English | فارسی
شنبه 17 خرداد 1399
تعداد بازدید: 922
تعداد نظرات: 0

گزارش مراسم شصت و یکمین سالگرد ارتحال مرجع عظيم الشان جهان تشيع حضرت آيت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

گزارش مراسم شصت و یکمین سالگرد ارتحال مرجع عظيم الشان جهان تشيع حضرت آيت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مراسم شصت‌ویکمین سالگرد ارتحال مرجع عظیم‌الشأن عالم تشیّع، حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی (قدس سره)، پنجشنبه 15 خردادماه 1399 در مسجد اعظم قم برگزار شد. امسال برخلاف سال‌های گذشته، به دلیل رعایت اصول بهداشتی و جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، بزرگداشت یاد این عالم گران‌قدر بدون حضور مراجع و آیات عظام و مردم متدین و دوستداران ایشان  با مرثیه سرایی آقای حاج رضا عاصی و سخنرانی استاد معظم حاج شیخ حسین انصاریان به صورت مجازی از شبکه های اجتماعی پخش شد.

حجت الاسلام و المسلمین استاد حاج شیخ حسین انصاریان با ذکر و تفسیر آیاتی از قرآن کریم، به تحلیل ابعادی از شخصیت کم‌نظیر آیت‌الله العظمی بروجردی پرداختند:

 

شناخت حق، میزان شناخت رجال است

وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای شناخت "رجال"، ما را به یک قاعده اصیل و ریشه‌دار هدایت می‌کند و آن اینکه معیار و میزان شناخت رجال، در درجه اول شناخت حق است؛ چون بدون شناخت حق، رجال شناخته نمی‌شوند.  اما این حقی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید چیست؟ کراراً در قرآن مجید، به‌ویژه در سوره مبارکه اعراف کلمه «حق» را می‌بینیم. از خودِ آیات شریفه‌ای که کلمه حق را به کار گرفته‌اند، بدون ابهام استفاده می‌شود که حق، قرآن مجید و کلمات عرشی و نورانی پیغمبر عظیم‌الاشأن اسلام صلوات‌الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم‌السلام است. با این سه معیار آسان می‌توان شخصیتی مانند آیت‌الله العظمی بروجردی قدس سره را شناخت. اما در قرآن مجید و در سوره مبارکه ابراهیم آیاتی هست که کلمات بسیار مهمی دارد: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ» ؛ «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» ؛ «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ» . در آیه اول خداوند متعال می‌فرماید «أَلَمْ تَرَ» که از نظر ادیبان عرب این ترکیب، استفهام‌انکاری است. معنی این جمله هم این است که «آیا ندانستی؟» این خطاب به پیغمبر عظیم الاشأن اسلام است. «تَرَ» در اینجا از افعال قلوب، به معنی علم و دانایی است. «آیا ندانستی؟» یعنی چرا دانستیم، معنی استفهام‌انکاری این است. به چه کسی می‌گوید که دانستی؟ به وجود مقدسی که عالم علم ملک و ملکوت است، به کسی که حقایق ظاهر و پنهان عالم فهمش به او عنایت شد. یعنی چرا حبیب من، کاملاً دانستی که خداوند متعال کلمه طیبه را به شجره طیبه تشبیه می‌کند تا مردم با این تشبیه حقیقت کلمه طیبه را درک کنند. قرآن مجید آیات زیادی دارد که معقول را به محسوس تشبیه می‌کند تا حقیقت را به ذهن مردم نزدیک کند. کلمه طیبه یعنی کلمه بی‌عیب‌ونقص، کلمه‌ای که معنای کامل دارد و از هر خلل و ایرادی پاک و پاکیزه است. این کلمه کدام است؟

 

