English | فارسی
چهارشنبه 03 آبان 1391
تعداد بازدید: 2544
تعداد نظرات: 0

سخنراني دانشمند ارجمد جناب حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسين انصاريان در شب شهادت امام محمد باقر عليه السلام در مسجد اعظم

سخنراني دانشمند ارجمد جناب حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسين انصاريان در شب شهادت امام محمد باقر عليه السلام در مسجد اعظم

بسم الله الرحمن الرحيم

ميزان سنجش اسباب مادي

در جهان دو نوع ميزان و ترازو وجود دارد: 1 - ميزان مادي و 2 – ميزان معنوي و الهي

از قديم الايام انسان در امور مادي براي تشخيص و تمييز بين حق و باطل، كجي و راستي ترازو اختراع كرد. هر صنفي به تناسب شغل و مشاغل خودشان ترازو اختراع كردند، تا به مال مردم تجاوز نكنند. مثلا براي كشيدن اجناس از ترازو كفه دار و يا ديجيتالي و براي مايعات از كيل و ليتر و براي زمين متر را اختراع كردند.

پروردگار مهربان عالم از زمان اختراع ترازو به دست انسان در هر شكل و قيافه آن ارزش قائل شد و بندگان خودش را دعوت كرد، تا در كيل و ميزان خيانت نكنند. بلكه سفارش كرد تا قسط و عدل را رعايت كنند و همچنين به خائنان بر عدل و ميزان حمله سختي كرده و با كلمه «ويل» و حتي يك سوره كامل در قرآن كريم به نام مطففين نازل كرده است. چراكه در كتب تاريخي آمده مردم مدينه در فروش جنس به مردم خيانت و تجاوز مي­كردند و با نزول اين آيات خيانت ميزان و ترازو كمتر شد.

البته كساني كه ايمان حقيقي و واقعي داشتند تسليم فرمان خداوند شدند و سعي كردند در كيل و ميزان قسط و عدل را رعايت و احتياط را پيشه خودشان قرار دهند. و حتي سنگين­تر و بيشتر از حد معين وزن مي­كردند. خداوند در سوره انعام مي­فرمايند ﴿وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ[1] خداوند به شما ترازو داران امر واجب كرد ترازو شما مستقيم باشد يعني وزن كردن شما صحيح و به اندازه باشد. ﴿وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ[2] خداوند در اين آيات امر كرده است و اطاعت از امر واجب مي­باشد و تخلف از امر واجب، حرام و موجب كيفر است. خداوند در سوره الرحمن مي­فرمايد ﴿أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ[3] در مساله ميزان خيانت نكنيد. ﴿وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ[4] اقامه وزن و قسط كنيد و ظلم و خيانت در ميزان نكنيد. اين نهي تحريمي است. به هخمين سبب خداوند عالم براي ميزان و ترازوي مادي احترام و ارزش قائل گشته و به همين جهت نهي از خيانت و تجاوز نموده است و در روز قيامت خيلي دقيق اعمال خيانت كاران را محاسبه و آنان را به كيفر اعمالشان خواهند رسيد. «ومن يعمل مثقال ذرة شراً يره» هر شري را شامل مي­شود، از جمله  كم فروشي و خيانت در ميزان.

ميزان سنجش امور معنوي

نوع دوم ميزان، ترازوي الهي و معنوي است

پروردگار عالم از زمان حضرت آدم براي تشخيص حق از باطل و نور از ظلمت و درستي از نادرستي در امور معنوي ترازو قرار داده است.

﴿وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ[5] اين ترازو، ترازوي مادي و اختراع مردم نيست، بلكه خداوند عالم انبياء الهي، قرآن مجيد و حق را ترازو و ميزان قرار داده است. و رشته اين ميزان از دنيا تا روز قيامت كشيده است.

خداوند در سوره اعراف جلوه ميزان و ترازو در صحنه محشر مطرح مي­فرمايد.

و در سوره مباركه حديد مساله ترازو معنوي در دنيا مطرح كرده، ترازويي كه انسان با به كارگيري آن از غوطه­ور شدن در فساد و خيانت جلوگيري مي­كند. اگر انسان بر طبق ترازويي كه خودش قرار داده است كار كند، فساد، گناه، تجاوز و ظلم توليد مي­شود. از همين رو، خداوند عالم علت فراگيري فساد در خشكي و دريا و نيز فساد درون و ظاهر را عمل و رفتار انسان بر طبق ترازويي كه خودشان مي­داند طبق آيات قرآن كريم: ﴿أَكْثَرِهِمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴾ ، ﴿ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ﴾، ﴿ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلقَونَ﴾ چراكه اكثر مردم بر اساس معاملات و محاسبات نامشروع و نامعقول زندگ مي­كنند و ترازو الهي را به كار نمي­گيرند و بازيچه شيطان جن وانس مي­شوند. و اگر ميزان و دستورات خداوند را به كار گيرند، آنان «يومنون»، «يعلمون»، «يعقلون» و يفهمون مي­شوند.

 شياطين بر سردم زندگي نشسته و ضرب مي­زنند. و در گود زندگي، انسانها با ضرب شياطين حركت مي­كنند، جهان يك گود زورخانه است كه ورزش كاران آن تمام حركاتشان براساس ضرب زدن سردم زورخانه است و شيطان با ابزاري كه در اين زورخانه دارد، مردم را بازيچه خودش قرار داده است، با ماهواره، سينماي هاليودي، فيلم­ها، شبهات و وسوسه­ها يعني حركات، انديشه ها، فرهنگ و  آراء مردم براساس ضرب شياطين غربي و شرقي و نوچه­هاي داخلي آنها مي­باشد. ورزش­كاران شش ميلياردي براساس ضرب شيطان پا مي­زنند و دست حركت مي­دهند و كمك مالي مي­گيرند و مي­دهند. لذا اگر ترازوي الهي را به كار مي­گرفتند جهان پر از امنيت، عدل، قسط و نمونه­ايي از بهشت بود. همينطور جهان و زندگي جلوه­اي از جلوه حق بود. و به همين جهت كمر همه شياطين مي­شكست و يا اصلاً وجود خارجي پيدا نمي­كردند.

خداوند در سوره حديد مي­فرمايند:

﴿وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[6]  پروردگار و حضرت حق نصب كننده ترازو است براي اينكه زندگي در راه مستقيم باشد، انبياء الهي آمدند. ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا[7] اگر وجود پيامبر و شاقول الهي در تمام شئون زندگي به كار گرفته نشود یرْجُو اللَّهَ تحقق پيدا نمي­كند. و نيز ذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا و آبادي آخرت تحقق پيدا نمي­كند.

انبيا  خداوند، ميزان الهي

يكي ديگر از ميزان هاي خداوند صاحبان ولايت كليه هستند، كساني كه ولايت تشريعي كامل بر عهده دارند و به اذن الله  ولايت تكويني خداوند در اختيار آنان هست. در زيارت نامه حضرت اميرالمومنين: ﴿السَّلامُ عَلَيكَ يَا مِيزَانَ الاَعمَالِ ميزان اعمال صحيح و حق وجود مقدس اميرالمومنين است. مردم اگر بخواهند عمل مستقيم و قلبي پاك و افكار و نيات صحيح در تمام شئون داشته باشند، بايد با وجود مقدس شما وجود مقدس سنجيده شود. يعني وجود مقدس شما ملك از ملكوت، دنيا و از آخرت و نور از ظلمت را نشان مي­دهد.

بدون اينكه انسان علوي مسلك واقعي نشود انسان نيست، جزء ﴿أُوْلَئِكَ الأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ[8] است.

آدمي بدون انبياء الهي و ائمه الهي انسان نيست. قرآن در سوره انفال مي­فرمايد:

﴿ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ [9] با اين شاقول و ميزان انسان حيات الهي پيدا مي­كند و بدون اين ميزان ميت است ميتت زنده­نما هست نه عقل، نه شعور و فهم، نه اخلاق و عمل صحيحي دارد. در اين جهان افرادي كه بدون انبياء و ائمه اطهار زندگي مي­كنند مشاهده مي­كنيد چقدر براي آنان خون انسان و پايمال كردن حق ارزن، مال، هويت، شخصيت انسان ارزان است.

 امام زين العابدين در روايتي مي­فرمايند: جهان پر از حيوانات وحشي، مانند گرگ، شير ، و روباه و سگ است، انسان هاي مومن زجر مي­كشند و در ناراحتي و مشقت زندگي مي­كنند. چرا انسان به اين وضع و حالت در ميآيد؟ چون بدون شاقول و معيار در يك ساختمان پر از خطر فساد و آلودگي زندگي كرده است. ﴿ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ [10] بنابر اين آيه شريفه مي­فرمايد: من خدا بدون اين ميزان شما را ميت مي­دانم. ميتي هستيد كه از تمام اعضا و جوارح فساد و كثافت مي­بارد. لذا بدون ميزان الهي هيچ كس به شكل صحيح ساخته نمي­شود.

قرآن مجيد، ميزان الهي

خداوند عالم در روز قيامت با ميزان و معيارهاي مشخص اعمال و كردار مردان و زنان دنيا را مي­سنجد. يكي از اين معيارهاي پروردگار قرآن مجيد است.

﴿ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ[11] براساس آيه شريفه ترازو پروردگار در قيامت حق است. انبياء الهي و ائمه اطهار و نيز قرآن مجيد حق هستند، لذا در قيامت پرونده و اعمال انسان با اين شاقول و ميزان سنجنده مي­شود. اگر مطابق با اين ميزان نباشد پر از فساد و خيانت است. ﴿فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا[12] هيزم جهنم مي­شوند؛ چراكه هيچ نيرويي ندارد تا  از نعمت­هاي بهشت استفاده كند. چشم او كار نمي­كند تا نعمت­هاي بهشت را ببيند، گوش او كار نميكند تا ﴿سَلامٌ قَوْلاَ مِنْ رَبِّ الْرَحیِمِ[13] را بشنود،  زبان او كار نمي­كند تا ﴿ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴾ را بگويد. لذا مي­شوند ﴿ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَيَرْجِعُونَ[14].

پس در جهان دو نوع ميزان وجود دارد: ميزان مادي و ميزان معنوي. پس بيان شد انسان ميزان مادي را اختراع كرد، اما خداوند براي آن ارزش قائل شده است و يك ميزان هم ميزان الهي است كه خداوند تبارك و تعالي معيارهاي آن را براي انسان مشخص و معين كرده است.

ميزان سنجش الهي در كلام امام باقر(ع)

وجود مقدس امام باقر - عليه السلام- ميزان و معيار الهي است. آن حضرت در ضمن كلام بسيار لطيف و ظريف، يك ميزان دروني معرفي مي­كند. در كتاب شريف اصول كافي از امام باقر - عليه السلام- نقل مي­فرمايد: «إذا أردت أن تعلم أن فيك خيرا فانظر إلى قلبك، فإن كان يحب أهل طاعة الله ويبغض أهل معصيته ففيك خير، والله يحبك، وإن كان يبغض أهل طاعة الله ويحب أهل معصيته فليس فيك خير، والله يبغضك، والمرء مع من أحب»[15].

 «إذا أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فيكَ خَيْراً فانظر إلى قلبك» اگر قصد داريد خودت را بشناسي كه آيا وجود تو معدن و منبع خير و كانون خوبي­ها و ارزش­ها هست يا نه، با ترازو و شاقول درونت، خودت را اندازه گيري كن، تا بداني منبع خير هستيد و يا منبع شر؟  «فانظر الي قلبك» نظر يعني دقت همراه با تعقل، نه ديدن با چشم  يعني با دقت عقلي دلت را بررسي كن. «فإن كان يحب أهل طاعة الله ويبغض أهل معصيته ففيك خير» اگر عاشق خوبان عالم و اهل طاعت و دل بسته و عاشق انبيا الهي و ائمه اطهار هستيد، و نيز اگر از خيره­سران و طاغيان و عاصيان نفرت داريد، بدان مومن واقعي و منبع خير هستيد. حب و بغض عامل مجذوب شدن و دور شدن است، يعني عشق موتوري است كه ماشين وجود انسان وقتي به طرف خوبان جهت گيري دارد انسان را به طرف خوبان عالم مي­برد، يعني عشق من وادر مي­كند تا متخلق به اخلاق آنها شوم. و الا عشق و محبتي كه ميوه ندارد، اثر و فايده ندارد. اگر عشق انسان را از آغشته شدن به فساد دور نكند و آلوده­گي به كار و اخلاق مبغضان و فاسدان پيدا كند، اثر و فايده آن چيست؟! ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضآلين[16] هر روز در نماز به خداوند تبارك وتعالي عرضه مي­داريم، خدايا نه روش گمراهان و نه روش آنان كه مورد خشم و غضب تو قرار گرفته­اند را مي­پسندم. خدايا من در تمام شئون زندگي به « أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» گره خورده­ام و دل­بسته آنان هستم و از «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضآلين» كاملا جدا هستم. «فيك خير والله يحبك» در اين صورت منبع خير هستيد، والله يحبك و خداوند شما را دوست دارد و محبوب خدا مي­شويد. وقتي خداوند عاشق شما و شما محبوب خدا شديد، و رابطه با حضرت حق برقرار شد. در اين زمان در سر الهي، رحمت و فيوضات به روي شما گشوده مي­شود. در اين صورت ما فقط حجم و جسم مادي شخص را مي­بينيم، ولي در واقع او ظرفيت و دروني به وسعت جهان دارد.

 آيت الله العظمي بروجردي، معدن فيوضات الهي

مرحوم آيت الله بروجردي بدن او را با ساير انسانها فرق نمي­كرد، ولي اين بدن به خاطر اينكه صاحبش محبوب خدا بود، معدن ارزش­ها و فيوضات الهي شده بود؛ لذا خدا خودش مي­داند چگونه با محبوبش در دنيا و اخرت رفتار كند.

« وإن كان يبغض أهل طاعة الله ويحب أهل معصيته فليس فيك خير» ولي اگر از اهل طاعت و عبادت ناخوشايند باشيد و به اهل معصيت عشق و علاقه بورزيد، پس معدن و منبع خير و خوبي در تو نباشد. يعني اگر عاشق اهل گناه هستيد و ديوانه­وار عاشق ماهواره­ها و ... هستيد و از خوبان و وابستگان به خداوند متنفر هستيد، تو معدن شر وگرفتار خشم پروردگار هستيد. امام حسين عليه السلام در دعاي عرفه در حالي كه از دو چشم مبارك حضرت اشك مي­ريخت به پروردگار خود مي­گفت: لاتمني علي عذابك خدايا وقتي از من خشمگين هستي من را از دنيا مبر.

اين ميزان و معياري است كه امام باقر- عليه السلام- به ما معرفي كرده است تا خودت را با اين معيار و ميزان بسنجيد و ببينيم در كجا قرار داريم. چرا كه « والمرء مع من أحب » هر انساني با هر كسي كه به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مي گردد.

           

 



[1] . سوره انعام، آيه 152.

[2] . سوره اسرا آيه 35؛ و سوره الشعراء، آيه 182.

[3] . سوره الرحمن، آيه 8.

[4] . سوره الرحمن آيه 9.

[5] . سوره الرحمن آيه 7.

[6] . سوره حديد آيه 25.

[7] . سوره احزاب ايه 21

[8] . سوره اعراف، آيه 183.

[9] . سوره انفال، آيه 24.

[10] . سوره انفال، آيه 24.

[11] . سوره اعراف، آيه 8.

[12] . سوره الجن، آيه 15.

[13] . سوره يس، آيه 58.

[14] . سوره بقره، آيه 18.

.[15] اصول كافى، ج 2، ص 103، ح 11، وسائل الشّیعه، ج 16، ص 183، ح 1.

[16] . سوره حمد آيه7.

تصاویر
  • سخنراني دانشمند ارجمد جناب حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسين انصاريان در شب شهادت امام محمد باقر عليه السلام در مسجد اعظم
  • سخنراني دانشمند ارجمد جناب حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسين انصاريان در شب شهادت امام محمد باقر عليه السلام در مسجد اعظم
  • سخنراني دانشمند ارجمد جناب حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسين انصاريان در شب شهادت امام محمد باقر عليه السلام در مسجد اعظم
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان