دیدار جمعی از طلاب با حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته
حضرت آیت الله علوی بروجردی سلّمه الله در این دیدار ضمن ابراز خرسندی از زیارت جمعی از طلاب با اخلاص دينی و سربازان وجود مقدس صاحب الزمان عجل الله فرجه فرمودند:
سرآغاز دانش معرفت خداوند جبار است
ما در همان ابتداي طلبگي که جامع المقدمات باز كرديم اين حديث شريف به چشم ميخورد: «اول العلم معرفة الجبار و آخر العلم تفویض الأمر اليه». این سخن، حديث فوق العادهاي است كه خيلي سليقه خوبي داشتهاند که آن را در اول كتاب جامع المقدمات قرار دادند که وقتی یک طلبه تازه به یادگیری علم صرف شروع ميكند، با این حدیث برخورد میکند.
به هر روی، معناي این حدیث در ظاهر واضح است؛ یعنی ابتدا و آغاز علم، معرفت یافتن نسبت به خداوند متعال است؛ خدایی که بسيار جبران كننده میباشد؛ جبر يعني جبران، يعني خداي مهرباني كه حتي نواقص كارها و قصورهای بندگانش را جبران ميكند.
بنابراین، آغاز علم آن است كه متعلم، خدا را قبل از شناخت سایر علوم، بشناسد، قبل از فقه، قبل از اصول و حتی قبل از كلام، خدا را بشناسد؛ یعنی بداند که ما در اين عالم عبد و مخلوق هستيم و باید خالق خود را بشناسیم. اما بلافاصله، صفت جبار را اضافه میکند؛ یعنی نميگويد که معرفة الرحمان، معرفة الرحيم، بلکه میگوید معرفة الجبار؛ چرا که جبار، بالاتر از رحمان و رحيم است و به نحوي نزدیک به معناي رب است؛ یعنی قصور و كوتاهي را هم جبران ميكند. پس باید چنین خدایی را شناخت که مثل یک مادر، دست بندهاش را ميگيرد و پله پله او را جلو ميبرد، و قدم به قدم او را حركت ميدهد.
جایگاه معرفت در روایات
در روايات خیلی براي معرفت ارزش گذاشته شده است و لذا، اصولا، این دين، دين شناخت است و اين شناخت هر مقدار که ظرفيتش بالاتر باشد، انسان اوج بيشتری ميگيرد. البته، اين شناخت در همه زمينههاست و بالاترين و اساسيترين قسمت آن، شناخت معبود و خدای یکتا و معرفت به اوست.
انتهای دانش سپردن کارها به خداوند است
آخر علم هم تفویض کارها به خداوند است؛ یعنی یک انسان عالم که در علوم مختلف غور کرده است، سرانجام به جایی میخمينرسد که بايد همه امور را به او واگذار كند؛ چرا که او فوق همه اين اسباب است و علوم، کلید معرفت اسباب است؛ مثلا، یک پزشک در علم طب، با امراض آشنا میشود و سبببيت داروها و تاثيرگذاري آنها را نیز در رفع بیماریها ميشناسد یا سببيت كارهاي جراحي را در رفع نواقص جسمی بدن ميشناسد؛ اما باید بداند که خدا خالق همین اسباب است. او سبب ساز و سبب سوز است.
ویژگی طلبگی، تعلم برای کسب معرفت است
خصوصيت طلبگي در اين است كه ما وقتي وارد این گود ميشويم، بر خلاف دیگران، علم را فقط براي علم ياد نميگيريم. ما هنرمان اين است كه علم را آغاز ميكنيم تا آخر به جايي برسيم كه معرفت ما تكميل شود و اين معرفت هم، زماني تكميل ميشود كه بدانيم همه این علوم بر اساس اسباب است و خداوند هم خالق آن اسباب است؛ يعني اگر او نخواهد گاهي از اوقات، سبب هست، اما تاثير نخواهد داشت.
از قضا سركنگبين صفرا فزود روغن بادام سختي مينمود
گاهي از اوقات، او به آتش سوزنده، امر میکند که نسوزد و نسوزاند و ابراهيم نميسوزد؛ گاه، چاقوي تيز نميبرد و گلوي اسماعيل سالم میماند، اما سنگ، از اصابت آن چاقو شكاف ميخورد.
يكي از عزيزان در مشهد نقل ميكرد که بزرگي در آنجا بود كه خيلي به حضرت حجت بن الحسن عجل الله فرجه توسل پيدا میكرد كه يكي از اولياي خودتان را به ما معرفي كنيد. بعد از مدتها، فردي را به او معرفي كردند كه اين ولي ما است. اين فرد كه به او معرفي شده بود، دكتر یک داروخانه بود. دكتري بود كه خودش دارو ميساخت. او ميگفت که من تعجب كردم اين شخص هیچ نسبتی با ما ندارد كه به عنوان ولي صاحب الامر باشد. خیلی در اوضاع او تحقیق کردم؛ دیدم که وی نیز مثل ما شب ميخوابد و روزها كار ميكند و دارو براي مردم درست ميكند و اين طور نيست كه دائما مشغول عبادت باشد. يك روز در حرم علي بن موسي الرضا علیه السلام ديدم که او ايستاده و ساكت دارد زيارت ميكند. خودم را به او رساندم ديدم که با حضرت حرف ميزند، خوب گوش کردم، متوجه شدم که به امام علیه السلام عرض میکند که يا علي بن موسي الرضا بچهاي مريض را نزد من آوردهاند تا دارویش را بسازم که تنها فرزند یک خانواده است و آنها نیز ديگر بچهدار نميشوند. وضع مریضی او هم خیلی شدید و در حال مرگ است؛ شما يا علي بن موسي الرضا – خود برای شفای این بچه و سببیت این داروها عنايت كنيد. يا علي بن موسي الرضا، شما اجازه دهيد که اين داروها تاثير كند و اين كودك خوب بشود. باری، اين معنای تفویض الامر اليه است؛ یعنی كار دست خدا است.
دل گرچه در اين باديه بسيار شتافت يك موي ندانست ولي موي شكافت
اندر دل من هزار خورشيد بتافت اخر به كمال ذرهاي راه نيافت
وظیفه طلبه، سختکوشی و جدیت در تعلم است
وقتی انسان در مدارج علمی جلو میرود، متوجه ميشود آن چيزي كه در اختيار او گذاشته شده است، نسبت به آنچه در عالم وجود دارد، بسیار اندك است. البته، وظیفه ما نیز آن است که درس بخوانيم، و زحمت بكشيم و مثل یک سرباز، مردانه تمام توانش را در این راه به كار بگیریم: گر به فكر سوختن افتادهاي مردانه باش؛ چرا که اساسا، اين کار، يك رسالت است اگر ميتوانيد بار را بكشيد بسم الله؛ اما باید بدانید که این بار سنگين است. اگر شما سرباز امام زمان عجل الله فرجه شدهايد، ديگر نميتوانيد اوقات خودتان را به بطالت بگذرانيد، بلکه باید از هر فرصتی براي يادگيري استفاده كنيد و زودتر بايد ملا شويد و معالم آل محمد را به مردم عرضه كنيد. اما باید هم بدانید که ريشه كار جاي ديگر است و لذا، توسلتان را از دست ندهيد و ارتباطتان را قطع نکنید.
آیت الله بروجردی، نمونه عینی از تفویض امر به خداوند است
اين مکان، خانه مرحوم آیت الله العظمی بروجردي، مرجع بزرگ شيعه است. هنر آقاي بروجردي، این فقيه بزرگ رجالي آن است که در آخر عمر، وصیت میکند تا قبر او را در راهرو حرم حضرت معصومه علیها السلام قرار دهند تا زائرانی که از آنجا عبور میكنند خاك كفششان و قدمشان را روي قبر ایشان بگذارند تا آنجا به خاك قدم زائر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام متبرك شود. علم در آخر کار چنین تفویضی را میآورد. یا در قضیه دیگری، آقاي بروجردي بعد از آن همه کارهای علمی و مقام اجتهاد، براي شفاي چشمش به گل روي پاي عزادار اباعبدالله الحسین علیه السلام نه تربت ایشان تبرك پيدا ميكند. ایشان از پاي يكي از عزاداران حسنی، گلی را برميدارد و به چشمانش ميزند و تا آخر عمر به هيچ يك از امراض چشمی مبتلا نميشود؛ يعني كسي كه همین راه طلبگی را كه شما ميخواهيد آن را طي كنيد، گذرانده، آخرش به اينجا میرسد كه به خاك گل روي پاي عزادار حسينی تبرك پيدا میكند. اين، همان معناي تفویض الامر اليه است؛ چرا که امام و آن كساني كه مقرب به او هستند و آن كساني كه از اولياي خدا هستند، انسان را بالا ميبردند.
استفاده از فرصتها برای تعلم
سفارشي كه به شما عزيزان دارم آن است كه شما سعي كنيد هيچ فرصتی را از دست ندهيد. همين آقاي بروجردي آخر در عمرش ميفرمودند که عمر ما گذشت و كاري براي خدا نكرديم و اینک، دستمان خالی است و چيزي نداريم که در خانه مولی ببريم. پس سعي كنيد که از فرصتهاي كوتاه بهره بگيريد. همه علوم مربوطه را نیز به خوبی بگيريد و در درسها ديد نقادانه داشته باشيد. اشكال كنيد و اهل نقد و نظر باشيد تا مطالب را پخته كنيد. مطالب در ذهنتان فقط الفاظ صرف نباشد؛ بلکه سعي كنيد که يك بار براي هميشه ياد بگيريد. شما در سني هستید كه هر چيزي را ميتوانيد به راحتی ياد بگيريد. سعي كنيد حافظهتان را با حفظ قرآن و حديث قوي كنيد، اما نه اینکه فقط حفظ كنيد، بلکه در آن تدبر كنيد. شما امروز، اين فرصت را غنيمت بشماريد، تا فردا از بين شماها افرادی به دنياي اسلام عرضه بشوند كه موجب حركت علمي و حركت اجتماعي باشند. امام امت در ابتدا يك طلبهاي بود که مثل شما جامع المقدمات را شروع كرد، اما به جايي رسيد كه منشا حركتهای انقلابی و اجتماعي در دنيا شد. مرحوم آخوند خراسانی مشروطيت را در زمان خود به راه انداخت كه در كشورهاي مختلف منشأ حركت شد. ما بزرگانی مانند شيخ طوسي و شيخ مفيد را نیز داريم که منشا برکات زیادی بودند. ان شاء الله از بين شماها هم كساني باشند كه شیعه به وجود آنها فخر و افتخار كند؛ همانطور که امام صادق علیه السلام به زراره و محمد بن مسلم افتخار ميكردند. اينها شاگردان امام و هردو ابتدا سني مذهب بودند و بعدا، شيعه و شاگرد امام صادق علیه السلام شدند، اما كارشان به جايي رسيد كه امام صادق علیه السلام فرمود: «لولا زراره لولا محمد بن مسلم لانقعطت آثار النبوة و اندرست»[1] اگر اينها نبودند آثار نبوت كهنه ميشد و از بين ميرفت و از چشمها ساقط میشد. شما هم ميتوانيد مانند آنها دین را زنده نگه دارید.
تبلیغ مظهر احیای امر دین است
در دهه كرامت و در آستانه ولادت باسعادت امام رضا علیه السلام هستیم که ايشان اين حديث شريف را فرمودند که مرحبا بر آن كساني كه ما را سربلند ميكنند: «رحم الله من احيا امرنا».[2] خدا رحمتش را نصيب فردی كند كه امر ما را احيا ميكنند. از امام سوال كردند و كيف يحيي امركم، چگونه امر شما احيا ميشود؟ حضرت فرمودند: «يتعلم علومنا و يعلمها الناس»، علوم مارا یاد میگیرند و به مردم نیز ياد ميدهند. و ان الناس لو عرفوا محاسن كلامنا لاتبعونا. اگر مردم محاسن كلام ما را بفهمند از ما تبعيت ميكنند. مهم اين احيا كنندگان امر ما هستند، اينها كساني هستند كه علوم ما را ياد ميگيرند و به ديگران ياد ميدهند و عرضه ميكنند.
من شما عزيزان را که در ابتداي راه هستيد دعا ميكنم که ان شاء الله جزو احيا كنندگان امر اهل بيت باشيد. پس مصمم و قاطع و با همت بسيار شروع به كار كنيد و ان شاء الله خداوند شما را ياري كند. همه ميگويند كار را كه كرد آنكه تمام كرد، ولی من ميخواهم بگويم كار را كه كرد، آن كه آغاز کرد. شما شروع كرديد و وارد كار شديد. اميدواریم که شما همت به خرج دهيد و ان شاء الله اولياي دين هم از شما حمايت ميكنند تا از كساني باشيد كه در بقاي شيعه نقش داشته باشيد، همان طور که در گذشته كساني بودند كه اين مقام را داشتند و در طول تاريخ با عملكرد خودشان نگهدار شيعه شدند. والسلام
[1]. رجال کشی، ص 170، ح 286.
[2] . معانی الاخبار، ص 180.