بسم الله الرحمن الرحیم
به همه عزیزان خیر مقدم عرض میکنم. برای من بسیار موجب خوشحالی است و توفیق خودم میدانم که از نزدیک خدمت عزیزان رسیدم و با شما رودررو صحبت میکنم.
امروز در دنیا یک سری مشکلات فوقالعاده حادی داریم که شاید بعد از جنگ جهانی دوم افزایش یافته است. نه اینکه در گذشته نداشتهایم اما امروز بیشتر با آن مواجهیم و بیشتر از آن آگاه شدهایم. جمعیت دنیا با سرعت زیادی افزایش پیدا کرده است. این جمعیت زیاد نیاز به غذا، بهداشت و امنیت دارد، اما با وضعیتی که امروز در جهان حاکم است فقدان صلح، و فقدان اندیشه آرامشخواهی و صلحخواهی، زندگی روزمره را هم مختل کرده است. امنیت هم که خود به خود از بین میرود. جنگها، اختلافها و ناآرامیها در دنیا مشکلات حاد امروز ما است. از پژوهشگران مؤسسات تحقیقاتی و علمی که در این زمینهها مشغول به کارند این توقع هست که برای حل این مشکلات زمینهسازی کنند. این صرفاً توقع ما نیست، بلکه همه دنیا این توقع را از شما دارند که مشکلات را بشناسید و ریشه آنها را بهدرستی تشخیص دهید. گاهی مؤسسات علمی سیاستزده میشوند. یعنی بر اساس سیاست روز و مصلحت سیاستمدارها تحقیق علمی خودشان را انجام میدهند. این مشکل روزگار ما است. مثلاً دیروز یکی از مؤسسات علمی بریتانیایی اعلام کرد که منشأ کمک به اسلامگرایان افراطی در خود انگلستان، عربستان صعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند و باز اعلام کرد که ریشه تمام این تندرویهای سیاسی اسلام وهابی و اسلام سلفی است. اینها مهم نیست. ما اینها را میدانستیم اما آنها بهتازگی متوجه شدهاند که درد اینجا است. از 50 سال پیش تا کنون اینگونه بوده است که این طرز تفکر از ناحیه امامان جماعت مساجد این کشورها که افراطی هستند تغذیه میشده و بودجهاش را فراهم میکردهاند. آیا دیر نیست که تازه بعد از 50 سال امروز این مسئله را اعلام میکنید؟
دولت سابق انگلستان گزارشی تهیه کرده بود که مانع انتشارش شدند. حتی در دولت موجود هم تا کنون جلوی گزارش این مطلب گرفته شده است. دولت آمریکا هنوز حاضر نیست اسناد حوادث 11 سپتامبر را فاش کند. چرا؟ چون روابطشان با کشورهای خلیج فارس به هم میخورد. چرا به هم میخورد؟ چون باید به آنها اسلحه بفروشند. اسلحهها به چه مصرفی میرسد؟ روی سر مردم یمن میریزند و صرف کشتار بیگناهان میشود. سایه سیاست روی سر مجامع علمی افتاده است. این مجامع علمیِ سیاستزده نمیتوانند مشکلات دنیا را حل کنند. چون قبل از حل باید این مشکلات را تشخیص داد. بسیاری از آنها آدرس اشتباه میدهند. عربستان کمک مالی میکند و منشأ اسلام وهابی است، اما غربیها ایران را تحریم میکنند. این کار نتیجهای نمیدهد و فایده نخواهد داشت. چطور مؤسسات علمی شما در طول تاریخ متوجه نشدهاند تفکر شیعه هیچ وقت چنین کشتارهایی را اجازه نمیدهد؟ مؤسسات علمی، مخصوصاً در عرصه دیپلماسی، باید آزاد فکر کنند و تحقیقاتشان جامع، همهجانبه و به دور از سیاستزدگی باشد تا بتوانند مشکل را تشخیص دهند. امروزه همه دولتها باید سازمان ملل را تقویت کنند. متأسفانه تبعیض در عرصه سیاست بیداد میکند. مثلاً اکنون کره شمالی موشک قارهپیما آزمایش میکند و کلاهک اتمی دارد و میتواند آمریکا را هدف بگیرد. آمریکا هم مقابله به مثل میکند. پرسشی در اینجا مطرح میشود و آن اینکه: آیا طبق قوانین بینالمللی، مگر چنین نیست که کشورها نباید اتمی شوند؟ مخصوصاً کشورهایی که در مقابل کارهایشان مسئول نیستند. آیا اسرائیل کشور جوابگویی بوده است یا کشوری متجاوز به حقوق اطرافیان و کشورهای همسایه؟ آیا نیروی اتمی و موشکهای قارهپیما ندارد؟ پس چه فرقی میکند؟ شما اگر کره شمالی را محکوم میکنید باید با همان منطق اسرائیل را هم محکوم کنید. این تبعیض باعث میشود مردم دنیا سخنان شما را باور نکنند و آنها را واقعیت ندانند و در راستای منافعتان تفسیر کنند. ما نمیپذیریم که در دنیا برخی کشورها با زورگویی فقط در فکر منافع خود و کشورهای همسو با خودشان باشند و به کشورهایی که منافع آنها را تأمین میکنند اجازه بدهند هر کاری میخواهند بکنند، اما از سوی دیگر مانع کشورهایی شوند که با آنها همسویی ندارند. در عرصه دیپلماسی علمی این کار صحیح نیست.
اگر عزیزان سؤالی داشته باشند در خدمتم.
امسال چندمین سالگرد ارتحال حضرت آیتالله بروجردی است؟
پاسخ: پنجاهوهشتمین سالگرد. ایشان استاد امام خمینی، آیتالله سیستانی، آیتالله مکارم و تعدادی دیگر از بزرگان بودند.
چرا همیشه شیعه کمتر از اهل سنت مسبب و منشأ افراطیگری بوده است؟ آیا این ناشی از سلسهمراتبی است که در تشیع هست، که اجازه نمیدهد این منشأ افراطیگری را ما شاهد باشیم؟
پاسخ: ریشهیابی این مسئله در واقع به صدر اسلام برمیگردد. یعنی ما باید به 1400 سال پیش برگردیم. بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) مسئله استمرار اسلام و جانشینی پیغمبر از روال طبیعی خودش خارج شد. یعنی ایشان وصیت کرده بودند که چه روالی برای جانشینی در پیش گرفته شود ولی به این وصیت عمل نشد. وقتی روال به هم خورد کسانی سلطه و قدرت پیدا کردند. آنها چون منطقی نداشتند مجبور بودند برای قدرتگیری با زور خودشان را تحمیل کنند. لذا اکثریتی که شما امروز میبینید اکثریتی است که از همان حاکمیت اولیه سرچشمه گرفت و شیعه همیشه در مقابل این حاکمیت در مکتب اعتراض بوده است. آنها همیشه قدرت داشتند و شیعه همیشه قربانی بوده است. شیعیان کسانی هستند که همان صدای طبیعی اسلام و پیغمبر را در مقابل زور بلند کردند. یعنی جانشین پیغمبر اسلام به کسی تبدیل شد که ظالم است و خود مورخان هم معتقدند خلیفه ظالم، در عین حال که ظالم است، اطاعتش هم واجب است.
همه مکاتب سنی این را قبول دارند ولی شیعه چنین چیزی را برنمیتابد. اگر کسی از عدالت خارج شد تبعیت نهتنها دیگر واجب نیست بلکه حرام است. تبعیت از فاسق، از نظر شیعه، حرام است. لذا در آنجا خشونت پیدا میشود و اینجا خشونت نیست. از نظر شیعه، هدف هیچ وقت وسیله را توجیه نمیکند. نکته دیگری را هم اضافه میکنم و آن اینکه وهابیگری را از سنیها و سلفیگری تفکیک کنید. وهابیت از منطقه و قبیلهای در نجد عربستان نشئت میگیرد. این اسلام نیست، بلکه هویت و فرهنگی قبیلهای است؛ قبیله خاصی که منشأ درآمدشان غارت بوده و هست و با حمله به قبایل و کشتار و غارت آنها غنیمت به دست میآوردند و زندگیشان از این راه میگذشت. این قبل از اسلام هم، در جاهلیت عرب، بوده است. اما در نجد عربستان این فرهنگ کوشید خودش را به اسم اسلام نشان دهد و چیزی که متأسفانه امروز به اسم وهابیت با پول عربستان یا کشورهای خلیج فارس ترویج میشود و اکثر مساجد در اروپای شما هم از همین ناحیه اداره میشوند سلفیگری وهابی است نه سنی صرف.
افتخاری بود که ما خدمت شما رسیدیم. با توجه به وضعیت جهان امروز و مشکلاتی که فرمودید راهکارهایی را برای کشور بلژیک پیشنهاد بفرمایید. ما اعضای سازمانی هستیم که در بلژیک فعالیت میکنیم؛ گروهی از جوانان با ارادهای جمعی برای حل مشکلات و ترویج صلحطلبی و برادری. شما برای صلح و تقریب جهانی چه راهکاری پیشنهاد میکنید که در سطح جهانی به احترام متقابل و صلح و برادری برسیم؟
مسئله بسیار مهمی که ما داریم این است که هر کجا که هستیم انسان و حقوق انسان موضوعیت داشته باشد. این همان کلامی است که مولا امیرالمؤمنین در عهدنامه به مالک اشتر سفارش میکنند. ایشان میفرمایند مردم دو دستهاند: «اما اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق». انسان حقوقی دارد. صرف نظر از اینکه شخص چه مذهبی داشته باشد میکوشیم این حقوق را برایش تأمین کنیم. تأمینکردن این حقوق برای انسان مستلزم آن است که حکومت و سیاست دائر مدار اخلاق باشد. یعنی وقتی پای صندوق رأی میرویم و انتخاب میکنیم کسانی را انتخاب کنیم که به اخلاق ملتزم باشند. اخلاق برای همه جا هست. سیاست هم اخلاق میخواهد. معنای اخلاق در سیاست این است که بر اساس حق و عدل، خواه شخص شهروند بلژیک باشد یا آمریکا و یمن حق زندگی، تحصیل، بهرهمندی از بهداشت، ترقی و تکامل داشته باشد. اگر ما بتوانیم اخلاق را در دولتهایمان وارد کنیم دیگر سیاستزدگی و حفظ منافع به قیمت از دست دادن اخلاق و فداکردن اخلاق پیش نخواهد آمد. هر کشوری در سازمان ملل یک رأی دارد و اگر مجموعه کشورها استوار بایستند کشوری مثل آمریکا، روسیه یا چین نمیتواند حرف ناحساب بزند و مجبورند منطقی عمل کنند. لذا ارادهای که اکنون در دنیا حاکم است از بیارادگی ما سرچشمه میگیرد. اگر ما اراده تام داشته باشیم این اراده آنها به نابودی انسانها منجر نمیشود و جنگ پیش نمیآید.
تبعیض بین حقوق مردها و زنها هم مسئله مهمی است. شما چه راهکاری مطرح میکنید که بتوان با این مسئله کاملاً منطقی و عالمانه مواجه شد و برای کاهش این تبعیضها کوشید؟
پاسخ: مسئله تبعیض بین زن و مرد عمدتاً مسئلهای فرهنگی است و از مسائل حادی است که هنوز در آمریکا و اروپا هم حل نشده است. حتی در خود بلژیک حقوق پرداختی به زن و مرد برای کار واحد مساوی نیست. ریشه این تبعیضها آن است که در نگاه مردانه، زن به عنوان ابزار مطرح است نه به عنوان واحد و هویتی حقیقی. زن در این نگاه وسیله سرگرمی مرد است که کارش را پیش ببرد. اما اینکه زن دارای هویت حقیقی باشد و مانند یک رفیق رقیب محسوب شود نیست. متأسفانه این نقص در دیدگاه بسیاری از ما هم هست. از نظر اسلام و دیگر ادیان، بین زن و مرد تفاوتی نیست. تا سنواتی پیش، زنها و بردهها در آمریکا حق رأی نداشتند. زنان در اروپا تا سالها پیش حق رأی و حق مالکیت نداشتند. وقتی شوهر میکردند تمام اموالشان به شوهر منتقل میشد. گویی اساساً از خودشان هویتی نداشتند؛ و متأسفانه باید بگویم راه دشواری برای رسیدن به این تساوی که مد نظر شما است در پیش است و بخش اصلی آن هم به دست خود زنان است که بیشتر در اجتماع فعالیت کنند و تواناییها و قابلیتهایشان را بروز دهند.
در حال حاضر، در ایران، آمار قبولی دختران در دانشگاه بیشتر از پسرها است. آنها توانستهاند خودشان را در جامعه مطرح کنند. دیگران هم مجبورند به آنها توجه کنند. خانم ایندیرا گاندی در هندوستان سیاستمدار موفق و مهمی بود. ایشان به زنان هندی ارزش و اعتبار بخشید. شما زنان میتوانید با فعالیت بیشتر و ترقیدادن خودتان جایگاه زنان را در جامعه ارتقا دهید و دید فرهنگی را عوض کنید. در اسلام، و بهخصوص در شیعه، زنان بزرگی داریم که الگو هستند؛ مثلاً فاطمه زهرا (س) و زینب کبری (س). نقش حضرت زینب (س) در ماجرای کربلا چنان است که آیتالله خوئی در کتاب معجم رجال الحدیث از ایشان تعبیر به «شریکة الحسین» میکند. یعنی عظمت قصه کربلا فقط به واسطه امام حسین (ع) نبود. زینب کبری (س) هم شریکش بود. ایشان زن بزرگی بود و نقش انکارناپذیری در کربلا ایفا کرد. ما میکوشیم این فرهنگ دینی و فرهنگ هویتی خودمان را بیشتر عرضه کنیم، اما به هر حال این مسئله فرهنگی است و باید در این مسیر کار فراوانی صورت بگیرد. ما و شما عزیزان امروز در کنار بارگاهی نشستهایم که متعلق به یک زن است؛ خانم جوانی که هم در عرصه علم و هم در عرصه مبارزه مطرح است و حوزه علمیه قم، که بزرگترین حوزه علمیه شیعه است، در پناه ایشان شکل گرفت.
آرزوی توفیقات بیشتر برای همه عزیزان دارم. از دیدار شما بسیار خوشحال شدم. توفیق و افتخاری برای من بود که در خدمت شما بودم و امیدوارم در فرصتهای بعدی که شما را زیارت میکنیم دنیای بهتری داشته باشید؛ انشاءالله.