انسان الهی؛ مصداق کلمۀ طیبّه

یکی از مصادیق واقعی کلمه، «انسان الهی» است و شاهد آن یکی از آیات سوره مبارکه آل عمران است: «إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ»؛ ای مریم، خداوند به تو مژده می‌دهد به کلمه‌ای از جانب خودش. یعنی این کلمه طیب «مِنُ اللّه» است، زمینی نیست. بدن زمینی است، ولی حقیقت ملکوتی و آسمانی و عرشی است. تو را خدا بشارت و مژده می‌دهد به کلمه‌ای از سوی خودش. اسم این کلمه مسیح است: «اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ». از متن آیه شریفه صریحاً استفاده می‌شود یک معنای کلمه «انسان کامل» یا «انسان جامع» است که خداوند متعال 124000 هزار کلمه پاک (انبیا) و چهارده کلمه پاک (ائمه علیهم‌السلام) داشته است. درواقع این کلمه مصداقش هر پیغمبری، هر امامی، هر ولی‌ای از اولیای خداست، مانند درخت پاک است، درختی که عیب و نقص ندارد و رشدش کم نیست و میوه‌اش رسیده و کامل و فراوان و همیشگی است. «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ» این شجره طیبه ریشه بادوام و ثابتی دارد. یعنی این ریشه پوسیدگی و کهنه شدن ندارد، زمان در این ریشه نمی‌تواند اثر بگذارد که مثلاً پنجاه سال، شصت سال، هزار سال، دو هزار سال و چند هزار سال این ریشه را بخشکاند. این ریشه همیشه زنده و فعال است. زمین این ریشه کجاست؟ ارادت‌ الله است، رحمت الله است، احسان الله است، لطف الهی است، نظر و توجه ویژه پروردگار است. همان‌طور که خداوند کهنه نمی‌شود، ریشه‌ای که در ارتباط با کمالات پروردگار است هم کهنه نمی‌شود؛ همان‌طور که کمالات پروردگار تعطیل  نمی‌شود، ریشه در این کمالات هم تعطیل نمی‌شود؛ همان‌طور که کمالات پروردگار زمان ندارد، این ریشه هم  مقید به زمان نیست. «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ و فرعها فی السماء». تنه این درخت تا آسمان‌ها کشیده شده است. یعنی زمین محدوده تنه این درخت نیست، یک باغ محدوده تنه این درخت نیست، یک جنگل آباد محدوده تنه این درخت نیست، درخت سر از آسمان برآورده است، این تعبیر پروردگار مهربان عالم است. «فرعها فی السماء»، اینجا سماء اسم جنس است، یعنی در تمام عوالم والا این تنه برای همه ملکوتیان و برای همه آسمانیان نمودار و قابل‌مشاهده است. «وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ»، یعنی تا روز قیامت، هرچه زمان در بستر هستی هست، این درخت میوه می‌دهد. این درخت بهار و تابستان و پاییز و زمستان ندارد، کلمه طیبه و میوه کلمه طیبه همیشگی است.

خداوند این مطلب را برای همه مردم مثل می‌زند، نه فقط برای مردم مؤمن؛ یعنی برای همه انسان‌های تاریخ و همه مردم عالم،  مَثَل می‌زند. یعنی مردم، تا زمان قیامت بدانید که کلمه طیبه چه آثار مثبتی در این عالم دارد، بدون مقید بودن به زمان و مکان، بدون مقید بودن به فصل. سپس در آیه 27 سوره ابراهیم می‌فرماید: «یثبت الله». «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» که پشتوانه این کلمه طیبه و میوه‌دهی دائمی توفیق و لطف پروردگار است که این‌قدر اثرگذار است. «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» خداوند بزرگ، اهل ایمان را «فی الحیاة الدنیا و فی الاخره» چه در دنیا و چه در آخرت ثابت نگه می‌دارد؛ یعنی تندبادها، طوفان‌ها، گذر زمان‌ها هیچ اثر منفی‌ای در این انسان نخواهد گذاشت، چون خدا دارد از او پشتیبانی می‌کند. این کلمه طیبه را «بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ» ثابت‌قدم نگه می‌دارد. قول ثابت چیست؟ می‌دانید که ما بدون روایات اهل بیت علیهم‌السلام امکان رسیدن به عمق آیات را نداریم. خودِ این آیه اول و این قول ثابت، مبهم است؛ یعنی باید حکیم قرآنی مانند پیغمبر صلوات‌الله علیه و آله («یُعلِّمُهُم الکتابَ وَ الحِکمَة») یا اهل‌بیت علیهم‌السلام برای ما توضیح بدهند که اولاً این قول ثابت و این شجره طیبه چیست، و ثانیاً این شجره طیبه مصداق انسانی‌اش کیست؟ یا چه کسانی است. برای یافتن حقیقت این چند آیه به روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام و آثاری مانند اصول شریف کافی، تفسیر عیاشی، تفسیر مجمع البیان، تفسیر فرات کوفی و تفاسیر دیگری که هم‌سنگ این تفاسیر هستند و از تفاسیر اهل سنت به تفسیر حبری (حبر یعنی عالم) و شواهد التنزیل رجوع کردم. با توفیق خداوند، در این مجموعه کتب روایی و تفسیری شیعه و اهل سنت هفده تا روایت در ذیل این آیه شریفه تا الان پیدا کرده‌ام. اما باید به کتب مهم دیگر هم مراجعه بشود تا ببینیم چه تعداد مجموعه روایات در این زمینه موجود است.

 

اهمیت «پرسش» نزد پیامبر اکرم و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام

در این مجلس نورانی و الهی و ملکوتی و باعظمت، در سالگرد یکی از رجال کم‌نظیر شیعه در این چهارده قرن، با این فرصت محدود، فقط یکی از این هفده روایت‌ را می‌خوانم. هر هفده روایت هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و فقط در بعضی‌ها الفاظی با هم متفاوت‌اند. این روایات سند و رجال درستی دارد و کتبی که نام بردم از اصیل‌ترین منابع شیعه و اهل سنت است. واضح است که بدون امام معصوم فهم بسیاری از آیات غیرممکن است. برخی آیات قابل‌فهم‌اند ولی برای فهم حقیقت بسیاری از آیات باید به حکیم قرآنی مراجعه کنیم. شیعیان واقعی انسان‌های وارسته‌ای بودند بدون پیش‌داوری؛ لذا هرگاه متوجه معنای آیه‌ای نمی‌شدند، محضر امام معصوم علیه‌السلام با نهایت ادب زانو می‌زدند و پرسش می‌کردند. پیغمبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله و ائمه علیهم‌السلام مردم را به پرسش کردن تربیت کردند. پرسش یعنی جست‌وجوی حقیقت و هیچ انسانی را اجازه ندادند که در پرسیدن حیا کند. ائمه علیهم‌السلام می‌فرمایند حیای در پرسش، حماقت است. اما کسی که از پرسیدن حیا نمی‌کند، حیایش حیای عقل است. در این روایت، ابوحمزه ثمالی از محضر امام باقر علیه‌اسلام معنای این آیات سوره ابراهیم را می‌پرسد. حضرت فرموده است: من  از قول وجود مبارک رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم این آیه را برای شما معنا می‌کنم. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرموند این شجره‌ای که خداوند در قرآن در سوره ابراهیم، کلمه طیبه را به آن مانند کرده، این درخت پاک و بی‌عیب‌ونقص که ریشه در صفات کمالیه حق دارد، من هستم.

 شما در آیات قرآن، احترام پرورگار را به پیغمبر اکرم می‌بینید. برای نمونه خداوند فرموده است: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»، کسی که از پیغمبر اطاعت بکند، از خداوند اطاعت کرده است. در آیه‌ای دیگر هم آمده است ای مردم با ایمان، وقتی خدا و پیغمبرش شما را دعوت کرد که شما را زنده بار بیاورد، «لما یحییکم» یعنی نَفَس پیغمبر من دم من است. یعنی نفس پیغمبر من به شما بخورد، وجود باطنی مرده شما را زنده می‌کند. این دم را اگر من به مرده بزنم، زنده می‌شود. عین همین دم برای پیغمبر هم هست. یا در آیه‌ای دیگر می‌خوانیم: «اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ» کسی که سزاوار است رضایتش را به دست بیاوریم و او را از خودتان خشنود کنید که این رضایت و خشنودی سرمایه سعادت و نجات شماست، خدا و پیغمبر است. لذا این شجره طیبه پیغمبر خداست.

 

تنه و میوۀ شجرۀ طیبه چه کسانی هستند؟

همچنین ابوحمزه ثمالی از قول امام باقر علیه‌السلام و ایشان از قول رسول خدا فرموده است که تنه این درخت علی بن ابی طالب علیه‌السلام است که این تنه تا آسمان نمودار است؛ یعنی تمام ملکوتیان عالم و آسمانیان از این تنه بهره‌مندند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود‌ه‌اند میوه‌ای که خداوند در این آیه می‌گوید «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ»، این میوه «علمنا» است. علم با ضمیر جمع «نا» آمده است، یعنی دانش من که دانش ملکی و ملکوتی است و دانشی است راسخ. «و الراسخون فی العلم». یعنی پیغمبر و ائمه در حقیقتی اظهار نظر نمی‌کنند که بعداً کهنه بشود و از میدان بیرون برود، هرچه اظهار نظر کرد‌ه‌اند تا قیامت زنده و همیشگی و پایدار است. رسول خدا نفرمودند این میوه دانشِ منِ تنهاست، بلکه این علم صدیقه کبری علیها سلام،  علم امیرالمؤمنین علیه‌السلام است، علم ائمه طاهرین علیهم‌السلام و علم امام عصر عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف هم هست.

 

شیعیان؛ برگ‌های شجرۀ طیبه‌اند‌

پس، اصلِ شجره پیغمبر است و تنه این درخت پاکِ بی‌عیب امیرالمؤمنین علیه‌السلام است و میوه این شجره علم پیغمبر و ائمه اطهار علیهم‌السلام است. امام باقر علیه‌السلام به نقل از پیغمبر به ابوحمزه ثمالی فرمود که برگ این درخت شیعیان ما هستند. در روایات امام صادق علیه‌السلام آمده است که «شیعه» یعنی مؤمن واقعی. از زمان پیغمبر تا به الان، دو نوع شیعه داشته‌ایم، یکی شیعه مقلد و یکی شیعه  عالِم که شیعه مقلد روش زندگی‌اش را از آن شیعه عالِم می‌گیرد. قرآن مجید فرموده است: «یرفع الله الذین امنوا منکم». امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند هرکجا در قرآن کلمه مؤمن هست، یعنی شیعه. در بحارالانوار آمده است که شیعه یک شیعه مؤمن است که رفعت و ارزش دارد، یک شیعه مؤمن عالم است که خدا می‌فرماید: «و الذین اوتوا العلم الدرجات». خداوند متعال مرتبه‌های آن‌ها را بالا برده است. اما ما نمی‌دانیم چند درجه.

 

آیت‌الله العظمی بروجردی (قدس سره)؛ برگی از شجرۀ طیبه

 مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قدس سره، مؤمن، شیعه، عالم دارای کمالات و فضائل فکری و روحی، برگ کامل و جامعی از آن شجره طیبه است. این مرد طبق آن هفده روایت «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ» است. این قول ثابت چیست؟ وقتی من این روایات را در کتب اهل سنت، مخصوصاً تفسیر حبری و شواهد التنزیل دیدم، بسیار مشعوف شدم، چون این دو عالم بزرگ سنّی، در تفسیرشان نوشته‌اند منظور از قول ثابت ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. این حرف بزرگی است.

کسی به امام صادق علیه‌السلام گفت «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه» یعنی چه؟ حضرت فرمود حسنه دنیا یعنی امیرالمؤمنین؛ یعنی خدا من را به امیرالمؤمنین علیه‌السلام پیوند بدهد. حسنه آخرت یعنی امیرالمؤمنین علیه‌السلام.

 شما یک جلوه از این حسنه را در آیت‌الله العظمی بروجردی قدس سره به صورت جامع می‌بینید. من ایشان را زیارت کرده بودم. اگر شما هم ایشان را زیارت می‌کردید، متوجه می‌شدید که نگاه به ایشان آدم را یاد انبیا و ائمه طاهرین می‌انداخت. تا به اینجا دو معیار شناخت حق را معرفی کردیم، معیارهایی که حضرت علی علیه‌السلام فرموده‌اند با شناخت آن‌ها می‌توان حق را شناخت و الّا گمراه خواهید شد. از طریق سوره ابراهیم و از طریق یکی از آن هفده روایت تقریباً به این نتیجه رسیدیم که این نعمت بزرگ الهی در این قرن اخیر چه میوه‌ای و چه ریشه‌ای و چه کمالی و چه جمالی و جلالی و چه کرامتی بوده است. محال است تاریخ آیت‌الله بروجردی قدس سره را فراموش کند. طبق آیه قرآن فراموش‌ناشدنی است. این دانشی است که از خود به یادگار گذاشته است. این دانش نسل به نسل جریان دارد. کتاب‌های ایشان هم نسل به نسل جریان دارد، مخصوصاً کتاب بی‌نظیر جامع الاحادیث شیعه که میوه درخت وجود آیت الله العظمی بروجردی قدس سره است.

 

وجود صفات انبیا و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام در شخصیت آیت‌الله بروجردی (قدس سره)

 و اما معیار سوم شناخت حق که صفات قابل قبول پروردگار است. ایشان سی سال بروجرد بودند. بروجرد دچار قطعی برق شد. جنس خیلی کم شد، مخصوصاً برای طبقات ضعیف زمانه وضع بسیار مشکل شد. یکی از خصوصیات آیت‌الله العظمی بروجردی قدس سره محبت و لطف و دلسوزی و احسان ایشان به مردم و به مستضعفان بود. روزی بعد از خواندن نماز ظهرشان در مسجد جامع بروجرد که آن زمان معروف به مسجد سلطانی بود، خواستند که به منزلشان بروند. خانمی با لباس کهنه، دست در دست بچه‌ای کوچک، در آن دوره قحطی نانی خریده بود که قابل خوردن نبود. آن زمان چه اعتقادی شیعه به مرجعیت داشته است! یک زن بی‌سواد با یک دنیا ادب و احترام جلوی آیت‌الله العظمی بروجردی قدس سره را می‌گیرد و می‌گوید: آقا شما نائب امام زمان هستید. من سه‌چهار ساعت درب مغازه نانوایی ایستادم، این نان گیرم آمده است. ببینید این نان قابل‌خوردن است؟ (یعنی اگر امام زمان خودشان بود، اوضاع ما بیچارگان و مسکینان و مستضعفان این بود؟) اشک آیت‌الله بروجردی قدس سره جاری می‌شود؛ یعنی مثل همان محبتی که علی علیه‌السلام به یتیمان و ضعیفان داشت. این برگ همان درخت است. ایشان می‌فرماید: ان‌شاءالله مشکل حل می‌شود. همان روز، تجار درجه یک و پول‌دارهای بروجرد را دعوت می‌کنند و دستور می‌دهند که گندم فراوانی بخرید و به نانوایی‌های شهر بدهید تا به ارزان‌ترین قیمت به مردم نان بدهند. و به این طریق مسئله نان بروجرد حل شد. یعنی مثل زمان حضرت یوسف علیه‌السلام که نگذاشت هفت سال مردم مصر قحطی بچشند، مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی قدس سره هم نگذاشتند مستضعفان و طبقات پایین تلخی قحطی را بچشند، «العلماء ورثة الانبیاء».

 بعد به این پول‌دارها گفتند که از شما می‌خواهم کارخانه برق بخرید و متخصصان این کارخانه برق را نصب کنند و به تمام خانه‌های بروجرد برق بدهید. من هم کمک می‌کنم. از برکت وجود ایشان موتورهای برق قوی به بروجرد آورده و نصب شد و در مدت اندکی تمام خانه‌ها برق‌دار شدند. یعنی عالِم روشنی‌بخش است: «فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة». هم دنیای شما را روشن می‌کند و هم آخرت شما را.

شب جمعه است و ایام 15 خرداد و رحلت حضرت امام خمینی رحمة الله علیه و ایام بزرگداشت شصت‌ویکمین سال درگذشت آیت الله العظمی بروجردی قدس سره که نام وجود مبارکشان حسین بود. ایشان عاشق ابی عبدالله علیه‌السلام بود و وقتی ذکر مصیبت نزدشان می‌شد، دیده بودم که از محاسنشان اشک می‌ریخت. یک روز مانده به درگذشتشان، ثلث مالشان را برای ابی عبدالله علیه‌السلم وصیت کردند. ثواب این مجلس نورانی و ملکوتی برای همه شهدا، از زمان آدم تا الان و برای بیمارانی که با این ویروس از دنیا رفتند، برای پزشکان و پرستارانی که در این میدان جانشان را نثار کردند، و مخصوصاً برای روح مطهر حضرت آیت الله العظمی بروجردی قدس سره.

 

خوش آنان که در این صحنه خاک

چو خورشیدی درخشیدند و رفتند

خوش آنان که بذر آدمیت

در این ویرانه پاشیدند و رفتند

خوشا آنان که بار دوستی را

کشیدند و نرنجیدند و رفتند

خوش آنان که در میزان وجدان

حساب خویش را سنجیدند و رفتند

شب جمعه است و ایام 15 خرداد و رحلت حضرت امام خمینی رحمة الله علیه و ایام بزرگداشت شصت‌ویکمین سال درگذشت آیت الله العظمی بروجردی قدس سره که نام وجود مبارکشان حسین بود. ایشان عاشق ابی عبدالله علیه‌السلام بود و وقتی ذکر مصیبت نزدشان می‌شد، دیده بودم که از محاسنشان اشک می‌ریخت. یک روز مانده به درگذشتشان، ثلث مالشان را برای ابی عبدالله علیه‌السلم وصیت کردند. ثواب این مجلس نورانی و ملکوتی برای همه شهدا، از زمان آدم تا الان و برای بیمارانی که با این ویروس از دنیا رفتند، برای پزشکان و پرستارانی که در این میدان جانشان را نثار کردند، و مخصوصاً برای روح مطهر حضرت آیت الله العظمی بروجردی قدس سره.

آیم به قتلگاه که پیدا کنم تو را

امشب وداع هجرت فردا کنم تو را

جویم تو را قدم به قدم بین کشتگان

با شوق و اضطراب تمنا کنم تو را

در حیرتم که از چه بجویم نشان تو

نه سر نه پیرهن ز چه پیدا کنم تو را

ریزم به حلق تشنه تو آب چشم خویش

سیراب تا که ای گل همراه کنم تو را

برگیرم از خاک تا ببوسم گلوی تو

خود نوحه مادرانه چو زهرا کنم تو را

خواهم که سیر ببینمت اما

کو صبر و طاقتی که تماشا کنم تو را

خواهم که سیر ببینمت اما حسین من

کو صبر و طاقتی که تماشا کنم تو را

ای آنکه که داغ‌های جگر سوز دیده‌ای

اکنون به اشک دیده مداوا کنم تو را

اللهم نسئلک و ندئوک بسمک العظیم الاعظم یا الله.

 

تصاویر
  • گزارش مراسم شصت و یکمین سالگرد ارتحال مرجع عظيم الشان جهان تشيع حضرت آيت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان