بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در درس خارج فقه پيرامون اهميت انديشيدن در علم در كلام امام صادق(ع)
بسم الله الرحمن الرحيم
اهميت انديشيدن در علم در كلام امام صادق(ع)
مرحوم مجلسي كتاب بحار الانوار از وجود مقدس حضرت صادق (عليه السلام) حديث كوتاهي نقل ميفرمايد: «كثرة النظر في العلم يفتح العقل»[1] انديشيدن، دقت و تلاش بسيار در علم و دانش، درهاى تعقل را مى گشايد و خرد را شکوفا میسازد.
در روايات براي عقل، جلالت و قدر بسيار ذكر شده است، مانند «ما عبد به الرحمن واكتسب به الجنان»[2]. اين عقل چگونه به دست ميآيد؟
به نظر نميآيد مقصود امام صادق (عليه السلام) از عبارت «كثرة النظر في العلم»، فقط علوم الهي و فقه باشد، بلكه شامل تمام علوم و هر آن چيزيي كه بتواند سلولهاي مغزي را فعال كند ميشود، بنابراين امام (عليه السلام) ميفرمايد: «كثرة النظر في العلم» هر مقدار اطلاع و دقت انسان در علوم بيشتر باشد، «يفتح العقل» حضرت واژه فتح به كار بردهاند. فتح در اينجا به معناي باز كردن، گشايش و گشودن است، يعني هر مقدار اطلاع انسان از علوم بيشتر باشد، عقل را متجلي و به عبارت بهتر عقل را به كار مياندازد و باز و يا فعال ميكند. لذا بنابراين فرمايش گهربار امام صادق (عليه السلام) هرچه قدر اطلاع و احاطه انسان بر علوم بيشتر باشد، حيثيت دقت و تفكر عقلي انسان در سطح بالاتري قرار ميگيرد. البته اين مطلب طبيعي است و شما با فرد عادي و يا متخصص صحبت كنيد اين نكته كاملا قابل درك است، حتي اگر رشته تخصصي او نباشد متوجه ميشويد به واسطه اطلاعات بيشتري كه دارد از درايت و فهم بهتري برخوردار است. چرا؟ براي اينكه عقل وسيله سنجش است، سنجش براساس دادهها صورت ميگيرد، قاضي كارش قضاوت است و قضاوت هم نوعي سنجش است. لذا قاضي بر اساس اطلاعات و دادههايي كه در اختيار دارد، سنجش و قضاوت ميكند.
وقتي ميخواهيد چيزي را تعقل و تفكر كنيد، دادههاي خارجي را كنار هم قرار ميگيرد، عقل سنجش و قضاوت ميكند. ازاين رو هر مقدار اطلاعات ميداني و دادهها قويتر و عميقتر باشد، نتيجه سنجش قويتر خواهد بود. امام صادق (عليه السلام) در اين فرمايش كوتاه و پرمغز ميفرمايد: هر مقدار انسان در علوم غور، دقت و تامل كند و اطلاع از حقايق اين جهان بيشتر داشته باشد، عقل او فعالتر خواهد بود و لذا بسيار قويتر و دقيقتر عمل خواهد كرد.
والسلام عليكم و رحمة وبركاته
1. بحار الانوار، ج1، كتاب العقل والعلم والجهل، باب 4، ص159، ح32.
2. الكافي، ج1، كتاب العقل والجهل، ص11، ح3.