي در طول عمر شريفشان، بهویژه دوران مرجعيتشان ميباشد كه در زمینه كتاب و حفظ آثار و مواريث شيعه است. كتابخانه شخصي آيت الله العظمي بروجردي كه الان در كتابخانه مسجد قرار دارد، هنگامی که در اختيار ما قرار گرفت، 624 كتاب خطي و سههزار نسخه چاپی داشت که عمدتاً چاپ سنگي بودند. در میان آنها، كتابهايي از فقها و بزرگان گذشته وجود دارد. آیتالله بروجردي، افرادي همچون آيتالله سيدمصطفي خوانساري را به شهرهای مختلف ميفرستادند تا کتابهایی را كه در كتابخانههاي دیگران مورد بیتوجهی بودند، خریداری کنند تا مبادا به كتابخانه و موزههای خارجی منتقل شوند. گاه موفق ميشدند اين كتاب را به دست آورند؛ وقتی هم که موفق نميشدند، از صاحب آن درخواست میکردند که كتاب مورد نظر را براي مدتي در اختيار ايشان بگذارد تا از روي آن استنساخ كنند.[2] كتابهایی در این کتابخانه هست که به دست خود آیتالله بروجردی و یا شاگردان ایشان استنساخ شده است. برای نمونه، کتابهای مصابيح سيد بحرالعلوم، خلاف شيخ طوسي، جامعالروایات اردبيلي، اشعثيات[3] و كتابهاي مختلفی كه به نظر ايشان از اصول اربعمأة و مواريث اصلي شيعه بود، به دست ایشان احیا و چاپ شدند.
آیتالله بروجردی و حفظ مواریث شیعه
در زمان آیتالله العظمی بروجردی، نهضتي براي حفظ آثار و مواريث شیعه به راه افتاد. مرحوم آيتالله سيدمحمود طالقاني نقل ميفرمودند: «من پیش از آنکه آیتالله بروجردي به قم بيايند، ميخواستم به تهران بروم. ازآنجاکه پول سفر نداشتم، كتابهايم را فروختم. از جمله آنها کتاب مفتاح الكرامة[4] بود. یک دوره هشتجلدی این کتاب را به قیمت هشت تومان، فروختم. وقتی آیتالله بروجردي به قم آمدند و به خرید و نگهداری كتابها اقدام فرمودند، اين كتابها ارزش پيدا كردند؛ به گونهای که قیمت همان کتاب مفتاح الكرامة به پنجاه تا شصت تومان رسيد. آن زمان تازه فهميدم که ارزش اين مواريث در حوزه تا چه اندازه است».
آیتالله العظمی بروجردی همچنین كتابهاي شيخ طوسی را در حوزه مطرح كردند. اين امر از مبناي فقهي ايشان سرچشمه ميگرفت. مرحوم آيتالله حاج شيخ مرتضي حائري، فرزند مرحوم شيخ عبدالكريم حائري، ميفرمودند: «پس از آنکه آیتالله بروجردي به قم آمدند، براي زيارت عتبات عالیات، به عراق رفتم. چند ماه در آنجا ماندم و در درسهای آنجا نیز شركت ميكردم. درسهاي نجف علاقه من را جلب كرد و در آنجا ماندگار شدم». ايشان با مرحوم حضرت امام (ره) فوقالعاده صميمي و رفيق بودند. ميفرمودند: «امام(ره) نامهاي براي من نوشتند و از علت تأخیر من در بازگشت پرسیدند. در جواب ايشان نوشتم: درسهاي اینجا بسیار عالی است و دوست دارم در نجف بمانم. اينجا حوزه شيخ طوسي است و دلم ميخواهد که در نجف بمانم. حضرت امام(ره) در نامهاي دیگر فرمودند: تو به این دلیل که شيخ طوسي حوزه نجف را تأسيس كرده است در نجف ماندهاي، در حالی که خود شيخ طوسي به قم آمده است. بيا اينجا که شيخ طوسي در اينجاست. من به قم برگشتم و به درس آیتالله بروجردي رفتم. دیدم که واقعاً همين گونه است و آقاي بروجردي همان آرا و مباني اصيل شیخ طوسی را مطرح ميكنند».
آیتالله العظمی بروجردی(ره)، بر همین اساس، به احیای اين آثار در قم پرداختند و تحولي در حوزه قم ايجاد كردند. رونق كار این كتابخانه، تا اندازهای مرهون تلاشهای آن بزرگوار است؛ اما در ورای آن، بايد يك حيثيت معنوي نیز میبود که آیتالله العظمی بروجردی(ره) واجد اين حيثيت بودند؛ چه در قصه مسجد اعظم، و چه در قضیه كتابخانه.
تاریخچه بنای کتابخانه مسجد اعظم
آیتالله بروجردی کتابهایی را که با زحمات بسیار تهیه میکردند، چه چاپی و چه خطی، به كتابخانههايي كه در آن زمان در قم وجود داشتند، مانند كتابخانه فيضيه، كتابخانه مدرسه رضويه و كتابخانه مدرسه حجتيه تقدیم میکردند. ایشان در نظر داشتند که يك كتابخانه مركزي و اساسي در قم تأسيس كنند؛ اما مشکلات مختلف مانع شد. حتي در ساخت مسجد اعظم نیز بنای كتابخانه را پیشبینی نکرده بودند؛ چون نظرشان اين بود كه جاي بزرگ و مستقلي را برای كتابخانه در نظر بگیرند. هنگام ساخت مسجد اعظم، احساس كردند كه ديگر فرصتی برای تأسیس كتابخانه ندارند. ازاینرو از آقاي لرزاده خواستند كه در مسجد، مکانی را برای کتابخانه در نظر بگیرند. آقاي لرزاده هم بهزحمت ساختمان كتابخانه قديمي را که فقط شامل مخزن کنونی بود، گسترش دادند و کتابخانه با گنجایش دههزار کتاب آماده افتتاح شد. آیتالله بروجردی در این زمان مبتلا به بیماری شدند و با همان بیماری رحلت فرمودند. کتابخانه نیز در روز چهلم ایشان، و در حضور مراجع و بزرگان حوزه، افتتاح شد.
اين كتابخانه از زمان افتتاح تا کنون، فراز و نشیبهای فراوانی را گذرانده است. بسیاری از بزرگان حوزه، در اين كتابخانه سهم دارند و زحمت كشيدهاند؛ همچون مرحوم آيتالله دانش آشتياني، مرحوم حجتالاسلام آل اسحاق، و آيتالله استادي. ایشان در تحولاتي كه بر این كتابخانه و مسجد گذشته است، سعي وافر و بليغی در حفظ کتابخانه داشتهاند تا اینکه امروز به اين صورت درآمده است.
اهتمام و توجه دولت به توسعه کتابخانه
ساختمان كتابخانه، ساختمان مناسبي نبود؛ به گونهای كه كتابهای خطی و چاپي در كنار هم قرار گرفته بودند و با اينكه این کتابخانه يكي از مراكز اصلي نسخ ناب خطی در ايران است، كتابهای خطي آن هيچ گونه امنيتي نداشتند. تعمیر بنای آن نیز بزرگتر از توان يك يا دو باني بود. تلاشهای ما برای پیدا کردن بانی هم به نتیجهای نرسید. با دولتهاي جت الاسلام و المسلمین آقاي هاشمي و حجت الاسلام آقاي خاتمي گفتوگو کردیم و گفتيم که اينجا ميراث شيعه است و وضعیت نگهداری آن مطلوب نیست و از آنان خواستیم که این کتابخانه را مورد توجه قرار دهند. آقاي مهندس عبدالعليزاده، وزير دولت حجت الاسلام آقاي خاتمي، چند بار آمدند و طرحهايي ارائه کردند، اما عملي نشد.
اینها گذشت، تا اینکه جناب آقاي دکتر احمدينژاد به ریاست جمهوری رسیدند. ایشان در یکی از سفرهایشان به قم آمدند و خدمت مراجع و بزرگان حوزه رسیدند. همچنین معاونان خود را نزد چند نفر، از جمله نزد ما فرستادند. ما نیز آنچه به دولتهاي قبل درباره كتابخانه مسجد اعظم گفته بودیم، به ایشان گفتیم و خواستیم دراینباره فکری بکنند.
يك هفته بعد، آقاي محتاج، استاندار وقت، نزد بنده آمد و گفت: «آقاي رئيس جمهور به من گفتهاند که معاون ایشان مطالبی را دربارة کتابخانه شما گفته است؛ و از من خواستهاند که مسئله را پیگیری کنم تا ببینیم چه کاری میتوانیم انجام دهیم». ما نیز سوابق این مسجد و کتابخانه را بیان کردیم و درخواستهایمان را هم گفتیم. جناب آقای محتاج، و نیز حجت الاسلام آقای پورمحمدی، وزیر کشور وقت، انصافاً تلاشهای بسیاری انجام دادند و در عرض سه ماه، طراحی نقشه و اجرای طرح را انجام دادند و اين ساختمان آماده شد.
محدودیتهای توسعه کتابخانه
ساختمان فعلی کتابخانه هنوز کوچک است و گنجایش فعالیتهای ما را ندارد. پيشنهاد ما این بود كه زمینهای كنار مدرسه آیتالله العظمی بروجردی(ره) در ميدان آستانه، به مساحت سه تا چهار هزار متر مربع تملک شود و كتابخانه را در آنجا بنا كنيم. این پیشنهاد را از طریق آقاي محمدي گلپايگاني، خدمت رهبر معظم انقلاب هم مطرح کردیم. ایشان پيغام دادند: «من مصلحت نميدانم كتابخانه را از محوطه مسجد بيرون ببريد. اين كتابخانه همچنان در مسجد بماند». ازاینرو، ما نیز خواستيم که اين نظر را رعايت و اطاعت كنيم.
آنچه در مسجد در اختيار داشتيم، همين مقدار کتابخانه و وضوخانه سابق و حياط چاه بود. قسمتي هم در پشت کتابخانه بود كه آیتالله العظمی بروجردی(ره) به كتابخانه مدرسه فيضيه داده بودند كه چون وقف مسجد بود، آن را پس گرفتيم. با این امکانات، ساختمان کنونی کتابخانه فراهم شد. اميدواريم در آينده بتوانيم با حفظ هويت مسجد، این بنا را گسترش دهیم.
کسانی كه در ساخت این بنا دخالت داشتند، انصافاً به نيازهاي ما توجه ميكردند و انتظارات ما را تا جایی که میتوانستند، برآورده میساختند؛ اما موانعی بود که اجازه نمیداد آن گونه که میخواستیم، کار پیش برود. مثلاً ميتوانستیم ساختمان را تا ده طبقه بالا ببریم، اما نمای بصری حرم مطهر از بین میرفت. آستانه مقدسه و نیز مسجد اعظم و کتابخانه آن، میراث فرهنگی شیعهاند و متعلق به اشخاص نیستند و باید همة جهات را در نظر گرفت.
ساختمان کتابخانه، ابتدا سه طبقه بود؛ اما چون کفایت نمیکرد، يك طبقه به آن افزوده شد. مهندسان برای حفظ نمای حرم مطهر، مجبور بودند سقف را کمی کوتاه بزنند که واقعاً كار مشكلي بود.
قدردانی و سپاسگذاری از مسئولان و عوامل توسعه کتابخانه
همه در ساخت این بنا زحمت کشیدند و نبايد زحمات كسي را ناديده گرفت. مديريت گذشته، حضرت حجتالاسلام حسنزاده در این رابطه بسیار زحمت كشيدند. اما تلاشهایی که این کتابخانه را به وضعيت جدید رسانده است، مديريت مدبرانه و مخلصانه مدیر و مسئولان کتابخانه آیت الله العظمی بروجردی قدس سره و مسجد اعظم شكل تازهاي به خدماترسانی کتابخانه بخشیده است. سرعت خدماتدهي به مراجعان، با گذشته قابل مقایسه نيست.
مديريت محترم حوزه، حضرت آیتالله مقتدایی نیز همكاري کامل داشتند و همیشه کتابخانه را مورد حمايت قرار میدادند و با علاقه و صميميت خاصی، كار را دنبال میكردند. لازم است که ما از محضر ایشان نیز تشكر كنيم. همچنین معاونت پژوهشي حوزه، حضرت حجتالاسلاموالمسلمين آقاي عماد نیز همكاري مشفقانهای داشتند و مخلصانه در اين كار قدم برميداشتند. این بزرگواران، اين كتابخانه را يكي از بيوت شامخه اين حوزه میدانند و ازاینرو، همه اركان حوزه، در این خصوص همكاري داشتند.
البته برنامههای بسیاری برای ارتقای سطح خدماترسانی وجود دارد تا این کتابخانه را به چنان سطحی برسانیم كه در شمار کتابخانههای بزرگ جامعه شيعه قرار گیرد. نام آیتالله العظمی بروجردي و تلاشهاي ايشان براي احيای مواريث شيعه، پشتوانه خوبي براي اين كتابخانه است.
همه کارکنان محترم کتابخانه که از آغاز روز تا پاسی از شب، در حال فعالیتاند نیز سهم مهمی در موفقیت این کتابخانه دارند. قسمت خواهران، بخش جدیدی بود که زحمت بسیاری داشت؛ اما با همت و اراده خواهران محترم، خدماترسانی در این بخش، در کمترین زمان به سطح بالايي رسیده است. استقبال از این کتابخانه، چه در قسمت خواهران و چه در قسمت برادران، به حدی است که ما نمیتوانیم عضو جدیدی بپذیریم. اين سرعت در خدماترساني و پيشرفت در كارها، حتی برای ما هم باورکردنی نبود. به همین دلیل، از تکتک عزيزان و کارکنان محترمی که در این کتابخانه تلاش میکنند، كمال تشكر را دارم. اگر افتخار و امتیازي براي كتابخانه هست، متعلق به ایشان است كه بهطور مستقيم با پژوهشگران و محققان سروکار دارند و خدمات رساني ميكنند.
در گذشته نیز افرادي بسیاری بودند كه مخلصانه در این کتابخانه كار ميكردند. مرحوم آقاي آل اسحاق یکی از این افراد است. وقتی که ما تازه طلبه شده بوديم و به قم آمده بوديم، به همين كتابخانه مسجد اعظم میرفتیم و مطالعه میکردیم. وقتی که از ايشان كتاب ميخواستيم، ايشان نه به این دلیل که ما را ميشناخت، بلکه بهعنوان يك طلبه با ما برخورد میکرد. با همه اين گونه بود. اگر شرح كفايه یا شرح مكاسب ميخواستيم، چند شرح ديگر هم خودش ميآورد و به ما معرفی میکرد. توضیح میداد که اين شرح یا اين حاشيه، مورد علاقه آیتالله العظمی بروجردي یا حاج شيخ عبدالكريم بوده است. ایشان طلبههایی را که به او مراجعه داشتند، تربيت ميكردند و رشد ميدادند و با آنان همچون عضوی از يك خانواده عمل ميكردند.
شما کارکنان عزيز کتابخانه نیز در چنین جایگاهی قرار دارید و باید در برابر كساني كه به اين كتابخانه میآیند، همان راهنماییها را ارائه دهید. اینجا در اصل، خانه آیتالله العظمی بروجردي است و شما به نمايندگي از آن بزرگوار، از این خانه مراقبت ميكنيد. بنابراین، شما نیز باید همان تلاشي كه آیتالله العظمی بروجردي براي تربيت افراد داشتند، در حد توان خودتان به كار بگيريد. كار در کتابخانه، فقط یک شغل نيست که در برابر آن حقوق مختصری دریافت شود؛ بلکه یک رسالت است.
شما خدمتگذاران حضرت حجتبنالحسن ـ عجلاللهتعالیفرجه ـ و مکتب اهلبیت هستيد؛ مكتبي كه اميرالمؤمنين، فاطمه زهرا و سیدالشهدا ـ علیهمالسلام ـ از آن محافظت كردند. امروز، حفظ اين ميراث، به دست شما رسيده است. انشاءالله در این زمینه موفق باشيد.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
در پايان اين مراسم،حضرت آيت الله علوي بروجردي با اهداء لوح از تلاشهاي مدير و كاركنان كتابخانه حضرت آيت الله العظمي بروجردي قدس سره تجليل به عمل آورد.
[1] . «عنوان مشير»، عنواني است كه خودش موضوعيت ندارد و هنگامی به کار میرود که ميخواهند به چيز ديگر اشاره كنند.
[2] . استنساخ یعنی نسخهبرداری. با توجه به اینکه در گذشته دستگاههای تکثیر وجود نداشت، افراد برای تکثیر کتابهای مورد نظر، شخصاً به نوشتن دوباره آن کتاب و نسخهبرداری از آن اقدام میکردند. گاهی استادان بزرگ، برای احیا کردن یک کتاب، چند نسخه از یک کتاب را بین چند تن از شاگردان زبده خود تقسیم میکردند تا از آن نمونه بردارند؛ بدین صورت كه معتبرترین نسخه را بهعنوان متن اصلی در نظر میگرفتند و متن آن را مينوشتند؛ آنگاه اختلاف نسخه ها را در حاشيه آن ذكر ميكردند.
.[3] کتاب «جعفریات یا اشعثیات» مشتمل بر سئوالاتی در زمینه مسائل و احکام. کتاب از تالیفات اسماعیل فرزند امام موسی کاظم می باشد
[4] . این کتاب، اثر مرحوم سیدجواد آملی، و از کتابهای فقهی و بسیار ارزشمندی است که آیتالله بروجردی دو جلد از ده جلد آن را چاپ کردهاند.