English | فارسی
پنجشنبه 30 آذر 1391
تعداد بازدید: 1665
تعداد نظرات: 2

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي بعد از درس خارج فقه به مناسبت هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبي ع

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي بعد از درس خارج فقه به مناسبت هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبي ع

بسم الله الرحمن الرحيم

هفتم صفر، قول معتبر در شهادت امام حسن مجتبی(ع)

هفتم صفر، بنا بر قول معتبر، مصادف است با شهادت امام حسن مجتبي ـ علیه‌السلام ـ اگرچه جناب شيخ مفيد ـ رضوان‌الله‌عليه ـ و برخی ديگر از اعلام، 28 صفر را روز شهادت آن حضرت مطرح كرده‌اند، اما نقل مرحوم كفعمي و مرحوم مجلسي و مشهور متأخران در اين است كه شهادت آن حضرت در هفتم صفر است.

البته در اين روز، بنا بر قولي ولادت با سعادت امام موسي‌بن‌جعفر ـ علیهماالسلام ـ نیز می‌باشد. درباره ولادت امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ سه قول وجود دارد که يكي از قوي‌ترين آن در هفتم صفر است؛ اما چنین معمول شده است كه در نجف و قم معمولاً شهادت را در هفتم مي‌گیرند. مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري (رحمة الله عليه)، بر اين مطلب اصرار داشتند؛ حتي به امر ايشان، بازار قم در چنین روزی تعطيل می‌شد که تا کنون این سنت ادامه دارد. پس از ایشان، آیت‌الله بروجردي، آیت‌الله گلپايگاني و همه بزرگان(قدس سرهم) تا به امروز، هفتم صفر را تعطيل مي‌كردند و روضه مي‌گرفتند. بنابراین،‌ تعطيل بازار و تعطيل حوزه در هفتم صفر، به مناسبت شهادت بوده است،‌ نه به مناسبت ولادت؛ به‌ویژه آنکه مراسم شهادت، با ایام عزاداری محرم و صفر تناسب بيشتری دارد.

امام مجتبي ـ علیه‌السلام ـ در همه جهات مظلوم است. يكي از مظلوميت‌های ایشان اين است كه شهادت ایشان به روایت 28 صفر هم تحت‌الشعاع رحلت رسول اكرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است و معمولاً به شهادت آن امام کمتر توجه مي‌شود. به همین دلیل است كه برخی از بزرگان اهتمام دارند اهتمام كه هفتم صفر به‌عنوان شهادت و تجليل از امام مجتبي ـ علیه‌السلام ـ مطرح باشد.

بی‌بصیرتی شیعیان، عامل رنج‌ها و مصیبت‌های شیعه

شيعه در طول تاريخ، از نامردمي­ها، ناجوانمردي‌ها و نيرنگ­هاي دشمنان و ناآگاهي و فقدان شعور دوستان خود رنج‌ها و صدمات بسیاری دیده است؛ اما متأسفانه رنجي كه از ناآگاهي و بي‌تدبيري دوستان متحمل شده، به‌مراتب كوبنده‌تر از نيرنگ و نامردمي دشمنانش بوده است. بالاتر از اين، دشمنان شیعه،‌ نيرنگ‌ها و فريب‌هاي خود را به دست همین دوستان جاري كرده‌اند.

امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ به دست چه کسی در محراب شهيد شد؟ به دست یکی از شيعیانش که در صفين و در ركاب آن حضرت مي‌جنگید و بعد به خوارج ملحق شد. خوارج، دوستاني بودند كه نيرنگ دشمنان آنان را فریب داد و كارشان به جايي رسيد كه علي ـ علیه‌السلام ـ را كافر دانستند.

سيدالشهدا ـ علیه‌السلام ـ در روز عاشورا به دست چه کسانی به شهادت رسید؟ مردم شام امام حسين ـ علیه‌السلام ـ را نكشتند. تمام سي هزار نفر ـ کمتر یا بيشتر ـ نه اهل شام،‌ که اهل كوفه بودند که به امام نامه نوشتند و ایشان را به کوفه دعوت کردند. چه كساني كه نامه نوشتند و چه كساني كه ساكت نشستند، همه از دوستانی بودند که به امام خود جفا كردند.

سليمان‌بن‌صرد شيعيان را گرد آورد و برای امام نامه نوشتند و خودش هم امضا كرد. امام هم به نام او برای مردم کوفه نامه نوشت و مسلم‌بن‌عقيل را به‌نمایندگی از خود به کوفه فرستاد. مردم کوفه نیز با مسلم بیعت کردند؛ اما در جریان دستگیری هانی، وقتی مسلم برای نجات او امر كرد كه شيعیان قیام کنند و به دارالاماره حمله نمایند، همين سلیمان‌بن‌صرد ايستاد و گفت: تا امام حسین ـ علیه‌السلام ـ نيايد، ما هرگز حركت و قيام مسلحانه نخواهيم كرد. او نشست تا امام رسيد و كشته شد. آن‌گاه شيعیان را جمع كرد و به گريه و زاري پرداخت كه ما خطا كرديم و بايد جبران كنيم. حرکت توابين را به راه انداخت و بي‌هدف به دشمن حمله کردند و سرانجام کشته شدند.

اگر اين بي‌تدبيري‌های دوستان شیعه نبود، خون امام ريخته نمي‌شد. اين واقعيتي است كه متأسفانه تا به امروز هم ادامه دارد. شیعه چوب بي‌تدبيري‌ها را مي‌خورد. ما شجاعت و شهامت به خرج می‌دهیم،‌ پول هزینه مي‌كنيم، جان مي‌دهيم؛ اما اين كارها را به‌موقع انجام نمی‌دهیم. اگر به‌موقع بود، علي ـ علیه‌السلام ـ خانه‌نشين نمي‌شد و با دختر پيامبر چنان رفتار نمی‌کردند كه هنوز هم قبرش مجهول باشد.

مظلومیت امام مجتبی(ع) در نتیجه بی‌بصیرتی  یاران

مردم با امام مجتبي ـ علیه‌السلام ـ بيعت کردند؛ اما جریان‌هایی را به راه انداختند که در تاریخ ثبت شده است. از یک سو، افرادی همچون قيس‌بن‌سهل، با آن حضرت به این شرط بيعت مي­كردند كه با معاويه بجنگد؛ از سوی دیگر، وقتی امام آنان را برای جنگ با معاویه بسیج کرد، فرماندهانش که از نخبگان شیعه و آشنایان و خویشان آن حضرت بودند، به طمع پول معاویه شبانه می‌گریختند.

آن‌قدر به امام مجتبي ـ علیه‌السلام ـ فشار آوردند و او را چنان تنها گذاشتند كه حتي امام در خيمه خودش هم امنیت نداشت. در همان جا افرادی عصاي مسموم آوردند و روي دست امام فشار مي‌دادند. آنان عامل معاويه نبودند؛ همگی از شيعیان امام بودند؛ اما شیعیانی كه نیاز پولي و طمع مادیشان زياد بود.

وقتي امام مجتبی ـ علیه‌السلام ـ صلح کرد، همين سليمان‌بن‌صرد خزاعي و حجربن‌عدی جلوي امام ایستادند و آن حضرت را مذل المؤمنين خطاب کردند. حجر آن‌قدر آگاهي و شعور داشت كه بتواند معاویه و علي را از هم تشخيص دهد؛ اما هنوز این‌قدر قدرت تشخيص ندارد که جایگاه امام حسن ـ علیه‌السلام ـ را بشناسد. او شبی پيامبر را  در خواب دید که به او فرمود: مگر من نگفتم که «الحسن والحسين امامان، قاماً أو قاعداً[1]»؟ آیا باید پیامبر را در خواب ببینند تا حق را تشخیص دهند؟ پس آگاهي و بصیرت خودشان چه می‌شود؟ چرا نفهمیدند که اگر او امام معصوم است و مصلحت امت را تشخيص مي‌دهد، باید از او تبعيت كنند.

آن زمان وقت تبعيت بود؛ نه وقتی که امام حسين ـ علیه‌السلام ـ كشته شد، تازه سليمان‌بن‌صرد و يارانش به فكر قیام بیافتند. آنان وقتي رهبر داشتند و نماينده امام در بينشان بود و مردم هم آماده حركت بودند، مسلم را رها كردند و در خانه نشستند تا او را از بالاي دارلاماره پايين بياندازند. اينها واقعیت‌های تاريخي است كه نشان مي‌دهد ناآگاهي شیعیان، چقدر به شیعه صدمه زده است. امروز نیز اگر فتنه وهابيت بیداد مي‌کند، تقصير ماست که نتوانسته‌ايم مکتب خود را درست ارائه كنيم.

امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ هنگامی که در محراب ضربت خورد، فرمود:‌ «فزت ورب الكعبه». فزت، به این معنا نيست كه از دست دشمنان راحت شدم؛ نه، بلکه از دست دوستان راحت شدم. اگر بی‌تدبيری‌ها و ناآگاهي ما نبود، غيبت هم نبود؛ «وغيبته منا». اگر امروز موجبات ظهور فراهم نمي‌شود، باز مشكل همين است. چه زماني بايد به هوش بياييم؟

قصه خیانت دوستان، چقدر دردناك است. كاش دشمن به دست خود می‌كشت؛ چه دردناك است كه دشمن به دست دوست بكشد؛ چنان‌که امام مجتبي ـ علیه‌السلام ـ را همسرش کشت. دوستان، به دلیل فقدان شعور و آگاهی، به گونه‌ای مي‌گردد و حركت مي‌كند كه دشمن مي‌خواهد و ملعبه دست دشمن می‌شود. اين نیز از مظلوميت‌هاي امام مجتبي ـ علیه‌السلام ـ است.

بی‌تدبیری‌های دوستان و شبهه‌افکنی در سرمایه‌های شیعه

پنجم صفر نیز سالروز رحلت حضرت رقیه‌بنت‌‌الحسین ـ علیهماالسلام ـ است. همين نكته را درباره آن حضرت نیز باید گفت. برخی درباره آن حضرت یا نسب ایشان که دختر امام حسین بوده است، شبهه‌افكني می‌کنند. اين هم از سوءتدبيرها و ناآگاهي‌هاست. چنان‌که خود شاهد بودم، اهالي دمشق، حتي سني‌ها مقيدند که در ماه رمضان، حدالاقل دو ركعت نماز در حرم اين خانم بخوانند و به آن حضرت تبرك پيدا کنند. حتی امروز كه وهابي‌ها حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ـ علیهماالسلام ـ را با خمپاره مي‌زنند، اهل سنت سوریه به اين حرم اعتقاد دارند. اين گنبد و بارگاه نشانه‌اي است از مظلوميت اهل‌بیت در ايام اقامتشان در شام.

حال آیا درست است كه ما برخی از دوستان با مصاحبه در تلویزیون شبهه‌افکنی کنند که داستان حضرت رقيه ـ سلام‌الله‌علیها ـ اساس ندارد و او دختر امام حسين نبوده است؟ آیا اين بی‌تدبيری نیست؟ لااقل چند محقق هم دعوت کنید تا دراین‌باره تحقيق كنند. شما از كجا مي‌گوييد که واقعة خرابه شام اتفاق نيفتاده و رقيه دختر امام حسين ـ علیه‌السلام ـ نبوده است؟ اگر بناست در تلويزيون بحث تحقيقي بشود، محققين را بياوريد تا نظر بدهند، نه اینکه اعتقاد مردم را سلب کنیم.

جای جای دمشق، مركز بني‌اميه و پايتخت اموي، نشانه‌ای از نهضت حسینی دارد. هر جا اهل‌بيت امام حسين ـ علیهم‌السلام ـ پا گذاشتند، نشانه‌ای برجای مانده است. جايي كه سر امام در خزانه يزيد بود، امروز حرم رأس‌الحسين است كه در مسجد اموي قرار دارد. اين ناآگاهي‌ها را كنار بگذاريم. اينها سرمايه‌هاي ماست و ما در پناه عشق مردم به امام حسين زنده‌ایم.

سني‌های دمشق برای این نشانه‌های ما اعتبار قائل شده‌اند. حجربن‌عدي توسط معاويه به شهادت می‌رسد. اما امروز بارگاه باشکوه او با ویرانه‌های قبر معاويه قابل مقایسه نیست. به اين نشانه‌ها و سرمایه‌های شیعه بها بدهيم. نه اینکه به بهانه‌های تحقیقی به شک و شبهه در این سرمایه‌های گران‌قدر بپردازیم؛ چنان‌که یکی از آقایان درباره سند دعاي كميل تردید می‌کند و می‌گوید اگر اين عمل رجائاً انجام شود، ثواب دارد. آیا لازم است به چنین مباحثي پرداخته شود؟ اين دعاها و زيارت‌ها، از ثروت‌ها و سرمایه‌های غني شیعه در مقابل عامه است. همین دعاي كميل، دل افراد متعصب وهابي را مي‌لرزاند. من خودم ديدم، هنگامی که دعای کمیل قرائت می‌شد، مأمور وهابي مي‌شنيد و اشكش می‌ریخت. اين ثروت‌ها را بي‌جهت از دست ندهيم. مراقب سخنان خود، آن هم در چنین شرایطی باشیم.

آگاهي و بصيرت مسئله بسیار مهمی است كه متأسفانه شيعه در طول تاريخ از فقدان آن در دوستان خود رنج برده است. تاريخ شیعه از همان آغاز اسلام و از جریان يوم‌الدار آغاز مي‌شود. در طول اين تاريخ، شیعه و رهبران آن از ناآگاهي و بي‌تدبيري دوستان خود رنج‌ها برده و مصیبت‌ها کشیده‌اند. به امید روزی که ما اين نقص را جبران كنيم و به‌موقع تصمیم بگيريم.

والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته



.[1] الفتال النيسابوري، روضة الواعظين، ص156.

تصاویر
  • بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي بعد از درس خارج فقه به مناسبت هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبي ع
  • بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي بعد از درس خارج فقه به مناسبت هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبي ع
نظر بینندگان
پنجشنبه, 30 آذر,1391
با سلام خدا نکند روزی بییاد و زمین از مرزبانان دین مثل حضرت آیت الله علوی بروجردی روحی فداه خالی گردد واگر نه مدعیان علم بی سواد همه اعتقادات شیعه را به باد فنا می دهند ازاینکه چنین عالمانی هستند سر بر سجده شکر می نهیم وحق را سپاس می گوییم
پنجشنبه, 30 آذر,1391
باسلام.من مدت یکساله که دارم تاریخ اسلام ووقایع وشخصیتهای اسلامی وزندگانی امامان معصوم رو می خونم.قبلا دنبالش نبودم .علاقه واشتیاق زیادی داشتم اما همیشه موکولش می کردم واسه بعداامافهمیدم اگه الان نرم دنبالش دیگه هیچ وقت نمی رم.متن سخنرانی رو خوندم واقعا نکات مهمی رو به زبان ساده وزیبایی بیان کردن.استفاده کردم.اجرتون با آقاامام حسن که واقعامظلومن.التماس دعا.
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان