بسم الله الرحمن الرحيم
پیامبر اکرم(ص)، برافرازنده پرچم توحید
بيست و هشتم صفر، سالروز رحلت منجي بزرگ عالم بشريت، رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ است؛ شخصيتي كه نام اسلام و دين در جهان امروز به نام مبارك اوست. آن حضرت در 1400 سال پيش، پرچم توحيد را با شعار «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» برافراشت و مردماني زير اين پرچم جمع شدند.
دوران سيزدهساله رسالت پیامبر اکرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ در مكه، در مشقت، شكنجه و اذيت و آزار گذشت تا اینکه مسئله هجرت پيش آمد و رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ به مدينه هجرت فرمودند. هرچند در مدينه مشکلات و سختیهای مكه نبود، اما همين مردم منسجمي كه گرد رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ جمع شده بودند، با مشكلات ديگري مواجه بودند بسيار بزرگتر از مشكلات مكه بود.
از همان نخستين سال ورود پيامبر به مدینه، مسئله تهاجم مشركين آغاز شد. آنان دو بار، در جنگهاي بدر و احد به مسلمانان حمله كردند؛ بعد در جنگ احزاب، مشركين شكستخورده با گروههاي يهودي كه در اطراف مدينه بودند، متحد شدند و به مدینه حمله كردند. در ده سال دوران اقامت رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ در مدينه، بيش از هفتاد غزوه و جنگ پیش آمد كه خود پیامبر ـصلیاللهعلیهوآلهـ نیز در بعضي از آنها شركت داشتند؛ يعني اين ندای توحید و دعوت به اسلام، نهتنها مخالفاني داشت، بلكه این مخالفان از همان روز اول قصد تيشه زدن به ريشه و بنيان اين مكتب را داشتند. بنابراين یکی از مهمترین کارهای رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ از همان روزهای نخست، تقویت بُعد دفاعي و حفاظت از منافع و سرزمين مسلمانان بود. به اين سرزمين ابتدا مدينه بود که بعدها گسترش یافت؛ اما دشمن، همان دشمن بود و مقابله با دشمن، در همه حال يكسان است. ازاينرو پيامبر سوال كرد شما اسلحه براي نبرد از كجا تهيه ميكنيد؟ گفتند: از قبايل بني قريظه و بني نضير كه يهودياند و در اطراف مدينه مستقر هستند، تهيه ميكنيم. رسول خدا به آنها فرمود: اگر با همان قبايل وارد جنگ شديد از كجا ساز و برگ جنگي خود را تهيه ميكنيد؟ گفتند با آنها هم پيمان هستيم. رسول خدا فرمود: براي اينكه ممكن است آنها پيمان شكني كنند و با شما وارد جنگ شوند، لذا افرادي را بفرستيد تا صنعت اسلحه سازي را ياد بگيرنند تا در زمان جنگ با آنها، مشكلي براي تهيه ساز و برگ جنگي نداشته باشيد[1].
نیروی ایمان عامل استقامت و پیروزی مسلمانان
رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ در مقام دفاع از سرزمينهاي اسلامي، تحركات بسیاری داشتند. در زمينه شيوهها و روشهاي آن حضرت در دفاع از مدینه و سرزمین اسلام، کتابهای بسیاری نوشته شده است؛ اما مهمترین عامل دفاع، نیروی ایمان بود؛ مسلمانان با نيروي ايمان، به جنگ دشمن ميرفتند و تا قلب دشمن نفوذ ميكردند. آنان، پیش از آنكه پيامبر ـصلیاللهعلیهوآلهـ وارد مكه شود و خانه كعبه را از لوث وجود بتها پاک سازد، بتهاي منيت و ثروت و زور را در دلهای خود شكسته بودند. در میان آنان هیچ منيتی در كار نبود و همه يكسان، مسلمان و پيرو قرآن بودند.
برای نمونه، در یکی از جنگها رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ به زنی برخورد ميكند كه شتري را با باری سنگین ميكشید. حضرت فرمودند: بار شترت چیست؟ زن با دلی آرام و روحیهای استوار گفت: شوهرم، دو پسرم، و برادرم هستند که در جنگ کشته شدهاند و من بدن آنها را از ميدان جنگ برداشتم تا به مدينه ببرم و دفن كنم. رسول اكرم ـصلیاللهعلیهوآلهـ از او دلجويي كردند. زن گفت: یا رسول الله! ایشان توفيق داشتند و در راه دین به شهادت رسيدند. شما به من تسليت نفرماييد؛ دعا كنيد شرايطي پيش بيايد كه من هم راه آنها را بروم[2].
مسلمانان صدر اسلام با همه توان، ايمان و عقيده، در راه پيامبر قدم برداشتند و حركت كردند؛ در حالی که قومی ناشناخته بودند که در دنيای متمدن آن روز به حساب نميآمدند. برای مثال، در زمان خسرو پرويز شورشي در جزيرةالعرب پيش آمد. برخی از اطرافیان خسروپرويز از او درخواست کردند كه سپاهي برای سرکوبی شورش به جزيرةالعرب گسیل کند. خسروپرویز جلسه مشاورهای ترتیب داد و در آن به اين نتيجه رسيدند كه سرزمين عربستان به لحاظ سوقالجیشی چنان ارزشی ندارد که برای سرکوبی شورش سپاهی بدانجا روانه کنند.
حال همین مردم با تکیه بر ايمان و توكل به خداوند به جايگاهي رسيدند که در عرض بیست سال پس از هجرت پيامبر ـصلیاللهعلیهوآلهـ دو ابرقدرت بزرگ آن روزگار، یعنی ایران و روم را فتح کردند.
این کسانی که نه اسلحه داشتند و نه کارخانه اسلحهسازی، و سلاح خود را از يهوديان ميخريدند، چه شد که در اين مدت کوتاه به جایی رسيدند كه قصرهاي مداین و روم زير پاي آنان لرزيد؟ آيا پيامبر با يك عنايت معنوي و تصرف فوق مادي آنان را به این مقام رساند؟ خیر؛ آنان نیز مثل ما بودند؛ فقط آنان دارای انسجامی بودند که حاصل ايمان بسيار عميق در دلهایشان بود؛ واقعاً به خدا ايمان داشتند و توكلشان به او بود؛ به نداي قولوا لا اله الا الله تفلحوا لبیک گفتند و تمام بتها و خدایان را از دلهایشان دور ریختند و فقط یاد خدا «الله» را در دلهای خود جای دادند. ایشان با چنین تفکری، در عرض بیست سال یا کمتر، روم و ایران را تسخیر کردند و نقشه جغرافيايي جهان را تغيير دادند؛ به گونهای که اين تغيير تا قرنها باقي بود.
ضعف ایمان عامل انحطاط و شکست مسلمانان
هرچه ایمان مسلمانان و توکل آنها به خدا کمتر شد، پیوسته عقب نشستند تا آنجا که امروز،پنج شش میلیون یهودی بر یک میلیارد مسلمان تسلط پیدا کردند؛ در حالی که هم جمعيت مسلمانان و هم سرزمینهایی که در اختیارشان است، بهمراتب بيشتر از آنان است. چرا مسلمانان به این ذلت افتادند؟ براي اينكه سران آنها نشستهاند تا ببينند که قدرتهای بزرگ چه اراده ميكنند تا آنان مزدورانه آن را اجرا کنند. برای مثال، آمریکا و غرب؛ ایران را به تحریم نفتی تهدید میکنند، اما کشورهای حاشیة خلیج فارس، همچون عربستان در کنار آنها مینشینند و آنان را به تحریم نفت ایران تشویق میکنند و قول میدهند کمبود نفت را جبران کنند. مسلمانان ميخواهند اسرائيل را نابود کنند، اما سران آنها از اسرائيل هم بدترند؛ آنان همانند یهودیان بنيقريضه و بنينضيرند كه در وقتش ضربه ميزنند.
انقلاب اسلامی، ادامه نهضت رسول اکرم (ص)
شرايط امروز ما همان شرایط دوران صدر اسلام است و دفاع امروز ما از سرزمین اسلامیمان، هيچ فرقي با دفاع آن روز اصحاب پيامبر از آرمانهای اسلام ندارد. پس از 1400 سال، بزرگمردي از تبار مرجعيت قیام كرد و دوباره پرچم لا اله الا الله را برافراشت و ملت ایران نیز به نام اسلام و در لوای این پرچم حرکت کرد. در این صورت، شیوههای دفاعی آن نیز باید به تأسی از پیامبر، متکی به خود باشد. باید راهکارها و فناوریها را از دیگران آموخت و به کار بست؛ آنگاه آن را تکمیل کرده، پیش برد.
درست است که دشمنان بیشتر از ما اسلحه دارند، اما در جنگ تحمیلی هم تجهیزات نظامی آنان بیشتر از ما بود و امکاناتی داشتند که ما کمترین آنها را هم نداشتیم؛ اما سرانجام ملت ما ماند و صدام نابود شد. هر وجب از خاک این سرزمین، با خون یک جوان آبیاری شد تا اسلام و میهن باقی بماند. بنابراین همان گونه که در زمان پیامبر عِده و عُده هیچ تأثیری نداشت،در این زمان هم هیچ کارایی ندارد. حتی اگر بمب اتم هم بر سر ما بریزند، باز هم گروهی باقی خواهند ماند. چنانکه در جنگ جهانی دوم، آلمان برای تصرف شوروی، بیش از بیست میلیون نفر از مردم شوری را کشت؛ اما سرانجام هیتلر بود که نابود شد.
عزم و اراده و ایمان یک ملت بر همه چیز غلبه میکند. بمب و اسلحه ما را شكست نميدهد؛ آنچه ما را شكست ميدهد، خللي است که ممکن است در دلها و ایمان ما پيدا شود. چنانکه در جنگ احد براي اصحاب پيامبر پيش آمد. در جنگ بدر، چون هيچ چيزي نداشتند، تمام توكلشان به خدا بود، اما در جنگ احد، همین که نیروی آنان اندکی بیشتر شد، توكلشان كمتر شد و در نتیجه شكست خوردند. خدا با كسي رابطة خویشاوندی ندارد؛ اگر بتوانیم ایمانمان را حفظ کنیم، هیچ ترس و واهمهای نخواهیم داشت. چنانکه خداوند میفرماید: « وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اْلأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ [3]»؛ اما اگر در ایمانمان اندک خللی پیدا شود؛ زمین خواهیم خورد.
سنگر علم و پژوهش، و دفاع از آرمانهای اسلام
دفاع امروز ما دفاع از همان آرمانهای صدر اسلام است. دیروز اصحاب پیامبر ـصلیاللهعلیهوآلهـ با شمشیر دفاع میکردند و امروز شما عزیزان، با فکر و تحقیق، و سازندگی و صنعت از همان آرمانها دفاع میکنید. ما باید از آرمانهاي خود، و از سرزمین و ملت خود دفاع كنيم؛ اين حق ما و وظیفة ماست که در راه حفظ آرمانهايي كه اصحاب پيامبر براي آن ميجنگيدند، از آنها دفاع كنيم. البته لازم به ذکر است که جنگ ما جنگ ابتدايي نيست و ما به كسي حمله نميكنيم؛ بلکه در برابر حمله و جنگ دیگران ميايستيم.
كساني كه در خط مقدم اين دفاع قرار دارند، شما عزيزاني هستيد كه پرچم نهضت علمي را به دوش گرفتهاید. و این کار جهاد فيسبيلالله است. نیت خود را خالص کرده، برای خدا کار کنید. براي اينكه امت اسلام و نداي اسلامي برخاسته از امالقرای اسلام نشكند و دشمنان نتوانند با زور اين ندا را خفه كنند، باید به دفاع برخيزيم. یکی از روشهای این دفاع، انجام تحقيقات علمي است. ما در این زمینه از ديگران چيزي كم نداريم. در جنگهاي صليبي، اروپاييان باروت را نميشناختند و اسلحههاي معمولی به كار ميبردند؛ اما فاصلههای پیشآمده باعث شد که آنان پيش بروند و ما عقب بمانيم و دستمان به سوی آنان دراز باشد؛ در حالی که فكر ما كمتر از آنها نيست.
امام راحل ـرحمةاللهعلیهـ بارها میفرمودند که بايد روي پاي خودمان بايستيم و باور داشته باشيم كه ما هم ميتوانيم. البته باید از يافتههاي آنان استفاده كنيم؛ ولی آن را تکیل کرده و پيش ببريم. این کار جهاد فيسبيلالله است و ارزش آن در دفاع از آرمانها، کمتر از دفاع مسلمانان صدر اسلام نیست. شما جوانان در رديف اول و خط مقدم اين جبهه قرار داريد. بنابراين همچون مجاهدان صدر اسلام، با خلوص نیت حركت كنيد و گام برداريد؛ با عزم و ارادهای قوی اين مسير را ادامه دهيد و بدانید که خداوند پاداش اين ازخودگذشتگيها را خواهد داد. به گونهای حرکت کنید که باعث سربلندی و آبروی اسلام و اهلبیت شوید؛ چنانکه امام صادق ـعلیهالسلامـ فرمودند: «كونوا لنا زيناً ولا تكونوا علينا شيناً»؛ ماية زينت و افتخار ما باشيد و ماية سرافكندگي ما نباشيد.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
.[1] لازم به ذكر است، در سال پنجم هجرت سران قريش با همکاری یهوديهاي مدينه سپاه قدرتمندي را تشكيل دادند، و برای کوبیدن اسلام جوان با هم متحد شدند
. [2]ابن عبد البر، الاستيعاب، ج3، ص1168 و 1169، شماره 1903.