بسمه تعالی
وصایای اخلاقی امیرالمؤمنین(ع) به سیدالشهدا(ع)
وجود مقدس امیرالمومنین ـ صلواتاللهوسلامهعلیه ـ در وصیت به امام حسین ـ علیهالسلام ـ میفرمایند:
«واعلم أي بُنيّ أنه من أبصر عيب نفسه شغل عن عيب غيره؛ ومن تعرى من لباس التقوى لم يستتر بشئ من اللباس؛ ومن رضي بقسم الله لم يحزن على ما فاته؛ ومن سل سيف البغي قتل به؛ ومن حفر بئرا لأخيه وقع فيها؛ ومن هتك حجاب غيره انكشفت عورات بيته؛ ومن نسي خطيئته استعظم خطيئة غيره».[1]
بدان ای فرزندم! کسی که به عیب خود بنگرد، از عیوب دیگران بازماند؛ و کسی که از لباس تقوا عریان شود، هیچ لباس دیگری او را نپوشاند؛ و کسی که به قسمت الهی راضی شود، از آنچه از دست میدهد، اندوهگین نشود؛ و کسی که شمشیر ظلم برکشد، بدان کشته خواهد شد؛ و کسی که برای برادرش چاهی بکند، خود در آن خواهد افتاد؛ و کسی که پرده دیگران را بدرد، عیبهای خانوادهاش آشکار شود؛ و کسی که اشتباهات خود را فراموش کند، اشتباهات دیگران را بزرگ خواهد دید.
1. نگاه انتقادی به خود، نه دیگران
«واعلم أي بني أنه من أبصر عيب نفسه شغل عن عيب غيره». کسی که به عیب و نقایص خود بپردازد و متوجه باشد، مشغول و گرفتار عیوب و نقایص دیگران نميشود. دید نقادانه به اطراف خود، فینفسه اشکالی ندارد؛ منتها برخی از افراد، این دید منفی را فقط نسبت به دیگران دارند و هیچ گاه به خودشان با نگاه انتقادی نمینگرند. از نظر ایشان، تنها کارهای خودشان درست است و کارهای دیگران اشتباه و نادرست. امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ میفرمایند: من أبصر عيب نفسه شغل عن عيب غيره؛ انسان پیش از اینکه به دیگران و نقایص آنها بپردازد، باید به خودش بپردازد و نقایص خود را در نظر بگیرد.
2. تقوا، محافظ انسان از گناهان
«ومن تعرى من لباس التقوى لم يستتر بشئ من اللباس». اگر کسی نتواند خود را با لباس تقوا بپوشاند و بدنش از این لباس عریان بماند، لباس دیگری نیست که او را بپوشاند. این برهنگی فقط با لباس تقوا پوشانده میشود. اگر کسی تقوا را پیشه خود نکند، همیشه برهنه خواهد بود. لباسهای ظاهری، علاوه بر اینکه انسان را از سرما و گرما و مانند آن حفظ میکنند، باعث حفظ آبرو و حیثیت انسان نیز هستند. لباس تقوا نیز لباسی است که انسان را در مقابل شرور و گناهان، حفظ میکند. همان گونه که لباس انسان را از گرما و سرما و بیآبرویی حفظ میکند، لباس تقوا نیز انسان را از گناهان و لغزشها محافظت مینماید. حال اگر کسی بدنش به این لباس حساسیت دارد و نمیتواند آن را بپوشد، لباس دیگری به قامت او نخواهد خورد و همیشه برهنه خواهد ماند.
3. شادکامی در پرتو رضایت از قسمت الهی
«ومن رضي بقسم الله لم يحزن على ما فاته». آنان که به قسمت الهی و آنچه خدا برای ایشان مقدر کرده است، راضیاند، بر آنچه از دست میدهند، غمگین نمیشوند. انسان با وجود تلاشها و فعالیتهایی که انجام میدهد، سهم خاصی از زندگی میبرد. خوشیها و ناخوشیهای زندگی چندان به این تلاشها ربطی ندارند. بهره انسان از نعمتهای دنیا، همان است که خداوند برای او مقدر کرده است. بنابراین، انسان باید به این قسمتها راضی باشد. البته این بدان معنا نیست که تنبلی پیشه کند و از کار و تلاش و خلاقیت و ابتکار دست بکشد. انسان باید در حد وظیفه خود تلاش کند؛ اما تلاشهای او همیشه به نتیجه دلخواه نمیرسد. در چنین مواردی، باید در برابر کمبودهای زندگی، صبر پیشه کرد و به آنچه خدا برای انسان در نظر گرفته است، راضی بود. کسی که چنین باشد، هنگام از دست دادن نعمتها، محزون و غمگین نمیشود؛ چون میداند آنچه از دستش رفته، بر اساس خواست خدا و قسمت الهی بوده است. او مانند کسی که همه امور خود را به خدا واگذار کرده است تا هرگاه بخواهد، ببخشد و هرگاه اراده کند، بازستاند. چنین شخصی، هیچ گاه غم و غصة زندگی را در دل ندارد.
4. بازگشت ظلم به ظالمان
«ومن سل سیف البغی قتل به؛ ومن حفر بئرا لأخيه وقع فيها ». اگر کسی شمشیر ظلم را بلند کند، خودش با آن شمشیر کشته میشود و اگر کسی برای دیگری دام بگستراند و نقشه بکشد، خودش به آن دام و نقشه گرفتار میگردد. حساب و کتاب این دنیا بسیار دقیق است. بسیاری از قدرتمندان و زورگویان، با شمشیرهای ظلم و ستم خود، افراد بیگناهی را از دم تیغ میگذرانند؛ اما بر اساس قانون نظام هستی، هر عملی عکسالعملی دارد. شمشیری که با آن بیگناهانی را کشتهاند، عاقبت خود آنان را هم گرفتار خواهد کرد.
بنابراین، به یک معنا، آخرت در همین دنیاست و خداوند در همین دنیا ستمگران را عذاب و عقاب میدهد. البته این بدان معنا نیست که اگر ستمگران در این دنیا مجازات شدند، دیگر در آخرت عذاب نمیشوند. آخرت هم حساب خودش را دارد.
امیرالمومنین ـ علیهالسلام ـ به فرزندش امام حسین ـ علیهالسلام ـ می فرماید: به کسی ظلم نکن؛ چراکه آنچه نسبتبه دیگری روا میداری، مستقیماً به خودت برخواهد گشت.
5. افشاگری، عامل رسوایی شخص
«ومن هتك حجاب غيره، انكشفت عورات بيته». امروزه متأسفانه یک رذیلت اخلاقی رواج یافته است، به نام افشاگری. کسی که عیبهای پنهان دیگران را آشکار میکند، مستورات خود و خانوادهاش آشکار خواهد شد. غیبت نیز از همین باب است. غیبت عبارت است از بیان کردن عیب و نقیصهای که در شخصی وجود دارد و دیگران از آن بیخبرند؛ نه عیبی که در شخص نیست، که در این صورت تهمت خواهد بود. بنابراین، غیبت نیز هتک حجاب افراد است. اگر کسی عیوب، نقایص و مشکلات کسی را که دیگران از آن آگاه نیستند، برای دیگران بازگو کند، مرتکب هتک حجاب شده و مصداق این بیان امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ است که من هتك حجاب غيره، انكشفت عورات بيته. کسی که اسرار دیگران را فاش میکند، اسرار زندگی او نیز فاش خواهد شد. این مسئله تنها به آن شخص محصور نمیشود؛ بلکه به خانواده و زن و فرزندانش هم مربوط میشود. بنابراین، اگر کسی آبروی دیگری را ببرد، دودمانش به باد میرود.
ظالم خوشحال نباشد؛ اگر امروز روز او بود، روز مظلوم هم فراخواهد رسید. همیشه این گونه نیست که دنیا به سود ستمگران بگردد و قدرت تنها در اختیار آنان باشد؛ روزی هم خواهد آمد که مظلومان و ستمدیدگان نیز قدرت پیدا کنند.
6. پوشاندن عیوب دیگران با نگاه به عیوب خود
«ومن نسي خطيئته استعظم خطيئة غيره». کسی که لغزشها و اشتباهات خود را فراموش میکند و به آنها توجه نمیکند، خطاها و لغزشهای دیگران در نظرش بزرگ میشود. همه انسانها جایزالخطا هستند و ممکن است اشتباه کنند. حال اگر کسی عیبی را در دیگری دید، نباید آن را افشا کند و همه را از آن آگاه سازد. خدا با بندگان خود چنین برخورد نمیکند. چنانکه در روایات آمده است، اگر خداوند مستورات انسانها را آشکار میکرد، هیچ کس حاضر نبود به دیگری نگاه کند و مردم نمیتوانستند همدیگر را تحمل کنند. خداوند ساتر است و ساتر بودن را دوست دارد. بنابراین، ما نیز سعی کنیم عیوب دیگران را بپوشانیم و اگر دیدیم کسی میخواهد عیوب دیگران را افشا کند، جلوی او را بگیریم. همچنین اگر در مجلسی کسی غیبت میکند، واجب است از آن مجلس بیرون برویم. اساساً شنیدن غیبت و حضور در مجلس غیبت، حرام است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
.[1] ابن شعبة الحراني، تحف العقول، ص88؛ و علامه مجلسی، بحار الانوار، ج74، ص236، ح1.