بسم الله الرحمن الرحيم
امام باقر(ع) بنیانگذار نهضت علمی در اسلام
حضرت امام محمد باقر – علیه السلام – بنیانگذار حركت علمي و نهضت حوزوي در جهان اسلام و مؤسس حوزههاي علميه است. اوج اين نهضت در زمان فرزند بزرگوارشان امام جعفر صادق – علیه السلام – بود. جامعه شیعه و حوزههاي علميه همیشه و در همه جا وامدار امام باقر – علیه السلام – هستند؛ چون معالم و معارف اصیل اسلامی ابتدائاً بهوسیله آن حضرت عرضه شد. پیش از ایشان، فشارهایی که از ناحیه حکومتهای وقت بر امامان وارد میشد، مانع از مراجعه و اجتماع مردم گرد ائمه و اهلبیت – علیهم السلام – و کسب فضیلت از آن بزرگواران بود.
محدودیتهای ائمه پیشین در ایجاد نهضت علمی
زمان اميرالمؤمنين – علیه السلام – اوج دوران مظلوميت اسلام اصیل و تفكر شيعی بود. این دوره، دوران مظلوميت ارزشها و اصالتهای اسلامی و غلبه تفكر انحرافي و جاهلی به نام اسلام بود که هنوز نیز این تفکر انحرافی در قالب گروههاي تکفیری وجود دارد. هرچند دوران پنجساله خلافت اميرالمؤمنين – علیه السلام – پایانی بر 25 سال خانهنشيني آن حضرت بود، اما در همين دوران چنان عرصه را بر ایشان تنگ کردند كه فرصت مناسبی برای ایجاد نهضت علمی جهت نشر معارف اسلام فراهم نشد. در این دوران سه جنگ خانمانسوز بر امیرالمؤمنین – علیه السلام – تحمیل شد و حتی آن حضرت در تدارك جنگ دیگری با معاويه بود كه به شهادت رسید و امام مجتبي – علیه السلام – به آن جنگ مبادرت كرد که مردم به آن حضرت پشت كردند تا اینکه به جریان صلح و خانهنشینی امام حسن – علیه السلام – انجامید.
امام حسین – علیه السلام – نیز بیش از نه سال از دوران دهساله امامت خود را، همچون برادر بزرگوارشان به خانهنشینی گذراندند و تا معاويه زنده بود، به همان روش امام مجتبي – علیه السلام – بیهيچ کم و کاستی عمل کردند. قصه کربلا پس از مرگ معاویه و در سال آخر امامت آن حضرت اتفاق افتاد که به حماسهای جاوید تبدیل شد. حماسه کربلا و شهادت سیدالشهدا – علیه السلام – و یارانش در روز عاشورا، آثار فراوانی در جامعه آن روز بر جای گذاشت.
رعب و غفلت شیعیان، عامل تسلط حکومتهای جور
تا پیش از حادثه کربلا مردم مرعوب حکومتها بودند. شیعه در طول زمان، بیش از آنکه چوب دشمنان را خورده باشد، چوب دوستان خود را خورده است. مسلمانان چنان در رعب و وحشت بودند که از میان همه کسانی که در غدیر خم شاهد نصب امیرالمؤمنین – علیه السلام – به امامت و خلافت بودند، حتي يك نفر حاضر به شهادت نشد. وقتی اميرالمؤمنين – علیه السلام – از شاعري كه در مدح ایشان در روز غدير شعر گفته بود، خواستند که شهادت بدهد، گفت: من پيرمرد شدهام و وقایع آن روز را فراموش كردهام.
در هر صورت، اين روزگار هم گذشت و بر اثر همین غفلتها، حکومت زور و اختناق معاویه، بر جامعه اسلامی چیره شد. در بسیاری از موارد، ممکن است حکومتهایی که با زور و تزویر ایجاد میشوند، ابتدا برای مردم جالب و خوشحالکننده باشند؛ چنانکه حكومت معاويه براي بسياري از مردم كوفه و مدينه و اصحاب امیرالمؤمنین – علیه السلام – جالب بود. آنان ازآنجاکه تحمل عدل علي – علیه السلام – را نداشتند، پس از تسلط معاويه احساس راحتی کردند؛ اما همان گونه که آن حضرت فرموده بودند: «من ضاق عليه العدل، فالجور عليه أضيق»[1]، ظلم و جور معاویه آنان را سخت به ستوه آورد.
مردمی که مشی اميرالمؤمنين – علیه السلام – در اجرای عدالت و رفع تبعیض را که دقيقاً همان مشي پيامبر – صلی الله علیه و آله - بود، تحمل نمیکردند، در چنبره زور و تزویر معاويه گرفتار شدند و عدم پایبندی او به اصول و ارزشهای اسلام را بهروشنی دیدند؛ برای نمونه، هنگام اذان، وقتي بانگ «أشهد أن محمداً رسول الله» بلند شد، معاویه دست روي دست خود زد و گفت: «عمرم گذشت، اما هنوز اين صدا از مأذنهها بلند است».
قیام امام حسین(ع)، آغاز شکست بنیامیه
جامعه اسلامی متوجه نفاق بنیامیه شده بودند؛ اما هیچ کس جرئت مخالفت نداشت. ازاینرو وقتی سيدالشهدا – علیه السلام – قیام کردند، بسیاری از مردم از روی ترس از همراهی با آن حضرت سرباز زدند و بیشتر کسانی هم که با آن حضرت همراه شده بودند، از گرد ایشان پراکنده شدند و امام حسین – علیه السلام – با اندکی از یاران خود مقاومت کردند و به شهادت رسیدند؛ اما همین مقاومت و شهادت، هیمنه بنياميه را شكست و زمینه زوال آنان را فراهم کرد؛ چنانکه یکی از اطرافیان يزيد که در روز عاشورا در کربلا حضور داشت، به او گفت: «تو در این جریان شكست خوردي!» يزيد گفت: «همه ميگويند من پيروز شدهام و تو ميگويي من شكست خوردم؟» آن شخص گفت: «وقتي حسین قنداقه ششماهه را روي دست بلند كرده بود، و هرمله با تير سه شعبه به گلوي او زد، من ديدم كه افراد لشكر تو گريه ميكردند. این یعنی آنکه تو شكست خوردهاي».
وجود مقدس زينب كبري – سلام الله علیها – و امام سجاد – علیه السلام – نیز در کوفه و بهویژه در شام بنياميه را شكست دادند و مشروعیت بنياميه را از بین بردند. با این حال، پس از نهضت عاشورا امام زینالعابدین – علیه السلام – نیز خانهنشين بودند. هرچند توجه مردم و اظهار علاقه آنان به ايشان فوقالعاده بود، اما باز هم جرئت نداشتند در محضر آن حضرت کسب فیض کنند و از معارف اصیل اسلام بهرهمند شوند.
امام باقر(ع) و بهرهمندی از ضعف حکومت اموی
در زمان امام باقر – علیه السلام – قدرت نظامی و امنیتی بنياميه رو به زوال رفت و با ضعیفتر شدن آنها، روزبهروز توجه مردم به امام باقر – علیه السلام – بیشتر میشد؛ بهگونهای که به تعبير بعضي از خلفا، آن حضرت «معبود العراقين» بود. امام باقر – علیه السلام – از فرصت ضعف دستگاه حکومتی نهایت استفاده را بردند و یک نهضت بزرگ علمی را پایهگذاری کردند که نهتنها شیعیان خالص، بلکه بسیاری از اهل سنت نیز در آن شرکت کردند و به مقام بالایی رسیدند.
زراره و محمد بن مسلم، از پيروان همان اسلام جاهلي بودند كه در محضر امام باقر – علیه السلام – به چنان جايگاهي رسيدند كه حضرت درباره ایشان فرمودند که اگر اينها نبودند، معالم دین از بين ميرفت[1]. اين افراد تربيتشدگان امام باقر – علیه السلام – بودند و امام با پرورش چنین افرادی، معالم اهلبيت – علیهم السلام – را به تمام دنيا رساندند. اصحاب امام باقر – علیه السلام – مقداری از دوران امام صادق – علیه السلام – را هم درك كردند و برای اصحاب آن حضرت روایت نقل میکردند و حتی به تربیت و پرورش آنان پرداختند.
امام باقر(ع) و شیوه جدید و مستند در نقل حدیث
امام باقر – علیه السلام – در برابر سیل جریان نقل حدیث، به نقل روایات صحیح از پیامبر پرداختند. در آن زمان، کسانی همچون ابوهریره که به بازرگان حديث معروف شده بود و مدت محدودی محضر پيامبر را درک کرده بود، جریان نقل حدیث را در دست داشتند. از همسر پيامبر در مدت كمی که در خانه آن حضرت بود، چهار هزار حديث نقل شده است. عبدالله بن عمر كه در زمان پیامبر كودكی بیش نبود، به نقل حدیث از آن حضرت میپرداخت.
در چنین فضایی، امام باقر – علیه السلام – جریانی در نقل حديث به راه انداخت که به نقل پدران بزرگوارش از پیامبر – صلی الله علیه و آله – مستند بود. این سلسله حدیثی به اميرالمؤمنين – علیه السلام – ختم میشد؛ كسي كه بنا به فرموده خودش، شب و روز با پيامبر بود. علی – علیه السلام – میفرمود: «هر چه آن حضرت بیان ميکرد یادداشت میکردم و اگر چيزي نميفرمود، من خود میپرسیدم». همین نوشتهها به «كتاب علي» معروف شد، كه طبق فرموده ائمه اطهار – علیهم السلام – املاي رسول الله – صلی الله علیه و آله – بود و جميع احكام در آن وجود داشت؛ «حتي أرش الخدش» يعنى در اين كتاب حكم ديه خدشه اى كه به كسى وارد كرده اند آمده است.
امام باقر – علیه السلام – به عرضه این معالم پرداختند و با پرورش روات حديث، این معالم را در دنياي اسلام پراكنده کردند. در نتیجه حركت فرهنگي و علمي گستردهای در جامعه اسلامی شكل گرفت که تا کنون ادامه دارد.
جامعه اسلامی، وامدار نهضت علمی امام باقر(ع)
ما وامدار امام باقر – علیه السلام – هستيم؛ اما آن گونه كه بايد و شايد ارزش معالمي را كه از آن حضرت و بهواسطه اصحاب و راویان ایشان به دست ما رسیده است، درک نکردهایم. اگر زحمات ایشان نبود، با فشارها و توطئههای حکومتهای اموی و عباسی، بهویژه توطئه مذهبسازی و امامسازی بنیعباس، همه چيز از بین میرفت. بنیعباس که توان علمی برای مقابله با نهضت علمی فرهنگی اهلبیت – علیهم السلام – را در خود نمیدیدند، به نشر عقايد سخيف يوناني در جامعه پرداختند. این سیاست، در عصر منصور و هارون و مأمون با جدیت دنبال میشد. اين امر نشان ميدهد كه حركت امام باقر و امام صادق – علیه السلام – بسیار موفق عمل کرده بود.
اگر امروز ارزشها و اصالتهای اسلامی باقي است و به دست ما رسيده، به برکت نهضت علمی امام باقر – علیه السلام – است. حوزههاي علميه ميراثدار آن امام بزرگوارند. اين ميراث داري رسالتي است كه ديروز بر عهده زراره و محمد بن مسلم بود و امروز به ما رسیده است. بنابراین، باید به بهترین وجه از آن پاسداري و نگهداري كنيم و مروج ارزشهای اصیل اسلامی باشیم.
خداوند انشاءالله به ما توفيق دهد كه راه خود را بهتر بشناسيم و رسالت خود را بيشتر ارج بگذاريم و به وظایف خود دقيقاً عمل كنيم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. نهج البلاغه(الشيخ محمد عبده)، ج1، خطبه 15، ص46.
[2]. رجال الكشي، ج 1، ص 348.