بسم الله الرحمن الرحيم
ندای توحید، درهمشکننده قدرتهای مادی
حركت رسول الله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و دعوت آن حضرت، دنياي سیاست آن روز را بر هم زد و در کمترین زمان، بر همه دنیا و قدرتهای مطرح در آن زمان، چه در شرق و چه در غرب، اثر گذاشت. امپراتوری ایران و روم و سرزمینهای عراق، سوریه و مصر، در کمتر از سی سال فتح شدند و در درازمدت، نفوذ اسلام تا چين و هند در شرق، و اندلس و بالکان در غرب گسترش یافت.
پیامبر دعوتش را با شعار «قولو لا اله الا الله تفلحوا» آغاز کرد؛ ندايي كه درون انسان گمگشته آن روز را روشنایی بخشید و بارقه امید و توکل به خدای یگانه را در دلهای كساني نواخت كه در طول زمان، زر و زور و علايق مادي را بت و اله خویش قرار داده و از خداي یگانه غافل شده بودند. اسلام برای انسان آن روز این پیام را داشت كه فقط به خدا توكل كنيد و از غير او نهراسید؛ به غير او اميد نداشته باشيد و تنها برای رضاي او کار کنید. اين دعوت، انسانها را به فضائل اخلاقي سوق ميداد و از رذائل دور میکرد.
ایمان، عامل پیروزی برابرقدرتها
اين دعوت، در میان گروهی اعرابي كه از همه حكومتها و قبايل و مردم آن روز پستتر و وحشیتر بودند، چنان اثر گذاشت و فطرت الهی آنان را برانگيخت كه با توانستند ایران و روم، دو ابرقدرت بزرگ آن روز را شکست دهند. چه شد که چند عرب پابرهنه، به چنان درجهای از قوت و قدرت میرسند که اين ابرقدرتها را به زير كشيدند؟ خداوند ميفرمايد: « وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اْلأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ ؛ ترس و اندوه به خود راه ندهید که شما برترید؛ اگر ايمان داشته باشيد[1]». یقیناً امپراتوريهای ایران و روم بهمراتب از مسلمانان برتر بودند؛ اما هيچگاه سلاح نمیتواند بر ايمان غلبه یابد.
در جنگ تحميلي نیز همه دنيا در برابر ايران بودند؛ اما آنچه موجب پیروزی ملت ایران شد، نه قدرت سلاح و تجهیزات، بلکه ايمان به خدا بود كه افراد را به پیش ميبرد و در برابر توپ و تانكها استوار قرار میداد. اگر گوهر ايمان در دل باشد، هيچ قدرتی نميتواند به ما صدمه بزند؛ اما اگر ايمان لطمه بخورد، ما با دیگران هیچ فرقی نخواهیم داشت.
مسلمانان در جنگ بدر با یاری خدا و ملائکه پيروز شدند؛ اما در جنگ احد برخی به فكر دنیا افتادند و برای کسب غنيمت، آن تنگه حساس را رها كردند و دشمن از همان جا به مسلمانان حمله كرد و آنان را شكست داد. برخی از مسلمانان میپرسیدند: پس یاری خدا چه شد؟ پيامبر به آنان فرمود: در جنگ بدر با اخلاص آمديد و پیروز شدید؛ اما در جنگ احد، از یاد خدا غافل شدید و به فکر دنیا افتادید. غفلت از خدا موجب شکست میشود.
ایمان و اخلاص، ضامن تداوم انقلاب اسلامی
امام خمینی ـ رضواناللهتعاليعليه ـ نیز مردی از تبار پیامبر بود و در همان مسير قرار داشت و سخنان پيامبر را میفرمود. پيامبر و ائمه طاهرين لسان وحی داشتند؛ امام نیز مرجع تقليد بود و نهضت خود را به نام دين آغاز کرد. چنين حركتهایی در تاريخ موج برميدارند و در سطح جهان تأثیر میگذارند. نهضت امام نیز موج برداشت و حركتهاي زيادي در گوشه و كنار پدید آمد كه هنوز هم ادامه دارد.
در عین حال، باید توجه داشته باشیم که اگر همان خلوص روزهای اول انقلاب را حفظ كنيم، ميتوانيم ادامه دهنده این نهضت باشيم؛ اما اگر آن اخلاص را از دست بدهیم و معيارهاي مادی را بهجاي خدا و اسلام در نظر بگیریم، از دشمنان که به لحاظ مادی و دنیایی مجهزتر از ما هستند، شکست خواهیم خورد. قدرت ایمان، برتر از بمبهای اتمي است. با بمباران مراكز اتمي، نه ايمان افراد زايل ميگردد و نه راه دانش و فناوری بسته ميشود. ما زماني ميتوانيم الگو و حركتآفرين باشيم، ايدههاي نو در دلها ايجاد كنيم و در دنيا بدرخشيم كه به اصول و مبانی خود پایبند باشيم. هرگونه انحراف در فكر و دل ما، موجب انحراف در نهضت ما خواهد شد و حركتی که زا راه خدا انحراف پيدا کرده باشد، راه به جايي نخواهد برد.
اخلاص الهی، عامل ماندگاری نهضت امام حسین(ع)
یکی از بهترین نمونههای حركت برای خدا، نهضت سيدالشهداست که هیچ قدرتی در طول تاریخ نتوانست جلوی آن را بگیرد. متوكل عباسي قبر امام حسين ـ علیهالسلام ـ را شخم زد و آب بر روی آن بست و دست و پاي زائران آن حضرت را برید؛ اما او رفت و نام و یاد امام حسين و گنبد و بارگاه او ماند.
در روزگار ما نیز صدام تمام تلاش خود را به کار بست تا جلوی اين نهضت را بگیرد. حزب بعث به مدت سی سال، هرگونه مراسم عزاداری را ممنوع کرد و جلوی حركت عظيم شیعیان را در روز اربعين به سوی کربلا گرفت و در این راستا، مردم بسیاری را کشت؛ اما صدام و حزب بعث رفتند و امام حسین و مراسمهای بزگداشت او همچنان پابرجا ماند. اين نهضت الهی است و حرکتی که برای خدا باشد، ماندگار است؛ و البته انحراف از این مسیر، نگرانکننده و موجب زوال است.
سيدالشهدا ـ علیهالسلام ـ ادامه حركت پيامبر را تضمين كرد و امروز ما رهروان اين حركت هستيم. پس باید بكوشيم که در خودمان قابلیت ايجاد كنيم و با آن بزرگواران سنخیت داشته باشيم. اميرالمؤمنين ـ علیهالسلام ـ فرمودند: « ألا وان لكل مأموم اماما يقتدى به ويستضئ بنور علمه [2]». کسی که پيشوا دارد، به پيشواي خود نگاه ميكند و عمل خود را بر اساس آن پيشوا اصلاح ميكند. ما نیز اگر ميخواهيم رهرو پیامبر و اهلبیت باشيم، ناگزیز بايد در این مسیر گام برداریم و راه را گم نكنيم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
.[1]سوره آل عمران، آيه 139.
.[2] نهج البلاغه (شيخ محمد عبده)، ج3، نامه45، ص70؛ علامه مجلسي، بحارالانوار، ج33، ص473، ح686.