English | فارسی
شنبه 02 شهریور 1392
تعداد بازدید: 1120
تعداد نظرات: 0

بيانات منتشر نشده از حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون آیت­الله بروجردی و مسئله تقریب در تاريخ 18 دي ماه سال 1379

بيانات منتشر نشده از حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون آیت­الله بروجردی و مسئله تقریب در تاريخ 18 دي ماه سال 1379

آیت­الله بروجردی و مسئله تقریب

سیزدهم شوال، سالگرد رحلت حضرت آیت­الله بروجردي است. يكي از فعالیت­های ايشان، که كمتر به آن توجه شده، دخالت ايشان در مسئله دارالتقريب است. دارالتقريب كاري بود كه در مرجعيت شيعه كمتر سابقه داشت و فوق­العاده هم مؤثر واقع شد؛ به گونه­ای که در همين دارالتقريب

براي اولين بار در تاریخ اسلام، مذهب تشيع در بين اهل تسنن به رسميت شناخته شد.

تاریخچه تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه

اساس­نامه دارالتقريب در سال 1366 قمري در قاهره مصر توسط شخصي به نام شيخ محمدتقي قمي نوشته شد. وی كه از اساتيد و فضلا بود و تحصیلات قوی داشت، در این خصوص احساس تكليف مي­كند و به مصر می­رود. ‌در آنجا با اساتيد محشور مي­شود و به تدريس می­پردازد و با اخلاق فوق­العاده و صبر زیادی که داشت، در افراد نفوذ می­کند و با ایجاد ارتباط با شخصيت­هاي تراز اول دانشگاه الازهر[1] زمینه تشکیل دارالتقریب را فراهم می­سازد مورد توجه و استقبال بسیاری از علمای مصر واقع مي­شود.

شيخ محمدتقي قمي در نخستین سخنرانی خود، انگیزه­اش از تشکیل دارالتقریب را این گونه عنوان کرد كه يك پنجم مسلمين شيعه­اند و شيعه داراي معارف و معالم ارزشمندي است كه متأسفانه عامه مسملین با چند تهمت بي­اساس، از دسترسي به این معارف و استفاده از آنها محروم شده­اند. یکی از این تهمت­ها این است که شیعیان به این دلیل به مهر سجده می­کنند كه خاك را خدا مي­دانند و تربت امام حسين – علیه­السلام - را مي­پرستند. تهمت دیگر اينكه شیعیان هنگام سلام دست خود را بالا مي­برند و می­گویند: خان الامين؛ یعنی شیعیان معتقدند که خداوند در نظر داشت امیرالمؤمنین – علیه­السلام – را به نبوت برگزیند؛ اما جبرئیل امین در ارسال وحي خیانت کرد و وحی را به پیامبر اسلام – صلی­الله­علیه­وآله - نازل کرد.

شیخ محمدتقی قمی پس از بیان این مطالب مي­گويد: با این تهمت­ها و بهانه­ها، جامعه اسلامي از دسترسي به معارف شيعه محروم شده است. بياييد كاري كنيم كه اين تعصبات جاهلانه دور شود. امروز اسلام برای مقابله با دشمنان نياز دارد كه گروه­ها و فرقه­هاي مختلف بر مشتركاتي که دارند تکیه کنند.

