بیانات حضرت آیتالله علوی بروجردی مدظله العالی در دیدار اعضای دفتر نماینده ولی فقیه و رهبر شیعیان پاکستان
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدولله رب العالمین و صل لله علی سیدنا محمد و آله المکرمین المنتجبین سیما بقیة الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفدا فی العالمین
درآمد
اوضاع پاکستان، اوضاع ویژه و حادّی در منطقه است. متأسفانه سازمانهای ارتشی و اطلاعاتی و... بد عمل میکنند. بههرحال این مشکلات و مسائلی که با عربستان هست. اینها مسائل تازهای نیست و حتی از قبل از ضیاءالحق هم بوده است. مانند مسجد ملک فیصل، دانشگاهها و مراکز دانشگاهی که در آنجا درست کردهاند و متأسفانه تمام نتیجه و ثمرهاش هم الان در افغانستان یا در جاهای دیگر هست. شیعیان پاکستان هم یکی از قربانیها هستند؛ اما این مشکلات به این معنی نیست که انسان از فعالیت دست بکشد. شرکت شیعیان در انتخابات آنجا، بسیار کار اساسی است؛ یعنی شیعه اقلیت بسیار وزین و سنگین است با وجود اینکه یک سوم جمعیت پاکستان شیعه هستند، اما این هم جمعیت عظیمی هست. آیت الله شیخ شبیر نجفی به بنده میفرمودند: در پنجاب، شیعه روبه گسترش است. ایشان میفرمودند که با وجود همۀ فشارها، شیعه در پنجاب بسیار رشد و ترقی کرده است. بنا براین صحیح نیست که بگوییم شیعه در پاکستان نهتنها توقف نداشته، بلکه رشد هم کرده است؛ چراکه عقاید شیعه و داشتههایش، اقتضای رشد هم دارد؛ یعنی بین همۀ فِرق اسلامی، آن تفکری که قابلیت جاذبه و جذب را دارد، تفکر شیعه است. این برای جوانهای مسلمان فرق نمیکند. عرب باشند یا ایرانی یا پاکستانی، جاانداختن این مطلب در ذهن آنان سخت است که اسلام آمده و اطاعت هر آدم ظالم و فاسقی را واجب کرده است! یا عدالت صحابه! خود آقایان نوشتهاند در کتاب تاریخالخلفا که آنان چه کردند! اینها چیزی نیست که در مقابل شیعه، حرفی برای گفتن باشد. عاشورایی که شیعه دارد، علیبنابیطالبی که دارد و همین ایام فاطمیه چیزی است که بهقول معروف، همۀ دهانها را میبندد و جای صحبت نمیگذارد.
حقانیت حضرت فاطمۀ زهرا علیها السلام
ابنابیالحدید میگوید: پای درس استادم ابوجعفر نقیب، در درس کلام بودم و یک اشکال کردم. اشکالم فقط یک کلمه بود: «اکانت فاطمة صدیقةً؟» استاد سرش را پایین انداخت و تأملی کرد و از منبر پایین آمد. فردا هم درس نیامد. رفتم سراغش و به او گفتم: «چه شد؟ من فقط یک سؤال کردم!» گفت: «این سؤال جواب ندارد. من بگویم صدیقه نیست، خدا تصدیقش میکند. اگر بگویم صدیقه هست، آن مطالب و مسائل و سقیفه زیر سؤال میرود.»
خود قبر مخفی حضرت صدیقه علیها السلام، از آقای امینی رحمۀ الله علیه شنیدم ایشان فرمودند: ما در مصر با جماعتی از علمای الازهر و اهلتسنن مناظره داشتیم، آنان هم در مناظره قوی بودند؛ لذا بحث میکردیم. آقای امینی میگفت من دیگر حوصلهام سر رفته بود؛ چون مناظره چند ساعت طول کشیده بود. برای همین من یک سؤال مطرح کردم و گفتم: شما قبول دارید که فاطمۀ زهرا علیها السلام دختر پیغمبر بوده است؟ از آن طرف، قبول دارید و در منابع خودتان نقل کردید «مَن ماتَ وَ لَم یَعرفْ اِمامَ زمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیة». گفتند: «بله، نقل کردهایم.» گفتم: «فاطمۀ زهرا علیها السلام امام زمانش چه کسی بود؟ آیا موتش موت جاهلیت است؟» گفتند: «خیر.» گفتم: «امام زمانش چه کسی بود؟» مناظره تمام شد و با این سؤال، همۀ سؤالها تمام شد؛ چون جوابی نداشتند. آیا بگویند امام زمانش ابوبکر بوده است؟! حتی حضرت صدیقه علیها السلام دریغ کردند از گفتن یک کلمه که تأییدی باشد. حتی دریغ کردند از یک مقابله با آنها در آن قصۀ عیادت. آن دو نفر برای عیادت به منزل حضرت آمدند. حضرت حاضر نشدند با آن دو روبهرو شوند. لذا در بستر خود دستور فرمودند که روی من را از اینها برگردانید.
سرمایههای شیعه
اینها سرمایههایی است که شیعه دارد. بههرحال فاطمیه و عاشورا یک سرمایه است. نهج البلاغه، صحیفۀ سجادیه و...، همۀ اینها میتوانند جوانها را جذب کنند. امروز با این فضای مجازی، دیگر کسی از لحاظ دسترسی به منابع و مطالب، محدودیت ندارد و محدودیتهای دسترسی به منابع، در این کشور و آن کشور از بین رفته است. لذا اگر جوانی در هر کجای از دنیا بخواهد برای مثال، به الغدیر یا مراجعات شرفالدین مراجعه کند، در اختیارش است. دیگر هیچ دولتی نمیتواند جلوی دسترسی به آنها را بگیرد؛ لذا آینده با ماست. مسئلۀ ما با سیاستبازیهایی است که در گوشهوکنار وجود دارد؛ از مصر گرفته تا پاکستان و افغانستان. آن سیاستبازها میخواهند کار خودشان را پیش ببرند و نه اسلام برایشان مهم است و نه سنی و نه شیعه.
باید و نبایدهای عملکرد شیعه در اوضاع امروز
در این وضعیت، باید در انتخاباتها ورود کرد. باید ائتلافها را تشکیل داد؛ حتی ائتلاف با افراد غیرشیعهای که تفکرشان نسبتبه گروهای تند و دوآتشۀ سنیهایی که الان در پاکستان فعال هستند، متینتر است. ریشۀ لشکر طیبه و از این دست که آمریکاییها درست کردند، اما الان، اتفاق خوبی افتاد و آن اینکه در دنیا این معنی جا افتاده که ریشۀ این معانی در پاکستان چه کسانی بودند؛ حتی آمریکاییها که خودشان در درستکردن طالبان و... دخیل بودند، مجبور شدند اعلام جدایی کرده و کمکها را قطع بکنند. این بهنفع شیعه است؛ یعنی درفشارگذاشتن آن جناحهای تندی که از فرصت جنگ افغانستان با شوروی بهرهبرداری کردند، آن جناحها در آنجا بودند، وهابیها مدارسی تشکیل دادند، ازنظر آموزش نظامی اینها را قوی کردند و درکل، این بساط را راه انداختند. سردمدار آنها هم آمریکا، عربستان و امارات بود. اصلاً فقط همین چند کشور، طالبان را در افغانستان بهرسمیت شناختند؛ و الا کسی اینها را بهرسمیت نشناخته بود. همۀ این حرکتها برملا شد و دست آنها رو شد. اینها بهنفع شیعه است. شیعه آن اصول و اساس خودش را داشته است. متأسفانه قدری مسائل ایران دامنگیر کشورهای اطراف آن هم هست. چون قدرتها نمیخواهند تفکر شیعه را بهرسمیت بشناسند. این مطلب را میتوان از صحبتهایشان فهمید. کاملاً مشخص است که تمایلشان به اسلام اهلتسنن است نه اسلام شیعه؛ چون اسلام شیعه هیچگاه با آنها کنار نیامده است. اگر قدرتها از ایران ضربهای خوردند، از اسلام شیعی بود. در عراق، «ثورةالعشرین» مقابل انگلیس بود. علما فتوا دادند؛ ولو بعداً حکومت را دست سنیها سپردند. اما دوباره شکست خوردند. یکی از عنایات خداوند به شیعه این بود که پس گردن بوش زد و بهاعتراف خود وی، چندصدمیلیارد دلار خرج عراق کرد و نتیجهاش حاکمشدن شیعه در عراق بود و کل بساط آنها را زیر و رو کرد! آنها هم تا بخواهند بهواسطۀ همین تروریستها و تحت هر عنوانی، اعم از داعش که شعبهای از القاعده است یا هر کس دیگر، حرکتی انجام بدهند، طبیعتاً با شکست مواجه میشوند. ناگفته نماند داعش یا القاعده یا گروههایی از این دست، فرقی نمیکنند. کتابهای درسی همۀ این گروهها، کتابهای درسی عربستان و وهابیهاست. تمام عقایدشان دقیقاً همان عقاید وهابیت است. کتابهای درسی داعش را که برای ما آورده بودند، عین کتابهای درسی سعودی بود. تمام آنها را کپی کردند. داعش نیز همان کفر و تکفیر را دارد؛ لذا تفاوت نمیکند. آنها در عراق هم شکست خوردند. در سوریه انصافاً شکست سختی خوردند. در جریان سوریه، خود پاکستان هم دخیل بودند. ما برای شیعه مرز قائل نیستیم. پاکستان و ایران ندارد. شیعه هر کجا هست، همه، ملت واحده است. اصلاً اسلام اصیل، تشیع است. اسلام غیر شیعه، اسلام توجیهکنندۀ ظلم خلفا از روز اول، بوده است و حرکتی انحرافی تلقی میشود. بههرحال این گروهها الان در سوریه و در لبنان، همه، شکست خوردند. الان وضعیت اسفناکی برای یمن درست کردند. در یمن هیچ جایی باقی نماند که قابل بمباران باشد. نه جای نظامی باقی ماند و نه جای اداری. فقط خانهها مانده است که آنها را هم بمباران میکنند؛ حتی بیمارستانها را هم هدف قرار دادهاند و دنیا و ابرقدرتها هم به روی خودشان نمیآورند. اما مردم دنیا میفهمند. لذا مظلومیت شیعه تازگی ندارد. درطول تاریخ، بارها شیعه قتلعام شده است.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
در دوران خلافت عثمانی در ترکیه، سلطانسلیم شیعیان را قتلعام کرد؛ اما از دل همین قتلعام شیعه، علویها ـ که شیعیان آن روز قزلباش بودند ـ، به کوهها پناه بردند و فراری شدند و نتیجهاش این شد: همان علویها امروز بزرگترین جمعیت مهاجر از ترکیه به اروپا هستند؛ یعنی در آلمان، از شش میلیون مسلمان، پنجمیلیون نفر آن علوی است. در کشورهای دیگر، حتی در خود ترکیه، طبق آمار رسمی دولت ترکیه در ده سال پیش، ترکیه ۲۵میلیون علوی دارد. هجدهمیلیون از جمعیت ترکیه کُرد است و اگر روزی کُردها از ترکیه جدا بشوند، علویها بهاضافۀ جمیعت اثناعشری که بین چهار تا پنجمیلیون نفر است، اکثریت ترکیه را تشکیل میدهند. این واقعیتی است! یعنی آنچه درطول تاریخ بر سر شیعه زدند، باعث شکست آن نشد. شیعه همیشه مظلوم واقع شده و کشتار آن همیشگی بوده؛ گویی شهادتِ نسل شیعه از نسلی به نسل دیگر به ارث رسیده و شیعه هم استقبال کرده است. اما درعینحال، سیاستورزی را نباید از دست داد. باید در عین حال که حدود و مواضع شیعه بهطور دقیق روشن باشد و روی اصالتهایش متمرکز باشد و بر آنها اصرار ورزد، و درعینحال با افراد تعامل کند، در انتخاباتها باید مشارکت کرد و افراد صالح از شیعه و سنی را به مجلس بفرستد. در بین اهلتسنن هم افراد مختلف هستند؛ حتی در ایران هم همینطور است. بالاخره عربستان هم برای سنیهای ایران و حتی قم، پول خرج میکند. این واقعیت وجود دارد؛ اما درعینحال، باید تا جایی که میتوانیم، تلاش کنیم که حقوق شیعه تضییع نشود. جمعیت شیعه در پاکستان، اکثریت نیست؛ اما بههرحال پاکستانی است و حق شهروندی دارد، حق رأی دارد، حق زندگی و حق انتخاب دارد. بهخصوص همیشه بزرگان ما تلاش میکردند، ازجمله مرحوم آقا سید محسن امین در لبنان و نیز مرحوم شرفالدین و دیگران، که در مراکز حکومتی رخنه کنند؛ یعنی افراد شیعه را در مراکز تصمیمگیری بنشانند. ارتش پاکستان الان وزنهای است؛ زیرا جمعیت بسیاری از شیعه در ارتش پاکستان است؛ حتی در سازمانهای اطلاعاتی پاکستان، جمعیت شیعه هست. گاهی هم این شیعیان، حرکتهایی را برملا میکنند. امروز، شیعه باید امیدوار باشد و اتکا به نفس داشته باشد. شیعه واقعاً ضعیف نیست؛ بلکه او را ضعیف نشان میدهند؛ چراکه در سرتاسر دنیا، حتی در عربستان، واقعاً جمعیت شیعه برایشان مسئله است. عربستان میخواهد بگوید که از کل جمعیت آنجا، فقط یکپنجم شیعه هستند؛ اما اینطور نیست. فقط در اطراف مدینه، بیش از ۱۵۰هزار شیعه وجود دارد.
سالهای پیش، بنده با همین لباس، در مسجدالحرام نشسته بودم. جمعیتی آمدند و اطراف بنده نشستند که عربِ سعودی و شیعه بودند. از ما مسئله پرسیدند. از آنان پرسیدم: «از کجا هستید؟» گفتند: از « قصیم» وهابیها به قصیم میگویند «بلدالتوحید». از مراکز وهابیت هست. از آنان پرسیدم: «قصیم شیعه دارد؟» گفتند: «بله، شیعۀ بسیار دارد. دو دسته شیعه هم دارد: یک دسته، شیعۀ قدیمی هستند بهصورت خانوادههای شیعه و ازجمله ما و یک دسته هم جوانانی هستند که سنی بودند و بعد وهابی شدند و بعد به شیعه گرویدند. اینها جمعیت جدیدی هستند که دارد تعدادشان از ما بیشتر میشود.» از آنان پرسیدم: «چه میکنید؟» گفتند: «ما مجالسمان را داریم. عزاداری میکنیم. مجالس «دعای کمیل» برگزار میکنیم؛ اما این مجالس و برنامهها را در خانهها برگزار میکنیم و همدیگر را میبینیم.»
آنچه جالب توجه است، اینکه بهقول معروف، شیعه دارد در دل خود سعودی رخنه میکند. حرکت شیعه از ابتدا، حرکتی آرامآرام وارد خانهها شده و این هم عنایت خداست. امیرالمؤمنین علیه السلام هنگام دفن حضرت صدیقه علیها السلام تعبیری دارند: «وَ سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ». آیا واقعاً موفق شدند فاطمۀ زهرا علیها السلام را نه فقط حذف فیزیکی بلکه حذف حیثیتی کنند؟ خیر، علیبنابیطالب را هم خواستند حذف کنند، نتوانستند. هفتاد سال بالای منبرها، وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام را لعن کردند. گفتن نام علی علیه السلام جرم بود. بیان یک حدیث در فضیلت علی علیه السلام مساوی با اعدام بود. کار به جایی رسید که فرزندان حضرت، نسب خود را انکار کردند برای اینکه زنده بمانند. اما علیابنابیطالب علیه السلام ماند!
بهقول خلیلبناحمد، دوستانش فضایلش را نقل نکردند و ترسیدند و دشمنان او از حسد، فضایلش را انکار کردند؛ اما فضایل علیبنابیطالب شرق و غرب عالم را گرفت. الان در سازمان ملل، عهدنامۀ مالک اشتر سند رسمی سازمان است در همان جمعیتهای حقوق بشر. نتوانستند آن را حذف بکنند.
وظیفۀ شیعیان، بهخصوص شیعیان پاکستان
فرمایش آقا علیبنموسیالرضا علیه السلام این است: «رَحِمَ اللهُ مَن اَحیا اَمرنا!» از حضرت پرسیدند: «وَ مَن یُحیی اَمرَکم؟» آن حضرت فرمودند: «الَّذین یَتَعلَّمون عُلومَنا و یُعلِّمونها النّاس فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا حَقائقَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا.» ایشان وظیفۀ اصلی روحانیت را مشخص کردهاند. انشاءالله عزیزان پاکستانی اینها را منسجم نگه دارند، درعینحال که مراتب حوزوی را قوی طی میکنند. بنده به آقای حاج شیخ بشیر گفتم خوشحال هستم که ما مرجعی از پاکستان داریم. مرجعیت در شیعه خاص ایرانیان نبوده و هیچگاه بحث عرب و عجم هم بهمیان نیامده است. امروزه در مرجعیت، در نجف مرجع افغانی داریم، مرجع پاکستانی داریم، مرجع عرب داریم و مرجع فارس هم داریم. آیتالله سیستانی مرجع فارس هستند؛ اما نفوذشان در عربها از نفوذ هر مرجع عربی بیشتر است. این هنر شیعه است که بر نژادها و طوایف تکیه نکرده است. لذا هر مقدار که طلاب پاکستانی بتوانند آن کمال حوزوی را اینجا پیدا کنند، نقششان در آینده، نهفقط در پاکستان، بلکه در جهان اسلام پررنگ خواهد شد. هرکدام از آنان قابلیت دارند که موجب حرکت اسلامی و حرکت اجتماعی در کل منطقه باشند و باید به این نقش توجه کنند. پس نباید خود را دستکم بگیرند.
پیشتر، مثلاً در حوزۀ نجف، ایرانیها زیاد بودند؛ چون ایرانیها از اول در حوزهها رشد کردند. اما الان در حوزۀ نجف، آقای فیاض افغانی هستند. خود آخوند خراسانی رحمۀ الله که همه طلاب و بزرگان سر سفره ایشان استفاده می برند، اهل هرات بودند. هرات هم قبلاً جزو ایران بوده است. آخوند خراسانی رحمۀ الله استاد کل است؛ یعنی تمام بزرگان شیعه شاگرد ایشان بودهاند. بنابراین طلاب پاکستانی هم باید در اینجا رشد کنند و جمعیتشان را متشکل نگه دارند و همدیگر را برای رشد علمی تشویق کنند تا فردا در دنیای اسلام، حرف برای گفتن داشته باشند. بعد هم بتوانند در پاکستان حوزهای مثل حوزۀ قم تأسیس کنند. پنجاب باید مرکز آنها باشد و همینطور لاهور. شیعه در آنجا، جایگاه والایی دارد. بعد هم احساسات مردم پاکستان انصافاً وصفناکردنی است. در عزاداریها احساسات فوقالعاده و عجیب و غریب دارند. احساسات شیعی آنان از احساسات مردم ایران قویتر است.
امیدواریم که این دستهای نابکاری که امروز، قدرت آمریکا پشتسرشان واقع شده و پولهای نفتی سعودی پشتوانهشان است، اینطور نماند. همیشه دنیا به یک صورت نمیماند و انشاءالله تکلیف سعودی هم در آینده معلوم میشود. این حرکت پیش خواهد رفت و ریشۀ این فتنه کنده خواهد شد. خداوند به دست خودشان در خودشان اختلاف انداخت.
قَطر هم در ترویج وهابیت چیزی مثل سعودی است ؛ اما الان مقابل هم هستند. قطر محتاج کمک ایران شد و اگر ایران دستشان را نمیگرفت، گرسنه میماندند. این واقعیتِ قصه است! این قدرت خداست!
چشمانداز شیعه
باید به قدرت خدا متکی بود و به خدا اعتماد داشت. انشاءالله همانطور که در خطابۀ غدیر داریم که «وانصُر مَن نَصره واخْذُل مَن خَذلَه»، کسی که ناصر علیبنابیطالب باشد، خدا نصرتش میکند؛ زیرا دعای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم دعای مستجاب است و این دعا به استجابت رسیده است. پس باید متکی بر همین مطلب، محکم حرکت کنیم که آیندۀ بسیار روشنی در مقابل شیعه است، ازجمله در تمام منطقه، در پاکستان، در افغانستان و... . این قدرتهای دستهبندیشدۀ دنیای امروز به اسلام اهلتسنن تمایل دارند یا میخواهند آن را ترویج کنند. اما بههرحال بُرد آنان محدود است. بهزودی دنیای اسلام و جوانهای مسلمان و حتی جوانهای غیرشیعه نقشههای شوم اسرائیل و ابرقدرتها را خواهند فهمید. آیا هیچ باور میکردند که عربستان اینطور دست در دست اسرائیل بگذارد؟ سعودیها کسانی بودند که به اسم مبارزه با اسرائیل، هنوز هم در مسجدالحرام ناله و نفرین میکنند اسرائیل را. همین الان فضای حجاز را برای رفتوآمد هواپیماهای اسرائیل باز کردند! خدا مفتضح میکند کسانی را که دستشان در دست دشمن است، و نشان میدهد چه کسانی دلسوز مردم هستند. نصرت خدا انشاءالله پشتسر شیعیان هست. حوزۀ قم هم حوزۀ فارسی نیست؛ بلکه حوزۀ بینالمللی است، حوزۀ شیعه است. در شیعه، مسئلۀ پاکستانی و ایرانی و آفریقایی مطرح نیست. اصلاً به نژادها کار نداریم. جناب آقای شیخ زکزاکی و همراهشان که اخیراً همراهشان را کشتند، در نیجریه شیعه تربیت کردند. در نیجریه اصلاً شیعه وجود نداشت؛ اما اینان یک جمعیت میلیونی از شیعه ایجاد کردند. اینها قدرتنمایی خداست و نصرت الهی.
طلاب پاکستانی درعینحال که مخاطرات زیادی دارند، علاقهمندان فراوانی هم دارند. کسانی هستند که به فکر آنان هستند و دلسوزشان، و مسائل شیعیان پاکستان را در آنجا دنبال میکنند. ما در حوزۀ قم بحثهایی با مدیران حوزه در جهات مختلف داریم و نیز با مسئولان مملکتی بر سر قصۀ پاکستان. امیدواریم خداوند یاری کند انشاءالله.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.