سلسله بيانات اخلاقی حضرت آيت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) در شرح دعای مكارم الاخلاق
بسم الله الرحمن الرحیم
سخن ما درباره شرح دعای مکارم الاخلاق بود که از لسان مبارک امام سجاد علیه السلام صادر شده است. امام علیه السلام در این فقره از دعا میفرمایند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِي بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لَا أَزِيغُ عَنْهَا، وَ نِيَّةِ رُشْدٍ لَا أَشُكُّ فِيهَا.[1] خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، و مرا از هدايتى در خور، كه جز آن را نجويم، و از آيين و راه درستى، كه جز آن را نپويم، و از نيتى رشديابنده و استوار، كه در آن ترديد نورزم، برخوردار فرما.
استعانت از خداوند در نشان دادن راه حق
اين مقطع دعاي امام علیه السلام ، دعاي بسيار حساسي است که از خداوند متعال استعانت ميكنند كه راه و سبيل حق، و آن راهي كه مرضي رضای اوست، به انسان ارائه شود. ارائه دادنِ راه، هم به اين نيست كه هر كدام از افراد مستقيماً از ناحيه خداوند مورد خطاب واقع شوند؛ بلكه مراد اين است كه فهمي و ادراكي به انسان داده شود كه از روي قرائن و ادله بتواند بفهمد که طريق حق کدام است و آن را تشخيص بدهد. لذا اينكه امام درخواست ميكند که خدايا اين طريقه حق را به من عنايت كن و به من توفيق بده كه بتوانم تشخيص بدهم، نشان از اين است که این موضوع، خيلي مسئله مهمي است؛ یعنی انسان باید بفهمد که حق و عدل كجاست و ظلم كجاست؟ چرا که برخی از اوقات، لباس اینها عوض ميشود و ظلم، لباس عدالت را ميپوشد و عدالت هم در لباس ظلم دیده میشود.
لزوم شناخت و تشخیص حق
اميرالمومنين علیه السلام در كنار فرات در حال وضو گرفتن بودند که يك فردی که در جنگ صفين بود كنار ایشان آمد و وضو گرفت. حضرت به او فرمودند: كمي دست و صورتت را جلو بياور كه پسماند آب وضوی تو در خود نهر ريخته شود. او پرسید که چرا؟ امام فرمودند: این کار تو اسراف است و همه باید از اين آب استفاده كنند؛ ولی این شخص که درک و شعوری چندانی نداشت، رو به اميرالمومنين علیه السلام كرد و گفت: آیا اين همه خون از مسلمانان ميريزید اسراف نيست و اين چهار قطره آبي كه من بر روي زمين ميريزم، اسراف است؟ در نظر او، علي علیه السلام لباس ظلم و تعدي را بر خودش پوشانده بود؛ در حالی که «علي مع الحق و الحق مع علي» و حتی آنها در كتابهاي خودشان هم به این مطلب اعتراف کردند؛ ولی چرا آن را ادراك نكردند؛ آيا ما ملتزم به مسلك صاحب كفايه شويم كه در این موارد، خدا خودش نخواسته و آنها قابليت نداشتند و لذا حق را نفهميدند یا خیر؟
اهمیت تشخیص حق
بنابراین، تشخيص حق مسئله بسيار مهمي است و گاهي، یک انسان خيلي تلاش ميكند و وقت ميگذارد اما تازه بعد از ساليان دراز ميفهمد كه مسيرش خطا بوده است؛ مثلا در ذهنش چنين بوده كه كار ما درست است و مسير ما صحيح است و كارهاي ما برای رضاي خدا است؛ اما در واقع، این مسير، مسيري است كه هر چقدر همت بيشتری ميكند از خدا دورتر ميشود و لذا، اينجا گردنه خطرناكي است و امام در همين مورد، اين معنا را از خداوند مسئلت دارد که آن راه صحيحی را به من نشان بده كه من از آن انحراف پيدا نكنم.
تغییر مسیر زندگی به دلیل نشناختن مسیر درست
برخی افراد در زندگي، دهها بار راه خود را عوض ميكنند و از اين شاخه به آن شاخه ميپرند، و گاهی دنبال پول هستند و گاهی، دنبال مقام هستند و برخی هم از لحاظ اعتقادی متزلزل هستند و گاهی به این سمت میآیند و گاهی به آن سمت میروند. امام سجاد علیه السلام از خداوند درخواست ميكند كه من را در ميان افراد متزلزل قرار نده و من را جزو آن كساني قرار نده كه گمراه شدند و دنبال حق، به گمراهي افتادند، بلکه این راه را به طور اساسي به من نشان بده و مسير درست را از اول به من نشان بده.
در تاریخ ببینید، واقعا كساني در مقابل سيدالشهدا علیه السلام قربت الي الله برای جنگیدن با ایشان آمده بودند؛ و در مقاتل نوشتهاند که كساني هم كه اسلحه براي جنگيدن نداشت، آمده بودند و عدهاي هم براي يك سبد خرما آمده بودند و كساني هم بودند كه از روي اعتقاد آمده بودند: «كلّ يتقربون الي الله بدمه». اين تعبييري است كه خود اینها دارند. پس چه اتفاقي افتاده بود که انسان، طريق حق را در كنار يزيد مشروب خوار و سگ باز پيدا ميكند و در مقابله با پسر علي و فاطمه زهرا ميایستد و امروز هم اين رشته ادامه دارد.
ظهور داعش و تشخیص غلط حقانیت
يكي از مصيبتهاي روزگار ما، همين داعش و القاعده است. ما دلمان ميخواهد اين گونه بگوييم كه اینها برای کار خود پول ميگيرند اما چنین نيست؛ بلکه در اروپا، برخی از دخترها و پسرها با اعتقاد ميآيند و مرزها را با همه خطرات درمينوردند تا بيايند و كنار اينها بجنگند و حتی به كمر خودشان مواد انفجاري ببندد و خودشان را و عدهای زن و بچه بیگناه را بكشند و از اين راه، تقرب الي الله پيدا كند و همه صحبت آنها هم صحبت خدا و حق است. آنها می گویند که ما درست ميگوييم و ما براي خدا مجاهده ميكنيم. بنابراین، ما امروز گرفتاريم، همانطور که در زمان اميرالمومنين علیه السلام ، اين قضیه خيلي روشن بود و مخصوصا در دوران فاطمه زهرا علیها السلام این قضیه خودش را نشان داد و يك عده ميدانستند که حق کجاست اما ظلم کردند.