نقش آیت­الله بروجردی در گسترش فعالیت­های دارالتقریب

در نتیجه فعالیت­های شیخ محمدتقی، نهضت دارالتقریب آغاز مي­شود که مورد تأیید بسیاری از علمای شیعه همچون مرحوم شيخ مرتضي آل­ياسين، مرحوم شيخ محمدحسين كاشف­الغطا، مرحوم شرف­الدين در لبنان و مرحوم آیت­الله بروجردي در ايران قرار می­گیرد. حمایت­های آیت­الله بروجردي، با توجه به مرجعيت عامه ایشان، متفاوت از دیگران و بسیار مؤثرتر بود. مرحوم شيخ مرتضي آل­ياسين و مرحوم کاشف­الغطا، با همه جلالت قدر و فقاهت، در محدوده خاصي نفوذ كلمه داشتند؛ اما آیت­الله بروجردي مرجعيت عامه داشت؛ به همین دلیل، پس از آشنایی با مسئله تقريب و شناخت اهداف صحيح آن، به تأیید آن پرداختند و تأکید خود را بر این امر متمرکز کرد. در نتیجه، بر اثر تأييد ايشان حركات فوق­العاده­اي در این زمینه پيش آمد كه قبلاً سابقه نداشت.

‌ايشان ابتدا با شيخ مجيد سليم،[2] رئیس دانشگاه الازهر، در حد نامه­نگاري و پيغام دادن، روابط برقرار كردند. حاصل اين مراودات، سفارش شيخ مجيد سليم به چاپ كتاب «مجمع البيان» طبرسي در دانشگاه الازهر بود.

شیخ شلتوت و مسئله تقریب

ارتباط آیت­الله بروجردي با شيخ محمود شلتوت نیز موجب علاقه­مندی وی به امر تقریب شد. شیخ شلتوت به­مجرد اينكه رئيس دانشگاه الازهر شد، سه اقدام مهم در زمینه تقریب انجام داد:

1. تأسیس کرسی فقه شیعه: ایشان برای فقه شيعه، در دانشگاه الازهر تحت عنوان فقه مقارن كرسي تدریس اختصاص داد.

2. استفاده از احکام شیعه در قانون مدنی مصر: ایشان بعضي از قوانين و احكام شيعه، به­ویژه در باب ارث که توسط شيخ مجيد سليم چاپ شده بود، در قانون مدني مصر وارد كرد و صريحاً به آیت­الله بروجردي نوشت كه احكام شيعه از احكام تسنن بسیار قوي­تر است.

3. صدور فتوای تاریخی جواز عمل به مذهب تشیع: شیخ شلتوت در پاسخ به استفتایی، به جواز تبعيت از مذهب اهل­بيت – علیهم­السلام- فتوا داد. اهميت اين فتوا به اين بود كه تا آن هنگام، شيعه كافر و مشرك شمرده می­شد؛ اما اکنون بزرگ­ترين شخصيت اهل تسنن، عمل به فقه جعفری را مجاز اعلام می­نمود. شيخ شلتوت در این فتوا اظهار می­کند: هيچ دليلي ندارد كه تعصب به خرج دهيم و اجتهاد را به چهار خليفه اهل تسنن منحصر کنیم؛ آنچه ما به دنبال آن هستيم، عمل به قرآن و سنت پيامبر است؛ سنت پيامبري كه مبيّن قرآن است. بنابراین، هر طريقي كه ما را به سنت پيامبر رهنمون شود، براي ما حجت است و به آن عمل مي­كنيم و لازم نيست که حتماً از طريق احمد حنبل يا ابوحنيفه باشد.

زیربنای فکری آیت­الله بروجردی در زمینه تقریب

آیت­الله بروجردي برای تبیین حقانیت مکتب اهل­بیت – علیهم­السلام – بیان ویژه­ای داشتند. ایشان می­فرمودند: قرآن كتاب اسلام است و برای تبیین آن به سنت پيامبر – صلی­الله­علیه­وآله – نیاز داریم؛ اما اين سنت را چگونه به دست آوريم؟ ایشان در مقدمه «جامع احاديث الشيعه» دو طريق براي دسترسي به سنت پيامبر اختيار مي­كنند كه يكي صريح است و يكي مضمن.

1. حدیث ثقلین و حجیت قول اهل­بیت(ع)

 ‌طريق اول استناد به حدیث ثقلین است که پیامبر اکرم – صلی­الله­علیه­وآله - در زمان رحلتشان فرمودند: «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي».[3] بهترين كسي كه در اين زمینه بسیار زحمت كشيده بود، مرحوم ميرحامد حسين هندي،[4] صاحب «عبقات الانوار» بود. به همين جهت، آیت­الله بروجردي دستور دادند كتاب عبقات الانوار، قسم سند حديث ثقلين و قسم عدالت، در قم چاپ شود. بنابراين، حديث ثقلين، که عترت را در كنار كتاب خدا به­عنوان مبيّن آن قرار داده است، دلیلی بر حجیت قول اهل­بیت – علیهم­السلام - است. پس اهل تسنن، به موجب اين روايت، كه بين خودشان هم متواتر است، ملزم هستند سنت و روش پيامبر را از طريق اهل­بيت بگيرند.

2. کتاب علی(ع)، معتبرترین کتاب حدیثی

آیت­الله بروجردی در مقدمه «جامع احاديث الشيعه» مي­فرمايند: در روایات ما از کتابی به نام «کتاب علی» نام برده شده است؛ چنان­که امام صادق – علیه­السلام – مي­فرمايند: «في كتاب علي كذا». كتاب علي، دربردارنده احادیثی است كه پيامبر – صلی­الله­علیه­وآله - املا فرمودند و اميرالمؤمنين – علیه­السلام - كتابت كردند. اين كتاب بعد از اميرالمؤمنين به دست امام مجتبي – علیه­السلام – رسيد و بعد به امامان دیگر تا به امام صادق – علیه­السلام – رسيد. ازاین­رو، روایاتی که از اصحاب امام باقر و امام صادق – علیهماالسلام – نقل می­شود، در تشخيص معارف اسلام و سنت پيامبر – صلی­الله­علیه­وآله - بسیار راهگشا هستند. اهل سنت نیز، هرچند امامت اهل­بیت را قبول ندارند، اما در وثاقت ایشان تردید نمی­کنند؛ بنابراين، مي­توانند به روایات اهل­بیت به­عنوان سنت پيامبر عمل کنند.

جریان منع حدیث و اعتبار کتاب علی(ع)

سپس آیت­الله بروجردي در همين زمينه در مقدمه «جامع احاديث الشیعه» خطاب به اهل سنت می­فرمایند: شما ملزم هستيد به روایات اهل­بیت – علیهم­السلام – عمل کنید؛ چراکه در غیر این صورت، نمی­توانيد به سنت اصيل دست یابید. ایشان برای اثبات این مدعای خود، به تحلیل وقایع تاریخی صدر اسلام استناد می­کنند.

چنان­که از روایات به دست می­آید، در زمان پيامبر، اصحاب آن حضرت روايات را مي­نوشتند[5]. از جمله عبدالله­بن­عمر روايات را مي­نوشت. برخی به او گفتند: چرا مي­نويسي؟ وی نزد پیامبر آمد و عرض کرد که به من می­گویند روایات شما را ننويسم. پيامبر فرمودند: نه؛ بنويس[6]. اما در زمان خليفه دوم، طی بخشنامه­ای كتابت حديث منع شد.

خلیفه اول و همچنين خليفه دوم پیش از صدور این بخشنامه، دستور دارد هر كس نوشته و روايتي دارد، نزد او بياورد. همه به گمان اینکه خلیفه قصد گردآوری و سامان­دهی روایات را دارد، احادیث را نزد او آوردند و خلیفه نیز تمام روايات را سوزاند[7] و كتابت حدیث را ممنوع کرد[8]؛ تاحدي كه گاهي بعضي استاندارها را موظف مي­كرد كه مراقب باشند كسي حديث ننويسد؛ چنان­که نقل شده است، عمروعاص در زمانی که از طرف خلیفه دوم در مصر حاکمیت داشت، گزارش داد كه شخصي هست كه به دنبال صحابه پيامبر مي­گردد و از ایشان تفسير آيات قرآن را مي­پرسد. خلیفه دستور داد او را به مدینه فرستادند. سپس در آنجا با شاخه­هاي خرما آن­قدر بر سر او زدند كه از زیر پيراهنش خون جاري شد. او را معالجه كردند و دوباره بر سرش چوب زدند. تا سه بار اين كار را كردند تا بالاخره مرد.

اين نهي ادامه داشت تا اینکه عمربن­عبدالعزيز طی بخشنامه­ای، منع حدیث را لغو كرد؛ اما با مرگ او دوباره همان شرایط حاکم بود و تا زمان منصور نوشتن روايات منع شد. بنابراین، چهار نسل حق نوشتن روايات را نداشتند و روایات سينه­به­سينه نقل می­شد و این روش، در معرض خطاست. بنابراین، روایات اهل­بیت – علیهم­السلام – که از «کتاب علی» نقل شده­اند، می­توانند مبنای عمل برای شیعه و سنی قرار گیرد و در نتیجه زمینه­ای برای تقریب بین مذاهب اسلامی فراهم سازد.

آیت­الله بروجردی و نقل روایات عامه

یکی از مسائلی که در امر تقريب اهمیت دارد اين است كه آقاي محمد مدني که در آن زمان در دایره قضايي مصر بود، در نامه­اي به مرحوم شيخ محمدتقي قمي مي­نويسد: ما مي­خواهيم كتابي تأليف كنيم كه در کنار روایات عامه، روايات اهل­بيت را هم داشته باشد و متفق بين عامه و خاصه باشد. اين مسئله، همان نظر آیت­الله بروجردي بود. ایشان در نگارش کتاب جامع احاديث الشیعه قصد داشتند روايات عامه را هم ذکر کنند تا هم موارد حمل بر تقيه مشخص شود و هم زمينه روايت در فتاواي اهل تسنن مشخص گردد؛ اما يك عده از مقدسين به گمان اینکه این امر موجب ترویج روایات عامه می­شود، نظر ايشان را زدند و در نتیجه در آن زمان چاپ نشد.

 آیت­الله بروجردي با این کار مي­خواستند نشان دهند که راه دستیابی به سنت اصيل پيامبر این است. اگر از همان اول با لعن و طعنه وارد شویم، سني­ها از ما گریزان می­شوند؛ اما اگر با منطق وارد شويم، می­توانیم آنها را جذب کنیم. وقتی يك جوان سنی، یا حتی مسیحی یا یهودی، از طریق شبکه­های مختلف اینترنت به دنبال معارف الهي است، اگر ما او را از معارف شيعه محروم کنیم، دیگر اسلام چه جاذبه­اي براي او خواهد داشت؟ نهج­البلاغه و صحیفه سجادیه را از او بگیریم و معارف ابوحنيفه را به او بدهیم؟

معارف اهل­بیت – علیهم­السلام – بسیار بلند و عمیق هستند؛ چنان­که ملاصدرا در شرح اصول كافي مي­گويد: هر روایتی را كه انسان وارد مي­شود، در آن گم مي­شود. همچون اقيانوسي است كه نمي­توان در آن شنا کرد. حال، چرا باید جوانان را از این معارف محروم كنيم و از روي تعصب، باب اجتهاد را ببندیم؟

رحلت آیت­الله بروجردی و بی­توجهی به امر تقریب

تقریب، حركتي بود كه آیت­الله بروجردي آن را حفظ كرده بودند؛ اما متأسفانه بعد از ایشان اين حرکت تعطيل شد و حمايت لازم از تقريب و شيخ محمدتقي به عمل نیامد. آخرين كار تقريب، همان فتوای تاریخی شیخ شلتوت بود كه در سال آخر عمر آیت­الله بروجردي صادر شد.

پدر من نقل مي­كرد كه آیت­الله بروجردي يك شب قبل از وفاتشان چشم باز كردند و گفتند: «آقاي شيخ محمدتقي كه مي­خواست به مصر برود، رفت يا نه»؟ گفتند: «ايشان مي­خواست خدمت شما برسد تا شما نامه­اي براي شيخ محمود شلتوت بنويسيد. منتظر ماندند تا كسالت شما بهتر شود». آیت­الله بروجردی فرمودند: «من مي­خواستم ايشان را ببينم و نامه­اي براي شیخ شلتوت بنويسم و بگويم كه در روابط سیاسی بين ايران و مصر خللي پيدا شده است و از ایشان بخواهم که این مشکل را برطرف كنند تا در حركت تقريب اختلالي پيدا نشود. من بعيد مي­دانم که حالم خوب شود. حاج شيخ محمدتقي اين كار را بكند». ايشان حتی در بستر مرگ هم این گونه اهميت اين كار را عنوان مي­كردند.

 بعد از مرحوم آیت­الله بروجردي، از مسئله تقریب حمايت نشد؛ به­ویژه بعد از انقلاب که روابط ايران و مصر قطع شد و جمعيت تقريب از هم پاشيد و مركزيت اهل تسنن، كم­كم از مصر به مدينه منتقل مي­شود و به دست وهابی­ها می­افتد. آنها نیز يك شبكه كامپيوتري به نام «صخر» كه نام ابوسفیان است، برای عرضه معارف اهل تسنن راه­اندازی کرده­اند و این يعني احيا كردن ارزش­هاي جاهليت. بعد از سال­ها، اکنون مسئولین به یاد تقريب افتاده­اند و بناست برای تجليل از آیت­الله بروجردي و شيخ محمود شلتوت كنگره­اي برگزار شود و گروهی از مصر، از جمله پسر شيخ شلتوت و قائم مقام رئيس دانشگاه الازهر و مفتي مصر نیز به آن دعوت شده­اند.

جایگاه مرجعیت شیعه در عرضه معارف اهل­بیت(ع)

مرجعيت شيعه فقط محدود به حوزه علميه قم و حوزه­هاي داخلي و پرداخت شهريه نيست. امروزه شعاع مرجعيت شيعه بسیار گسترده شده است. اگر در زمان آیت­الله بروجردي، گستره مرجعيت تا مصر پیش مي­رفت، امروز بسیار گسترده­تر است. خودمان را محدود نكنيم. خيال نكنيم که در گوشه­اي نشسته­ايم و آنچه ما اراده مي­كنيم انجام مي­شود. دنيا دنياي فكر و ارتباطات و عرصه تبليغ است و بايد معارف اهل­بيت را عرضه كنيم. اگر امروز كوتاه بياييم، بسیار برای ما گران تمام مي­شود. بهوش باشيم و از شرايط گذشته درس بگيريم. آنچه امروز حرف اول را مي­زند نحوه عرضه معارف الهی است. اين کار به سليقه­های خوب نیاز دارد و متأسفانه برخی بر اثر سوء سليقه، نتيجه عكس مي­گيرند. بنابراین، سعی کنیم که با روش­ها و سلایق نو و زیبا، معارف اسلام و اهل­بیت – علیهم­السلام – را به دنیا عرضه کنیم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



[1] . دانشگاه الازهر بزرگ­ترين مركز علمی اهل تسنن در دنياست. البته امروزه عربستان سعودی با صرف هزینه­های هنگفت، در صدد غلبه بخشیدن به مدينه به­عنوان مرکز علمی اهل سنت است.

[2] . شيخ مجيد سليم رئيس دانشگاه الازهر مصر بود كه بالاترين مقام علمي اهل تسنن به شمار می­رود. وی دانشمندی مبرز بود. برای شناخت مقام علمی او می­توان به کتاب «المراجعات» مرحوم شرف­الدین مراجعه کرد. شيخ مجيد سليم و شرف­الدين درباره مذهب و عقايد شيعه و سني با یکدیگر مباحثات و مکاتباتی داشتند که مجموعه آنها در كتابي به نام «المراجعات» گردآوری شده است. در این کتاب، شيخ مجيد سليم به طور ضمنی و نه به­صراحت، به حقانيت مكتب شيعه اعتراف می­کند.

[3] . در برخی از كتب اهل تسنن، «عترتي» را «سنتي» ذکر كرده­اند؛ اما لفظ صحيح، عترتي است و اين لفظ، در روايات خود عامه نیز متواتر است.

[4] . ميرحامد حسين، عالم بسیار فوق­العاده­اي است. ايشان تواتر را در كتب اهل تسنن ساقط مي­كند؛ اما به­گونه­ای اين تواتر را درست مي­كند و در کنار آن سندها را هم تصحيح مي­نماید. وی برای این کار، تمام روایاتي كه از كتب عامه نقل مي­كند، يك مصحح از خود عامه برايشان مي­آورد و براي هر مصحح و موثقي هم دو شاهد ديگر ذکر می­کند كه او را تأييد مي­كنند.

.[5]عن دويد الخراساني والزبير بن عدي قاعد معه قال أنا عمرو بن شعيب عن أبيه عن جده قال: قلت يا رسول الله انا نسمع منك أحاديث لا نحفظها أفلا نكتبها. قال: بلى فاكتبوها. ( الإمام أحمد حنبل، مسند أحمد حنبل، ج2، مسند عبد الله بن عمرو بن العاص، ص215)؛ و نيز شبيه به همين عبارت، (قال يا رسول الله انى أسمع منك أحاديث أفتأذن لي فاكتبها. قال: نعم.) المدونة الكبري براي الإمام مالك، ج3، ص324، آمده است.

[6]. عن عبد الله بن عمرو قال كنت اكتب كل شئ اسمعه من رسول الله صلى الله عليه وسلم أريد حفظه فنهتني قريش وقالوا تكتب كل شئ سمعته من رسول الله صلى الله عليه وسلم ورسول الله صلى الله عليه وسلم بشر يتكلم في الغضب والرضاء فأمسكت عن الكتاب فذكرت ذلك لرسول الله صلى الله عليه وسلم فأومأ بإصبعه إلى فيه وقال اكتب فوالذي نفسي بيده ما خرج منه الا حق. ( الإمام أحمد حنبل، مسند أحمد حنبل، ج2، مسند عبد الله بن عمرو بن العاص ، ص192؛ الدارمي، سنن الدارمی، ج1، ص125 ؛ الحاكم النيسابوري، مستدرك االحاكم، ج1، ص105)

[7]. قالت عائشة : جمع أبي الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم فكانت خمسمائة حديث ، فبات ليلة يتقلب كثيرا ، قالت : فغمني فقلت تتقلب لشكوى أو لشئ بلغك ؟ فلما أصبح قال : أي بنية هلمي الأحاديث التي عندك فجئته بها فدعا بنار فأحرقها...( المتقي الهندي، كنز العمال، ج10، ص285، ح29460؛ الذهبي، تذكرة الحفاظ، ج1، ص5)

[8]. بد الله بن العلاء ، قال : سألت القاسم يملي علي أحاديث ، فقال : إن الأحاديث كثرت على عهد عمر رضي الله عنه ، فأنشد الناس أن يأتوه بها ، فلما أتوه بها أمر بتحريقها ، ثم قال : مثناة كمثناة أهل الكتاب قال : فمنعني القاسم يومئذ أن أكتب حديثا( الذهبي، تاريخ الاسلام، ج7، ص220؛ و نيز الذهبي، سير أعلام النبلاء، ج5، ص59).

تصاویر
  • بيانات منتشر نشده از حضرت آيت الله علوي بروجردي پيرامون آیت­الله بروجردی و مسئله تقریب در تاريخ 18 دي ماه سال 1379
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان