English | فارسی
دوشنبه 13 خرداد 1398
تعداد بازدید: 847
تعداد نظرات: 0

باید مواظب بود تا حرکت‌های اجتماعی با غفلت ما به ضد خود تبدیل نشود و آن ارزش‌هایی را که برایش قیام کردیم نه‌تنها کم‌رنگ شود بلکه مقابل خودش را ترویج نکند

باید مواظب بود تا حرکت‌های اجتماعی با غفلت ما به ضد خود تبدیل نشود و آن ارزش‌هایی را که برایش قیام کردیم نه‌تنها کم‌رنگ شود بلکه مقابل خودش را ترویج نکند
بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در اجتماع بزرگ امام حسنی ها

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

امشب، شب بسیار مبارکی است. شب ولادت باسعادت وجود مقدس آقا امام حسن مجتبی علیه السلام است و این مایه‌ی فخر ماه رمضان است که در نیمه‌ی این ماه، وجود مقدسی چون امام حسن مجتبی علیه السلام متولد می‌شود در این ماه؛ امشب چند تا مطلب مدنظر دارم که عرض می‌کنم:

 مطلب اول: عبارت است از این‌که متأسفانه شناخت ما در مورد امام حسن مجتبی (صلوات الله وسلامه علیه) حتی بین خواص اندک هست؛ حتی گاهی از اوقات نزدیک‌ترین اصحاب امیر المومنین علیه السلام که ازجمله کسانی بودند که به آقا تقرب داشتند لکن در قضیه‌ی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام در مقابل حضرت ایستادند و فرزند رسول‌الله صلی الله علیه وآله وسلم را مورد خطاب قرار می‌دادند و فریاد یا مذل المومنین سر می‌دادند این نگاه را امروز هم داریم؛ نه یکی، نه دوتا به‌وفور دیده می‌شود که گاهی از اوقات جملاتی با این مضمون نشر پیدا می‌کند که مثلاً وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام مظهر شجاعت و قیام هست آن‌هم قیام مسلحانه، اما امام حسن مجتبی علیه السلام را مظهر صلح و آرامش و دوستی معرفی می‌کنند که این‌ها کج‌فهمی از سیره و مشی و منش اهل‌بیت علیهم­السلام است که امام (صلوات الله و سلامه علیه) در هر عصری بر اساس اقتضای زمانه‌ی خودش عمل می‌کند.

 شما ملاحظه بفرمایید: وقتی امام حسن مجتبی علیه السلام به شهادت رسیدند آقا سیدالشهدا ردای امامت را بر تن نمودند و دوران امامت سید الشهداء علیه السلام ده سال به طول انجامید و واقعه‌ی عاشورا و کربلا در سال دهم امامتِ سیدالشهدا رخ‌داده است؛ نه سال قبل از این واقعه، روش سیدالشهدا علیه السلام چه بود؟ آیا قیام کرد؟ در آن نه سال، دقیقاً همان روش و رفتاری را که امام حسن مجتبی علیه السلام به آن ملتزم بودند، بدون هیچ تفاوتی دنبال کردند؛ اما اینکه چرا امام حسن مجتبی علیه السلام صلح کرد و وجود مقدس خاتم‌الانبیاء فرمودند: (الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا)[1] این دو بزرگوار، چه قیام کنند و چه قعود داشته باشند و قیام نکنند امام هستند؛ که این تنبیه را به ما می‌دهد که امام، بر اساس اقتضای زمانه‌ی خودش عمل می‌کند.

 این مقدمه‌ی بنده بود. لیکن یک مسئله‌ای که در دنیای اسلام و تاریخ اسلام وجود دارد، این است که هجرتِ وجود مقدس رسول اکرم (صلوات الله وسلامه علیه) از مکه به مدینه، آغازگر یک حرکت اجتماعی عظیمی شد که آن را انقلاب و نهضت می‌نامند. نکته‌ی جالب‌توجه در این حرکت عظیم این است که در طول تاریخ انسانی به‌ندرت اتفاق می‌افتد که نهضتی شروع بشود و در فاصله‌ی کوتاهی در تمام دنیای آن روز تلألؤ پیدا بکند یعنی اقامت وجود مقدس رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در مدینه مدت ده سال به طول انجامید و در این مدت کوتاه و حین و بعد از شهادت حضرت، جزیرة‌العرب متحد و یکپارچه مسلمان شدند و به فاصله کوتاهی – همان‌گونه که در سوره‌ی روم می‌خوانید- دو ابرقدرت مطرح آن زمان، مغلوب و منکوب مسلمانان شدند؛ یعنی ستون کاخ‌های ایران – کسری- و روم – قیصر- لرزید و هر دو مقهور و مغلوب اسلام شده‌اند فلذا اینکه یک حرکتی، با این فاصله‌ی کوتاه در شعاعی به این عظمت تأثیرگذار باشد، اتفاق کوچکی نیست؛ اما یک افت و آسیب به وجود آمد که ما باید از تاریخ عبرت بگیریم و بیاموزیم که بسیاری از نهضت‌هایی که در دنیا اتفاق افتاده بعد از مدتی، ضد خودش و جریانی را مقابل خودش ایجاد کرده است. بعدازاینکه آن منجی ظهور کرده و یک حرکت اجتماعی را ایجاد نموده و مردم را به حرکت وا‌داشته، لکن موجبات و پیش آمدهایی به وجود می‌آید که این حرکت، به ضد خودش تبدیل می‌شود و چنین اتفاقی در دنیای اسلام هم رخ داد؛ رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در مقابل آداب جاهلیت عرب ایستاد؛ و خط بطلانی بر آداب جاهلیت عرب کشید و رفتارهای جاهلانه آنان را کنار زده و به‌جای آن ارزش‌های اسلامی را مطرح کردند و بر جامعه آن موقع عرضه کردند و تا زمانی که پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم در قید حیات بودند این سکان و اساس، پابرجا و استوار بود؛ اما بعد از پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم این ارزش‌ها به ضد خودش تبدیل شدند و ما در حیات امام حسن مجتبی علیه السلام با این پدیده مواجه هستیم.

 پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم در مقابل بت‌های لات، عزی و هبل که جاهلیت عرب برافراشته بودند، قیام کرد. در روز فتح مکه - به نقل شیعه و سنی- امیر المومنین علی ابن ابی‌طالب علیه السلام وارد کعبه شد و بر دوش مبارک پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پا نهاد و بت‌ها را به زیر افکند و شکست. همه از این جریان اطلاع دارند و نقل هم کردند که علی ابن ابی‌طالب علیه السلام این بت‌ها را فروریخت و در هم شکست و آن‌هم درزمانی که اشخاصی که بعدها سردمدار شدند، خدمت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم شرفیاب شدند و می‌گفتند یا رسول‌الله این هبل است، مواظب باشید چراکه منتظر بودند زمین و آسمان به هم بریزد. حالا این حرکت، ضد خودش رو درست کرد چگونه است که چند سال بیشتر نمی‌گذرد مسلمانان هنگام انجام طواف خانه‌ی خدا، برای تقرب بیشتر به خدا و برای قبولی اعمال و مناسک حجشان، همین علی ابن ابی‌طالب علیه السلام را در حال طواف لعنت می‌کنند و چنین اتفاقی رخ داد حرکتی پدیدار شد که ضد خودش را به وجود آورد و ما می‌بینیم پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در روز غدیر آن خطبه را ایراد می‌کنند و می‌فرماید: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»‏ و حضرت صلی الله علیه وآله وسلم قبل از این فقره می‌فرماید: «أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُم» این فرازها از خطبه‌ی غدیر را فریقین –شیعه و سنی- نقل کرده‌اند و فقط ما این حقایق را ادعا نمی‌کنیم چراکه کسانی برای تبریک خدمت امیر المومنین ع آمدند و گفتند «بَخْ‏ بَخْ‏ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِب»‏ آمدند. این اتفاق در عالم رخ داد؛ اما شما بعد از این اتفاق را هم ترسیم کنید! یک کارگردان مجرب و توانمند باید از این وقایع یک فیلمی تهیه کند و این صحنه‌ها را به تصویر بکشد و به همگان نشان بدهد؛ که مردم در مدینه، همین شهری که امشب امام حسن مجتبی علیه السلام در آن متولد شد، مجلسی را بر پا کردند که این مجلس در عصری است که معاویه زمام امور را به دست گرفته است و خود معاویه در این اجتماعی که در مدینه بزرگان بنی‌امیه ترتیب دادند حضور دارد. وجود مقدس امام حسن مجتبی علیه السلام به آن مجلس دعوت کردند و در حضور مبارکش تک‌تک افراد نسبت به علی بن ابیطالب علیه السلام اظهار بیزاری و سب ولعن کردند و آن معیارها و امتیازات جاهلی خودشان را به رخ می‌کشند. هرچند بت‌های لات، عزی و هبل ها از آن جامعه رخت بربسته بودند، اما هبل ها و لات و عزا های زنده از نوع انسانی‌اش پدیدار شدند و لذا وقتی مغیره در محضر امام حسن مجتبی علیه السلام در همان مجلس طعن و لعن امیر المومنین علی ابن ابی‌طالب علیه السلام شروع کرد، ایشان فقط یک کلمه در جواب گستاخی‌های او فرمود: َ «أَنْتَ الَّذِي ضَرَبْتَ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى أَدْمَيْتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِي بَطْنِهَا» این‌ها همان واقعیتی است که عرض کردیم هر حرکتی ضد خودش رو ایجاد می‌کند. اگر سردمداران و رهبران این تحول و تغییر، به‌صورت مستقیم فریاد می‌زدند که ایها المسلمون، شما تا این زمان می‌گفتید الله‌اکبر اشهد ان لا اله الا الله و کلمه توحید را زمزمه می‌کردید اما از این به بعد ما درصددیم که بت‌های هبل، لات و عزی را به حیطه اندیشه و تفکر دینی شما برگردانیم؛ مسلمانان نمی‌پذیرفتند و در مقابلشان می‌ایستادند لکن این برگشت به عقب و رجعت و سیر به قهقرا و تولید ضد اندیشه‌ی ناب اسلامی یک صورت اسلامی زیبایی داشت لکن با محتوای جاهلیت؛ چراکه در زمان پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و امیر المومنین علیه السلام بر کسی که شارب خمر بود حد جاری می‌کردند اما در مجلس یزد ابن معاویه که به‌عنوان خلیفه‌ی مسلمین بر کرسی خلافت تکیه زده بود جام شراب را در مقابل سربریده‌ی امام حسین علیه السلام می‌نوشند. این موارد ازجمله حرکت‌ها و انقلاب‌هایی است که به ضد خودش تبدیل‌شده است و صورت، صورت اسلامی است اما با محتوای جاهلی و به یک نوعی دامن زدن به اسلام جاهلی است.

دلیل این تغیر چیست؟ که لازم است ریشه‌یابی شود هرچند بنده در مقام بیان این نکته نیستم لکن مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که این تغییر به نحوی به‌صورت نرم‌افزاری و موریانه‌ای اتفاق افتاد که مردم، یا آن تهاجم را درک نکردند و یا آن تغییر را به نفع خودشان دیدند و آن‌هایی که به نفع خودشان دیدند از سردمدارهای جاهلیت بودند و ازآنجاکه امکانات، ثروت و قدرتشان از بین رفته بود، درصدد جبران این نقیصه و عقده‌گشایی بودند لیکن عامه‌ی مردم این تحول را نفهمیدند و این نکته خود، تبدیل به دغدغه شده است چراکه مردم بصیرت و آگاهی کافی نداشتند بااینکه بی‌بی دوعالم فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبه‌ی که در مسجد در بین زنان مهاجر و انصار ایراد کردند صریحاً فرمودند: «وَ أَبْشِرُوا بِسَيْفٍ‏ صَارِمٍ‏ وَ هَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِين‏» ایشان با چه لسان وبیانی باید خطر سقوط در هرج‌ومرج و بدتر از آن افتادن به دام استبداد، متذکر می‌شدند ؟ اما آن‌ها درک نکردند .

همسر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم در  شهادت همین مولود امشب، امام حسن مجتبی علیه السلام جلو خانه و مسجد و حرم پیغمبر ایستاد و خطاب کرد: « نَحُّوا ابْنَكُمْ‏ عَنْ‏ بَيْتِي‏ فَإِنَّهُ لَا يُدْفَنُ فِي بَيْتِي»‏فرزند خودتان را از خانه‌ی من دور کنید؛ ملاحظه فرمودید: خانه‌ی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را خانه‌ی خودش معرفی می‌کند و امام حسن مجتبی علیه السلام را فرزند دیگران، نامش ام المومنین بود اما نسبت به این فرزند مادری نداشت. چون تعبیر« ابْنَكُمْ‏ » فهماند که این فرزند شماست و اجازه نمی‌دهم که او را کنار قبر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم دفن کنید. فقط ابن عباس گفت: سهم‌الارث تو از این خانه‌ی پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم چقدر است. این شخصی که اجازه نمی‌دهی بدن مقدسش کنار پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دفن شود فرزند پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم است؛ حضرت زهرا سلام الله علیها دختر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بود و تو همسر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بودی و اگر بخواهیم سهم‌الارث هم حساب کنیم، به او سهم بیشتری خواهد رسید.

آن اشعار معروف که می‌گوید یک روز سوار شتر شدی و جنگ جمل را به راه انداختی و امروز سوار بر اسب شدی این معرکه را به پا کردی و خوف این می‌رود که فردا زنده باشی و بر فیل‌سوار شوی و یک نمایش دیگری را اجرا کنی.

       وَ مَايَسْتِ وَ مَانَعْتِ     ***     وَ خَاصَمْتِ وَ قَاتَلْتِ

وَ فِي بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ     ***     بِالظُّلْمِ تَحَكَّمْتِ

           هَلِ الزَّوْجَةُ أَوْلَى     ***     بِالْمَوَارِيثِ مِنَ الْبِنْتِ

 لَكِ التُّسْعُ مِنَ الثُّمْنِ     ***     فَبِالْكُلِّ تَحَكَّمْتِ

           تَجَمَّلْتِ‏ تَبَغَّلْتِ     ***     وَ لَوْ عِشْتِ تَفَيَّلْت

حال باید دید چند نفر از مردم فریاد زدند و اعتراض کردند؟ هیچ‌کسی اعتراض نکرد؛ آن خانم همان‌جا در مقابل چشم همین مردم مدینه، فریاد زد که چه ایستاده‌اید مگر مشاهده نمی‌کنید که این گروه به من اهانت می‌کنند؟ گفتند چه دستور می‌دهی؟ گفت جنازه امام حسن مجتبی ع را تیرباران بکنید. این‌گونه نبود که تیرها فقط به عماری و تابوت خورده باشد. نخیر، عماری‌های مدینه در آن زمان فاقد دیواره بود وقتی جنازه را بر روی زمین گذاشتند. تعداد تیرهایی که در مقابل نگاه همین مردم به بدن مطهر امام مجتبی علیه السلام اصابت کرده بود در نقل‌ها بیان‌شده است؛ بنابراین صلح امام حسن علیه السلام اتفاق افتاد؛ مردمی بودند که وقتی وجود مقدس علی ابن ابی‌طالب علیه السلام عهده‌دار خلافت شد، آن جماعت ترسیدند. همان‌هایی که عاملِ تبدیل اسلام به ضد خودش بودند، گفتند: علی در رأس حکومت قرارگرفته است تا همه‌چیز را کن‌فیکون بکند و آمده است که تمام ساختار نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما را از بین ببرد، با خود گفتند: چه کنیم تا علی بن ابی‌طالب علیه السلام نتواند به خواسته‌هایش برسد. لذا حضرت علی علیه السلام را به‌گونه‌ای مشغول کردند که متمرکز بر شعار عدالتش نباشد و رفع تبعیض در جامعه صورت نگیرد که طی این پنج سال خلافت، حضرت را درگیر سه جنگ نمودند. اول، جنگ جمل را از داخل خانه‌ی پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم شروع کردند و اصحاب پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم در این جنگ جمل در مقابل حضرت علی علیه السلام ایستادند و بعد جنگ صفین را به راه انداختند و بعد جنگ نهروان، این جنگ‌ها را بر علی علیه السلام تحمیل کردند وایشان را مشغول این جنگ‌ها نمودند ولی مردم هم نفهمیدند که تمام این گرفتاری‌ها و درگیری‌ها بازی و نقشه‌ای بیش نیست چراکه هدف آن‌ها این بود که علی ابن ابی‌طالب علیه السلام به آن رسالت اصلی خودش که احیای اسلام ناب محمدی و احیای اسلام اصیلِ است نائل نیاید. مردم از این جنگ‌های پی‌درپی، خسته شده بودند شهادت آقا امیر المومنین علیه السلام که اتفاق افتاد همین مردم خسته از جنگ آمدند و با امام حسن مجتبی علیه السلام بیعت کردند تا مجدداً جنگ بین معاویه و امام حسن مجتبی علیه السلام پیش آمد. ملاحظه کنید و ببینید که در نخیله، در اردوگاه امام حسن مجتبی علیه السلام چه اتفاقی افتاد؟ شب، فرمانده لشکر امام مجتبی علیه السلام در کنار مردم و لشکریانش است؛ ولی صبح هنگامی‌که مردم منتظرند تا فرمانده برای اقامه نماز از خیمه‌ی خودش خارج شود تا به او اقتدا کنند، مشاهده می‌کنند که معاویه فرمانده را خریده و از لشکر امام مجتبی علیه السلام جدا نموده است. یک روز، دو روز، سه روز معاویه مدام نامه می‌فرستد برای اصحاب امام حسن مجتبی علیه السلام به‌گونه‌ای که آن‌ها فریفته و مجذوب دسیسه‌ها و وعده‌های معاویه می‌شوند و آن افرادی که اطراف امام حسن مجتبی علیه السلام بودند، برای معاویه نامه نوشتند که ما حاضریم حسن ابن علی علیه السلام را کت‌بسته تحویل بدهیم. امام حسن مجتبی علیه السلام حس کرد که این جماعت اطراف خودش، معنی انحراف رو نمی‌فهمند و این مردم نسبت به این مفهوم که حرکت اسلامی، ضد خودش را تولید کرده، آگاه نیستند فلذا باید این جماعت بی‌بصیرت را رها کند تا به بلوغ کافی برسند؛ بنابراین اگر در همان لحظه‌ای که امام حسن مجتبی علیه السلام صلح کرد، مانند سید الشهداء علیه السلام قیام می‌کرد، همان هفتاد و دونفری که کنار سید الشهداء علیه السلام بودند کنار حضرت جمع نمی‌شدند چون درک وبینشی از حرکت امام حسن مجتبی علیه السلام نداشتند. امام صلح کرد و امور را واگذار کرد. وقتی مردم رهبری امام حسن علیه السلام را نمی‌خواهند لاجرم باید سلطه‌ی معاویه را بپذیرند و وقتی امت، حکومت و عدالتِ حضرت علی علیه السلام را برنمی‌تابند باید حجاج بن یوسف ثقفی بر آن‌ها مسلط شود. خود آقا این حوادث را گوشزد می‌کردند لکن این مردم باید خودشان به بلوغ فکری برسند و از جهالت خارج شوند و لذا زمینه‌های قیام نه بعد از زمان امامت امام حسن مجتبی علیه السلام بلکه 9 سال از امامت سید الشهداء هم می‌گذرد و در سال دهم امامت حضرت علیه السلام فراهم می‌شود. آن زمانی که یزید بن معاویه در رأس خلافت قرار و گرفت و قدری پرده‌دری کرد تازه به‌مرور که درک سیاسی و اجتماعی مردم بالا می‌رفت متوجه اوضاع زمانه می‌شدند هرچند از همان ابتدا متوجه این تغییرات نمی‌شدند.

اهل مدینه در زمان تولد اولین نوه پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم اطراف خانه حضرت جمع شدند و این شعار را خردادند ماجینا ماجینا لولا الحسن یا رسول‌الله که این رسمی است که هنوز هم در بین اعراب مانده که ازاینجا نشئت می‌گیرد؛ یعنی اگر تولد حسن علیه السلام نبود ما نمی‌آمدیم فلذا آمدند تا از پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم شیرینی تولد امام مجتبی علیه السلام را بگیرند این رسم ماجینا الآن هم در بین اعراب باقی‌مانده است و در بسیاری از بلاد عربی در نیمه‌ی ماه مبارک رمضان، مصادف با تولد امام حسن مجتبی علیه السلام هنوز این رسم وجود دارد با این تفاوت اساسی که دیگر نامی از وجود مقدس امام حسن مجتبی علیه السلام در آن نیست. چون امام مجتبی علیه السلام اولین مولود از اهل‌بیت علیه السلام بودند که در مدینه دیده به جهان گشودند فلذا مردم خیلی خوشحال شدند. همگی می‌گفتند: پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم با تولد ایشان در مدینه ماندگار شدند. حال که نوه‌ی عزیزشان به دنیا آمدند، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در این شب عزیز خیلی خوشحال بودند و مثل امشب علی ابن ابی‌طالب علیه السلام هم خیلی خوشحال بودند و وجود مقدس صدیقه‌ی کبرا سلام الله علیها هم خیلی خوشحال بودند.

 پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم هم دختر را خیلی دوست داشتند و خیلی خوشحال بود ولذا امشب یک‌شب عزیزی است حالا که به اینجا آمدید، می‌توانید نزد این بانوی گرامی در حرم مقدسش، حاجت خودتان را بگیرید پس حاجت‌های بزرگ را طلب کنید. عرض می‌کنم همین مردمی که اطراف خانه‌ی پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم گرد آمدند تا تولد امام مجتبی علیه السلام را تبریک بگویند، غریبانه امام حسن مجتبی علیه السلام را تیرباران کردند و جنازه مبارک ایشان را جلوی چشم همین مردم دفن کردند لیکن فریادی از کسی برنخاست؛ امام حسین علیه السلام مظلومانه از این مدینه خارج شدند و به مکه رفتند ولی صدایی از کسی درنیامد و در کربلا شهید شدند ندایی از کسی بلند نشد. حالا مظلومیت‌های علی را که دیدند و مقابله دستگاه جور با اهل‌بیت علیه السلام را نظاره کردند. این‌ها بماند لکن زمانی متوجه شدند که زید بن اسامه، فرزند کسی که در موردش چنین تعبیری بکار رفته است «لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ‏ عَنْ‏ جَيْشِ‏ أُسَامَة» این زید، بعد از شهادت سیدالشهدا علیه السلام به نمایندگی مردم مدینه به شام رفت که ببیند چرا حرکت جامعه اسلامی و خلافت به اینجا رسید که فرزندان پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم را مظلومانه ذبح کردند وزنانشان را به اسارت بردند وارد کاخ یزید که شد دید خلافت به‌جایی رسیده که علناً بساط مشروب‌خواری برپاست و یک دستگاه فاسد و آلوده بر جامعه اسلامی حاکم است وقتی به مدینه برگشت، گزارش سفر و یافته‌های خودش را به مردم ارائه داد، تازه مردم مدینه فهمیدند باید قیام کنند که واقعه‌ی حرّه اتفاق افتاد و آن‌قدر از این مردم را کشتند که مسلمانان به مسجد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم پناه آورده بودند که در داخل مسجد آن‌ها را قتل‌عام کردند و چقدر به نوامیس مردم تعرض کردند. سی سال مردم مدینه دیر فهمیدند و به خاطر بی‌بصیرتی و این ناآگاهی بعد از پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بلافاصله اسلام به ضد خودش تبدیل‌شده بود.

 چرا دیر فهمیدند و چرا آگاهی نداشتند؟ از احساس خطر امام حسن مجتبی علیه السلام نسبت به این انحراف به باور نرسیدید و با شهادت سید الشهداء علیه السلام فساد خلافت را باور نکردید؟ فقط و فقط باید زید ابن اسامه برود و اطلاعات کسب کند و به شما گزارش دهد تا شما ایمان بیاورید؟ این بی‌بصیرتی است. ما امشب این نکته را در ذهن تکرار و تثبیت کنیم که باید مواظب بود تا حرکت‌های اجتماعی با غفلت ما به ضد خود تبدیل نشود و آن ارزش‌هایی را که برایش قیام کردیم نه‌تنها کم‌رنگ شود بلکه مقابل خودش را ترویج نکند. این انقلاب فکری نیازمند آگاهی، درک و شعوری است که مردم مدینه در زمان زهرای مرضیه سلام الله علیها نداشتند و در زمان علی ابن ابی‌طالب علیه السلام هم نداشتند و با آن عدم آگاهی و شعور، حضرت علی علیه السلام را بااین‌همه فضائل، به مرگ محکوم کردند. شب قدر امسال مصادف است با هزار و چهارصدمین سال شهادت امیر المومنین علیه السلام که بعد از گذشت هزار و چهارصد سال، هنوز مظلومیت علی علیه السلام وجود دارد. شما میدانید که هنوز در بعضی جاها نام علی جُرم محسوب می‌شود و هنوز محبت علی علیه السلام در کشورهایی چون پاکستان، افغانستان و سوریه جرم است. حتماً شنیدید که دشمنان حضرت یک اتوبوس را نگه می‌دارند و به اوراق شناسایی مسافرین نگاه می‌کنند و هرکسی که نامش علی بود را پیاده کرده و به شهادت می‌رسانند و هنوز آن رشته‌ای که روز سقیفه را ابداع کرد ادامه دارد.

 عرض من تمام شد فقط یک جمله میگویم اینکه ما پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم را درک نکردیم، امشب شب ولادت اولین نوه‌ی پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم است که هم خود حضرت خوشحال شده‌اند و هم فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها مسلمانان در آن زمان که این اتفاقات رخ نداده بود در خانه‌ی پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم جمع شدند ماجینا ماجینا لولا الحسن ماجینا گفتند یعنی اگر تولد حسن نبود ما نمی‌آمدیم

اما یا رسول‌الله حالا که آمدیم باید به ما شیرینی بدهید آن‌ها مطالبه کردند لکن ما پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم را ندیدیم و دسترسی قبر مطهر حضرت هم نداریم؛ اما در اینجا در کنار قبر مطهر سلاله‌ی پاکی از نسل پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم هستیم که خدمت بی‌بی دوعالم حضرت فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها در شب ولادت امام مجتبی علیه السلام عرضه می‌داریم که ماجینا ماجینا لولا الحسن ماجینا اگر شب ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام نبود نمی‌آمدیم اما حالا که آمدیم ما را با دست‌خالی برنگردانید شما هر حاجتی که دارید، حاجات شخصی خودتان را بخواهید و مطرح کنید چراکه از امام مجتبی علیه السلام کریم اهل‌بیت، هر چه بخواهید ایشان دریغ نمی‌کند و عطا می‌کند اما حاجت اجتماعی را هم بخواهید و آن‌هم فرج و گشایش برای عامه شیعه است از حضرت علیه السلام بخواهید که فرج و گشایش برای اهل این مملکت که مملکت علی ابن ابی‌طالب علیه السلام و مملکت امام مجتبی علیه السلام است حاصل شود و از دست این جنایت‌کارهایی که این‌گونه کشور و مملکت ما را از محاصره‌ی اقتصادی و محاصره‌ی نظامی کردند که هرروز رعب و وحشت در دل این مردم ایجاد می‌کنند، نجات بدهند. چراکه راه چاره‌ی ما نزد این ذوات مقدس است و خود انقلاب ماهم از همین حرم‌ها و از همین مساجد و از همین حوزه‌ها و مرجعیت آغازشده است.

این شب عزیز و تولد وجود مقدس امام حسن مجتبی علیه السلام را به محضر مقدس و منور آقا حجت بن الحسن عسکری علیه السلام بازمانده‌ی این خاندان تبریک عرض می‌کنم و دعا می‌کنیم که خداوندا گره از کار این مردم بازبگردان.

 


[1] بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ ج‏44؛ ص 2

 

تصاویر
  • باید مواظب بود تا حرکت‌های اجتماعی با غفلت ما به ضد خود تبدیل نشود و آن ارزش‌هایی را که برایش قیام کردیم نه‌تنها کم‌رنگ شود بلکه مقابل خودش را ترویج نکند
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان