انتظار به اين معنا نيست كه کناری بنشينيم و فقط تماشاچی باشيم؛ انتظار اين است كه آدم منتظر آماده باشد
بیانات حضرت آیتالله علوی بروجردی دامظله به مناسبت ولادت حضرت ولیعصر ارواحنا فداه در پایان درس خارج فقه، شنبه 1398/01/31
بسم الله الرحمن الرحيم
معنای صحیح انتظار
شب ولادت آقا حجةبنالحسن صلواتاللهوسلامهعليه بسيار مبارك است؛ این شب خودش موضوعيت دارد. مولودی كه نه فقط پيامبر اكرم صلواتاللهوسلامهعليهوآله و اميرالمؤمنين و امام صادق و ائمه اطهار علیهمالسلام، بلكه پيامبران گذشته منتظر اين مولود بودند. و اين غايتي است كه اصلا انزال كتب و ارسال رسل به اين خاطر بوده است تا به چنين غايتي منتهي بشود و اين نتيجه تمام ارشادات انبيا و ائمه علیهم السلام است تا جایی که امام صادق صلواتاللهوسلامهعليه فرمودند: "كاش من زنده بودم و زمان او را درک میکردم و تمام مدت عمرم خدمتگزارش بودم" یا در كلمات اميرالمؤمنين است که "اميدمان به مهديمان است كه بيايد" و مثل اميرالمؤمنين که خودش قطب عالُم امکان است به او دل ميبندد؛ وجودی که خودش معين رسول الله است كه خدا به رسول اکرم دو نعمت داده است؛ يكي قرآن و يكي عليبنابیطالب را داد و معنای «اني تارك فيكم الثقلين» هم همين است و اين عليبنابيطالب هم منتظر اين روز است و ما هم اين انتظار را داریم.
ما در روزگاری واقع شديم یعنی در روزگار غيبت که انتظار فرج افضل عبادات است؛ «أفضل أعمال أمتي انتظار فرج الله عز وجل». لذا ابتدا باید معنای انتظار را بفهميم؟ انتظار به اين معنا نيست كه کناری بنشينيم و فقط تماشاچي باشيم؛ انتظار اين است كه آدم منتظر، آماده باشد؛ اين را بارها گفتيم من که منتظر هستم امروز مهمان برايم بيايد آیا از اول صبح راحت ميخوابم و كاري به امور خانه و پذيرايي ندارم؟ آیا به این انتظار ميگويند؟ که وقتي مهمانها آمدند، هيچچيز آماده نباشد؟ يا وقتي منتظر مهمان هستم غذايي درست ميكنم و آب و جارويي ميكنم؟ آیا دل و قلب ما در حالت انتظار يك آب و جارويي ميخواهد يا نه؟ آب و جارويي در علقههايي كه داريم ميخواهد يا نه؟ کسی كه اين همه علقههاي عجيب و غريب از مال، رياست و جاهطلبی تا زن و بچه احاطهاش كرده است، مدام فریاد بزند که آقا بيا. این شخص منتظر نيست كه ميگويد بيا و حالت انتظار ندارد؛ شما ببينيد آقا سيدالشهدا علیه السلام كه حركت كردند چه افرادي با ايشان برخورد كردند؟ كساني مثل عدي بن حاتم که آدم بزرگي است و در جنگها خدمتها به اميرالمؤمنين كرده است و آدم فوقالعاده اي است، وقتی به امام حسين بر ميخورد فقط به عنوان اينكه آقا زن و بچهام منتظر هستند و بايد كارهايي برايشان بكنم و من بايد بروم سر بزنم و بر ميگردم؛ علقهاي داشت که مشروع است و علقه نامشروع نيست و رسيدگی به كار زن و بچه است اما همين علقه باعث شد عدي برود و بر هم گردد اما نرسيد و نامش در آن قاطبه شهداي كربلا ذكر نشد و امثال او زياد بودند؛ وقتي گرفتاری داریم اینچنین میشود.
از یکی از بزرگان نجف که در حوزه شخصیتی بود و در بین مردم محبوبیتی داشت و به او احترام ميكردند، نقل میکنند که ميگويد: خواب ديدم آقا ظهور كردند و همه خوشحالاند، مردم ميروند كه آقا را زيارت كنند و من هم همراه مردم راه افتادم که بروم به زیارت آقا مشرف بشوم منتها در خواب متوجه شدم من كه برای زیارت آقا همراه مردم هستم هيچكس ديگر به ما اعتنا ندارد و همه دنبال آقا هستند. اين بیاعتنایی مردم مرا مکدر کرد كه اگر آقا بيايد بساط ما را به هم میزند. لذا در فكر بودم كه بروم به آقا بگويم آقا فعلا ما هستيم و شما در آمدن تأمل كنيد، ما كار شما را انجام ميدهيم. ایشان ميگفت در همين وادي بودم كه آقا را ببينم و ارشاد كنم هنوز وقت آمدن شما نيست که از خواب بيدار شدم؛ متوجه شدم که من درگير خودم هستم؛ لذا اینکه خواجه نصير ميگويد «و غيبته منا» همين است؛ وقتی من درگير خودم هستم، كدام انتظار؟ امام صادق علیه السلام كه انتظار ميفرمود، اين انتظار را نميفرمود، من هيچ چيز آماده ندارم؛ لازم نیست دنيا را آماده كرد، باید دل و قلب خودم را باید آماده كرد. اگر امروز امام زمان ظهور كرد و مرا خواست، من هيچ علقهاي كه مانع از پیوستن به او بشود نداشته باشم؛ اگر علقه دارم، پس انتظار مدنظر امام صادق علیه السلام نيست؛ داد زدن و فرياد برآوردن که همه دعای فرج بخوانيم راحت است. ما حتی دليل داريم که بعد از صلوات «و عجل فرجهم» هم بگوییم و اين خيلي خوب است؛ اما اگر سخن از دل باشد ارزش و قيمت دارد، وگرنه فقط لقلقه لسان است. برای فرج آقا دعا میکنیم اما آيا زمينهاي هم براي اين انتظار هست؟ اگر خدا دعای ما را مستجاب كرد و آقا ظهور كرد، ما چه میکنیم؟ آیا همانطور كه در زمان اميرالمؤمنين علیه السلام مردم با ایشان برخورد كردند، ما هم با امام زمان خود برخورد میکنیم؟ امیرالمومنین به خانه مهاجر و انصار رفتند و کسی یاریاش نکرد؛ همین مهاجر و انصاري بودند كه زمان پيامبر در جنگها در برابر شمشيرها سينه سپر ميكردند؛ اما جواب عليبنابيطالب علیه السلام را چطور دادند؟ جواب امام حسين علیه السلام را چگونه دادند؟ در اين مسير كه رفت با چقدر افراد برخورد داشت؟ آیا ما هم اینطور ميخواهيم برخورد كنيم؟ اصلا غيبت معلول همين نکته است و غيبت امام را همين عناوين درست كرده است. لذا به هوش باشيم و قدري به خودمان بياييم و همانجور كه عرض كرديم اقل انتظار اين است كه دلمان آب و جارويي بخورد. لااقل ولادت حضرت تنبهي براي ما باشد كه آدم منتظر در همه علائق خودش آزاد نیست؛ انسان زندگي ميكند و علاقه دارد اما نباید وابسته باشد. چون آن وابستگي است كه اسارت ميآورد، اين اسارتها را كنار بزنيم؛ آب و جارو كردن زدودن اين اسارتها و وابستگيها از دل است، اگر مرد این میدان هستيم، اميد داشته باشيم كه وقتی آقا آمد ما هم در کنار او هستيم وگرنه ما نباید توقع داشته باشیم در رأس سيصد و سيزده نفر باشيم. این در حالی هست که بر ما ماه و سال ميگذرد و كوچكترين توجه واقعي به امام زمان نداريم. اينها واقعيت است.
ما در این ایام مبارک براي عامه شيعه و اهل مملكتمان و عزيزاني كه در سيل گرفتارند و براي همه گرفتارهای در بين طائفه دعا کنیم که خداوند انشاءالله همه هم و غم و گرفتاري را از بلاد مسلمين به بركت اين مولود برطرف بفرماید.
و السلام عليكم و رحمت الله و برکاته.