English | فارسی
یکشنبه 23 شهریور 1393
تعداد بازدید: 1120
تعداد نظرات: 0

بيانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در جمع فعالان فرهنگي بندر عباس و تعدادي از افرادی كه تازه به مذهب تشيع گرويده‌اند

بيانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در جمع فعالان فرهنگي بندر عباس و تعدادي از افرادی كه تازه به مذهب تشيع گرويده‌اند

حضرت آیت الله برجردی دام ظله العالی در اين دیدار فرمودند:

  هشیاری در برابر تبلیغات دشمن

  امروزه همه مردم با وسائل ارتباط جمعیِ وسيعی مواجه هستند كه نسبت به اهداف آنها، حالت بمباران تبليغاتي دارد و از این رهگذر، از مطالب اصلی غافل می‌شوند و مطالب غیر واقعی را بزرگ و در ذهن مردم ثابت می‌کنند؛ در حالی که بايد توجه داشت که هر نوع دين و اعتقادي، بايد با عقلانيت مرتبط باشد و لذا هر عقیده‌اي كه با عقل و ادراكات عقلي انسان سنخیت ندارد، در دین بودن آن باید تردید کرد.

  مبانی مسیحت، تضاد درونی عقلانی دارد

   با توجه به این نکته، امروزه، مسحيت در رابطه با اعتقاد تثليث، مشكل دارد؛ یعنی با این عقیده که يك خدا و يك عيسي و يك روح القدس وجود دارد. حال، آيا اينها همه باهم خدا هستند يا نه؟ آیا خدا يگانه است و عيسي فرزند يا بنده اوست؟ روح القدس چه کسی است؟ آیا همان مريم مقدس است که مستندات آنها منسجم نیست؛ زیرا این روح القدس است که در مريم دميده. پس آیا روح القدس خداست؟ چگونه ممکن است که اين سه، يكي باشند و هر سه خدا هم باشند؛ اما در عین حال باید به خداي واحد و يگانه اعتقاد داشت؟

   به سبب همین مسئله حتي در خود كاتوليك‌ها نیز انشعاباتي وجود دارد؛ چون اگر خدا يگانه هست، پس عيسي يا روح القدس بايد مخلوق و معلول او باشند، و از نظر عقلانی، روشن است که معلول او ديگر خدا نخواهد بود. با خيلي از آقايان كشيش نیز که صحبت مي‌كنيم، دليل قاطعي براي ما ارائه نمي‌دهند كه براستی عقيده واقعي مسحيت در این مورد چیست؟

اسلام دین عقلانیت است

   دین مبین اسلام، دین عقلانیت است و لذا از روز اول كه در صحراي عربستان و در منطقه‌ای که  هیچ نشانه‌اي از فرهنگ نداشت، بلكه در تمام شئون زندگي انحطاط داشت تا آنجا که پادشان شرق و غرب، مانند خسرو پرویز ارزش آن نمی‌دیدند که حتی برای سرکوبی شورش‌های آنجا، لشکری را ارسال کنند، رسول اكرم صلي الله علیه و آله به رسالت مبعوث شدند، به دلیل استحکام عقلانی مبانی اعتقادی، هیچگاه با شکست عقیدتی مواجه نشدند.

 تفسیر انحرافی از حکومت اسلامی، خلاف عقلانیت است

   اما متاسفانه امروزه، با عقاید و تفسیرهای دیگری در اسلام مواجه هستیم؛ به عنوان نمونه مراد از اولو الامر در آيه شريفه «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ »[1]   چه کسی می‌باشد؟

  آقايان اهل سنت مراد از اولي الامر را صاحب قدرت می‌دانند؛ یعنی هر كسي كه به هر طریقی، بر قدرت مسلط باشد و مانند ملک عبدالله در عربستان، كنترل اوضاع دستش باشد، او اولي الامر خواهد بود؛ حتی اگر با كودتا و زور به حکومت رسیده است.

   اشکال این مسئله آن است که اگر بنا بود اطاعت اين افراد واجب باشد، خیلی از حکام، ظالم هستند و صريح قرآن آن است كه از ظالم نباید اطاعت كنيد. برخی از اين حکام، مشروب‌خوار و گناهكار هستند و به اصول اوليه انساني ملتزم نيست، پس به چه ملاکی باید از آنها اطاعت کرد؟

  اگر قضیه این گونه است، پس براستی چرا پيغمبر صلي الله علیه و آله آمد، مگر ابوسفيان‌ها و ابولهب‌ها در جاهليت عربی حاکم نبودند و مردم را به زور، به اطاعت خود وادار نمي‌كردند؟ آیا پیامبر اکرم صل الله علیه و آله مبعوث شد تا به مردم بگويد که اطاعت ظالم واجب است؟ حکام در دوران جاهليت کسانی را که از آنها اطاعت نمی‌کردند، مواخذه، و اموالشان را تصرف می‌کردند.آیا پيغمبر صلي الله علیه و آله نیز آمده است تا بگويند همين عقوبت‌ها برای مخالفت با حکام ظالم است،  با اين تفاوت كه اگر مردم از آنان، اطاعت نكنند خداوند نیز آنان را به عذاب جهنم مبتلا می‌سازد؟ آیا معنای اسلام و عقلانيت این است؟ آیا اسلام با آن همه زحمات پيغمبر صلي الله علیه و آله برای این است که اطاعت امثال ابوسفيان‌ها شرعا واجب شود و حكم الهي قرار گیرد؟

   چگونه اين مسئله در دنياي اسلام  قابل طرح است؟ چگونه حركت و بیداری اسلامي می‌تواند با این تفسیر از اطاعت اولي الامر معنا و مفهوم داشته باشد؟ چگونه می‌توان دیگران را به اسلامی دعوت کرد که در آن، حکم به اطاعت از ظالم شده است؟

   عدالت صحابه و عقلانیت اسلامی

   مطلب دیگر که از مسلمات آنان بر شمرده شده، مسئله عدالت صحابه است که هركسي كه زمان پيغمبر صلي الله علیه و آله را درك كرده و لو آن زمان اندک هم باشد، صحابی عادل تلقی می‌شود و از این رو، فرقی بین علي بن ابي طالب علیه السلام با ابوهريريه که کمتر از شش ماه آن حضرت را درک کرده، نیست؛ یعنی همه اين گروه عادل هستند و خلاف نمي‌كنند و هر آن چه نقل کنند، حجت است. براستی آیا اين سخن معقول است؛ در حالی که برخی از صحابه با هم جنگيدند؛ مانند جنگ علي بن ابي طالب علیه السلام با معاويه و جنگ زبير و طلحه با علي بن ابي طالب علیه السلام در حالی که همه اينها صحابه هستند.  آیا مي‌شود که دو طرف با یکدیگر بجنگندد و هر دو گروه نیز حق باشند؟ اين مطلب قابل قبول نيست.

  ما امروز مي‌خواهيم اسلام را به دنيا معرفي كنيم، حال، آيا مي‌توانيم بگوييم يزيد كه امام حسين را كشته است همانند آن حضرت بر حق بوده است و خداوند هم هر دو طرف را رحمت می‌كند؟ آیا اين سخن، عقلاني است؟

  مستند دیدگاه عدالت صحابه، روايتي است که در آن از پیامبر نقل شده است: «أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ»[2] اصحاب من مثل ستاره‌ها هستند که به هر كدام اقتدا كرديد، هدايت شديد. ولی باید دانست که اولا برخی از بزرگان اهل تسنن مانند ابن حجر عسقلاني و دیگران مانند ابن حزم،[3] اين حديث را جعلي می‌دانند و آن را صحيح نمی‌دانند. حال، بر فرض صحت نیز، باید دانست که نجوم به چه معناست؟

   در گذشته ستاره‌ها به عنوان راهنمای حرکت در شب بودند، اما اگر بر فرض، اين ستاره‌ها در شب راه‌هاي مختلفی و بعضا متضادی را نشان بدهند، آیا باز هم راهنما مي‌شوند؟

  ریشه تصویب، توجیه گری برای اختلاف آرای صحابه است

  بنابراین، ريشه اين مسئله آن است كه بعد از رحلت پيغمبر صلي الله علیه و آله آنان مي‌خواستند که حكومت را به دست بگيرند كه البته قدرت را هم گرفتند؛ آنگاه که مسائل و احكام شرعي پيش آمد، مردم به سراغ خلفا و صحابه که می‌رفتند، هر یک حکمی را بیان می‌کردند. از این رو، این مسئله پیش آمده که آیا حكم الله واقعي يكي است يا چندتا؟ اگر حكم خدا واحد و مطابق با قرآن و سنت است، چگونه باید استنباط شود؟ از اینجا مسئله تصویب در كلام اسلامي پیدا شد؛ يعني هر حكمي كه اصحاب پيغمبر صلي الله علیه و آله دادند، همه درست است و اساسا، خدا هيچ حكم واحدي نسبت به  هيچ مسئله‌اي در لوح محفوظ ندارد؛ بلکه حكم خدا به عدد آرای مفتي‌ها و اصحاب خواهد بود؛ در حالی که اين مسئله امری عقلانی نیست.

   عدالت جزو اصول مذهب تشيع است و اساسا، نظام خلقت بر اساس عدالت بنيان گرفته است؛ در حالی که   آنها براي اينكه شرك گذشته برخی را حل کنند، معتقد شدند که حتی خداوند هم عادل نيست ولذا عدل جزو مسائل اصول اعتقادات آنان نیست؛ بلکه در آن مذهب عدالت در فقه نیز نفي شده است؛ یعنی امام جماعت لازم نيست که عادل باشد یا قاضي می‌تواند عادل نباشد. آنها فقط نسبت به اصحاب پيغمبر عدالت را مطرح کردند؛ اصحابی که بعضي از اينها مرتد و از اسلام هم جدا شدند. ولی از نظر تبلیغاتی اصحابی مانند ابوهریره که کمتر از شش ماه آن حضرت را درک کردند، و از نزدیکان معاویه است، راوی بسیاری از احادیث ایشان شدند؛ به طوری که صنعت حدیث سازی درست کردند، تا جایی که در زمان خليفه دوم، ابوهريره را دستگير كردند و به جرم دروغ بستن از قول پيغمبر وی را از مدينه بيرون كردند. در این میان، آنچه از پيغمبر راجع به خلافت، ولايت، و مدح اهل بيت بود، حذف شد و اخباري در مدح ابوسفيان، معاويه و دیگران جعل شد. اين مسئله‌اي است كه حتی در کتاب‌های خود آنان نیز به آن اعتراف شده است. ولی متاسفانه دائما با بمباران تبلیغاتی در حال اثبات جایگاه صحابه و مقدس نشان دادن آنها هستند.

تحقیق در هر کتب نیازمند بررسی اندیشه صاحبان آن تفکر است

  نکته مهم آن است که برای تحقیق در یک مکتب و درک ایده‌ها و نظریات آن باید به سراغ کسانی رفت که اعتقاد به صحت بیانات آنان وجود داشته باشد؛ یعنی در وهل اول باید به سراغ صاحبان مکتب و مبدعان آن و شاگردان آنها که از آنها تایید داشتند، رفت. بنابراین، اگر ما امروز بخواهيم اسلام را به مردم عرضه كنيم، باید به  سراغ قران رفت، ولی می‌دانیم که قران جزئیات شریعت را مانند تعداد رکعات نماز صبح را بیان نکرده است یا آیات متشابهی دارد که در تفسیر آن باید به سراغ راسخون در علم رفت. بنابراین، ثابت می‌شود که باید یک مبیّن در کنار قران وجود داشته باشد؛ حال آیا آن مبیّن، خلفا هستند که ما آنها را به عنوان يك اسوه و نمونه در اسلام معرفي كنيم یا اهل بیت رسول الله؟

اهل بیت مبیّن شریعت اسلامی هستند

   براستی، اگر ما علي بن ابي طالب علیه السلام یا امام حسين علیه السلام و یا امام صادق علیه السلام را از اسلام جدا كنيم چيزي برای آن باقی می‌ماند؟

  بر فرض، اگر پيغمبر هيچ مطلبی درباره خلافت و ولایت پس از خود بیان نکرده بود، آيا مردم شايسته‌ترين، عالم‌ترین و عادل‌ترين را بر نمي‌گزينند؟ آيا از امیرالمومنین، همراهی همیشگی با پیامبر، مسلط‌تر به احكام اسلام وجود دارد؟

  بنابراین، جایی برای شک و تردید نیست؛ بلکه آنان باید برای عقاید خودشان توجیه و استدلال بیاورند. شما عزيزان نیز مراقب باشید؛ چرا که در فعالیت‌هاي فرهنگي با يك فريب بزرگ در تاريخ  و وارونه شدن واقعیات رو به رو هستید.

توهین به مقدسات اهل تسنن جایز نیست

   شما عزيزان كه در محيط اهل تسنن زندگي مي‌كنيد، توجه داشته باشيد که اولا مقدسات آنها را هتك و توهین نكنيد؛ چرا که این اقدامات سبب فاصله افتادن میان انسان‌ها می‌شود؛ هیچ کس نمی‌تواند با فردی که به پدر او ناسزا می‌دهد، رفاقت داشته باشد. بنابراین، در زبان بايد رعايت كرد؛ چرا که خود ائمه اطهار مانند امام صادق علیه السلام هم این مسائل را رعايت مي‌كردند؛ برخی از شاگرد امام صادق علیه السلام ‌ مثل محمد بن مسلم و زراره سني بودند، که در محضر ایشان درس مي‌خواندند ولی شيعه و مستبصر شدند، تا جايي كه از اركان شيعه و از بنيانگذاران فقه جعفري محسوب مي‌شوند.

بحث کردن سبب پیشرفت علم است

  یکی از مشکلاتی که ما نسبت به آنان داریم آن است که آنها اهل بحث نيستند، و مي‌گويند الجدال الحرام؛ در حالی که بحث، به معنای جدال نيست؛ چرا که اگر بحث نباشد، علم در هیچ رشته‌اي پيش نمي‌رود. گاهي اوقات، آنها حتی حديثي را كه در صحيح بخاري وجود دارد، قبول نمي‌كنند؛ در حالي كه اعتبار صحيح بخاري در نزد آنان، از قرآن هم بيشتر است. واقعا با توجه به حقایق و مسائلی که در کتابهای آنها وجود دارد، حقیقت به روشنی خود را نمایان کرده است؛ به عنوان نمونه، ابن ابي الحديد سني مذهب، علی رغم همه ملاحظات، بسیاری از حقایق را بیان کرده است. وی در مورد افضلیت می‌گوید: از زمان پیامبر صلي الله علیه و آله تا کنون، افضل از علي بن ابي طالب علیه السلام نداشته‌ و نداريم. چشم روزگار، ديگر مثل علي را نخواهد ديد.

   فخر رازي گاهي از اوقات، جمله‌هایی را بیان می‌کند که گویا او يك شيعه تمام عيار است؛ در حالی که  در موارد ديگر، به گونه‌ای دیگر سخن می‌گوید.

تبلیغ معارف تشیع بهترین کار فرهنگی است

  لذا، ما با یک فريب و نيرنگ تاریخی مواجه هستيم و برای کار و خدمت فرهنگي، بهترين راه آن است كه مبانی شيعه را با سليقه عرضه كنيد؛ یعنی به هر روايتي استدلال نكنيد؛ بلکه به روايتي استناد شود که در معنا معقول و قابل فهم باشد و استدلال نیز روان باشد ولی دیگران را نفي نكنيد تا سبب ایراد چالش نگردد.

  اين قصه را هم در آخر عرايض بگويم كه من در زمان آقای خاتمی از طرف آیت الله وحید ملاقاتی را با وزیر کشور وقت، آقای موسوی لاری انجام دادیم. موضوع درباره طلبه‌هایی بود که از طرف دفتر معظم له برای ایام فاطمیه به سیستان رفتند و اتفاقا در آن زمان، لعن بر خلفا بر در و دیوار آن منطقه نوشته شده بود و دولت وقت تصور کرد که طلبه‌ها چنین کاری را کرده‌اند و لذا، عده‌ای هم زندانی شدند؛ ما در آن جلسه بیان کردیم که طلبه‌ها هیچ گاه چنین کاری را انجام نداده‌اند ولی آنها باور نکردند تا اینکه چند ماه بعد از طرف دولت برای اعتذار آمدند و بیان کردند که این کار از طرف برخی از غیر شیعیان صورت گرفته بود تا بتوانند از این طریق مستندی را برای اقداماتی خود داشته باشند. این نکته يك واقعيت است. بنابراین، نیازی به نفی آنها نیست بلکه باید مردم را با معارف غنی علوی و حسینی آشنا کرد تا حفظ شوند؛ در حالی که آنها چنین معارف ژرفی را ندارند و لذا، با تعصب کار می‌کنند، و از روي تعصب جوانان خود را نگه می‌دارند یا آنها را تحريك مي‌كنند.

حرکت داعش مژده به رسوایی و خاتمه تفکر انحرافی سلفی است

   حركت داعش علی رغم همه مصیبتایی موجود، یک مژده است؛ مژده به رسوایی اسلام ابن تیمیمه‌ها و وهابی‌ها و علنی شدن آنهاست. این تفکر قبلا با ظاهری آراسته در عربستان پنهان کاری داشت، و شيعيان را قلع و قمع می‌کرد، اما الان ماهیت آن معلوم شده است و سبب زايش جدیدی حتی در بين اهل تسنن است و نمایان شدن چهره جدیدی كه تا حدي عقلاني خواهد بود؛ در حالی که آنچه صورت مي‌گيرد، اصلا عقلانيت ندارد و چون عقلانيت ندارد باقي نمي‌ماند.

پريرو تاب مستوري ندارد                       چو دربندي ز روزن سر گشايد

   حق همیشه خودش را به دیگران نشان مي‌دهد و از این رو، در دنيا دانشمنداني هستند كه در اثر تحقيق با حقیقت آشنا می‌شوند، مانند پورفسور هنري كوربن، فيلسوفی که از طریق آثار ملاصدرا به آرا و روايات شيعي اطلاع یافت و عاشق امام زمان عجل الله فرجه شد، هر چند که هرگز تا آخر عمر ابراز نکرد که یک شيعه است؛ در حالی که هرگاه، نام مهدي و امام زمان برده می‌شد، این انسان مسيحي و فيلسوف 80 ساله، اشك از چشمانش جاری می‌شد.

  لذا شما باید محكم باشيد و بدانيد که حق با شماست و علي رغم تبليغات و هجوم علیه شيعه، شما پیروز هستید؛ چرا که حق هيچ وقت از جلوه‌گري باز نخواهد ايستاد و إن شاء الله خداوند هميشه در كنار شما خواهد بود. پس برخدا توكل كنيد و بدانید که دست گره گشاي علي بن ابي طالب علیه السلام كه رفع مشكل از پيغمبر صل الله علیه و آله كرد، امروز هم مي‌تواند از شما رفع مشكل بكند و همه مشكلات به بركت اين نام و اين خاندان رفع خواهد شد.

 والسلام.

 



[1] . سوره نساء، آیه 59.

[2] . الموافقات للآمدی، ج 4، ص 77.

.[3]  الاحکام لابن حزم، ج 6، ص 82.

تصاویر
  • بيانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در جمع فعالان فرهنگي بندر عباس و تعدادي از افرادی كه تازه به مذهب تشيع گرويده‌اند
  • بيانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در جمع فعالان فرهنگي بندر عباس و تعدادي از افرادی كه تازه به مذهب تشيع گرويده‌اند
  • بيانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در جمع فعالان فرهنگي بندر عباس و تعدادي از افرادی كه تازه به مذهب تشيع گرويده‌اند
  • بيانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در جمع فعالان فرهنگي بندر عباس و تعدادي از افرادی كه تازه به مذهب تشيع گرويده‌اند
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان