بسم الله الرحمن الرحيم
امام رضا(ع) و مبارزه با ظالمان
الصفار عن الحسن بن علي عن أحمد بن هلال عن أبي سعيد الخراساني قال : دخل رجلان على أبي الحسن الرضا ( عليه السلام ) بخراسان فسألاه عن التقصير ؟ فقال : لأحدهما وجب عليك التقصير لأنك قصدتني ، وقال : للآخر وجب عليك التمام لأنك قصدت السلطان .[1]
ابوسعید خراسانی نقل کرده است: دو نفر خدمت امام رضا – علیه السلام – در خراسان رسیدند و درباره تقصیر (نماز شکسته) سؤال پرسیدند. حضرت به یکی از آنها فرمود: بر تو واجب است که نمازت را شکسته بخوانی؛ چون به قصد دیدار من به سفر آمدی؛ آن گاه به دیگری فرمودند: اما تو باید نمازت را کامل بخوانی؛ چون به قصد دیدار سلطان (مأمون) سفر کردهای (و سفر تو سفر معصیت است).
در اوايل انقلاب، برخی از افراد مجاهدین خلق که در قم فعالیت داشتند، بدون توجه به مسئله امامت و شرایط زمان، امام رضا – علیه السلام - را به دلیل پذیرش ولایتعهدی مأمون، طاغوتي ميدانستند و زیارتنامه آن حضرت را پاره میکردند؛ در حالی که امام این سخنان را در زمان ولایتعهدی بیان فرمودهاند. امام در بیان این حکم فقهی، از آنها استفسار هم نکرد که آیا برای رفع نیاز مسلمانان و کار خیر نزد مأمون آمدهای یا برای دریافت صله و پاداش؛ بلکه مطلقاً میفرمایند دیدار با سلطان به هر انگیزهای که باشد، رکون به ظالم و رسمیت بخشیدن به مقامی است که بر پایه ظلم بنا شده و این معصیت است و سفر برای آن هم سفر معصیت است. بنابراین در چنین سفری نماز را باید کامل خواند.
امام موسی کاظم(ع) و منع صفوان از همراهی با هارون
اين منطق امام رضا – علیه السلام – بسیار شبیه به منطق پدر بزرگوارشان است. امام موسی کاظم – علیه السلام – وقتی خبردار شدند که یکی از صحابیان و راویان ایشان به نام صفوان جمّال،[2] شترهایش را به هارونالرشید کرایه داده است، به او فرمودند: «صفوان! من همه كارهاي تو را دوست دارم، بهجز يك كار».
صفوان پرسید: «چه كاري؟ یابنرسولالله!»
حضرت فرمودند: «شنيدهام میخواهی شترهايت را به هارونالرشيد کرایه بدهی».
صفوان گفت: «هارون و اصحابشان شترها را برای سفر مكه و انجام مراسم حج کرایه کردهاند».
با توجه به اینکه در چنین معاملاتی، همه پول کرایه از قبل داده نمیشود و در پایان سفر تسویه حساب صورت میگیرد، حضرت سؤال ظریفی از صفوان پرسیدند و فرمودند: «آیا تو راضي هستي كه هارونالرشيد آنقدر زنده بماند و سالم برود و سالم برگردد، تا کرایه تو را بپردازد»؟
صفوان پاسخ داد: «بله، یابنرسولالله!».
امام فرمودند: «بدان به همين اندازه که به بقای هارونالرشيد رضایت داري، در تمام جنايات و ظلمهای او شريك هستي».
اين مطلب بیانگر اهمیت مبارزه با ظلم در مکتب اهلبیت – علیهم السلام - است.
اسلام مکتب مبارزه با ظلم و ظالم
در هيچ مكتبي چنین بر مبارزه با ظلم و ظالمان تكيه نشده است. حضرت سيدالشهداء – صلوات الله و سلامه عليه – هم در همين راه به شهادت رسیدند و فلسفه عزاداريها و بزرگداشت تاسوعا و عاشورا نیز همين مسئله است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ»؛[3] یعنی خداوند داد و فریاد و دشنامگویی را دوست ندارد؛ مگر از کسی که به او ظلم شده است. پيامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – نیز فرمودند: «الظالم و المظلوم كلاهما في النار»؛ هم ظالم و هم مظلوم، هر دو در آتشاند. از آن حضرت پرسیدند: «مظلوم چرا در آتش است»؟ فرمودند: «برای آنکه ساكت نشسته است تا به او ظلم شود».
برای مثال، وقتی فرانسه در جنگ جهانی دوم توسط آلمانها اشغال شد، يك مقاومت منفي در سراسر فرانسه شکل گرفت که نهایتاً به محاكمه مارشال پتن و اعدامش انجامید. مقاومت منفي به اين معنا بود که وقتی مأموران آلمانی اموال مردم را به زور ميبردند یا از مغازهها کالایی برمیداشتند، هيچ کس حاضر نميشد با آنها يك كلمه حرف بزند یا به سلامشان جواب دهد؛ برای اینکه به آنها بفهمانند که ظالم و اشغالگرند. این منطقی است که ملتی را در دنیا به ذلت میکشاند.
محرومیت از معارف اهلبیت(ع) عامل ذلت مسلمانان
بر اساس همین منطق است که امروزه مسلمانان در قضیه فلسطین و بيتالمقدس این گونه در برابر اسرائیل به ذلت و درماندگی افتادهاند. صلاحالدين ايوبي – با همه اشکالی که به او وارد است – هرگز در برابر اشغالگران ساکت ننشست؛ اما امروز سران عرب با کوتاه آمدن در برابر اسرائیل، زمینه ظلم و تجاوز این دولت را فراهم کردهاند. آنچه موجب اين ذلت و ظلمپذیری شده است، دور شدن و محروم ماندن از معارف ارزشمند اهلبیت – علیهم السلام – و پیروی از امثال خالد بن وليد و ابوسفيان و معاويه است. آنان همچون مریضی که از پزشک گریزان است، خود را از معارف اهلبیت – علیهم السلام – محروم میکنند. به همین دلیل است که اين همه ظالم پيدا میشود و حقوق انسانها پایمال میگردد. ما نیز نباید خودمان را از این معارف محروم کنیم و صرفاً به حفظ و ضبط این ذخائر اکتفا کنیم و مراسم عاشورا و تاسوعا را برگزار نماییم؛ بلکه باید حقیقت این معارف را بیان کرد و در جامعه اجرا نمود.
[2] . جمّال، یعنی شتربان. صفوان، شتربان بود و شترها را برای سفر کرایه میداد و به تنظیم سفرها ميپرداخت؛ شبیه به کاری که امروزه شرکتهای مسافربری انجام میدهند.
[3] . سوره نساء، آیه 148.